سطح حمایت و مقاومت در بورس

خطوط حمایت و مقاومت سطح حمایت و مقاومت در بورس در تحلیل تکنیکال چیست ؟
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال از نقاطی تشکیل شده است که میزان عرضه و تقاضا و به نوعی قدرت آنها در آن نقاط با هم برابر میشود. این خطوط توسط ابزارهای تحلیل تکنیکال مشخص شده و برای مشخص کردن میزان عرضه و تقاضا و همچنین در بحث روانشناسی بازار کاربرد بسیار زیاد دارد.
شکسته شدن سطوح مقاومت و حمایت نشاندهنده بالا و پایین شدن مقدار عرضه و تقاضاست و در این حالت، خطوط مقاومت و حمایت جدید رسم میشود.
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به ظاهر ساده است ولی کاربردهای بسیار زیادی داشته و برخی از تحلیلگران تنها با استفاده از همین خطوط به معامله میپردازند.
خط حمایت در تحلیل تکنیکال کجاست؟
خط حمایت در تحلیل تکنیکال معمولا پایینتر از قمیت ارز قرار میگیرد؛ اما معامله و خرید و فروش روی این خط و یا در نزدیکی آن نیز معمول است. از آنجایی که تحلیل تکنیکال یک علم صد درصدی نیست، رسم خط حمایت گاهی اوقات سخت است و علاوه بر این موضوع، ممکن است که قیمتها نوسان داشته و چندین بار به زیر سطح حمایت نزول پیدا کنند.
حالت منطقی آن است که اگر این عبور از سطح حمایت کمتر از یک هشتم آن بود، نیازی به رسم خط حمایت جدید وجود ندارد.
همچنین گاهی انتظار می رود که سطح حمایت به عنوان سطح کف قیمت نیز عمل کند و معمولا ناشی از وجود تعداد زیاد خریداران در یک سطح قیمتی مشخص است. بنابراین می توان سطح حمایت را به عنوان نقاطی در نظر گرفت که افت قیمت بیشتر از آن سطح، نیاز به وجود فشار فروش قوی تر دارد.
به طور کلی معامله گران بر اساس پایین ترین قیمت های قبلی، خطوط سطح حمایت را ترسیم می کنند. این روش می تواند در پیش بینی نقاط قیمتی، در صورت معکوس شدن روند، مفید باشد و ممکن است نشان دهنده فرصت مناسب برای خرید باشد. اگر چه این خطوط بیشتر به صورت افقی و مستقیم ترسیم می شوند، اما سطح یا خط حمایت می تواند به صورت مورب نیز باشد.
هنگامی که یک سطح حمایت شکسته می شود، تمایل دارد تا تبدیل به سطح مقاومت شود و در نتیجه تاثیر معکوسی خواهد داشت. بنابراین حالا به جای این که به عنوان سطح حمایت عمل کند، این خط اکنون سطح مقاومت است و به عنوان سقف عمل می کند و مانع از افزایش بیشتر قیمت می شود. به طور معمول، شکسته شدن سطح حمایت یا مقاومت، فرصت مبادلاتی خوبی را ایجاد می کند.
هنگام ترسیم خطوط یا نواحی حمایت توصیه می شود که حداقل دو سطح حمایت قبلی را در نظر بگیرید. در حالت ایده آل تعداد سه نقطه یا بیشتر توصیه می شود. هر چه تعداد نقاط بیشتری را در تحلیل های خود استفاده نمایید، اطمینان از تحلیل بیشتر خواهد بود.
نقطه مقاومت چیست؟
نقطه مقاومت به سطحی گفته میشود که در آن قدرت فروشندهها بیشتر بوده و انتظار میرود که قیمت بالاتر از این سطح مورد نظر نرود.
توضیح منطقی برای این رفتار این است که هرچه نمودار به سمت خط مقاومت میرود، میل فروشندگان به فروش زیاد و میل خریداران به خرید کم میشود. وقتی قیمت به سطح حمایت میرسد؛ یعنی عرضه بیشتر از تقاضا بوده و بالاتر از سطح حمایت نمیرود.
به طور معمول، تحلیلگران فنی خطوط مقاومت را بر اساس اوج قیمت های قبلی ترسیم می کنند. چنین تکنیکی می تواند در پیش بینی زمان معکوس شدن روند مفید باشد. خطوط مقاومت نیز مانند خطوط حمایت به صورت خط های افقی و مستقیم کشیده می شوند، اما ممکن است گاهی به صورت مورب نیز ترسیم شوند. با این حال خطوط مورب معمولا به نام خطوط روند شناخته می شوند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که عبور از یک سطح مقاومت، معمولا آن را به یک سطح حمایت تبدیل می کند. در حالی که خطوط مقاومت اغلب به عنوان سقف قیمتی عمل می کنند و مانع از افزایش قیمت بیشتر می شوند، سطح حمایت به عنوان کف عمل کرده که تمایل به نگه داشتن بالاتر قیمت را دارد. به طور معمول، در صورت شکسته شدن سطوح مقاومت یا حمایت، فرصت های مبادلاتی خوبی ایجاد می شوند.
هنگام ترسیم خطوط مقاومت نیز توصیه می شود حداقل دو سطح مقاومت قبلی را در نظر بگیرید. هر چه تعداد نقاط بیشتری در نظر گرفته شود، اطمینان از تحلیل بیشتر خواهد بود.
با این حال مانند بیشتر ابزارها و شاخص های تحلیل تکنیکال، تکیه بر خطوط حمایت و مقاومت به تنهایی می تواند بسیار خطرناک باشد. برای کاهش خطرات توصیه می شود که از این ابزار همراه با سایر شاخص های فنی استفاده شود.
خط مقاومت در تحلیل تکنیکال کجاست؟
خط مقاومت در تحلیل تکنیکال معمولا بالاتر از قیمت فعلی ارز قرار میگیرد؛ اما خرید و فروش روی این خط و یا در نزدیکی آن نیز غیرمعمول نیست. توضیحات خط مقاومت مانند حمایت بوده و در صورتی که نمودار قیمت به اندازه یک هشتم آن بالا رفت، میتوان سطح جدیدی را رسم کرد.
نحوه کار با خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
نحوه کار با خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال آسان است. همانطور که پیش از این نیز گفته شد، یکی از اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال و بورس همین خطوط حمایت و مقاومت است .
برای رسم خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال روشهای مختلفی وجود دارد که در این قسمت در مورد آنها صحبت میکنیم. این دو خط ویژگیهای مشترک بسیار زیادی دارند که میتوان با اطمینان بالایی گفت که آینه یکدیگر بوده و حتی میتوان در برخی موراد با رسم یکی از آنها، دیگری را نیز رسم کرد. در ادامه روشهای مختلف رسم و استفاده از این خطوط را به شما آموزش خواهیم داد.
روش اول: اوج و کف قیمت
خط حمایت با توجه به کفهای قیمتی گذشته و مقاومت با توجه به اوجهای قیمتی گذشته رسم میشود. معمولا برای رسم یک سطح مقاومت نیاز به دو یا نقطه هم سطح در نمودار قیمت داریم.
تعیین این نقطهها به نظر کار آسانی میآید؛ اما نیازمند مشاهده دقیق قیمت در بازههای زمانی متفاوت است. رسم خط مقاومت و حمایت میتواند در یک بازه زمانی یک ساله و یا چند روزه انجام شود.
روش دوم: یکسان بودن خط حمایت و مقاومت
یکی دیگر از قوانینی که در تحلیل تکنیکال برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت به کار گرفته میشود، این است که این خطوط قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند.
به طور مثال وقتی قیمت خط حمایت را میشکند، آن خط میتواند تبدیل به مقاومت شود و بالعکس. هبور نمودار قیمت از خط حمایت نشان میدهد که میزان عرضه از تقاضا بالاتر رفته و این احتمال قوی به وجود میآید؛ پس بازگشت دوباره به این خط میتواند باعث بالا رفتن تقاضا و در نتیجه تبدیل شدن سطح حمایت به مقاومت اتفاق میفتد.
نوسان معامله
نوسان معامله پدیدهای است که به خوبی مشخص میکند بعد از حمایت و مقاومت، روند تغییر پیدا کرده و یا به حرکت خود ادامه خواهد داد.
نوسان معامله به دوره زمانیای میگویند که سهام در آن در نوسان بسیار کم و تنگی خرید و فروش میشود. این موضوع نشان میدهد که قدرت عرضه و تقاضا به طور برابر در تعادل هستند.
گذر نمودار قیمت از نوسان معامله به هر طرف نشاندهنده پیروزی یکی از این دو دسته است و اگر نمودار به بالای نوسان معامله برسد؛ یعنی تقاضا قویتر شده و اگر به پایین آن برود؛ یعنی عرضه پیروز شده است.
حمایت و مقاومت منطقهای در تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت منطقه ای در تحلیل تکنیکال می تواند کمک زیادی در شناسایی خطوط حمایت و مقاومت قدرتمند داشته باشد. همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال یک علم دقیق نیست و بهتر از که به جای یک خط، از حمایت و مقاومت منطقهای و یا به اصطلاح مناطق حمایت و مقاومت استفاده کنیم.
هر بازار و هر سهمی ویژگیهای خاص خودش را دارد و در تحلیل تکنیکال باید روشهایی را بکار برد که تمام ریزهکاریهای آن دارایی را پوشش دهد. گاهی اوقات کشیدن خط دقیق حمایت و مقاومت بهترین کار بوده و بعضی وقتها هم بهتر از که از حمایت و مقاومت منطقهای استفاده شود.
تحلیل تکنیکال یک علم پویاست و نمیتوان برای هر چیزی یک حکم ثابت صادر کرد. هرچه عرض این نوسان کمتر باشد، دقت آن نیز بیشتر میشود؛ اما اگر این نوسان فقط دو ماه باقی مانده و هم عرض کمی داشته باشد، کشیدن سطوح مقاومت و حمایت دقیق خطی بهتر بوده و بالعکس اگر بیشتر از دو ماه طول کشیده و عرض بزرگی داشته باشد، استفاده از نوسان معامله بهتر است.
انواع دستهبندی خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
خطوط حمایت و مقاومت دارای دسته بندی هایی است که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها می پردازیم.
۱- استفاده از خطوط روند
همانطور که تا الان متوجه شدهاید، سطوح حمایت و مقاومت با خطوط افقی و یا زاویهدار به نمایش در میآیند. تا به اینجا مثالهایی را دیدیم که قیمت دو یا سه بار میل به بازگشت به یک سطح خاص را داشته و ما هم همان سطح را با خط افقی به عنوان سطح حمایت و یا مقاومت مشخص میکنیم.
این مورد برای بازارهای نوسانی مناسب است؛ اما در یک روند رو به بالا، قیمت در حال ثبت حرکات صعودی با شیبهای کم و زیاد بوده و در یک روند رو به پایین نیز قیمت حرکات نزولی با شدت کم و زیاد را تجربه میکند. در اینجا کفها و اوجهای قیمتی را به هم وصل کرده و و بعد آن را ادامه میدهیم تا پیشبینی کنیم که قیمت تا به کجا خواهد رسید و حمایت و مقاومت تا کجا ادامه دارد.
همین خطوط ساده روندها، نوسانات و دیگر الگوهای نموداری را به شما نشان میدهند. این ابزار ساده یک دید خوب در مورد نحوه عملکرد بازار در آینده به معاملهگران و سرمایهگذاران میدهد. به اطلاعات روی تصویر زیر دقت کنید.
۲- خط حمایت و مقاومتهای عمده و جزیی
سطوح حمایت و مقاومت جزیی مقاومت زیادی ندارند و خیلی زود از بین میروند؛ برای مثال اگر قیمت در حال سقوط باشد و سپس با یک پرش رشد کرده و دوباره به سمت پایین بیاید، با یک خط حمایت جزیی طرف هستیم؛ زیرا قیمت در این منطقه پرش به بالا داشته است؛ اما به دلیل اینکه روند رو به پایین است، شکستن این سطح کار سختی نیست.
سطوح جزیی حمایت و مقاومت فرصتهای معامله خوبی را برای سرمایهگذاران به وجود میآورد. در مثال قبلی اگر قیمت حمایت جزیی را بشکند، سرمایهگذاران میدانند که روند رو به پایین باقی مانده و قیمت باز هم پایین میآید؛ اما اگر قیمت باز هم در همان سطح قبلی به بالا برود، با نوسان معامله طرف هستیم. حال در اینجا اگر قیمت بالاتر از کف قیمتی قبلی توقف کند، به احتمال زیاد با یک تغییر روند روبرو خواهیم شد.
اما سطوح حمایت و مقاومت عمده و یا بزرگ، سطوحی هستند که به تازگی باعث تغییر یک روند شدهاند؛ برای مثال اگر قیمت در یک روند رو به بالا قرار داشته باشد و ناگهان به سمت پایین سقوط کند، آن قیمتی که در آن این اتفاق افتاده است، خط مقاومتی قوی و عمده بوده و بالعکس در جایی که روند رو به پایین توقف کرده و تبدیل به روند رو به بالا شود، خط حمایت عمده را داریم.
وثتی قیمت به یک سطح مقاومت و حمایت قوی یا عمده باز میگردد، معمولا تلاش میکند که آن را بشکند و بعد در یک جهت دیگر حرکت میکند؛ برای مثال اگر قیمت به یک خط حمایت قدرتمند برسد، معمولا پرش رو به بالا خواهد داشت.
به طور معمول در تحلیل تکنیکال این امکان را در نظر میگیرند که یک روزی این سطح شکسته شود(که میشود)؛ اما قبل از این که نمودار از آن عبور کند، چند بار آن را لمس خواهد کرد.
استراتژی کار با خط حمایت و مقاومت
اساس کار با و استراتژی معامله با خطوط حمایت و مقاومت این است که در یک روند رو به بالا و یا نوسانات مثبت در نزدیکی سطح حمایت، خرید کرده و در نزدیکی سطح مقاومت در یک روند رو به پایین و یا نوسانات منفی بفروشید.
خریدن در نزدیکی حمایت و فروش در نزدیکی خط مقاومت میتواند سودآور باشد؛ اما هیچ تضمینی وجود ندارد که آن سطوح بتوانند باقی بمانند؛ در نتیجه با استفاده از دیگر اندیکاتورها و الگوهای تحلیل تکینکال منتظر تاییدیههای دیگری نیز بمانید.
برای خریدن در نزدیکی سطح حمایت، منتظر یک اصلاح قیمتی بمانید و وقتی که اصلاح قیمتی انجام شد، بعد از عبور قیمت از اوج آن اقدام به خرید کنید. وقتی بازار این حرکت را انجام میدهد، میفهمیم که خط حمایت هنوز هم پا برجا بوده و قیمت از آن دور خواهد شد.
همچنین حالتی برای خط مقاومت و فروش در نزدیکی آن نیز کار میکند و باید منتظر اصلاح قیمتی باشید و بعد از عبور قیمت از کف آن منطقه اصلاحی، سهام خود را در بورس بفروشید.
استفاده از حد ضرر و سود هدف در معامله با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر در حال خرید در نزدیکی سطح حمایت هستید، حتما سود هدف خود را در جایی کمی مانده به یک خط مقاومت قدرتمند قرار بدهید تا قیمت بعد از رسیدن به آن سقوط نکند.
نتیجهگیری و سخن پایانی
مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به طور دقیق یکی از ارکان مهم موفقیت در بورس و تحلیل تکنیکال است. حتی با وجود اینکه رسم دقیق سطوح مقاومت و حمایت گاهی اوقات کاری سخت و پیچیده است؛ اما اگر با مفهوم این خطوط آشنایی داشته باشید و آن را دقیق بدانید، حتما میتوانید با بررسی دقیق نمودارها پیشبینیهای خوبی بکنید.
اگر قیمت در حال حرکت به سمت یک سطح حمایت مهم باشد، میتواند به شما سیگنال بدهد که کمی بیشتر هوشیار بوده و مراقب بالا رفتن فشار خرید و تغییر روند احتمالی باشید. بالعکس این موضوع نیز درست است و در صورت حرکت نمودار به سمت خط مقاومت، منتظر سیگنالهای فشار خرید بمانید.
نکته مهم دیگر در کار کردن با سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال این است که شکسته شدن این سطوح نشاندهنده تغییر ارتباط و رابطه بین مقاومت و حمایت است.
به طور کلی خط حمایت و یا خط مقاومت یکی از اصلیترین و اساسیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که هر سرمایهگذاری، چه تازه کار و چه حرفهای، باید حداقل با آن آشنا باشد تا بتواند سطوح احتمالی را تشخیص دهد.
آنچه سرمایه گذاران بورس باید بدانند! اصطلاح pullback به چه معنی است؟
پولبک در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترادف کلمه hook به معنی قلاب است.
به گزارش سرویس بورس مشرق ، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
کلمه پولبک در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترداف کلمه hook به معنی قلاب است. به همین دلیل در نمودارها نیز به شکل قلاب نمایان میشود.
معنای دیگری که برای این کلمه میتوان در نظر گرفت خداحافظی است. چراکه در این حالت، روند شاخص سعی دارد بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی میکند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردداما نکته حائز اهمیت این که با شکسته شدن این خطوط و نقض آنها، از اهمیت آنها کاسته نمی شود، بلکه تغییر وضعیت میدهند و از مقاومت به حمایت و برعکس تبدیل میشوندتغییر وضعیت می دهند.
به طور معمول بعد از شکست خطوط حمایتی و مقاومتی، در ۶۰ درصد مواقع بازار متمایل به بازگشت مجدد به سمت حمایت و مقاومتی که شکسته شده دارد. به صورت تقریبی در ۷۰ درصد مواقع شکستهایی که با حجم بسیار بالا نسبت به میانگین ۳۰ روزه رخ میدهند، تمایل به پولبک پیدا میکنند؛ لذا این تفکر که الزاماً بعد از هر شکست معتبر، باید نیاز به پولبک باشد، درست نیست.
این نکته را در نظر داشته باشید که پولبک حتماً نباید بازگشت دقیق به سطح شکسته شده باشد؛ بلکه نفوذ موقت به محدوده سطح شکسته شده هم پولبک بهحساب میآید.
بررسی انواع پولبک در بازار بورس
سه نوع کلی پولبک وجود دارد که عبارت است از:
• پولبک عادی (Normal Pullback)
پولبک نوع عادی، همان حالتی است که اکثر اوقات قابل مشاهده است. بهصورت خیلی ساده در این نوع پولبک، قیمت به سطح مقاومت یا حمایت خود برخورد میکند و مجدد به حرکتش ادامه میدهد.
• پولبک خارجی (Outside Pullbak)
قیمت سهم قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، مسیر اصلی خود را در پیش میگیرد و به حرکت ادامه میدهد. این نوع پولبک نشاندهنده بالا بودن تقاضا برای سهم در حالتهای صعودی (و بالعکس در حالتهای نزولی) است. در صورت مشاهده این نوع پولبک احتمال صعود قیمت در حالت صعودی بالا خواهد بود.
• پولبک داخلی (Inside Pullback)
ازآنجاییکه این نوع پولبک میتواند نشاندهنده سردرگمی معاملهگر در جهت نمودار باشد، ریسک زیادی به همراه دارد. بهعنوانمثال در نمودار پایین میبینید که قیمت مقاومت را رد کرده و سپس به سمت پایین آمده و مجدد رشد کرده است. اگر قدرت تصمیم خریداران قاطعانهتر بود، این اتفاق نمیافتاد و قیمت سهم بعد از برخورد به مقاومت رشد خود را ادامه میداد.
بررسی پولبک در روند صعودی، نزولی و خنثی
فرض کنید سهم در یک روند صعودی قرار دارد و هر بار سقف ها و کف های بالاتری میسازد، سپس در یک بازه زمانی که سهم به محدوده خط روند خود نزدیک میشود، این محدوده را میشکند و پس از اصلاح چند درصدی، دوباره به خط روند نزدیک میشود. اکثر اوقات سهم موفق به عبور از خط روند قبلی خود نمیشود و پس از برخورد به خط روند، مجدداً وارد مسیر کاهشی (ادامه حرکت قبل) میشود. نمونه این نوع پولبک در نمودار زیر قابلمشاهده است.
در تعریف دیگری از پولبک در روند نزولی هم شاهد همین اتفاق هستیم؛ یعنی در روند نزولی که هر بار شاهد سقف ها و کف های پایینتر هستیم، قیمت موفق به شکست خط روند نزولی میشود. معمولاً پس از شکست خط روند نزولی قیمت دوباره تمایل به برگشت به خط روند و کسب انرژی دوباره دارد تا بتواند مسیر خود را تکرار کند و وارد مسیر صعودی شود.
پولبک برای روندهای صعودی نیز وجود دارد، در حالت خنثی شاهد نوسان قیمت بین یک سقف و کف هستیم. بهعنوان مثال فرض کنید سهم در محدودههای ۱۰۰ تا ۱۲۰ تومان همواره در حال نوسان است که ممکن است شاهد شکست حمایت و یا مقاومت در سهم باشیم. در هر یک از دو حالت ذکرشده (شکست حمایت و مقاومت در روند خنثی) معمولاً شاهد پولبک به سطح قبلی و سپس ادامه مسیر حرکت هستیم.
نکته آخر اینکه در هر یک از حالتهای ذکرشده پس از تکمیل پولبک شاهد ثبات در یک محدوده قیمتی و سپس ادامه مسیر هستیم.
پولبک های مناسب چه نوع پولبک هایی هستند؟
بهترین نوع پولبک حالتی است که به شکل ضعیف و کندی انجام شود. اصطلاحاً به این حرکات Compression گفته میشود. درواقع ما یک سطح داریم که با یک یا چند کندل قدرتمند شکسته میشود. اکنون پولبکی که به سمت این سطح انجام میشود اگر حالت ضعیف و فشردهای داشته باشد، در وضعیت مناسبی برای معاملات ما قرار خواهد داشت.
تفاوت پولبک و اصلاح قیمت چیست؟
پولبک و اصلاح قیمت هر دو به معنی جابجایی روند است؛ اما این نکته را در نظر داشته باشید که بین این دو مفهوم یک تفاوت مهم وجود دارد و آن هم این است که پولبک ها موقت و اصلاح ها طولانیمدت هستند. پولبک ها نشانهی از تغییر روند و تبدیل مقاومتهای شکسته شده به حمایت و حمایتهای شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح ها نشانهی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.
آیا پولبک نشانه شروع یک روند جدید است؟
عدهای از سرمایه گذاران اعتقاد دارند که بعد از تشکیل پولبک در سهم، شاهد ادامه روند قبل هستیم؛ در صورتی که این درست نیست. بولکوفسکی اعتقاد دارد که حدود ۵۰ درصد از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را ادامه میدهند. در حالی ۵۰ درصد روندها بعد از پولبک باقدرت روند قبلی خود را از دست میدهند و مسیر جدیدی را شروع میکنند. پس بهطور قطع نمیتوان گفت که آیا پولبک در سهم اتفاق میافتد یا خیر و احتمالاً در نمودارهای بسیاری نیز شاهد این موضوع بودهایم؛ بنابراین بهتر است برای تکمیل پولبک و ادامه روند سهم حتماً به نکاتی که تا اینجای مطلب به آنها اشاره کردیم، توجه داشته باشید. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که شناخت تکنیک های معاملاتی و تابلو خوانی بازار کمک زیادی به فهم و تشخیص رفتار بازار میکند.
میتوانید برای آگاهی از آخرین اخبار طلا و سکه و نیز مشاهده ی جدیدترین مقاله ها، به طلای اب شده مراجعه نمایید.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید، تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال – technical analysis در دوره آموزش بورس است. در بازارهای اقتصادی و بازار بورس، قیمت ها توسط عرضه و تقاضای بیش از حد هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک:
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
به عنوان مثال ۱۴۰۰ ریال مقاومت سهم زیر است. هر موقع که قیمت به این عدد نزدیک می شود ما شاهد ریزش قیمت هستیم و بالعکس این رفتار را برای حمایت هم مشاهده می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک:
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که مقاومت های سهم در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند؛ مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
در نقطه ی A مقاومت ۱۰۵۰ است، در نقطه ی B مقاومت ۱۱۵۰ ، سطح حمایت و مقاومت در بورس سطح حمایت و مقاومت در بورس در نقطهی C مقاومت ۱۲۰۰ و در نقطه ی D مقاومت ۱۳۰۰. برعکس تصویر ۱ که مقاومت، عدد ثابت ۱۴۰۰ بود.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال نزولی مشخص گردیده و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است که سقف سطح حمایت و مقاومت در بورس های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری:
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت اوراق بهادار به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم نزدیک شود ، باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید، خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیشبینی کرد به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال (RESISTANCE & SUPPORT)
در تحلیل تکنیکی سطوح کف و سطوح سقف روند توسط اسامی مناسب شان مشخص می شوند. سطوح کف، سطوح حمایت Support؛ و سطوح سقف، سطوح مقاومت Resistanceهستند. این سطوح محوطه هایی هستند که اکثر معامله گران در آنها خواهان خرید یا فروش یک دارائی هستند.
سطح حمایت، محوطه هایی را نشان می دهد در آنها تمایل به خرید بالا است یعنی فشار خرید در نزدیکی آنها از فشار فروش بیشتر است. قیمت در این سطح برای خرید بسیار جذاب است و اکثر معامله گران در زمانیکه قیمت به یک سطح حمایت می رسد اقدام به خرید می نمایند.
سطح مقاومت، محوطه هایی را نشان می دهد که در آن تمایل به فروش بالا است یعنی فشار فروش در نزدیکی آنها از فشار خرید بیشتر است. معامله گران مایلند در این سطح اقدام به فروش کنند و زمانیکه قیمت به این محوطه می رسد دارائی مورد نظرشان را به فروش برسانند.
نحوه ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت یک بخش اساسی از تحلیل تکنیکی است که برای تشخیص روند و اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می گیرند. این سطوح روندها را مورد سنجش قرار می دهند و آنها را تائید می کنند و باید توسط هر معامله گری که تحلیل تکنیکی را به کار می برد مورد استفاده قرار گیرند.
سطح حمایت توسط خطی نشان داده می شود که نقاط کف قیمتی در گذشته را به هم وصل می کند. این خط بسته به روند اصلی (جهت غالب حرکات قیمت) می تواند توسط یک خط افقی یا یک خط شیب دار نشان داده شود.
اگر روند، صعودی باشد خط روندی که کف های قیمتی (Higher Low) ها را بهم وصل می کند به عنوان یک حمایت با شیب مثبت در نظر گرفته می شود.
اگر روند، نزولی باشد خط روندی که سقف های قیمتی (Lower High) ها را بهم وصل می کند به عنوان یک مقاومت با شیب منفی در نظر گرفته می شود.
در یک روند افقی خط روند تحتانی به عنوان یک حمایت افقی و خط روند فوقانی به عنوان یک مقاومت افقی در نظر گرفته می شود.
محدوده حمایت و مقاومت
گاهی ممکن است نمودار قیمت در یک محدوده ی قیمتی و نه در یک خط اقدام به بازگشت نماید که در چنین شرایطی به آن محدوده ها، محدوده های حمایت و مقاومت گفته می شود.
تشخیص روندها
برای تشخیص یک روند صعودی، هر سطح حمایت باید بالاتر از سطح حمایت قبلی خود باشد و یا هر سطح مقاومت باید بالاتر از سطح مقاومت قبل تر از خود باشد. در غیر اینصورت، هرگاه سطح حمایت تا کف قبلی اش پایین برود، این نشان می دهد که روند صعودی به پایان رسیده یا اینکه حداقل تبدیل به یک روند افقی شده است.
برعکس، برای تشخیص یک روند نزولی، هر سطح حمایت باید پایین تر از سطح حمایت قبل تر از خود باشد و یا هر سطح مقاومت باید پایین تر از سطح مقاومت قبلی خود باشد. اگر سطح حمایت از سطح حمایت قبل تر از خود بالاتر بیاید، علامتی است از تغییر روند موجود.
یک روند صعودی تمایل دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود، به این ترتیب که اوج های قیمتی بالاترش و کف های قیمتی بالاترش تبدیل به اوج های قیمتی پایین تر و کف های قیمتی پایین تر می شوند. و بر عکس، یک روند نزولی می تواند تبدیل به یک روند صعودی شود به این ترتیب که نقاط اوج قیمتی پایین تر و کف های قیمتی پایین ترش تبدیل به نقاط اوج بالاتر و کف های قیمتی بالاتر می شود. به عبارت دیگر، یک سطح مقاومت تبدیل به یک سطح حمایت می شود و یک سطح حمایت تبدیل به یک سطح مقاومت می شود.
این نوع از وارونگی در سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکی تحت عنوان "بهبود"، "اصلاح" یا "وارونگی روند" شناخته می شود.
- در صورتیکه قیمت ها از سطح حمایت عبور کنند (شکست ایجاد شود) و به پایین بروند (البته احتمال انحراف معین وجود دارد)، سرمایه گذاران فرض را بر این می گیرند که قیمت به ریزش ادامه خواهد داد. حمایت قبلی تبدیل به یک سطح مقاومت جدید می شود که انتظار می رود از رشد قیمت ها ممانعت بعمل آورد.
- در صورتیکه قیمت ها از سطح مقاومت عبور کنند (شکست ایجاد شود) و بالا بروند (البته احتمال انحراف معین وجود دارد)، سرمایه گذاران فرض را بر این می گیرند که قیمت به رشد ادامه خواهد داد. مقاومت قبلی تبدیل به یک سطح حمایت جدید می شود که انتظار می رود از ریزش قیمت ها ممانعت بعمل آورد.
تا مادامیکه قیمت بین سطوح مقاومت و حمایت باقی می ماند، انتظار می رود که روند ادامه پیدا کند.
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
سطح حمایت یا مقاومت به سطحی میگوییم که دربرابر حرکت قیمت از خودش ممانعت نشان میدهد. هنگامیکه قیمت به یک سطح حمایت یا مقاومت برخورد میکند همچون گلولهای که با سطح سخت دیوار برخورد کرده باشد، منعکس شده و جهت حرکت آن معکوس میگردد. در برخی از مواقع نیز ممکن است قدرت روند جاری به حدی زیاد باشد که قیمت از درون آن عبور کرده و سطح مقاومت بطور کامل شکسته شود. در چنین مواقعی انتظار داریم حرکت قدرتمندی در همان جهت آغاز گشته و ادامه پیدا کند.
اگر قیمت حین صعود به چنین سطوحی برخورد نماید اصطلاحا میگوییم با یک سطح مقاومت برخورد کرده است. و اگر برعکس، قیمت حین نزول به چنین سطوحی اصابت نماید میگوییم به یک سطح حمایت برخورد کرده است. بنابراین قلهها توسط سطوح مقاومت ایجاد میگردند و درهها توسط سطوح حمایت بوجود میآیند. هرسطح مقاومت به نوبه خودش میتواند یک سطح حمایت نیز باشد و بالعکس. فقط بستگی دارد آیا قیمت از بالا به پایین به آن برخورد نموده یا از پایین به بالا. به همین دلیل معمولا این سطوح را بصورت سطوح «حمایت-مقاومت» میخوانیم تا تاکید ویژهای بر واجد بودن هردو نقش حمایت و مقاومتی آنها کرده باشیم. سلیقه شخصی من این است که معمولا سطوح حمایت بر روی چارت را با رنگ سبز ترسیم میکنم و سطوح مقاومت را با رنگ قرمز میکشم، هرچند که این استاندارد الزامی و عمومی نیست.
سطوح حمایت و مقاومت در واقع مناطقی بر روی نمودار هستند که تعادل میان کفههای عرضه و تقاضا در آنجا برهم میخورد وحتی معکوس میگردد. سطح مقاومت جایی است که ناگهان فشار عرضه شدیدی از جانب فروشندگان به بازار وارد میگردد. فروشندگان به این نتیجه میرسند که قیمت بیش از حد گران شده و به نفع آنهاست که هرچه زودتر از بازار خارج شوند. بنابراین دست به فروش یکپارچه زده و از بازار خارج میگردند. این فشار سنگین، کفه عرضه را آنقدر سنگین میکند که حتی ممکن است موجب معکوس شدن جهت حرکت قیمت بشود. دربازارهای دوطرفه نیز هنگامیکه فروشندگان[118] به این نتیجه میرسند که قیمتها به سقف خودشان رسیدهاند شروع به فروش قراردادهای آتی [119] و اختیار [120] میکنند تا از نزول احتمالی قیمت در آینده منتفع گردند. همین امر موجب سنگینتر شدن کفه عرضه، و نتیجتا نزول قیمت میشود. به همین ترتیب در روند نزولی هنگامیکه قیمت با یک سطح حمایت برخورد میکند، معاملهگران به این نتیجه میرسند که فروش در قیمتهای ارزانتر، مقرون به صرفه نخواهد بود. بنابراین فروشندگان از فروش بیشتر، سرباز میزنند و خریداران نیز به موازات آنها، با این اعتقاد که سهم به محدوده ارزندهای رسیده ، شروع به خرید میکنند. فشار تقاضای وارد بر بازار افزایش یافته و کفه تقاضا سنگینتر از عرضه میشود که منجر به صعود قیمت و تغییر روند بازار خواهد شد.
هنگامیکه قیمت با یک سطح حمایت-مقاومت برخورد میکند دو حالت ممکن است رخ بدهد. یا قیمت از روی آن سطح منعکس میشود و تغییر مسیر میدهد. یا اینکه روند آنچنان قدرتمند است که قیمت با قدرت از درون سطح مذکور عبور نموده و آن را در هم میشکند. اگر یک سطح حمایت-مقاومت شکسته بشود معمولا حرکت بزرگ و قدرتمندی در همان جهت آغاز خواهد شد. به همین دلیل بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند خریدهای خود را اندکی بالاتر از سطوح مهم مقاومتی انجام بدهند. برای حصول اطمینان از معتبر بودن شکست، و برای آنکه گرفتار شکستهای کاذب نشوید، بهتر است صبر کنید تا قیمت حداقل به اندازه 3 درصد به درون سطح مذکور نفوذ کند سپس اقدام به خرید نمایید. به همین ترتیب در روندهای نزولی نیز شکسته شدن سطوح حمایت میتواند منجر به ریزشهای تند قیمت بشود. بعنوان مثال در تصویر زیر، شکسته شدن سطح حمایت 1520 دلار منجر به نزول شدید قیمت جهانی طلا در سال 2013 میلادی شده است: