پلتفرم معاملاتی فارکس

الگوی هارمونیک پروانه Butterfly

الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال در معاملات

الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال در معاملات را یاد بگیرید!

الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال در معاملات: هارمونیک تریدینگ یا الگوهای فیبوناچی ، الگوهایی هستند که با نسبت های معین و خاصی از درصدهای فیبوناچی شکل می گیرد. با استفاده از تمرین و تجربه زیاد، می توان به شناسایی این الگوهای کلاسیک پرداخت و به مرور زمان این الگوها با چشم نیز قابل تشخیص هستند.

معامله گران تلاش می کنند با رسم فیبوناچی های زمان و قیمت، در ناحیه ای معامله کنند که پتانسیل بازگشت قیمت بیشتر است. در این مقاله به بررسی انواع الگوهای هارمونیک مورداستفاده در معامله گری می پردازیم.

آموزش الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال

الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال و اعداد فیبوناچی

الگوهای هارمونیک ترکیبی از ریاضیات و الگوهای قیمتی است تا روش معامله ای بسازد که برمبنای فرضیات و دقیق است و الگوها در نمودار درحال تکرار هستند.

این روش ریشه در نسبت اولیه یا مشتقی از آن (0.618 یا 1.618) دارد. نسبت اولیه در تمام طبیعت، ساختار محیط و رویدادها و ساختارهای ایجاد شده توسط انسان قابل مشاهده است.

بنابراین می توان الگوهای هارمونیک را در بازار ارز های دیجیتال نیز مشاهده کرد. با پیدا کردن الگوهایی که دارای طول و اندازه های متفاوت هستند، معامله گر می تواند نسبت های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و در پیش بینی قیمتهای آینده بکار ببرد.

روش معامله در الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال

الگوهای هارمونیک ارز دیجیتال انواع مختلف دارند که در اینجا قصد داریم به 3 مورد از آنها بپردازیم که عبارتند از: الگوی پروانه، الگوی گارتلی، الگوی خفاش.

الگوی پروانه (butterfly)
این الگوی هارمونیک، یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X دارد.

الگوی پروانه (butterfly)

الگوی پروانه (butterfly)

در الگوهای هارمونیک پروانه ای، قیمت از نقطه X تا نقطه A دچار افت می شود. موج صعودی AB از خط XA، موج اصلاحی است. معامله گران، موقعیت فروش را در نقطه D الگوی هارمونیک پروانه Butterfly اتخاذ می کنند و همیشه باید نشانه هایی را درنظر بگیرند که کاهش قیمت را تایید کند. حد ضرر معمولا کمی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد. در تمام الگوها، معامله گران به دنبال نسبت هایی در بین نسبت های اشاره شده قرار دارند. اما برخی نیز فقط یکی از آنها را دنبال می کنند.

الگوی گارتلی (Gartley)

الگوی گارتلی (Gartley)

الگوی گارتلی (Gartley)

در این الگو از میان الگوهای هارمونیک، ناحیه D بعنوان منطقه برگشتی احتمالی تشخیص داده می شود. در این نقطه می توان به موقعیت های خرید وارد شد. توصیه می شود همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانه های رشد قیمت باشید. یک حد ضرر واقع در نقطه ای نه چندان پایین تر از نقطه ورود است.

الگوی هارمونیک خفاش

الگوی هارمونیک خفاش

الگوی هارمونیک خفاش

الگوی خفاش ظاهری مشابه با الگوی گاتلی دارد اما اندازه آن متفاوت است.

در این الگو از میان الگوهای هارمونیک، حدضرر در نقطه D قدری بالاتر تعیین می شود. نقطه D نقطه ای است که معامله گران معمولا آن را فرصت خرید می دانند. اما معامله گران باید دقت داشته باشند که همیشه سایر نشانه های افزایش قیمت را درنظر بگیرند.الگوی هارمونیک پروانه Butterfly

استفاده از هارمونیک تریدینگ و الگوهای هارمونیک از روش های دقیق معامله گری با استفاده از ریاضیات است اما نیازمند تمرین و مطالعه زیاد است. در این مقاله تلاش شد بطور خیلی مختصر درمورد الگوهای هارمونیک اطلاعات اندگی در اختیار شما دوستان عزیز قرار گیرد. امیدواریم بتوانیم مطالب بیشتری را در سری آموزش ارز دیجیتال در اختیار شما قرار دهید. سوالات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید.

الگوی هارمونیک

الگوهای هارمونیک در فارکس مدلی از الگوهای نموداری می باشند که قسمتی از استراتژی معاملاتی را شامل می شوند و به عنوان یک ابزار، به تریدرها کمک می نماید تا با کمک آنها حرکات بازار آتی را پیش بینی کرده و همینطور روند قیمت گذاری را تشخیص دهند.

الگوی هارمونیک تحلیل تکنیکال، بر این عقیده استوار است که روندها یک اتفاق هارمونیک می باشند، به این مفهوم که آنها قادر هستند که به امواج کوچکتر یا بزرگتر تقسیم گردند که ممکن است سمت وسوی قیمت را پیش بینی نمایند. معاملات هارمونیک عموما بر مبنای اعداد فیبوناچی متکی می باشند، که ابزاری است جهت اندازه گیری.

خوب اجازه دهید با هم انواع الگوهای هارمونیک در فارکس را بررسی نماییم. با ما همراه باشید.

انواع الگوهای هارمونیک به شرح زیر می باشند:

  • الگوی bullish AB=CD (صعودی)

شکل گیری این الگو با کاهش یافتن قیمت (AB) و در پی آن، یک معکوس و افزایش (BC) آغاز می گردد. بعد از آن حرکت BC به صورت یک حرکت نزولی جدید (CD) معکوس می‌ گردد و به پایین‌ترین نقطه که در B ساخته شده می رود. پیش بینی می شود که بعد از کامل شدن قیمت حرکت CD، یک برگشت و همچنین بالا رفتن قیمت وجود داشته باشد.

الگوی صعودی (bullish) غالبا در ابتدای یک روند مشاهده می‌شود، و نشان از آن دارد که موج‌های اصلاحی رو به پایان می باشد و حرکتی صعودی به دنبال نقطه D ایجاد می گردد. تمامی الگوها ممکن است در چارچوب یک روند یا دامنه ای وسیع‌تر باشند و تریدرها باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشند.

در خصوص الگوی نزولی (Bearish)، به معاملات کوتاه نزدیک توجه نمایید، با حد ضرری که خیلی زیاد نیست.

الگوی bat یا خفاش از نظر ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد ، اما از نظر اندازه با آن متفاوت است.

  1. الگوی Butterfly یا الگو هارمونیک پروانه:

این مدل از الگوی هارمونیک با Gartley دارای تفاوت هایی می باشد،چرا که الگو هارمونیک پروانه

دارای نقطه D می باشد که از نقطه X فراتر می باشد.

یکی از دقیق‌ترین الگوها می باشد که در نزدیکی آنچه که اعداد فیبوناچی نمایش می دهند معکوس می‌ گردد. این الگو شبیه به مدل الگوی پروانه البته با تفاوت در اندازه میباشد.

چگونه از الگوی هارمونیک در فارکس استفاده می کنید؟

خوب بعد از آنکه انواع الگوی هارمونیک تحلیل تکنیکال آشنایی پیدا کردیم، ببینیم که چگونه از آنها در بازار فارکس استفاده می شود؟

همانطوری که احتمالا حدس زده اید ، سود بردن از الگوهای قیمت هارمونیک، مفهومش این است که بتوانید الگوهای مناسب را شناسایی کرده و قادر باشید در زمان کامل شدنشان، خرید یا فروش انجام دهید.

می پرسید چگونه؟ به شما خواهیم گفت.

سه مرحله مهم و پایه ای در تشخیص این الگوها وجود دارد :

در مرحله نخست باید یک الگوی بالقوه را پیدا کنید. در مرحله بعدی الگوی قیمت را اندازه گیری کنید (استفاده از ابزار فیبوناچی) و در مرحله آخر به محض پایان یافتن الگو، خرید یا فروش الگوی هارمونیک پروانه Butterfly خود را انجام دهید.

با پیروی کردن از این مراحلی که عنوان شد، قادر خواهید بود تنظیماتی را با احتمال بالا بیابید که به شما در پیدا کردن سیگنالهای مناسب، یاری می کند.

میزان موفقیت الگوهای هارمونیک چقدر است؟

شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که میزان موفقیت الگوی هارمونیک چقدر است؟ باید گفت که میزان موفقیت این الگوها بیشتر از 80 درصد برای تمامی انواع الگوها و بالای 90 درصد برای تعدادی از الگوی هارمونیک می باشد.

تقریبا روزانه بیشتر از 400 الگو شناسایی می گردد، الگوهای موفقی که با نتایج قابل پیش بینی شما را در جایگاه برتری در قیاس با سایر تریدرها قرار می دهد. خوب، این به چه مفهومی است؟ آیا معنایش این است که همواره 80 تا 90 درصد شما را در انجام معاملات موفق خواهد ساخت؟ خیر لزوما معنایش این نیست.

برای موفقیت در معاملات عوامل دیگری نیز دخیل می باشند. اما نرخ داشتن برد معاملاتی بین 60 تا 75 درصد است که البته شانس خوبی برای سودآور بودن است.

موفقیت در معاملات بسته به عواملی چون نقطه ورود و خروج به معامله ، ریسک به ریوارد و چگونگی واکنش شما به عملکرد قیمت در زمان انجام معامله و… دارد. اما یک نکته را با اطمینان می توانیم به شما بگوییم و آن این که الگوهای هارمونیک، الگوی هارمونیک پیشرفته و نکاتی که در رابطه با آن در این مقاله توضیح داده شده است قطعا در انجام معاملات موفق کمک کننده خواهد بود.

الگوهای هارمونیک چگونه کار می کنند؟

الگوی هارمونیک چنانچه قبلا هم گفته شد قسمتی از استراتژی معاملاتی یک تریدر را تشکیل می دهد و به او کمک می کند تا با انجام پیش بینی درست حرکات بازار، قادر باشد روند قیمت گذاری را به درستی تشخیص دهد.

اما این الگوها چگونه کار می کنند؟ این الگوها که به صورت اشکال هندسی می باشند، در واقع الگوهای قیمتی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت شناسایی تغییراتی که احتمالا در قیمت بوجود می آید و یا همچنین برعکس شدن روند، مورد استفاده قرار می گیرند.

تریدرها با شناسایی این الگوها، از آنها جهت تصمیم گیری در معاملات خود استفاده می کنند. الگوهای بسیار متفاوتی وجود دارد که هر یک برای مشخص نمودن روند های مختلف استفاده می شوند.

با این وجود، این را باید مد نظر قرار داد که پیش از آنی که یک الگو را بخواهید استفاده کنید باید به مهارت خود در انجام تحلیل تکنیکال اطمینان داشته باشید تا قادر به اتخاذ تصمیمات معاملاتی بهتر باشید.

سخن پایانی

الگوی هارمونیک را می توان برای تمام بازارهای مالی بکار برد از جمله فارکس، ارز دیجیتال، سهام، فلزات گرانبها و….

اندازه گیری ابتدایی، تنها آغاز راه می باشد چرا که، حرکاتی که با اندازه‌گیری‌های الگوی مناسب هم جهت نمی باشند، باعث باطل شدن الگو می شوند و همینطور باعث گمراه کردن معامله گران می شوند.

الگوی هارمونیک پیشرفته، دارای تفاوتهایی نسبت به نوع ساده آن می باشد و از شاخص ترین آنها می توان به نقطه C اشاره کرد.

در الگوی ساده، نقطه C پایین تر از نقطه a می باشد ولی در الگوی هارمونیک پیشرفته نقطه C بالاتر و فراتر از نقطه a قرار دارد.

با امید به آنکه مطالب ارائه شده مورد توجه شما قرار گرفته باشد، در صورت نیاز به مشاوره رایگان در زمینه ارزهای دیجیتال و بازار فارکس از طریق چت آنلاین و سایر راههای ارتباطی با بروکر نیکس تماس بگیرید، مشاورین زبده بروکر نیکس در اولین فرصت به شما پاسخ خواهند داد.

الگوهای هارمونیک چیست و انواع آن کدام است؟

الگوهای هارمونیک چیست

بسیاری از معامله‌گران بازار سهام از گذشته به دنبال یافتن راهی برای پیش‌بینی روند بازار بوده‌اند. نمودار‌های قیمت سهام در واقع چیزی جز به نمایش گذاشتن رفتار معامله‌گران به صورت یک شکل نیست، بنابراین تحلیل‌گران به فکر افتادند که نسبت‌هایی معنی دار و قابل پیش‌بینی برای این رفتار بیابند. در همین راستا برخی افراد متوجه شدند که می‌توانند تغییر روند بازار را با نظریه اعداد فیبوناچی به صورت تقریبی پیش‌بینی کنند.

در واقع وقتی بازار از یک سری الگوها پیروی می‌کرد، تحلیل‌گران با استفاده از فیبوناچی ادامه‌ی مسیر آن را حدس می‌زدند. این الگوهای مشخص که مبتنی بر اعداد فیبوناتچی هستند را الگوهای هارمونیک می‌گویند. در ادامه قصد داریم به بررسی این الگوها و انواع آن‌ها بپردازیم.

فهرست عناوین مقاله :

الگوهای هارمونیک چیست؟

همانطور که اطلاع دارید، دنباله اعداد فیبوناچی در ذات خود یک نظم طبیعی دارد. این نظم بر اکثر جنبه‌های طبیعت منطبق بوده و حتی در علومی مانند روان‌شناسی هم کاربرد دارد. الگوهای هارمونیک نیز از همین رویه پیروی می‌کنند، بنابراین این الگوها در واقع یک طرح از رفتار طبیعی بازار را ترسیم می‌کنند و به همین علت نیز در میان معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارند.

الگوهای هارمونیک ساختارهای قیمتی مشخص هستند که با محاسبات فیبوناچی شکل می‌گیرند. این الگوها انواع متفاوتی دارند که با سطوح مختلف فیبوناچی از هم تفکیک می‌شوند.

تشخیص الگوهای هارمونیک

اولین گام در استفاده از الگوهای هارمونیک توانایی تشخیص آن‌ها است. طبیعتا تشخیص این الگوها در ابتدا کار دشواری بوده اما پس از مدتی با استفاده از ابزار فیبوناچی به راحتی خواهید توانست الگوها را شناسایی کرده و از آن‌ها بهره ببرید. در این قسمت ضمن معرفی انواع الگوهای هارمونیک به روش‌های تشخیص آن‌ها هم اشاره خواهیم کرد.

الگو AB=CD

از پرکاربردترین الگوهای هارمونیک بوده که از سه موج تشکیل شده است. این سه موج در واقع سه خط روند فرضی هستند که در تحلیل تکنیکال بر روی نمودار رسم می‌کنیم. این سه موج با نام‌های AB,BC,CD نام‌گذاری می‌شوند. در واقع موج از نقطه A آغاز شده و پس از دو شکست در نقاط B و C به نقطه D خواهد رسید. در صورتی که یک الگو شروط زیر را دارا بود، می‌توانیم آن را AB=CD در نظر بگیریم، این شروط عبارتند از:

  • موج BC از موج AB فراتر نباشد. در واقع در الگوی نزولی باید همواره نقطه A بالاتر یا همسطح نقطه C باشد (الگوی کلاسیک سقف دوقلو) و در الگوی صعودی نیز باید نقطه A همواره پایین‌تر یا هم‌سطح نقطه C باشد (الگوی کلاسیک کف دوقلو).
  • نقطه D باید همواره از نقطه B فراتر برود؛ یعنی در الگوی نزولی در پایین‌تر از نقطه B تشکیل شود و در الگوی صعودی در بالاتر از آن به وجود آید.

این الگو در تمام بازارهای مالی و تایم فریم‌ها به وفور مشاهده شده و پایه و اساس بسیاری از الگوهای قیمتی کلاسیک و هارمونیک دیگر می‌باشد. برای مثال در الگوهای کلاسیک کف و سقف دوقلو می‌توانیم الگوی ABCD را مشاهده کنیم. در همه‌ی الگوهای هارمونیک دیگر که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت نیز الگوی ABCD مشهود خواهد بود. در واقع شما با آموختن این الگو خواهید توانست سایر الگوهای هارمونیک را نیز به راحتی فراگرفته و از آن‌ها استفاده کنید.

در حالت ایده آل باید پاره خط AB با پاره خط CD برابر باشد. به همین جهت است که این الگو به AB=CD شهرت دارد. همچنین دو حالت صعودی (Bullish) و نزولی (Bearish) برای این الگو وجود دارد. در هرکدام از این الگوها، نمودار با رسیدن به نقطه D دچار برگشت (Reverse) خواهد شد، به همین دلیل اغلب تحلیل‌گران ورود یا خروج از بازار را پیش از تکمیل الگو و رسیدن آن به نقطه D پیشنهاد می‌کنند.

از ابزار فیبوناچی برای تشخیص محدوده نقاط استفاده می‌کنیم. در الگوی AB=CD یافتن محدوده دو نقطه C و D اهمیت بسیاری دارد. پاره خط BC در واقع یک برگشت (Retracement) از پاره خط AB است، یعنی این پاره خط در جهتی مخالف AB رشد کرده و بخشی از محدوده آن را پوشش می‌دهد. آن چه برای ما حائز اهمیت است، میزان این هم‌پوشانی بین امواج است، در واقع پاره خط BC بر اساس محاسبات فیبوناچی ۰.۳۸۲ الی ۰.۸۸۶ از پاره خط AB را می‌پوشاند. یا به بیان ساده‌تر BC 38 الی ۸۸ درصد از AB را پوشش می‌دهد.

این اعداد در واقع سطوح فیبوناچی هستند که تحلیل‌گران از آن برای پیش‌بینی بازار بر اساس الگوهای هارمونیک استفاده می‌کنند. نقطه مهم دیگر، نقطه‌ی تکمیل الگوی AB=CD یا همان نقطه D است. در واقع با رسیدن نمودار به این نقطه، پاره خط CD با پاره خط AB هم‌اندازه می‌شود. توجه داشته باشید که هم‌اندازه شدن طول دو موج با هم‌پوشانی امواج تفاوت دارد. در واقع در هم‌پوشانی زاویه‌ی تشکیل امواج نیز برای ما حائز اهمیت است.

نقطه آخر که برای تحلیل گران اهمیت دارد، به نقطه پیشروی BC (BC Projection) شهرت دارد. در واقع این نقطه میزان هم‌پوشانی موج CD نسبت به موج BC را نشان می‌دهد. سطوح فیبوناچی برای این نسبت برابر با ۱.۱۳ تا ۳.۱۴ است؛ به بیان ساده‌تر یعنی پاره‌خط CD ، ۱۱۳ الی ۳۱۴ درصد BC ، هم‌پوشانی می‌دهد.

الگو گارتلی

از شناخته‌شده‌ترین انواع الگوی‌های هارمونیک است که در سال ۱۹۳۵ توسط گارتلی معرفی شد و بعدها محاسبات فیبوناچی به آن اضافه شد. گارتلی یک الگوی پنج نقطه‌ای است و به صورت XABCD نمایش داده می‌شود که در واقع نقطه X در اینجا نقطه آغاز نمودار است. الگوی گارتلی از چهار موج تشکیل می‌شود، موج XA در ابتدا تشکیل شده و سپس قیمت آن توسط سه موج AB, BC و CD اصلاح می‌شود.

همانطور که گفتیم برای محاسبه هم‌پوشانی فواصل در الگوهای هارمونیک نقاط را به صورت عمودی از هم محاسبه می‌کنیم و اندازه پاره‌خط آن‌ها اهمیتی ندارد. الگوی گارتلی به دو صورت نزولی (Bearish) و صعودی (Bullish) وجود دارد و نسبت‌های فیبوناچی آن به شرح زیر هستند:

  • نقطه‌ی B دقیقا باید در سطح ۰.۶۱۸ یا ۶۱.۸ درصد موج XA ایجاد شود، در غیر این صورت الگوی گارتلی شکل نخواهد گرفت.
  • موج BC بایستی ۰.۳۸۲ الی ۰.۸۸۶ از فاصله سطح AB را پوشش دهد.
  • هم‌پوشانی موج CD13 الی ۱.۶۱۸ برابر فاصله سطح نقاط B و C باشد.
  • در نقطه D اصلاح ۷۸.۶ درصدی موج XA رخ دهد.

همانطور که می‌بینید الگوهای هارمونیک مانند الگوی هارمونیک گارتلی از اساس الگوی AB=CD استفاده می‌کنند و در یک الگوی گارتلی ایده‌آل باید طول موج AB با CD برابر باشد.

الگوی خفاش (Bat)

ساختار این الگو شباهت زیادی با الگوی هارمونیک گارتلی و الگوهای کلاسیک کف و سقف دوقلو دارد اما دارای نسبت‌های فیبوناچی متفاوتی است. الگوی خفاش نیز یک الگوی ۵ نقطه‌ای و چهارموجی بوده که ابتدا موج XA تفاوت قیمت اولیه را به الگوی هارمونیک پروانه Butterfly وجود می‌آورد و سپس سه موج بعدی آن را اصلاح می‌کنند. الگوی خفاش نسبت به الگوی گارتلی اصلاح‌های شدیدتری ایجاد می‌کند و مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد. سطوح فیبوناچی استاندارد برای الگوی خفاش عبارتند از:

  • موج AB در الگوی خفاش ۰.۳۸۲ الی ۰.۵ برابر فاصله عمودی نقاط X و A را پوشش می‌دهد. (نسبت به گارتلی پوشش کمتری دارد و بال خفاش عرض کمتری دارد)
  • موج BC ، ۰.۳۸۲ الی ۰.۸۸۶ از فاصله سطح AB را پوشش دهد. ( کاملا مشابه الگوی گارتلی)
  • پاره‌خط CD نسبتی به اندازه ۱.۶۱۸ الی ۲.۶۱۸ برابر فاصله نقطه C از B دارد.
  • پاره خط CD دقیقا ۸۸.۶ درصد از فاصله A تا X را پوشش می‌دهد.

الگوی پروانه (Butterfly)

این الگو نیز یکی از الگوهای هارمونیک ۵ نقطه‌است که شباهت زیادی با الگوی خفاش دارد اما نسبت به آن بال‌ها از عرض بیشتری برخوردارند. الگوی پروانه نیز دارای دو شکل صعودی و نزولی است و سطوح فیبوناچی مخصوص به خود را دارد. این سطوح عباتند از:

  • نقطه‌ی B دقیقا باید در سطح ۰.۷۸۶ یا ۷۸.۶ درصد موج XA ایجاد شود، در غیر این صورت الگوی پروانه شکل نخواهد گرفت.
  • موج BC ، ۰.۳۸۲ الی ۰.۸۸۶ از فاصله سطح AB را پوشش دهد. ( مشابه الگوهای خفاش و گارتلی)
  • ضلع CD به نسبت ۱.۶۱۸ الی ۲.۲۴ از فاصله‌ی میان B و C قایل رسم است.
  • پاره خط CD دقیقا ۱.۲۷ درصد از فاصله A تا X را پوشش می‌دهد.

الگوی خرچنگ (Crab)

از دقیق‌ترین الگوهای هارمونیک است که می‌تواند در بیش از ۷۰ درصد موارد، روند بازار را به درستی پیش‌بینی کند. علت این دقت پیش‌بینی، نزدیک بودن نسبت‌های الگو به سطوح فیبوناچی است. الگوی خرچنگ نیز از لحاظ ساختار به الگوی پروانه شباهت دارد اگرچه نقطه‌ی D آن در فاصله دورتری تشکیل می‌شود. نسبت‌های این الگوی پرطرفدار به شرح زیر هستند.

  • نسبت رسم خط AB از XA از ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ است.
  • نقطه‌ی C مشابه الگوهای قبلی رسم می‌شود یعنی موج BC ، ۰.۳۸۲ الی ۰.۸۸۶ از فاصله سطح AB را پوشش می‌دهد.
  • نقطه‌ی D دورتر رفته و نسبت CD به BC در محدوده ۲.۶۱۸ الی ۳.۶۱۸ قرار می‌گیرد.
  • پاره خط CD دقیقا ۱۶۱.۸ درصد از فاصله A تا X را پوشش می‌دهد.

الگوی کوسه (Shark)

الگوی کوسه در سال ۲۰۱۱ به جمع الگوهای هارمونیک پیوست. از این الگو دقیق‌ترین پیش‌بینی‌های بازار سرمایه انجام می‌گیرد. با استفاده از این الگو در واقع شما به جای صید ماهی‌های کوچک، از بازار سهام کوسه شکار می‌کنید. این الگو را گاهی به صورت 0XABC نیز نام‌گذاری می‌کنند که هیچ تفاوتی با XABCD ندارد.

اگر دقت کرده باشید در همه‌ی الگوهای قبلی نقطه‌ی C هرگز از نقطه A فراتر نمی‌رفت، اما در الگوی کوسه این اتفاق می‌افتد. یکی دیگر از تفاوت‌های الگوی کوسه با الگوهای هارمونیک قدیمی‌تر داشتن دو تارگت معاملاتی است. این دو تارگت به شکلی متقارن حول نقطه X قرار گرفته‌اند. همین مورد باعث شده است که تریدرها بتوانند به راحتی و به صورت پلکانی به بازار وارد شده و یا از آن خارج شوند.

سطوح فیبوناچی دقیقی نیز در این الگو رعایت می‌شوند. این سطوح عبارتند از:

  • محل قرارگیری نقطه B برخلاف الگوهای قبلی اهمیت چندانی ندارد اما بهتر است که ضلع AB 30 الی ۹۰ درصد فاصله XA را دربربگیرد.
  • مهم‌ترین بخش محاسبات الگوی کوسه صعودی میزان ریتریس ضلع BC است. همانطور که گفته شد ریتریس در واقع به معنی تجدید قوا بوده و هنگامی که یک موج صعودی، موج نزولی قبل از خود را پوشش دهد از این اصطلاح استفاده می‌شود. میزان ریتریس ضلع BC نسبت به موج AB باید حدود ۱.۱۳ الی ۱.۶۱ باشد.
  • نسبت ضلع CD به موج BC نیز باید در محدوده ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ باشد. در صورتی که الگوی کوسه صعودی را بررسی کنیم این اتفاق را تحت عنوان CD projection نام‌گذاری می‌کنیم.
  • الگوی کوسه دو تارگت دارد که به صورت D۱و D۲ نشان داده می‌شود. محل قرارگیری تارگت اول نسبت به ضلع XA، ۰.۸۸۶ است و تارگت دوم نیز با نسبت ۱.۱۳ به صورت قرینه حول نقطه X قرار می‌گیرد.

الگوی سایفر (Cypher)

یکی از جدیدترین الگوهای هارمونیک است اما نسبت به الگوی کوسه بسیار کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ چراکه یافتن این الگو در چارت معاملات بازار اندکی دشوار است. در این الگو نیز نقطه C فراتر از نقطه A قرار دارد الگوی هارمونیک پروانه Butterfly و تحلیل‌گران بیشتر به فاصله عمودی نقطه C تا X توجه دارند. نسبت‌های فیبوناچی الگوی سایفر به صورت زیر هستند:

  • ضلع AB به نسبت ۰.۳۸۲ الی ۰.۶۱۸ از فاصله عمودی XA را پوشش می‌دهد.
  • در الگوی سایفر صعودی موج BC به اندازه‌ی ۱.۲۷۲ الی ۱.۴۱۴ موج AB را ریتریس می‌کند. در الگوهای نزولی هم به همین میزان است اما دیگر از اصطلاح ریتریس برای توصیف آن استفاده نمی‌شود. (از اصطلاح Projection استفاده می‌شود.)
  • پاره‌خط CD نیز به نسبت ۱.۲۷۲ تا ۲ ، ضلع BC را پوشش می‌دهد. (CD Projection)
  • نقطه‌ی D باید دقیقا به نسبت ۰.۷۸۶ از فاصله بین نقطه X تا A را قرار گیرد. (از این نظر به الگوی گارتلی شباهت دارد.)

برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را ازدست ندهید.

الگوهای هارمونیک و نحوه‌ معامله با آن‌ها

Harmonic-patterns

الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازه‌گیری می‌شوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبت‌های فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه می‌شود.

شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیه‌ای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید در خود پرورش دهد. این مساله ممکن است یک نیاز اولیه باشد، اما پیدا کردن مهارت و پیشرفت در این زمینه نیازمند تمرینات و مشاهدات مکرر این الگوها در نمودارهاست. شناخت هرچه تخصصی‌تر الگو‌های نموداری به معامله‌گران کمک می‌کند تا به محیط همیشه در حال تغییر بازار واکنش مناسبی نشان دهند.

این الگوها در مرحله‌ی اول به الگو‌های «ادامه‌ دهنده» و «بازگشتی» تقسیم می‌شوند و سپس در گام بعد تحت عنوان الگو‌های «ساده» و «پیچیده» قرار می‌گیرند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعه‌ای از الگوهای ساده با ترکیبی از نوسانات قبلی قیمت تشکیل شده باشد. هرچه میزان دانش معامله‌گر در تشخیص، طبقه‌بندی و خصوصیات الگوها بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای انطباق با طیف وسیع معاملات در بازارهای مالی خواهد داشت.

چرا الگوها شکل می‌گیرند؟

در بازارهای مالی مختلف قیمت‌ها بر اساس روند حرکت می‌کنند و به ندرت روند خود را به صورت ناگهانی در حرکت از دست می‌دهند. در تحلیل تکنیکال تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس توسط الگوهای قیمتی شناسایی می‌شود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه می‌کند که باعث تعریف الگوهای قیمتی می‌شوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه‌ می‌دهند که در این صورت به آن‌ها الگوهای ادامه دهنده گفته می‌شود.

الگوهای مثلث‌ متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونه‌‌هایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکل‌گیری روندی برخلاف روند ماقبل خود می‌شوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده می‌شوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.

الگوهای هارمونیک

ایده الگوهای هارمونیک اولین بار توسط «گارتلی» (H.M. Gartley) در سال ۱۹۳۲، در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) معرفی شد. لری پساونتو با تلفیق این الگوی اولیه که به نام الگوی گارتلی معروف شده بود با نسبت‌های فیبوناچی، قوانینی برای معامله با این الگو ایجاد کرد. نویسندگان دیگری نیز بر روی نظریه‌ی گارتلی کار کرده‌اند اما بهترین نمونه شاید کتاب «معامله‌ی هارمونیک» (Harmonic Trading) از اسکات کارنی باشد. او الگوهای هارمونیک دیگری مانند خرچنگ، خفاش و کوسه و چند الگوی دیگر که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت، را ابداع کرد و مطالب دیگری در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک، به این نظریه افزود.

تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبت‌های فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبت‌های فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل می‌کند. ایده‌ی اصلی استفاده از این نسبت‌ها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتاب‌های قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقف‌ها و کف‌ها)، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص می‌کند.

الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبت‌های فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد می‌کنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته می‌شوند، فرصت‌های مختلفی برای معامله‌گران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم می‌کنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معامله‌گران کاربردی هستند و این می‌تواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوه‌ی عملکرد آن‌ها باشد.

لیست انواع الگوهای هارمونیک

در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی می‌توانند تشکیل شوند.

  • ABC صعودی/ نزولی
  • AB = CD
  • سه حرکته (Three Drive)
  • گارتلی (Gartley)
  • پروانه
  • خفاش
  • خرچنگ
  • کوسه
  • سایفر (Cypher)

نسبت‌های فیبوناچی

در هرگونه صحبتی در مورد الگوهای هارمونیک از اعداد فیبوناچی نیز حرفی به میان آورده می‌شود، زیرا این الگو از نسبت های فیبوناچی استفاده می‌کند. سری اعداد فیبوناچی اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبت‌های فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانه‌های برف یا تعداد و نحوه‌ی قرار گرفتن تخم‌های گل آفتابگردان می‌توان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچ‌های دی ان ای نیز این نسبت‌ها رعایت شده‌‌اند.

fibonacci

سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف می‌شوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست می‌آیند. اعداد در این سری عبارت‌اند از:

دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ می‌رسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سال‌ها قبل بر آن‌ها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازار‌های مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.

جمله‌ای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان می‌کند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز می‌شود. همانطور که گفته شد نسبت‌های فیبوناچی در همه‌ی انسان‌ها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبت‌ها و اعداد دارد و آنها را زیبا می‌بیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماری‌هایی که از این نسبت‌ها استفاده می‌شود آنها را بسیار چشم نواز می‌کند.

این نسبت های فیبوناچی بر رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر می‌گذارد. در نتیجه از این نسبت‌ها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینی‌های زمانی نیز می‌توان استفاده کرد. نسبت‌های فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچه‌ی قیمت، برای معامله‌گر مشخص می‌شوند.

رایج‌ترین نسبت‌های فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبت‌های دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه نسبت‌های گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبت‌های فیبوناچی را می‌توان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.

ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)

برای استفاده از این نسبت‌ها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیل‌ها وجود دارد.

اکثر برنامه‌ها و نرم افزارهای معاملاتی، ابزارهای فیبوناچی ذکر شده در بالا را برای استفاده‌ی معامله‌گران دارند، اما ابزاری که در تحلیل با استفاده از الگوهای هارمونیک کاربردی اصلی برای معامله‌گر دارد، ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) است. به این صورت که معامله‌گر از هر پلتفرمی که برای تحلیل خود استفاده می‌کند، برای سنجش هر موج قیمتی باید چندین ابزار فیبوناچی بر روی نمودار رسم کند.

الگو‌های هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامه‌ی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص می‌سازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معامله‌گر با مشاهده‌ی این الگوها چه در حین شکل‌گیری چه در هنگام تکمیل می‌تواند با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلی‌اش بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده می‌کنند.

در شکل زیر می‌توانید نحوه‌ی استفاده از ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) که عنصر اصلی شناخت الگوها‌ی هارمونیک است را با

Fibonucci-retracemnet

استفاده از پلتفرمی که در سایت تریدیگ ویو (Tradingview) تعبیه شده است مشاهده کنید.

Gartley pattern bat-pattern butterfly pattern

برای مثال در الگوی پروانه صعودی نقطه‌ی B سطح اصلاحی ۷۸.۶ درصد موج XA است. به همین ترتیب موج BC نیز در سطوح اصلاحی بین ۳۸.۲ الی ۸۸.۶ درصد موج AB قرار می‌گیرد. در ادامه موج نزولی CD به اندازه‌ی ۱۶۱.۸ الی ۲۲۴ درصد موج BC گسترش می‌یابد که در نهایت منجر به رسیدن به نقطه‌ی D و تکمیل الگو می‌شود. نقطه‌ی D سطح گسترش یافته ۱۲۷ درصد موج XA نیز هست. نحوه‌ی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) به منظور پیدا کردن این سطوح در توضیحات الگوی گارتلی آورده شده است.

۴. الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته می‌شود که نقاط بازگشتی را با دقت بالا و بسیار نزدیک به نسبت‌های فیبوناچی شناسایی می‌کند.

crab pattern ab=cd pattern SHARK-pattern cypher-patterns harmonic-pattern BCH-USD-chart XRP-USD-chart Harmonic-pattern-tradingview BTCUSD-harmonic-pattern

الگوهای هارمونیک در هر بازار مالی و هر تایم فریم تشکیل می‌شوند، یعنی به دفعات می‌توان این الگوها را در تایم های بسیار کوچک حتی یک دقیقه مشاهده کرد اما کاربرد اصلی این الگوها در تایم فریم‌های بزرگ نمود پیدا می‌کنند.

الگو‌های هارمونیک؛ رد پای طبیعت در بازارهای مالی

1 10

نسبت فیبوناچی را می‌توان در تمام جنبه‌های مختلف دنیای خرجی ، زندگی و حتی رفتار انسان‌ها دید. ترکیب اعداد فیبوناچی با برخی از اشکال هندسی ، باعث ایجاد الگوهای هارمونیک شد. این الگوها از ابزار اصلی تکنیکالیست های فعال در بازار های مالی هستند و به دلیل اینکه این الگوها بر پایه دنباله اعداد فیبوناچی ایجاد شدند و این اعداد نیز از یکسری رفتارهای طبیعتی تکرار شونده ، که در تمام موجودات از جمله انسان‌ها وجود دارد پیروی می‌کنند ؛ به معامله‌گران کمک می‌کنند تا بر اساس آنها نقاط بازگشتی قیمت را تشخیص دهند و از سیگنال هایی که پس از شکل گرفتن این الگوها در چارت قیمتی به وجود می‌آید ، سود کسب کنند.

در این مقاله قصد داریم چگونگی شکل گیری الگوهای هارمونیک و چهار نمونه از مهم ترین الگوهای هارمونیک را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک چگونه به وجود آمدند؟

دنباله اعداد فیبوناچی به افتخار کاشف آنها ، یعنی لئوناردو فیبوناچی ، این چنین نام گرفته‌اند. دنباله فیبوناچی شامل اعداد … ، 13 ، 8 ، 5 ، 3 ، 2 ، 1 ، 1 تشکیل شده‌اند. در این دنباله هر به غیر از دو عدد اول ، از حاصل جمع دو عدد قبل از خود حاصل می‌شود. همچنین از تقسیم اعداد این دنیاله به یکدیگر به نسبت های بسیار مهم ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۰.۶۱۸می‌رسیم. دلیل اهمیت این نسبت ها برای معامله‌گران بازار های مالی ، در سطوح حمایتی و مقاومتی مشخص می‌شود. بدین صورت که اگر خطوط رسم شده توسط سطوح فیبوناچی بر حمایت ها منطبق شوند و یا در نزدیکی مقاومت ها قرار گیرند ؛ اعتبار سطح حمایتی یا مقاومتی را بیشتر می‌کنند. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که ، الگوهای هارمونیک بر اساس محاسبات دقیق ریاضی ، شکل می‌گیرند ؛ در نتیجه افرادی که می‌خواهد با استفاده از این الگوها ، سود کسب کنند ؛ باید دقت کنند که این الگوها به صورت کامل و دقیق شکل بگیرند. همچنین معامله‌گران باید به حجم معاملات بازار ، هنگام ایجاد الگوهای هارمونیک توجه کنند.

همچنین معامله‌گران باید توجه داشته باشند ، که در بعضی از اوقات با اینکه بیش از نیمی از این الگوها ، روی چارت قیمتی شکل می‌گیرند ، امکان دارد که در نهایت حرکت خود را به سمتی که انتظار می‌رود ادامه ندهند. این مسئله نیز از جمله ، ریسک هایی است که در هر استراتژی معاملاتی وجود دارد و مسئولیت آن ، تنها بر عهده سرمایه‌گذاران است.

انواع الگوهای هارمونیک

دو کاربرد مهم الگوهای هارمونیک ؛ در مشخص کردن میزان ادامه روند حال حاضر و تعیین نقاط بازگشتی قیمت است. به طور کلی این الگوها از پنج نقطه اصلی تشکیل شده‌اند و وجه تمایز آنها در جایگاه قرار گرفتن این پنج نقطه است. الگوهای هارمونیک ، انواع زیادی دارند ؛ اما ما در اینجا 4 مورد از الگوهای پرکاربرد آن ها را خدمت شما عزیزان معرفی می‌کنیم.

معمولا اطلاعات مربوط به این الگو ها به صورت نموداری بیان می‌شود.

خرچنگ (Crab)

این الگو یکی از دقیق‌ترین الگوهای هارمونیک است.

خرچنگ صعودی (Bullish) : روند قیمتی ابتدا از نقطه X به سمت نقطه A حرکت می‌کند. سپس در نقطه B عقب نشینی می‌کند و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۶۱۸ ، موج قبل از خود (XA) قرارمی‌گیرد. در نقطه C دوباره روند قیمتی بازگشت می‌کند و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ AB قرار می‌گیرد.

در موج CD به نسبت ۲٫۶۱۸ تا ۳٫۶۱۸ از موج AB قرار می‌گیرد. با کاهش قیمت و رسیدن به نقطه D ، نقطه D در امتداد ۱٫۶۱۸ از موج XA واقع می‌شود.

هنگامی که قیمت در نزدیکی نطقه D قرار گرفت ، می‌توان با تعیین حد ضرر ، کمی پایین تر ، سهام الگوی هارمونیک پروانه Butterfly یا ارز مورد نظر را خریداری نمود.

خرچنگ نزولی (Bearish) : باید در نزدیکی نقطه D ، پوزیشن فروش باز شود و حد ضرر کمی بالاتر از این نقطه در نظر گرفته شود.

الگوهای هارمونیک

پروانه (Butterfly)

پروانه صعودی (Bullish) : ابتدا روند قیمتی تا سطح A رشد می‌کند. با بازگشت قیمت ، موج AB در نسبت ۰٫۷۸۶ از موج XA قرار می‌گیرد. با حرکت روند قیمتی به سمت بالا ، BC به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB واقع می‌شود. در نهایت با ریزش قیمت ، موج CD در نسبت ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB حساب می‌شود و نقطه D به نسبت ۱٫۲۷ موج XA قرار می‌گیرد.

ناحیه D ، با در نظر گرفتن حد ضرر ، کمی پایین تر از D، محدوده مناسبی برای خرید است.

پروانه نزولی (Bearish) : با قرار دادن حد ضرر ، کمی بالاتر از D ؛ نزدیک ناحیه D، می‌توان فروش را انجام داد.

الگوهای هارمونیک

گارتلی (Gartley)

گارتلی صعودی (Bullish) : ابتدا روند قیمتی رشد می‌کند و به نقطهA می‌‌رسد. سپس ، قیمت عقب نشینی می‌کند. نقطه B به نسبت ۰٫۶۱۸ از A است. در موج BC قیمت افزایش می‌یابد. موجBC در واقع بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ از موج AB است. CD به سمت پایین حرکت می‌کند و به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از موج AB است. در محدوده سطح D می‌توان پوزیشن خرید باز کرد و باید حد ضرر را کمی پایین تر در نظر گرفت.

گارتلی نزولی (Bearish) : در نزدیکی نقطه D ، پوزیشن فروش باز شود و حد ضرر مقداری بالاتر از این نقطه ، تنظیم شود.

الگوهای هارمونیک

خفاش (Bat)

خفاش صعودی (Bullish) : در موج XA قیمت افزایش می‌یابد. در ادامه ، روند قیمتی ریزش می‌کند و به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۵ موج XA ، به نقطه B بازگشت می‌کند. D در نسبت ۰٫۸۸۶ بازگشت موج XA قرار دارد. D محدود مناسبی برای خرید ارز یا سهام مورد نظر است. حد ضرر باید در پایین و نزدیکی نقطه D تنظیم شود.

خفاش نزولی (Bearish) : معامله‌گران باید در نزدیکی نقطه D با تعیین حد ضرر ، پوزیشن فروش باز کنند.

الگوهای هارمونیک

سخن پایانی

الگوهای هارمونیک بر اساس دنباله اعداد فیبوناچی شکل گرفته‌اند. الگوی دنباله اعداد فیبوناچی در تمام پدیده‌های طبیعتی از جمله رفتار و اعمال انسان ها نیز، قابل مشاهده است. تاثیر این الگو بر رفتار سرمایه‌گذاران و معامله‌گران بازار های مالی، موجب می‌شود اعمال آنها قابل پیش بینی باشد و الگوی های هارمونیک که از ترکیب نسبت های موجود در اعداد فیبوناچی و خطوط هندسی، ایجاد شدند به تکنیکالیست های فعال در بازار های مالی این امکان را می‌دهد که بهترین نقطه ورود به معامله را پیدا کنند و از پیش بینی که از آینده جهت حرکت روند قیمتی دارند، سود کسب کنند.

معامله‌گران و مدرسان تیم آکادمی آینده با طراحی دوره‌های صفر تاصد آموزش ارزهای دیجیتال در مشهد (به صورت حضوری) و سایر شهرها (به صورت غیر حضوری)، سعی در تبدیل علاقه‌مندان به فعالیت در این بازار ، به یک معامله‌گر حرفه‌ای را دارند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا