بهترین بروکرهای فارکس

علل شکست تحلیل گران تکنیکال

از دیدگاه تحلیل‌گران ژاپنی شکاف قیمتی چند نوع می‌باشد؟

نقش تحلیل تکنیکال در فارکس چیست؟

برای ورود به هر نوع بازار و شروع فعالیت در آن، باید با اصول اولیه بازار و البته پیدا کردن راه و روش فعالیت در آن آشنا بود. رمز موفقیت علل شکست تحلیل گران تکنیکال در بازارهای بورس و سرمایه، تنها داشتن سرمایه زیاد نیست، بلکه آشنایی با مفاهیم مختلف این بازارها و آموزش درست نحوه فعالیت در آن نیز ضروری است. در میان بازارهای مالی و سرمایه، بازار فارکس نامی است که کمی متفاوت‌تر از دیگر بازارهای فعال در ایران به‌نظر می‌رسد. با توجه به روند کار فارکس، بسیاری از افراد برای فعالیت در آن احساس ترس دارند. اما واقعیت این جاست که با داشتن دانش کافی در مورد الگوهای موجود در بازارهای سرمایه، فرد می‌تواند در هر کدام از این بازارها اعم از بورس، فارکس، ارز دیجیتال و حتی بازارهای سنتی، به‌راحتی فعالیت کند. در این مطلب به نقش تحلیل تکنیکال در بازار فارکس خواهیم پرداخت. پیش از آن لازم است که در مورد فارکس و تحلیل تکنیکال بیشتر بدانیم. با ما همراه باشید.

فارکس چیست؟

فارکس یک بازار جهانی است. بازاری که در آن ارزها یا واحدهای پولی کشورهای دنیا در برابر هم معامله می‌شوند. وقتی شما پا به کشور دیگری می‌گذارید باید پول خود را تبدیل به پول کشور مقصد کنید. این کار تقریبا شبیه به معاملات بازار فارکس است. این بازار که بیشتر در آمریکا، ژاپن و انگلیس رونق دارد، همانند بازار بورس، یک مکان ثابت برای تبادلات ندارد. در واقع مبادلات بازار فارکس، به‌صورت شبانه روزی و از طریق کارگزاری‌ها انجام می‌شود. به‎دلیل نبودن یک نهاد متمرکز برای انجام فعالیت‌های این بازار، سیستم اقتصادی هر کشور و به‎‌خصوص بانک مرکزی، مسئول کنترل بازار فارکس است. به ارزهایی که در برابر هم مبادله می‌شوند، اصطلاحا «جفت ارز» می‌گویند. یعنی مثلا دلار آمریکا در برابر یورو که به این صورت نشان داده می‌شود: USD/EUR.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

گفتیم که برای فعالیت در بازار فارکس، همانند بازارهای بورس، ارز دیجیتال و سرمایه، باید با تحلیل‌های مختلف آشنا بود. تحلیل بنیادی، به بررسی شرایط سیاسی و اقتصادی هر کشور می‌پردازد و بر اساس آن، تغییرات احتمالی در قیمت ارز آن کشور را تخمین می‌زند. تحلیل تکنیکال، اطلاعات مربوط به گذشته هر ارز، میزان مبادلات آن، تغییر قیمت در بازه‌های زمانی مختلف، میزان عرضه و تقاضا و داده‌های مختلفی را که بر اساس آن قیمت هر ارز تغییر می‌کند، روی یک نمودار آورده و بر اساس آن، قیمت هر ارز و شرایط بازار را پیش‌بینی می‌کند. تحلیل بنیادی ارزش اصلی هر ارز را بررسی می‌کند و نگاهی کلی به شرایط اقتصادی و سیاسی کشورها دارد. در نقطه مقابل تحلیل تکنیکال، بر اساس داده‌های موجود، قیمت را تخمین می‌زند و با ارزش اصلی ارز کاری ندارد. بسیاری از فعالان فارکس و بورس، ترجیح می‎دهند از هر دوی این تحلیل‎ها در معاملات خود استفاده کنند.

تحلیل تکنیکال در بازار فارکس

تحلیل تکنیکال را می‌توان یک تحلیل کوتاه مدت نیز در نظر گرفت. پس اگر فرد به‌دنبال سرمایه‎گذاری‌ای کوتاه مدت باشد، استفاده از تکنیک‎های این تحلیل کارآمد است. در بازار فارکس که قیمت‌ها با توجه به شرایط مختلف هر کشور، هر لحظه تغییر می‌کند. به همین دلیل دسترسی به نمودارهای آماری که بتواند یک تحلیل سریع در مورد شرایط آینده بازار ارائه کند، نکته مثبتی است. این جاست که اهمیت و ضرورت یادگیری و آشنایی با تحلیل تکنیکال در بازار فارکس خودش را نشان می‌دهد. بر اساس نمودارهای این تحلیل، می‌توان دریافت که قیمت هر ارز تا کجا افزایش پیدا می‌کند. به‎علاوه باید احساسات افراد و روانشناسی شرایط هر جامعه را نیز در نظر گرفت و رفتارهای هیجانی آن جامعه را در شرایط مختلف بررسی کرد. توجه به این نکات، باعث موفقیت بیشتر در انجام معاملات خواهد شد. بسیاری از این هیجانات و رفتارهای افراد، مسبوق به سابقه است و تحلیل‌گران می‌توانند آن را نیز در نمودارهای خود لحاظ کنند.

پایان‌بندی

استفاده از هر روشی برای فعالیت در بازار بورس و فارکس، بستگی به خود فرد و شرایط اقتصادی و البته شرایط جهان دارد. بعضی از افراد توان ارائه تحلیل‌هایی با چشم‌اندازههای کلان را دارند و بعضی دیگر، تنها می‌توانند تحلیلی لحظه‌ای عرضه کنند. برای افراد گروه دوم، قطعا تحلیل تکنیکال یک روش منطقی و سودآور است. علاوه بر اینکه این تحلیل، قابلیت تعمیم به بازارهای مختلف سرمایه را نیز دارد و اگر فرد تبحر لازم را در این زمینه داشته باشد، علاوه بر فارکس، در سایر بازارهای بورس و سرمایه نیز می‌تواند موفق باشد.

آشنایی با گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال

حتماً تا کنون برای معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که به علم تکنیکال علاقه‌مند هستند و با کمک نمودارها به تحلیل و پیش‌بینی قیمت می‌پردازند، پیش آمده که روی نمودارهای سهام مختلف، به نقاطی از نمودار برخورد کرده باشند که خالی بوده و کندلی نداشته است. احتمالاً اکنون این سوال در ذهنتان نقش می‌بندد که خب این نقاط چه هستند و چرا به این شکل می باشند؟ به چنین نقاطی در نمودار «گپ» یا «شکاف قیمتی» می‌گویند. نکته‌ی جالب اینکه حتی اگر شما آگاهی چندانی از تحلیل بنیادی و تکنیکال نداشته باشید، با استفاده از این مفهوم کاربردی و یا برخی مفاهیم روانشناسی مهم دیگر می‌توانید به بررسی نمودار قیمتی سهام بپردازید. با این مقاله از علل شکست تحلیل گران تکنیکال سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید تا راجع به گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال اطلاعات بیشتری کسب نمایید.

گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست

گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال

گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می‌افتد که یک کَندِل در یک قیمت مشخص بسته می‌شود. (مقاله آشنایی با مفهوم کندل در بورس و تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.) سپس قیمت پرش می‌کند و روز بعد در یک ناحیه‌ی دیگر باز می‌شود. در فاصله‌ی گپ، عموماً هیچ معامله‌ای توسط معامله‌گران صورت نمی‌گیرد و عرضه و تقاضا در نقطه انتهای گپ برای ارائه‌ی قیمت جدید به توازن خواهد رسید. در واقع، این شکاف‌های قیمتی مناطق مهمی از روند را نشان می‌دهند که به کمک آن‌ها می‌توانیم نقاط ورود و خروج را بهتر تشخیص دهیم. معمولاً این نقاط بر روی نمودارهای کوتاه‌مدت روزانه یا ساعتی مشهودتر از نمودارهای بلندمدت هفتگی و ماهانه می‌باشند. اما چنانچه یک گپ در نمودارهای بلندمدت ظاهر شود، اهمیت بیشتری خواهد داشت. شکاف‌های قیمتی یا به تعبیر ژاپنی‌ها (پنجره)، از مهم‌ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به حساب می‌آیند. به عنوان یک معامله‌گر باید از شکاف قیمتی و کاربردهای آن‌ها اطلاعات کافی داشته باشید.

جهت کسب اطلاعات بیشتر راجع به شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال می‌توانید در دوره‌ آموزش بورس که تمام مفاهیم بورسی از پایه تا پیشرفته به بهترین شکل ممکن از زبان بهترین اساتید آموزشی در آن آموزش داده شده است، شرکت نمایید.

دلایل ایجاد شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال

دلایل زیادی باعث به وجود آمدن شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال می‌شوند. از جمله این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بهم خوردن عرضه و تقاضا
  • اخبار مهم و مثبت در صنعت
  • تعدیل مثبت در سوددهی شرکت
  • تقسیم سود نقدی (DPS) در مجمع
  • اخبار و شایعاتی مبنی بر افزایش سرمایه
  • نوسان بیشتر از منفی و یا مثبت ۱۰ درصد
  • انتشار گزارشات مثبت در حد فاصل بین بسته شدن و باز شدن سهام

دقت داشته باشید که هنگام به وجود آمدن شکاف قیمتی نیازی نیست که این گزارشات مستقیماً با بازار مورد نظر مرتبط باشند. بلکه ممکن است بازار تحت تاثیر اخبار دیگر شرکت‌های هم‌گروه، صنعت و یا اخبار مثبت جهانی نیز قرار گیرد.

انواع شکاف قیمتی از دیدگاه تحلیل‌گران ژاپنی

انواع شکاف قیمتی از دیدگاه تحلیل‌گران ژاپنی

از دیدگاه تحلیل‌گران ژاپنی شکاف قیمتی چند نوع می‌باشد؟

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال از نظر تحلیل‌گران ژاپنی به دو دسته‌ی صعودی و نزولی تقسیم‌بندی می‌شود. در شکاف‌های صعودی، قیمت آغازین کندل امروز از قیمت پایانی کندل دیروز بیشتر خواهد بود (ناحیه‌ی حمایت). اما در شکاف‌های نزولی، قیمت آغازین کندل امروز از قیمت پایانی کندل دیروز کمتر می‌باشد (ناحیه‌ی مقاومت). دقت داشته باشید که اصولاً شکاف های نزولی و صعودی قابلیت تبدیل شدن به حمایت و مقاومت‌های طولانی مدت را دارند. همچنین هر سهمی که وارد یک شکاف قیمتی شود، بالا و پایین گپ به‌عنوان حمایت و مقاومت سهم لحاظ خواهند شد.

انواع شکاف قیمتی از دیدگاه تحلیل‌گران غربی

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال از نظر تحلیل‌گران غربی به ۵ گروه زیر تقسیم‌بندی می‌شود:

۱. شکاف خستگی یا Exhaustion Gap: این شکاف بعد از یک حرکت تند یا طولانی‌ مدت در اواخر روند رخ می‌دهد و به ما هشدار افزایش شدید حجم معاملات و اتمام روند فعلی را می‌دهند.

۲. جزیره بازگشتی یا Island Reversal: این شکاف خود شامل دو دیگر شکاف است؛ یکی شکافی در جهت روند و دیگری در خلاف جهت روند تشکیل می‌شود. شکاف بازگشتی همان‌طور که از نامش پیداست، بیانگر یک رویداد مهم یعنی بازگشت روند می‌باشد.

۳. شکاف معاملاتی یا Trading & Pattern GAP: در این نوع از شکاف‌های قیمتی، معمولاً رویداد مهمی در بازار رخ نمی‌دهد و غالبا هم بی تاثیر است و در یک روند رنج (خنثی) به وجود می‌آید و در تحلیل تکنیکال دارای اهمیت خاصی نیست.

۴. شکاف تداوم یا Continuation Gap: این شکاف بعد از پرش در یک‌روند و در نیمه‌راه روند رخ می دهد و بیانگر تمایل معامله‌گران به ادامه روند و اعتماد برای ورود به معامله است. نام‌ دیگر این شکاف، شکاف فرار، Runaway Gap و شکاف اندازه‌گیری می‌باشد.

۵. شکاف شکست یا Breakaway Gap: این شکاف قیمتی بسیار مهم می‌باشد زیرا نشان دهنده آغاز یک روند قدرتمند در بازار است. معمولاً هنگام شکست حمایت و مقاومت اتفاق می‌افتد. مهم‌ترین مشخصه‌ی ای گپ ناحیه‌ی Side ways یا ناحیه‌ی متراکم است و قبل از وقوع شکاف شکست، باید سرمایه‌گذاران خرید یا فروش خود را انجام دهند.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم گپ یا شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال پرداختیم و راجع به انواع آن صحبت کردیم. گفتیم که این شکاف‌ها نقاطی هستند که در آن‌ها هیچ قیمت و حجم معاملاتی دیده نمی‌شود. دقت داشته باشید که گپ‌ها نقطه‌ی کور بازار هستند که هیچ اطلاعاتی در مورد آن‌ها وجود ندارد و گاهی حتی نمی‌توانید که آن‌ها را تحلیل نمایید. بنابراین می‌توان گفت که وجود گپ می‌تواند موجب سردرگمی معامله‌گران شود. اما با این وجود نباید شکاف‌های معاملاتی را بی‌اهمیت خواند، زیرا برای نوسان‌گیران کاربرد مناسبی خواهند داشت. برای کسب دانش و آگاهی بیش‌تر راجع به تحلیل تکنیکال پیشنهاد می‌کنیم که ویدیو آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی و مفید بورسی به شما برای سرمایه‌گذاری صحیح در این بازار کمک نماید.

95% شکست معامله گران

اما ببینیم که 95% شکست معامله گران دلیلش چیست؟ در واقع باید به بررسی انواع شکست در فارکس پرداخته شود اما شاید عمدتا علت شکست در فارکس در مورد بسیاری از معامله گران این امر می تواند باشد که نسبت بین حجم معامله و سرمایه ای را که در دست دارند را رعایت نمی کنند. میزان حجم معاملاتی که انجام می دهند در مقایسه با سرمایه شان بالاتر است، از آن به عنوان طمع در فارکس نام برده می شود و بسیار خطرناک است و معامله گران را وادار به ریسک مالی شکننده ای میکند و نهایتا شکست در بازار فارکس. اینطور به نظر می رسد که کم کم به جواب این سوال که علت 95% شکست معامله گران در چیست ؟! نزدیک می شویم.

از دیگر عواملی که به عنوان علت شکست در فارکس می توان نام برد این است که یک معامله گر برای خود استراتژی ندارد! و معمولا هم تریدرها در این مورد پذیرش ندارند. در واقع نمی دانند که دارند چه می کنند. برای مثال تنظیماتی که در پلتفرم های معاملاتی وجود دارند در واقع استراتژی نیستند صرفا تنها تنظیمات فنی هستند و نمی توان تنها با استناد به آنها انتظار داشت که برنده بازار شد و به کسب درآمد و سود رسید. در نتیجه رقم 95% شکست معامله گران شکل می گیرد.

آیا می توانم 5٪ به ازای هر معامله ریسک کنم؟

بسیار خوب تا اینجا با برخی از انواع شکست در فارکس آشنا شدیم و دیدیم که چرا 95% شکست معامله گران اتفاق می افتد. در این بخش به این پرسش می پردازیم که آیا می توانم 5٪ به ازای هر معامله ریسک کنم؟ و آیا ربطی به 95% شکست معامله گران دارد ؟! این امر کاملا بستگی به میزان سرمایه شما دارد.

باید بخاطر داشته باشید که ریسک هر معامله همیشه باید درصد کمی از کل سرمایه ای باشد که در دست دارید. برای مثال یک درصد شروع خوب برای یک معامله گر تازه کار میتواند تنها 2٪ از سرمایه او باشد. که اگر این میزان ریسک، بدون بررسی بالا برود نتیجه آن قرار گرفتن در دسته 95% شکست معامله گران خواهد بود!

فرض مثال، اگر شما دارای 5000 دلار در حساب خود می باشید، حداکثر حد ضرر در فارکس که برای شما مجاز می باشد نباید بیشتر از 2٪ باشد توسط این پارامترها شما در واقع مدیریت ضرر در فارکس انجام می دهید و حداکثر ضرر شما 100 دلار در هر معامله خواهد بود. آنچه که بسیار مهم است و باید به خوبی آن را درک کنیم مدیریت ریسک از طریق تعیین حد ضرر در فارکس می باشد.

نحوه جلوگیری از شکست در فارکس

در این بخش خواهیم دید که چه راهکارهایی وجود دارد تا با جلوگیری از ضرر در فارکس عدد درصدی 95% شکست معامله گران، اتفاق نیفتد! و همینطور نحوه جلوگیری از شکست در فارکس و احیانا اگر ضرری رخ داد چگونه با جبران ضرر در فارکس بتوانیم به هدفمان که بستن معاملات با موفقیت و کسب سود در بازار فارکس است نزدیک شویم.

فارکس بزرگترین بازار مالی دنیاست و پتانسیل بالای سوددهی آن معامله گران را در تمام سطوح جذب خود می کند. یکی از دلایل 95% شکست معامله گران این می تواند باشد که از آنجایی که دسترسی به این بازار آسان می باشد و به دلیل وجود اهرم های بالا و هزینه های به نسبت پایین، بسیاری از افراد به سرعت وارد این بازار می شوند اما بعد از تجربه ضرر و شکست با همان سرعت از بازار خارج می شوند و این یکی از دلایل بزرگ 95% شکست معامله گران می تواند باشد!

در اینجا نکاتی را عنوان می کنیم که به معامله گران مشتاق فارکس کمک می کند که دلایلی است که برای 95% شکست معامله گران گفته شد در مورد آنها صدق نکند و به ماندن در دنیای رقابتی معاملات فارکس و جبران ضرر در فارکس ادامه دهند. البته راهکارهای زیادی هست که مجال گفتن همه آنها در اینجا نیست.

  • بروکری را انتخاب کنید که این امکان را برای شما فراهم نماید که به اندازه موقعیت هایی که بر اساس سرمایه و قوانین مدیریت ریسک شما مناسب است معامله نمایید و تا حد امکان از بروز دلایل 95% شکست معامله گران بدورتان نگه دارد.
  • حد سود وحد ضرر را تعیین نمایید.
  • از دستورات limit orders جهت باز و بستن معاملات خود استفاده نمایید.

سخن پایانی

95% شکست معامله گران بر چه اساس می باشد را با هم برشمردیم. اگرچه بازار فارکس سودده و جذاب می باشد اما این دلیل کافی نیست که بخواهیم بدون برنامه در آن به ترید بپردازیم. توجه به دلایلی که برای 95% شکست معامله گران گفته شد کمک زیادی به معامله گران تازه وارد به بازار فارکس می نماید که با موفقیت از این بازار سود دریافت کنند و حتی اگر دچار ضرری شدند با بکارگیری تکنیک های موجود به جبران ضرر در فارکس بپردازند.

توجه و بررسی علتهایی که شکست معامله گران را سبب می شود به علاقمندان دنیای معامله گری کمک زیادی میکند که موانع و نقاط ضعف این حرفه را بشناسند و با دقت و تمرکز بیشتری به فعالیت در بازار فارکس بپردازند.

با سپاس از توجه تان به این مقاله لطفا با اشتراک گذاری نظرات و دیدگاهتان ما را در هرچه پربار کردن مقالات آموزشی همراهی نمایید. مشاورین بروکر نیکس جهت ارائه مشاوره رایگان همواره در کنار شما هستند.

چرا اکثر تریدرهای جدید فارکس شکست میخورند؟ | اهرم و مارجین – درس اول

معاملات با اهرم و مارجین یکی از مباحث با اهمیت است که درهنگام تجارت در فارکس باید کاملا” بر آن مسلط باشید. اگر درک درستی از اهرم و مارجین ندارید ، تضمین می کنیم که حساب معاملاتی خود را نابود خواهید کرد!

مجله افیکس کار: بیشتر معامله گران حرفه ای فارکس و مدیران سرمایه به ازای هر 50،000 دلار در حساب خود ، یک لات استاندارد معامله می کنند.

اگر آنها با یک حساب کوچک (Mini) معامله میکنند ، این بدان معناست که آنها به ازای هر 5000 دلار در حساب خود ، یک مینی لات معامله می کنند.

بگذارید برای چند ثانیه فکر کنیم.

اگر معامله گران حرفه ای مانند این معامله می کنند ، چرا معامله گران فارکس کم تجربه فکر می کنند که می توانند با حساب 2000 دلاری و معامله یک لات یا حساب 250 دلاری و معامله مینی لات موفق شوند؟

مهم نیست که کارگزاران فارکس به شما چه می گویند . هرگز یک “حساب استاندارد” فقط با 2000 دلار یا “حساب مینی” با 250 دلار باز نکنید.

برخی حتی به شما امکان می دهند فقط با 25 دلار حساب باز کنید!

دلیل اصلی شکست معامله گران جدید ، بلد نبودن یا کم تجربه بودن آنها نیست . بلکه به این دلیلست که از همان ابتدا سرمایه خوبی ندارند و علل شکست تحلیل گران تکنیکال نمی فهمند که واقعا اهرم چگونه کار میکند.

اهرم قاتل

اهرم قاتل

خود را برای شکست آماده نکنید.

ما به شما توصیه می کنیم که حداقل 100.000 دلار سرمایه قبل از افتتاح یک حساب استاندارد ، 10،000 دلار برای یک حساب مینی یا 1000 دلار برای یک حساب میکرو داشته باشید.

بنابراین اگر فقط 60،000 دلار سرمایه دارید ، یک حساب مینی باز کنید. اگر فقط 8000 دلار سرمایه دارید ، یک حساب میکرو باز کنید.

اگر فقط 250 دلار دارید ، یک حساب آزمایشی باز کنید . تا وقتی که 750 دلار به آن اضافه نکردید ، با حساب دمو تمرین کنید. سپس یک حساب میکرو باز کنید.

خوب ، لطفاً پاراگراف قبلی را دوباره بخوانید و آن را در حافظه خود جای دهید. فقط به این دلیل که کارگزاران به شما اجازه می دهند با تنها 25 دلار حساب باز کنید ، به این معنی نیست که باید این کار را انجام دهید.

به همین دلیل است:

ما معتقدیم بیشتر معامله گران جدیدی که حساب معاملاتی فارکس را با حداقل سپرده باز می کنند ، این کار را انجام می دهند زیرا آنها کاملاً نمی فهمند که اصطلاحات “اهرم (LEVERAGE)” و ” مارجین (MARGIN)” واقعاً چیست و چگونه بر معاملات آنها در فارکس تأثیر می گذارد.

بسیار مهم است که شما کاملاً آگاه باشید و از اهمیت معامله با اهرم اطلاع داشته باشید.

اگر درک درستی از اهرم و مارجین ندارید ، تضمین می کنیم که حساب معامله خود را نابود خواهید کرد!

در درس دوم ار این سری بیشتر در مورد اهرم و مارجین و تفاوت بین این دو بحث میکنیم

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بورس

الگوهای مثلث متقارن، افزایشی، کاهشی و پهن شونده یعنی چه؟ | بورس به زبان ساده

الگوی مثلث در بورس

الگوی مثلث یکی از پرتکرارترین الگوها در نمودار قیمت سهام شرکت‌هاست و تحلیلگران تکنیکال از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت سهام استفاده می‌کنند.‌ اما منظور از الگوی مثلث چیست علل شکست تحلیل گران تکنیکال و چطور می‌شود به کمک الگوی مثلث اقدام به خریدوفروش سهام کرد؟ وقتی تحلیلگری می‌گوید نمودار سهم یک مثلث تشکیل داده منظورش چیست؟ الگوی مثلث چه انواعی دارد و تفاوت این الگوها با یکدیگر در چه چیزهایی است؟

الگوی مثلث در بورس چیست؟

اگر بخواهیم الگوی مثلث در بورس را به‌درستی درک کنیم، باید کمی از تئوری پس‌زمینه آن بدانیم. تحلیلگران تکنیکال روند بازار را به ۳ حالت تقسیم می‌کنند: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی. وقتی روند قیمتی سهمی عوض می‌شود (مثلا روند نزولی تمام می‌شود و قیمت سهم می‌خواهد روندی صعودی در پیش بگیرد) معمولا شاهد تشکیل «الگوهای برگشتی» در نمودار قیمت سهام هستیم. اما از دیدگاه تحلیل تکنیکال، قیمت سهام در یک روند مشخص (چه نزولی و چه صعودی) معمولا رشد مداوم ندارد، بلکه همراه با افت‌وخیز و استراحت و اصلاح قیمتی و زمانی است. در این بازه‌ها که قیمت سهم اصطلاحا استراحت می‌کند، معمولا با تشکیل الگوهای ادامه‌دهنده مواجه خواهیم شد که الگوی مثلث نوعی از همین الگوهای ادامه‌دهنده است.

نکته یک: روی هم رفته ۲ نوع الگو داریم: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده. الگوی مثلث هم یکی از انواع الگوهای ادامه‌دهنده به حساب می‌آید.

نکته ۲: وقتی می‌گوییم نمودار سهم الگوی مثلث تشکیل داده، انتظار کلی‌مان این است (که اگر تحلیل‌مان درست باشد) قیمت سهم پس از تکمیل الگوی مثلث به روند قبلی خودش ادامه بدهد. یعنی اگر قیمت سهم در حال کاهش بوده، بعد از تکمیل الگوی مثلث به کاهش ادامه بدهد و اگر در حال افزایش بوده، بعد از این الگو باز هم افزایش پیدا کند.

الگوهای ادامه‌دهنده

الگوی مثلث چگونه رسم می‌شود؟

از نظر فنی، الگوی مثلث زمانی تشکیل می‌شود که قیمت سهام نمی‌تواند کف یا سقف جدیدی تشکیل بدهد و برای مدتی بین دو محدوده نوسان می‌کند. برای رسم الگوی مثلث کافی است در نمودار سهم، سقف‌های قیمتی اخیر را به یکدیگر وصل کنیم تا خط روند نزولی موقت را داشته باشیم. این خط روند در واقع ضلع بالایی مثلث را تشکیل می‌دهد. اگر همین کار را با کف‌های قیمتی اخیر انجام بدهیم، ضلع پایین مثلث را به دست خواهیم آورد.

انواع الگوی مثلث در بورس چیست؟

الگوی مثلث انواع بسیار متنوعی می‌تواند داشته باشد. به‌ویژه که با پیشرفت روش تحلیل تکنیکال و پیدایش انواع‌واقسام استراتژی‌های معاملاتی، تحلیلگران تکنیکال به جزئیات هرچه بیشتری در نمودار قیمت توجه می‌کنند و الگوها را به گروه‌های هرچه بیشتری تقسیم می‌کنند. اما در اینجا می‌خواهیم چهار نوع الگوی مثلث را بررسی کنیم که احتمالا بیشترین کاربرد را دارند:

  • الگوی مثلث متقارن
  • الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده
  • الگوی مثلث کاهشی یا پایین‌رونده
  • الگوی مثلث پهن‌شونده

الگوی مثلث متقارن یا The Symmetrical Triangle Pattern

الگوی مثلث متقارن، همان‌طور که از اسمش پیداست، زمانی روی نمودار ظاهر می‌شود که خط روند بالا و خط روند پایین، شکلی شبیه به یک مثلث متساوی‌الساقین می‌سازند که به‌نوعی تقارن دارد. تفاوت الگوی متقارن با الگوهای دیگر در این است که به هیچ طرف (بالا یا پایین) متمایل نیست و می‌شود گفت حالتی طبیعی و متعادل دارد. هرچند همان‌طور که قبلا اشاره کردیم، الگوی مثلث یک الگوی ادامه‌دهنده است و بیشتر اوقات قیمت سهم همان روندی را در پیش می‌گیرد که قبل از تشکیل الگوی مثلث داشته. مثلا اگر قبل از تشکیل الگوی مثلث قیمت سهم صعودی بوده، معمولا قیمت سهم ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی موقت) را به سمت بالا می‌شکند و به صعودش ادامه می‌دهد.

الگوی مثلث متقارن

معامله بر مبنای الگوی مثلث متقارن

متداول‌ترین استراتژی تحلیلگران تکنیکال برای معامله بر اساس الگوی مثلث این است که منتظر می‌مانند تا قیمت یکی از ضلع‌های مثلث را بشکند و سپس در جهت شکست وارد معامله می‌شوند. در این استراتژی حد سود به اندازه ارتفاع مثلث در نظر گرفته می‌شود.

الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده یا The Ascending Triangle

الگوی مثلث افزایشی شباهت زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد، به جز اینکه ضلع بالای مثلث یا همان خط روند نزولی کوتاه‌مدت تقریبا حالت افقی و ضلع پایین مثلث شیب افزایشی دارد. به عبارت دیگر، شاهد تشکیل سقف‌های قیمتی پی‌درپی در یک محدوده مشخص هستیم، ولی کف‌های قیمتی هر بار بالاتر می‌آیند.

چنین الگویی نشانه آن است که خریداران قدرت بیشتری دارند و فروشندگان نمی‌توانند به آن‌ها غلبه کنند. در این الگو، بازه نوسان قیمت سهم به خط روند بالایی نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شود و انتظار می‌رود قیمت به‌زودی این خط روند را به سمت بالا بشکند. این نوع الگوی مثلث معمولا در روندهای صعودی پرقدرت شکل می‌گیرد.

الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده

الگوی مثلث کاهشی یا پایین‌رونده یا The Descending Triangle

الگوی مثلث کاهشی، همان‌طور که از اسمش می‌شود حدس زد، درست معکوس الگوی مثلث افزایشی است. به عبارت دیگر ضلع پایینی مثلث افقی است و ضلع بالایی شیب کاهشی دارد. این نوع الگو هم معمولا در روندهای نزولی پرقدرت ظاهر می‌شود و انتظار می‌رود که قیمت سهم ضلع پایین مثلث را به سمت پایین بشکند و به نزولش ادامه بدهد.

الگوی مثلث کاهشی یا پایین‌رونده

نکته: استراتژی معاملاتی برای الگوی مثلث افزایشی و کاهشی شبیه به استراتژی معاملاتی برای مثلث متقارن است. با این تفاوت که در مثلث کاهشی انتظار داریم قیمت سهم بعد از تکمیل الگو، به نزول خود ادامه بدهد، اما از آنجا که بورس ایران یک‌طرفه است و امکان فروش استقراضی ندارد، این الگو کاربرد چندانی برای انجام معامله ندارد.

الگوی مثلث پهن‌شونده یا انبساطی یا The Broadening Formation

این الگو کمی با ۳ الگوی قبلی متفاوت است. در ۳ الگوی قبلی ۲ ضلع بالا و پایین مثلث به یکدیگر نزدیک می‌شوند، اما در الگوی مثلث پهن‌شونده ۲ ضلع مثلث از یکدیگر فاصله می‌گیرند. این الگو شباهت زیادی به یکی از الگوهای بازگشتی دارد و ممکن است معامله‌گران و تکنیکالیست‌های تازه‌کار این ۲ الگو را با یکدیگر اشتباه بگیرند. به همین دلیل معامله بر اساس این الگو دشواری‌های خاص خودش را دارد و به معامله‌گران تازه‌کار توصیه نمی‌شود. خوشبختانه این الگو نسبتا نادر است.

الگوی مثلث پهن‌شونده یا انبساطی

حد ضرر بر اساس الگوی مثلث

تعیین حد ضرر برای معاملاتی که بر اساس الگوی مثلث انجام می‌شود نسبتا ساده است. فرض کنید یک مثلث متقارن را تشخیص داده‌ایم و قیمت ضلع بالایی مثلث را رو به بالا شکسته است و ما در جهت شکست (خرید) وارد معامله شده‌ایم. در علل شکست تحلیل گران تکنیکال این حالت باید حد ضرر را کمی پایین‌تر از آخرین کف نمودار در نظر بگیریم.

حد ضرر در الگوی مثلث

اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث

در الگوهای متقارن، کاهشی و افزایشی معمولا هرچه به قسمت انتهایی مثلث نزدیک‌تر می‌شویم، بازه نوسان قیمت کمتر می‌شود و حجم معاملات هم کاهش می‌یابد. اما وقتی موج بعدی (معمولا در جهت روند صعودی یا نزولی قبلی) آغاز می‌شود، حجم معاملات به شکل قابل توجهی افزایش می‌یابد. در واقع افزایش حجم معاملات نشانه این است که یک گروه (خریداران یا فروشندگان) بالاخره به گروه دیگر غلبه کرده‌اند و آماده‌اند که قیمت را در جهت دلخواه‌شان به حرکت در بیاورند.

نکته کاربردی: تحلیلگران تکنیکال، به‌ویژه آن‌هایی که در بازار فارکس فعالیت می‌کنند، توصیه اکید دارند که نباید در داخل الگوی مثلث اقدام به معامله کرد. استراتژی آن‌ها این است که تا زمان شکست الگوی مثلث منتظر می‌مانند تا دقیقا متوجه شوند که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد.

در بورس ایران، وقتی قیمت شروع به حرکت می‌کند و خط روند نزولی موقت را می‌شکند، ممکن است سهم با صف خرید سنگین همراه شود و خرید سهم دشوار و گاهی ناممکن باشد. بعضی از معامله‌گران حرفه‌ای بورس ایران وقتی می‌خواهند سهمی را بخرند، منتظر شکست خط بالای الگوی مثلث نمی‌مانند و سعی می‌کنند در همان بازه‌ای که الگوی مثلث در حال شکل‌گیری است و اصطلاحا قیمت سهم در حال استراحت و کف‌سازی است، خریدهایشان را انجام می‌دهند. پیشنهاد ما این است که وضعیت بنیادی سهم را بررسی کنید و اگر از وضعیت بنیادی سهمی اطمینان دارید و فکر می‌کنید قیمت سهم در آینده‌ای نه چندان دور بالا خواهد رفت، منتظر شکست الگوی مثلث نمانید و قبل از اینکه سهم در صف خرید قفل شود، خریدهایتان را انجام بدهید.

جمع‌بندی

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال مطرح می‌شود و یکی از الگوهای ادامه‌دهنده به شمار می‌آید. این الگو برای درک موج‌های حرکتی قیمت سهام مفید است، اما در بازار ایران به دلیل وجود دامنه نوسان و تشکیل صف‌های خرید و فروش پرحجم ممکن است به اندازه کافی کارایی نداشته باشد. معامله‌گران حرفه‌ای بورس ایران از این ابزار برای رصد تحرکات قیمتی سهم استفاده می‌کنند و با تکیه بر تحلیل بنیادی، از این الگو برای تکمیل خریدهایشان بهره می‌گیرند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا