صبر استراتژیک چیست

چندگانه سیاست ایران و آمریکا
زمانی میتوانیم از روابط ایران و آمریکا سخن بگوییم که گسترهای کموبیش از مناسبات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بین آنها وجود داشته باشد، اما اکنون که چیزی بیش از مجموعهای از کنش و واکنشها بین طرفین نیست باید سیاست بین ایران و آمریکا را تعریف کنیم. سیاست بینالملل به مطالعه اقدامها و واکنشها یا پاسخهای دیگران و به طور کلی به اعمال و رفتارهای متقابل دو یا چند واحد سیاسی صبر استراتژیک چیست اطلاق میشود؛ بدین ترتیب در فرآیند مطالعه سیاست بینالملل به طور عمده روابط واحدهای رسمی حکومتی با یکدیگر مورد توجه قرار میگیرد. به بیان دیگر رفتارها و کارکردهای بینالمللی تا آنجا مورد نظر قرار میگیرند که به گونهای از طریق دولتها صورت پذیرد. سیاست بینالملل روندهای کنش متقابل دو یا چند دولت است اما روابط بینالملل میتواند به همه شکلهای دولتی و غیردولتی کنش متقابل اعضای جوامع مختلف اطلاق شود. بر اساس این توضیح، مشخص میشود روندهای موجود میان ایران و آمریکا عمدتاً حول محور سیاست بینالملل (سیاست بین ایران و آمریکا) تعریف میشود.
یکی از موارد قابل توجه سیاست بینالملل آن است که دولتها با فرهنگ، مذهب، ایدئولوژی و زبانهای مختلف با یکدیگر رابطه برقرار میکنند که بدون این توانایی قواعد بازی به سختی میتوانستند نظم بینالمللی را تسهیل کنند. البته سوءتفاهمها در امور بینالمللی کم نبودهاند ولی مساله قابل توجه امکان درک و تفاهم است. بهرغم اینکه در این زمینه مشکلاتی وجود دارد، دولتها صبر استراتژیک چیست میتوانند در ارتباطات خود مقاصد، تشویقها، اخطارها، رضایتها و مخالفتها را در زمانهای مقتضی به طور دقیق به دولتهای دیگر اعلام کنند و راجع به موارد حساس و پیچیده برای فهم هرچه بیشتر مذاکره کنند. تمامی این اقدامات مرهون مقررات معمول یا زبان خاص اینگونه اقدامات است. یکی از موارد خاص زبان سیاست بینالملل، زبان دیپلماسی نام دارد و دیگری سیاست بینالملل است که شامل آداب، رسوم و رویههای دیپلماتیک نیز میشود.
ایران و آمریکا یک گام به عقب
در ماه می 2018 و زمانیکه دونالد ترامپ به وعده انتخاباتی خود مبنی بر خروج ایالات متحده آمریکا از توافق چندجانبه برجام در سال 2015 که برنامه غنیسازی اورانیوم را محدود میکرد، عمل کرد، تهران ابتدا سیاست صبر استراتژیک را در پیش گرفت. اما پس از ناکامی تلاش کشورهای اروپایی برای حفظ توافق از یک طرف و افزایش فشار حداکثری به ایران از طرف دیگر که باعث شد لفاظیهای خصمانه آمریکا علیه ایران شدت پیدا کند، از اوایل سال 2019 ایران به تدریج مجموعهای از آنچه «نقضهای برگشتپذیر تعهدات» خواند را انجام داد و از محدودیتهای موجود در ذخایر اورانیوم غنیشده و سطح غنیسازی فراتر رفت. ایران همچنین پروتکل الحاقی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (توافقی جانبی که به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مکانیسم قویتری نسبت به توافقنامه نظارتی استاندارد آژانس برای هر مرحله از برنامه هستهای ارائه میکرد) را به حالت تعلیق درآورد. به موازات این اقدامات ایران برای تحت فشار قرار دادن دولت ترامپ بر سر توافق هستهای، از اواسط سال 2019 شروع به افزایش فشارهای ویژه به ایالات متحده کرد. پس از یکسری درگیری در خلیج فارس و دریای عمان که واشنگتن تهران را مقصر آن قلمداد میکرد، نیروهای ایرانی یک پهپاد آمریکایی را که در حریم هوایی ایران فعالیت میکرد سرنگون کردند. اوایل همان سال ایالات متحده و عربستان سعودی ایران را متهم کردند که مسوول حمله با پهپاد و موشک کروز به تاسیسات نفتی عربستان است. افزایش تحریمهای ایالات متحده که ترامپ مجدداً بر تجارت با ایران اعمال کرد، دولتهای اروپایی و آسیایی را وادار کرد تا به تعاملات اقتصادی خود با ایران خاتمه دهند.
اواخر سال 2019 و اوایل سال 2020، تنش بین ایران و امریکا آنچنان افزایش یافت که هر دو مجلس آمریکا قطعنامهای را تصویب کردند تا بر اساس آن پرزیدنت ترامپ قبل از گرفتن مجوز کنگره اقدام نظامی علیه ایران انجام ندهد. هرچند ترامپ قطعنامه و تلاشهای مشترک کنگره را وتو کرد اما در آن مقطع به وضوح زمینهها برای افزایش تنش تهران و واشنگتن مهیا بود. از نظر برخی از ناظران مجموعه این شرایط باعث روی کار آمدن اصولگرایان در مجلس و شکست اصلاحطلبان شد.
حسن روحانی رئیسجمهوری سابق ایران به دنبال تعامل بیشتر با غرب به ویژه اروپا بود و در دوران تصدی خود بر مزایای دیپلماسی هستهای به عنوان ابزاری برای احیای اقتصاد ایران تاکید داشت. اما حتی قبل از خروج دونالد ترامپ از برجام، همه جناحها در ایران از ناتوانی اروپا در حفظ منافع اقتصادی ایران با وجود ادامه پایبندی تهران به توافق هستهای سخن میگفتند. سیاست فشار حداکثری ترامپ باعث ایجاد مشکلات اقتصادی برای مردم ایران شد. چرخش مداوم ایران به شرق به ویژه روابط رو به رشد با چین در این دوره شدت گرفت. با توجه به نیاز چین به ایجاد تعادل در روابط با دیگر شرکای منطقهای (اسرائیل و عربستان سعودی) و وجود برخی بیاعتمادیهای تهران به پکن، همسویی استراتژیک با این کشور آنچنان که عناوین خبری نشان میدهند، پیشگامانه نیست. با وجود این چین به شریک اقتصادی بسیار مهمتر و قابل اعتمادتری از اروپا تبدیل شده و کمتر احتمال میرود این روند بدون توجه به نظرات ایران دچار تغییر و تحول شود.
روی خوش دموکراتها
با روی کار آمدن جو بایدن در کاخ سفید، سوالات جدیدی درباره روابط ایران و ایالات متحده شکل گرفت. سوالاتی از قبیل اینکه دولت بایدن چه اقداماتی برای احیای برجام انجام خواهد داد؟ آیا ایران دوباره وارد توافق خواهد شد؟ سیاست ایالات متحده در قبال ایران در دوره بایدن چگونه خواهد بود؟ روابط گسترده ایران در خاورمیانه چه تاثیری بر آمریکا میگذارد و. .
جو بایدن با وعده بازگشت ایالات متحده آمریکا به توافق هستهای که به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود وارد کاخ سفید شد. اما از همان آغاز معلوم بود که انجام این کار برای بایدن به دلایلی از جمله سیاستهای پیچیده پیرامون توافق واشنگتن و صبر استراتژیک چیست تهران و روابط پرتنش بین دو کشور که در دوران دونالد ترامپ بهشدت تیرهتر نیز شده بود، مشکل است. حامیان توافق هستهای ایران در واشنگتن و دیگر پایتختهای اروپایی امیدوار بودند که دولت بایدن با حذف تحریمهای یکجانبه به سرعت ایالات متحده را به پایبندی به توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران بازگرداند و در عین حال مذاکرات بعدی را برای رسیدگی به مسائل دیگر ایران دنبال کند. اما روند تحولات نشان داد مذاکرات وین برای احیای برجام دشوارتر از آن چیزی بود که پیشبینی میشد.
سهگانه بایدن در قبال ایران
بایدن به وضوح نشان داد در تعامل با جمهوری اسلامی ایران دارای برنامهای مشخص است: بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، جستوجوی محدودیتهایی بر برنامه موشکی ایران و تلاش برای تغییر در رفتار منطقهای ایران. آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا از همان آغاز سکانداری وزارت امور خارجه بر این امر تاکید کرد که رویکرد ایالات متحده تلاش برای دستیابی به یک توافق طولانیتر و قویتر با ایران است، یعنی نه صرفاً بازگشت به برجام. با این حال از آنجا که ایالات متحده و ایران از طریق اروپاییها و روسیه در وین با یکدیگر مذاکره میکنند، به احتمال زیاد شاهد نوعی بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک خواهیم بود، نه یک توافق طولانیتر و قویتر. تفاوت فاحش احیای برجام در مقطع کنونی با سال 2015 و امضای این توافق در این است که در آن مقطع این امیدواری وجود داشت که برجام بتواند سیاست داخلی ایران را متحول کند و روابط ایران و آمریکا را از حالت تخاصم به همکاری تغییر دهد، اما در حال حاضر این امید به مراتب کمتر است.
هرچند هماکنون در آستانه احیای توافق برجام به سر میبریم اما هیچ نشانهای مبنی بر تمایل تهران برای مذاکره بر سر سایر پروندهها مشاهده نمیشود. از دید جناح اصولگرا در ایران، خصومت ایران با آمریکا بخشی از هویت جمهوری اسلامی است. بر اساس این دیدگاه، هویت ایرانی (ایرانی، اسلامی، تاریخی و انقلابی) همواره با هویتهای دیگر تمدنها از جمله تمدن غربی در تعامل و تقابل بوده است؛ هویتی که تلاش میکند داعیه جهانشمولی و همهگستر خود را بر سایر هویتها و تمدنها اثبات کند.
بنابراین احیای برجام مواضع منطقهای ایران را تغییر نمیدهد و حمایت ایران از گروههایی مانند حزبالله، شبهنظامیان شیعه در عراق، بشار اسد در سوریه، حوثیها در یمن، و مهمتر از همه، مخالفت اساسی ایران با وجود اسرائیل پابرجا خواهد بود. آمریکاییها میدانند انتظار اینکه بتوانند با ایران در مورد فعالیتهای منطقهای مذاکره کنند، امری غیرواقعی است. علاوه بر این واشنگتن به خوبی میداند جامعه بینالمللی به خصوص اروپاییها از نظر تاریخی هیچ آمادگیای برای تحریم ایران برای فعالیتهای به گفته آمریکا بیثباتکنندهاش در عراق، مشارکت در جنگ یمن و برخی دیگر از روابطش، به ویژه با حزبالله، نداشته است. درباره بحث موشکی نیز ایران بارها عنوان کرده اصولاً مذاکرهای در زمینه تواناییهای دفاعی خود انجام نخواهد داد.
احتمال کمی میرود که به قدرت رسیدن جو بایدن در کاخ سفید و انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهوری ایران تغییر زیادی در سیاست بین تهران و واشنگتن ایجاد کند. هرچند از دید غرب، شخصیتها مهم هستند و دیپلماتهای دولت حسن روحانی چهرههایی آشنا برای واشنگتن بودند و تماسهایی با برخی از اعضای کلیدی دولت بایدن داشتهاند، اما مسائل بسیار پیچیدهتر از اشخاص است. فراتر از این بحث که ابراهیم رئیسی چگونه میتواند بر احیای برجام تاثیر بگذارد، انتخاب رئیسجمهوری در مورد مسائل استراتژیک کشور کمتر تعیینکننده است. محدودیتهای داخلی ساختاری در ایران و ایالات متحده احتمالاً هرگونه تغییر و دگرگونی در مناسبات تهران و واشنگتن را محدود خواهد کرد.
برخی تحلیلگران غربی با مقایسه سیاست تهران و واشنگتن با روابط آمریکا و شوروی در دو دهه آخر معتقدند هرچند ایران همانند شوروی ابرقدرت نیست و قدرتی منطقهای محسوب میشود، اما آمریکا میتواند همانند سابق ترکیبی از همکاری، مهار و رویارویی با ایران داشته باشد.
محدودیتهای عمیق برای عادیسازی
بسیار دور از ذهن است که حتی با وجود احیای توافق هستهای بتوان انتظار زیادی از بهبود روندها بین ایران و ایالات متحده داشت. تماس تلفنی باراک اوباما با حسن روحانی نهایت اقدامی بود که رخ داد. خصومت با ایالات متحده ممکن است نیروی محرکی برای محافظهکاران (اصولگرایان) نباشد اما بعید است این جناح روابط عادی و دیپلماتیک با آمریکا را برای بقای جمهوری اسلامی ایران ضروری بدانند و برای بسیاری از تشکیلات و نهادها در داخل آمریکا نیز چنین است. در واقع محدودیتهای طرف آمریکایی برای عادیسازی روابط با ایران نیز فراتر از احزاب سیاسی و انتخابات ریاست جمهوری است. هرچند ممکن است دولت ترامپ آشکارا خصمانهترین رویکردها را در قبال جمهوری اسلامی از خود نشان داده باشد اما از سال 1979 و وقوع انقلاب اسلامی، پیشفرض همه دولتهای مستقر در واشنگتن مهار ایران بوده است. گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران و ادعای آمریکا مبنی بر حمایت ایران از تروریسم طی سالهای استقرار نظام جمهوری اسلامی به علاوه اظهارات خصمانه مقامات ایران نسبت به آمریکا و اسرائیل، تعصبات موجود در جامعه و سیاست آمریکا را به گونهای تقویت کرده که ایران را به عنوان کشوری متمایز از کشورهای دیگر نشان میدهد. وجود چنین پیشفرضهایی باعث شده تا تقریباً هر دولتی از آمریکا که به دنبال گشایش استراتژیک با ایران بوده نتواند چنین سیاستی را پیگیری کند.
این تاریخ طولانی خصومت که امروزه در سیاست داخلی آمریکا تثبیت شده تا حد زیادی موجب شده تا تمایلات دولتهای مستقر در کاخ سفید برای ازسرگیری روابط با ایران را محدود کند. سیاستگذاران آمریکایی برای عادیسازی روابط جنبههای مثبت سیاسی کمی مشاهده میکنند. در واقع سیاستمداران آمریکایی خصومت با ایران را یک موضع سیاسی مفید، از ریگان تا ترامپ، میدانند. حتی بایدن که در طول مبارزات انتخاباتی به صورت صریح از بازگشت ایالات متحده به برجام حمایت میکرد، پس از روی کار آمدن در پیگیری این تعهد کند بود. تردیدی نیست بازگشت به برجام مستلزم مذاکرات پیچیده با توجه به شبکه تحریمهایی است که ترامپ فراتر از اقدامات مرتبط با هستهای اعمال کرده است؛ هرچند با اراده سیاسی مناسب، احیای برجام نباید به سختی مذاکره بر سر توافق اولیه باشد.
ترس غرب و آمریکا از اسلام سیاسی (اسلام شیعی) را نیز نباید از نظر دور داشت. بر اساس این دیدگاه، بیداری اسلامی در ایران با وقوع انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر برخی جنبشها و کشورها ثمره تحولات معرفتی و مفهوم اسلام سیاسی است. اسلام در مفهوم جدید محصول دوران مدرن و تحت عنوان اسلام سیاسی صورتبندی شده است که در مقابل اسلام سنتی قرار میگیرد.
نکته دیگر اینکه اسرائیل -که دولت بایدن دیدگاههایش را فعالانه در هر توافقی مورد بررسی قرار میدهد- از دادن امتیازات بیشتر از توافق اولیه برجام به ایران پشتیبانی نمیکند. انتخابات ریاست جمهوری در ایران درست پس از پیروزی ائتلاف گسترده احزاب اسرائیلی برگزار شد که توانستند بنیامین نتانیاهو را از قدرت پایین بیاورند. دولت کنونی اسرائیل بسیار کمتر از دولت نتانیاهو رویکردهای تقابلی با دولت بایدن را در پیش میگیرد. هرچند به احتمال زیاد رویکردهای دو دولت در پشت پرده هماهنگ میشود اما بعید است موضع اساسی اسرائیل در قبال ایران تغییر کند. در واقع روندهای خصمانه بین تهران و تلآویو میتواند بدتر شود و این کار را برای هر رئیسجمهوری از آمریکا که به دنبال مناسبات بهتر با ایران است، سخت میکند. از زمان مطرح شدن «دکترین اختاپوس» از سوی نفتالی بنت وزیر دفاع وقت اسرائیل و نخستوزیر کنونی، تلآویو از هیچگونه تلاشی برای ضربه زدن به ایران دریغ نکرده است.
چشمانداز
آمریکا از هژمونی خود برای گسترش دموکراسی در دنیا -که یکی از محصولات نرمافزاری دنیای غرب است- استفاده میکند. اما در سالهای اخیر قدرتهایی نظیر چین و روسیه و همچنین ایران به دلایلی از روند دموکراتیک شدن کل جهان بر مبنای الگوی غرب رضایت نداشتند و این اعتراض را در نظر و عمل نشان دادند. از دید این کشورها غرب با وجود ادعای گسترش دموکراسی از برخی حکومتهای مرتجع و دیکتاتور حمایت کرد. علاوه بر این غرب و ایالات متحده آمریکا به برخی کشورهای دنیا در راستای دموکراتیک کردن آنها حمله نظامی کردند اما این کشورها سرانجام خوشی پیدا نکردند. نکته دیگر اینکه چین ثابت کرد بدون دموکراسی نیز میتوان به اقتصادی قوی دسترسی پیدا کرد و در جهان حرفهای زیادی برای گفتن داشت. بنابراین این کشورها اکنون میتوانند بر این ادعا پافشاری کنند که دموکراسی لازم نیست و جواب نخواهد داد.
گفتمان سیاسی ایران نیز مملو از استعارهها و تشبیهات تاریخی است که به وضوح در مورد خیانت امپریالیسم غربی و نفاق آنها به آرمانهای دموکراسی است. کودتای 1953 که طی آن ایالات متحده با همکاری بریتانیا دولت قانونی محمد مصدق را سرنگون کرد یکی از دلایل اساسی بیاعتمادی به آمریکاست.
تضاد حاکمیت ایران با ارزشهای دموکراسی و لیبرالیسم باعث شده است تا محاسبات انتخاب عقلانی مرسوم در سیاست بینالملل در قالب صورتبندی استراتژی صبر استراتژیک چیست تامین منافع ملی اصولاً به چشم نیاید. علاوه بر این باید عنوان کرد از دید برخی، دموکراسی لیبرال با اندیشه انقلابی سر سازگاری ندارد که هیچ دارای رابطهای معکوس نیز هست. هرچند برخی بر این باورند که امکان جمع بین این دو نه با اندیشه سنتی بلکه با قرائت روشنفکری دینی وجود دارد اما به آن توجهی نمیشود.
نکته پایانی را باید به بحث امنیت هستیشناختی اختصاص داد که تاثیری به مراتب بالاتر از موضوعات دیگر در مناسبات همواره تنشزای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا داشته است. در طول 43 سالی که از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد ایران و آمریکا یکدیگر را یکی از بزرگترین دشمنان و تهدیدهای امنیتی خود پنداشتهاند. با توجه به روابط نزدیک و اتحاد عملی ایران پیش از انقلاب با آمریکا این پرسش مطرح میشود که چه عاملی تعارض جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا را سبب شده است؟ در پاسخ باید گفت جمهوری اسلامی ایران با هویتی سهگانه صبر استراتژیک چیست مشتمل بر ملی-تاریخی، اسلامی و انقلابی ریشه امنیت هستیشناختی خود را در ماهیت و هویت انقلابی کشور میبیند. بر این اساس هویت انقلابی جمهوری اسلامی ایران به عنوان راهبر اصلی دو مفهوم منافع ملی و مصالح اسلامی است که شاخصههایی نظیر آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی دارد. بر این اساس عامل اصلی شکلدهنده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران امنیت هستیشناختی است که ریشه در هویت انقلابی کشور دارد. بنابراین تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مفهوم امنیت هستیشناختی میتواند تبیینکننده رفتار و جهتگیریهای متفاوت ایران در موارد مشابه باشد. به طور کلی باید گفت تا زمانیکه دولتی در ایران وجود نداشته باشد که هویتش نه مبتنی بر مخالفت با ایالات متحده بلکه بر اساس منافع اقتصادی و ملی باشد، تغییری اساسی در روابط ایران و آمریکا ایجاد نخواهد شد.
دستان ایران در برابر ترکیه و آذربایجان بسته نیست ـ بخش آخر
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در بخش نخست گزارش، به این اشاره شد که جمهوری اسلامی ایران، تلاش میکند دور از هرگونه غوغا و فضای هیجانی، امور خود را پیش ببرد و نهتنها برای اتصال به ارمنستان، بلکه در مسیر دریای سیاه نیز اهداف خود را دنبال کند و بهموازات آن، با وجود برخی اقدامات و تبلیغات منفی آنکارا و باکو، همچنان از ایدهها و پروژههایی حمایت میکند که در راستای تأمین ثبات و امنیت منطقه و توجه به روابط تجاری و توسعه شبکه ترانزیت باشد.
ایران برای حفظ ثبات منطقه، همواره استفاده از ابزار دیپلماسی را ترجیح داده است و در عین حال، حفظ امنیت مرزهای خود با استفاده از ظرفیت دفاعی مستقل و خودکفا و برگزاری رزمایش و ارتقای سطح آمادگی نیروهای خود را یک اصل مسلم میداند و حساس شدن ترکیه و جمهوری آذربایجان به رزمایش نظامی ایران، با هیچ منطقی منطبق نیست.
در روزها و هفتههای اخیر، شاهد موج نوینی از فعالیتهای مداوم دیپلماتیک ایران بودهایم و علاوه بر دیدار رؤسای جمهور ایران و ارمنستان در دوشنبه، سفر وزیر امور خارجه ارمنستان به تهران و برنامهریزی برای سفر مقامات ایران به روسیه و جمهوری آذربایجان، نشاندهنده عزم جدی ایران برای استفاده از ابزار دیپلماسی است.
همچنین تلاش برای مشارکت در تکمیل جاده تاتو بهعنوان مسیر جایگزین جاده گوریس ـ قاپان، یکی از اهداف مهم و شایان توجه است.
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل اوراسیا و قفقاز در مصاحبهای تصویری با خبرگزاری تسنیم معتقد است که اولاً لازم است رسانهها، از ایجاد هرگونه فضای تحریک و تنشزایی پرهیز کنند.
دوم اینکه باید به دیپلماسی بهای بیشتری ادامه داد و حتی در شرایطی که رزمایش نظامی خود را در اوج قدرت و جدیت دنبال میکنیم، وزیر امور خارجه، به ترکیه و دیگر کشورها سفر کند و از گفتگو و مذاکره خودداری نشود. ایران میتواند بر اساس همان ایده آقای اردوغان و چهار چوب 3 بهعلاوه 3 مذاکرات گستردهای را سازماندهی کند. روسیه، ترکیه و جمهوری آذربایجان، با ایران، ارمنستان و گرجستان مذاکره کنند و اجازه داده نشود که اختلافات، در مجرای رسانه و افکار عمومی دنبال شود».
طرح مجدد موضوع قرهسو
یکی دیگر از موضوعات مهمی که بر تحولات اخیر سایه انداخته است و برای ایران، اهمیت حیاتی و استراتژیک دارد، حق دسترسی ایران به قفقاز جنوبی و حفظ مرز ارزشمند ایران و ارمنستان است.
ایران در این خصوص، اهل کنایه و استعاره نیست و بهوضوح به این اشاره کرده است که زیر بار تغییرات ژئوپولیتیک نمیرود و کشوری نیست که با ابزار زور، در برابر عمل انجامشده قرار داده شود.
اگر قرار بر تغییر مرزها باشد، ایران نیز میتواند یک بار دیگر بهشکل جدی، موضوعات تاریخی مرتبط با قرهسو و جغرافیای حساسی که ترکیه را به نخجوان متصل میکند، پیش بکشد، بنابراین، نفع و مصلحت همه همسایگان، حفظ وضع موجود و پرهیز از ماجراجویی و غوغاسالاری است.
آکپارتی و جمهوری آذربایجان
شراکت رجب طیب اردوغان و دولت باغچلی و تشکیل ائتلافی بهنام جمهور، متشکل از حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی، یکی از مهمترین تحولات سیاسی ترکیه در چند سال اخیر بوده است.
این ائتلاف در حالی شکل گرفت که سران هر دو حزب، سالیانی طولانی علیه همدیگر گارد گرفته بودند. اردوغان، باغچلی را وارث اندیشههای راست افراطی و نژادپرستانه میدانست و معتقد بود که او به امنیت و آرامش و انسجام جامعه ترکیه لطمه میزند، در مقابل، باغچلی نیز بر این باور بود که اردوغان با سازش و کوتاه آمدن در برابر تجزیهطلبان پ.ک.ک. عملاً به صف خائنین پیوسته است و حافظ ارزشهای ملت ترک نیست.
اما چند سالی است که این دو حزب، ائتلاف واحدی تشکیل داده و اردوغان و باغچلی، رفیق و ایاغ شدهاند، ثمن معامله چیست؟ تسلیم شدن اردوغان در برابر باورهای ملیگرایانه راست افراطی حزب حرکت ملیگرا.
در نتیجه، گفتمان قومی و نژادی برای حزب حاکم ترکیه و دولت این کشور، تبدیل به یک اولویت حیاتی شده است و بهدنبال آن است که با استفاده از ظرفیتهای نخجوان و جمهوری آذربایجان، خود را به منادی و محافظ گسترهای بهنام «جهان ترک» تبدیل کند.
سؤال اینجاست: آیا پس از پایان اقتدار آکپارتی نیز، در بر همین پاشنه خواهد چرخید؟ خیر، البته که چنین نخواهد بود.
اولاً تمام شواهد میدانی و سیاسی ـ اقتصادی در ترکیه، نشاندهنده افول اردوغان است و نظرسنجیها، خبر از کاهش محبوبیت حزب عدالت و توسعه میدهد. دوم اینکه، ائتلاف مخالفین، بهدنبال برجستهسازی مفاهیم توسعه سیاسی و دموکراسی و اصلاحات گسترده است و در نتیجه، بهخلاف اردوغان، حاضر نخواهد شد با الهام علیاف بهراحتی وارد فاز گلوبلبل شود و از او حمایت کند.
سوم این که در منطق و رویکرد سیاست خارجی مخالفین، اصل موازنه بین شرق و غرب در دستور کار قرار خواهد گرفت و معادله سستبنیادی که در زمان حاضر بین ترکیه، روسیه و جمهوری آذربایجان شکل گرفته است، عمری دراز نخواهد داشت و نکته چهارم این که، عادیسازی روابط با ارمنستان، در دستور کار خواهد بود.
بنابراین معقول نیست که جمهوری آذربایجان، سرنوشت و روابط خود را به اصل تبعیت از خواستههای اردوغان و آکپارتی گره بزند.
در پایان باید یک بار دیگر بر این واقعیت تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران، در ماجرای اخیر، یک بار دیگر بلوغ سیاسی و تاریخی خود را به نمایش گذاشته است و نهتنها در بیانات و اظهارات مقامات کشور، بلکه در رسانهها نیز، هرآنچه مشاهده شد، تصویر واضحی از خویشتنداری، تأمل، صبر استراتژیک و تلاش برای ممانعت از لطمه خوردن ارزشهای تاریخی همسایگی و بها دادن به آداب حُسن همجواری بوده و هست.
اما گروهی از رسانههای وابسته به حزب حاکم در ترکیه، به غوغاسالاری و جنجالسازی پناه برده نهتنها اتهاماتی واهی علیه ایران مطرح کردند، بلکه در عمل، در قامت تفرقهخواهان و تحریککنندگانی ظاهر شدند که در ظاهر، طرفدار جمهوری آذربایجان بودند اما عملاً با اقدامات منفی خود، باکو را نیز تضعیف کردند.
لذا این اقدامات، قطعاً در حافظه تاریخی منطقه میماند و آنچه زوالناپذیر و لایتغیر است، جغرافیای کشورها و همجواری مردمانی است که در این گستره پهناور، فارغ از تمام جداسازیها و تفرقهانگیزیها، همواره طرفدار تعامل، تفاهم، تجارت، همکاری و همیاری بودهاند.
چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ چگونه برنامه ریزی کنیم؟ (4 گام)
طرح و برنامه داشتن کمک می کند تا محدوده کاملی برای انجام یک پروژه تعریف شود، بعلاوه کمک می کند تا بتوانید روی انجام آن متمرکز شوید، اهداف خود را تعیین، زمان مورد نیاز برای انجام آن را برآورد و میزان پیشرفت کار را مشخص کنید. و در نهایت می توانید کل پروژه را ارزیابی کنید.
چرا به برنامه نیاز است؟
می پرسید چرا به برنامه نیاز است؟ هدف از برنامه ریزی کردن چیست؟ خب به این فکر کنید که آیا می توان خانه ای را بدون داشتن نقشه ساخت؟ احتمال آن خیلی کم است. بعلاوه خیلی احمقانه است که حتی در مورد آن فکر کنیم چه برسد به این که آن را مناسب بدانیم. پس چرا این کار را در کسب و کار انجام دهیم؟
بسیاری از مردم به ارزش داشتن یک برنامه توجهی ندارند، در صورتی که باید از مزایای برنامه ریزی صحیح برای انجام پروژه های خود استفاده کنیم. این کار پایه و اساس موفقیت است و بدون پایه و اساس پروژه شما شکست خواهد خورد.
توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار!
توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!
10 دلیل برای اهمیت برنامه ریزی
1- برنامه ها به شما در تعریف دامنه و محدوده پروژه کمک می کنند (نه تنها شما، بلکه برای مشتریانتان نیز اهمیت دارد!).
2- برنامه مهم است زیرا نقش اصلی عوامل خارجی مانند پیمانکاران و کارگران را برای هر مرحله از پروژه تعریف می کند.
3- یک برنامه به شما کمک می کند تا هر گونه چالش حساب شده ای را پیش بینی کنید. البته با شگفتی ها و چالش های جدیدی رو به رو خواهید شد، منتها برنامه ریزی برای هرگونه مشکل به شما کمک می کند تا با یک برنامه عملیاتی بتوانید برای رفع آن اقدام کنید.
4- برنامه ها کمک میکنند که به طور دقیق یک پروژه را ارائه و تخمین بزنید.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
5- برنامه ها برای مدیریت پروژه به شما کمک میکنند.
6- برنامه ها در تعیین اهداف، موضوعات و مدت زمان انجام کار به شما کمک می کنند.
7- برنامه ها کمک می کنند تا بتوانید زمان بندی و بودجه را مدیریت کنید.
8- برنامه ها به شما در سنجش موفقیت پروژه کمک می کنند.
9- برنامه ها با مشخص کردن کارهایی که انجام شده و کارهایی که باقی مانده اند، به شما کمک می کنند تا پروژه را به پایان برسانید.
10- برنامه ها به شما در تعریف پروژه بعدی کمک می کنند.
برای برنامه ریزی و تهیه برنامه وقت بگذارید
هنگام برنامه ریزی کمی وقت صرف کنید – عجله نکنید. درباره برنامه تان فکر کنید. من واقعا به همه چیز و همه افراد درگیر در پروژه فکر میکنم. زمان و تلاش کارکنان، پیمانکاران، مشتریان، مخاطبان هدف، محیط و غیره را در نظر بگیرید. مهم است که در هیچ مرحله ای عجله نکنید و تحقیق خود را انجام دهید.
برای انجام هر پروژه باید یک برنامه استراتژیک داشته باشید. برخی پروژه ها ممکن است جامع تر و پیچیده باشند و در مقابل برخی از آن ها ممکن است ساده و کوتاه باشند. نکته حائز اهمیت این است که این طرح اهداف شما و پروژه را برآورده کند. همواره به یاد داشته باشید که چرا برنامه ریزی مهم است و همیشه 10 دلیل مهم بودن یک برنامه را در نظر بگیرید.
برخی از افراد واقعا دوست دارند که در زندگی برنامه ریزی داشته باشند، اما نمیدانند چطور! موفقیت ذاتا چیزی است که از لحظه ای که شروع به تحصیل می کنیم تا لحظه ای که شاغل می شویم، برای آن تلاش میکنیم. کل این روند انسان را در زندگی به جلو سوق می دهد تا آینده خود را بهتر بسازد. اما چگونه باید برای ایجاد چنین شاهکاری برنامه ریزی کرد؟
بخش اول: پیرامون آینده خود فکر کنید
1- جایی پیدا کنید که بتوانید بدون مزاحمت فکر کنید. در این صورت در حال برنامه ریزی یک آینده موفق برای خودتان هستید، در واقع ابتدا باید به ذهنیت فکر کردن برای خودتان دست پیدا کنید.
- تفکر در مورد یک آینده موفق، یک ضرورت است که باید بدون هیچ گونه حواس پرتی یا وقفه انجام شود. بعلاوه تفکر پیرامون خودتان در یک مکان ساکت موجب می شود که هیچ فرد دیگری تاثیر چندانی روی تصمیمات شما نداشته باشد. چیزی که به آن فکر می کنید زندگی شماست، بنابراین اگر در این لحظه متمرکز باشید، برای آینده شما و وقتی که برای رسیدن به موفقیت باید در عملکردهای واقعی متمرکز شوید، سودمند خواهد بود.
- در مواقع صرف زمان برای تفکر نباید دلسرد شوید زیرا قبل از اقدام برای آینده بهتر برای خودتان، به کمی شفافیت در مورد آنچه که دقیقا میخواهید، نیاز دارید. از خودتان سوالاتی در رابطه با آن چه شما میخواهید و نه آنچه دیگران برای شما میخواهند، بپرسید.
2- به بررسی سوالات کلیدی درباره آینده بپردازید. آیا تنها چیزی که برای خودتان تصور می کنید، این است که به خاطر دیگران زندگی نمیکنید؟ چرا به تغییر نیاز دارید؟ چه چیزی می تواند یک تغییر قابل کنترل باشد که خیلی زود ایجاد شود؟ پرسیدن سؤالاتی از این دست می تواند به شما کمک کند تا خود را بهتر بشناسید و همچنین وادارتان میکند که به جای رویاهای کورکورانه، افکار خود را منطقی تر کنید. هرچه سوال دشوارتر باشد، اهمیت بیش تری دارد.
3- به گذشته فکر نکنید و تنها بر روی حال و آینده متمرکز شوید. این کار موجب می شود تا به رویای خود ادامه دهید. در صورتی که تفکر در مورد مسائل گذشته مانعی برای حرکت رو به جلو می باشد. موفقیت به معنای حرکت رو به جلو، توسعه و پیشرفت و رویارویی با موانع پیش رو و رفع آن ها می باشد.
- تفکر در مورد گذشته، ذهنتان را درگیر می کند. بنابراین ممکن است احساس کنید که در حال پیشروی هستید، اما در واقع از لحاظ ذهنی در جای دیگری گیر کرده اید و ذهنتان قادر به تشخیص آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد و چه چیزی باید رخ دهد، نیست.
- فکر کردن به آن چه انجام داده اید می تواند شما را به فکر کردن در مورد شکست ها سوق دهد. این کار موجب دلسردی و نادیده گرفتن ارزش های وجودیتان می شود. در صورتی که باید از شکست هایتان درس عبرت بگیرید و دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.
- حرکت رو به جلو به شما کمک می کند تا با آن چه انجام داده اید زندگی کنید (خوب یا بد). اگر از اشتباهات خود درس نگیرید، در آینده قادر به کسب موفقیت نخواهید بود. انجام این کار باعث می شود که تمام انرژی خود را صرف رسیدن به رویای خود کنید، به طوری که هیچ چیزی نمیتواند مانع رسیدن به آن شود.
بخش دوم: کشف علایق و احساسات
1- زندگی خود تا به امروز را بررسی کنید و به دنبال کشف علایق خود باشید – چیزهایی که به صورت طبیعی برای شما اتفاق می افتد. علایق و احساسات باعث افزایش اعتماد به نفس و ایجاد هیجان در مسیر موفقیت شما خواهند شد.
- علایق و موفقیت کاملا درهم تنیده اند. این تنها چیزی است که می تواند آن شور و شوق طبیعی را به شما بدهد و شما را در مسیر خوشبختی و موفقیت قرار دهد.
- از هیجان زده شدن خجالت نکشید. هر کاری که شما را هیجانی کند، به منزله ی علاقه و اشتیاق شما به آن تلقی می صبر استراتژیک چیست شود. این کاری است که شما به راحتی آن را انجام می دهید زیرا در حین آن حس خوبی دارید و قادر به انجامش خواهید بود.
- اگر در کشف علایق خود با مشکل مواجه هستید، در کارهایی که انجام داده اید به دنبال الگو و نمونه باشید. آیا می توانید سرگرمی که انجام داده اید را به یک حرفه تبدیل کنید؟ حتی ممکن است تجربیات کار گذشته نکته مثبتی در شخصیت شما ایجاد کرده باشد. به عنوان مثال فعالیت داوطلبانه که معمولا نشان دهنده مواردی است که فرد به آن ها اهمیت می دهد و حاضر است برای انجام آن ها انرژی صرف کند.
2- نسبت به کاری که آن را خوب انجام می دهید، احساس غرور و اعتماد به نفس داشته باشید. این امر به شما امکان می دهد به طور مداوم کار کنید تا آن چه را که در زندگی می خواهید، بدست آورید. اعتماد به نفس و اشتیاق در کاری که آن را خوب انجام می دهید، شانس موفقیت را افزایش می دهد.
- اشتیاق و اعتماد به نفس باعث بوجود آمدن آمادگی بهتر برای مقابله با موانع پیش رو در انجام کار مورد علاقه شما می شود. چون نوعی هیجان اولیه وجود دارد و همین امر باعث تمایل بیش تر شما به انجام کاری می شود که موجب تداوم این احساس می شود.
- دیگران متوجه اعتماد به نفس شما خواهند شد. این همان چیزی است که شور و شوق را به کار تبدیل می کند. اما وقتی از غرور ناشی می شود برای شما و کارتان منحصر به فرد است و دیگران ممکن است این را ببینند و فرصتهای بزرگی را در اختیار شما قرار دهند.
- با این کار ارزش وجودی را به خودتان یاد آوری می کنید. ممکن است در گذشته در بعضی موارد شکست خورده باشید، اما به محض این که متوجه شدید چیزی برای احساس غرور کردن دارید، احساس بهتری نسبت به خود پیدا می کنید و مسیر مورد علاقه تان را در زندگی طی می کنید.
3- به غرایز خود اعتماد کنید. زمانی که شور و اشتیاق خود را پیدا کردید، یک غریزه طبیعی برای کار با آن خواهید داشت و نه علیه آن. از این گذشته، شور و اشتیاق باعث می شود که شما احساس خوبی داشته باشید و به خودتان اعتماد کنید. یکی از ابتدایی ترین غرایز ما اعتماد به نفس است. سادگی و پاکی صبر استراتژیک چیست آن مانع از آن می شود که به راحتی تحت تاثیر حرف دیگران قرار بگیریم، و این می تواند نقش بزرگی در تلاش شما برای موفقیت ایفا کند.
بخش سوم: حفظ انگیزه
1- برای پیگیری و دنبال کردن پیشرفت خود، یادداشت برداری کنید. این کار همچنین می تواند به شما کمک کند تا ببینید چقدر از برنامه اصلی خود فاصله گرفته اید (همان طور که به احتمال زیاد این اتفاق افتاده است)، اما نترسید و این کار را انجام دهید. بسیاری از افرادی که به رویاهای خود دست یافته اند، اولین گام را با یادداشت برداری روزانه برداشتند.
- نوشته های روی کاغذ می توانند به چشم انداز آینده تبدیل شوند. اگر یادداشت برداری شما در قالب لیست باشد، می توانید قبل از رسیدن به اهداف خود ببینید که آیا بیش از حد کار انجام می دهید یا نه؛ که می تواند شما را خسته کند. گاهی اوقات ما فراتر از واقعیت فکر می کنیم که چیز بدی نیست. اما آن چه اهمیت دارد این است که بدانیم چه توانایی های روحی داریم و بتوانیم واقع گرایانه رفتار کنیم.
- معیارهایتان را دسته بندی کنید. وقتی کارهای زیادی را که یادداشت کرده اید انجام دادید؛ آن را به عنوان یک موفقیت کوچک طبقه بندی کنید. این کار حتی یک روش عالی برای پیگیری مدت زمان لازم برای اتمام کار است. از تعیین نمودن اهداف خودداری نکنید چون ممکن است به شما برای موفقیت صبر استراتژیک چیست صبر استراتژیک چیست در کاری که میخواهید در یک محدوده زمانی قابل مدیریت تر انجام دهید، کمک کند.
- اکنون می توانید جشن بگیرید. بررسی لیست یادداشت ها و کارهایی که انجام گرفته نشان از آن دارد که شما در مسیر درست حرکت کرده اید. بنابراین آن ها را برگ برنده به حساب بیاورید و جشن بگیرید که تا چه حد در تحقق رویای کوچک خودتان بصورت واقع گرایانه عمل کرده اید.
2- اهدافتان را در جایی جلوی دید بگذارید. این کار کمک می کند که هر زمان که از خانه خارج می شوید یا از بیرون می آیید و یا حتی قبل و بعد از خواب آن ها را ببینید. دیدن روزانه اهداف موجب می شود که همواره در مسیر درست قرار بگیرید. این کار باعث می شود از عواملی که موجب حواس پرتی می شوند و مانعی برای رسیدن به اهداف و موفقیت شما هستند، دوری کنید.
- یادآوری بصری و ملموس به شما کمک خواهد کرد صبر استراتژیک چیست که همواره به یاد داشته باشید که آنچه انجام می دهید مهم است و به طور مداوم به آن رجوع کنید.
- یادآوری وعده وعیدهایی که به خودتان داده اید هم ضرری ندارد. نوشتن چیزها و دیدن روزانه آن ها موجب می شود که فراموش نشوند. و از آنجا که شما آن ها را نوشته اید، سخت است که انکارشان کنید و این واقعیت را نادیده بگیرید که این ها قدم هایی بوده که شما برای موفقیت خود صبر استراتژیک چیست صبر استراتژیک چیست تعیین کرده اید.
بخش چهارم: کارها را به جریان بیندازید
1- یک حساب پس انداز درست کنید و 25 درصد درآمد ماهیانه خود را در آن بگذارید. با انجام این کار می توانید منابع مالی لازم برای انجام آنچه در ذهن دارید را اختصاص دهید. مثل خرید اتومبیل، خانه جدید، لوازم مورد نیاز، حتی ثبت نام در کلاس ها برای موفقیت شغلی. هر قدم کوچکی که بر می دارید گامی بزرگ برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ است.
2- ببینید چه تغییری باید در سبک زندگی خود ایجاد کنید. عادات و روش فعلی زندگی و جزئیات آن باید با دقت بررسی شوند تا ببینید آیا آن ها برای شما مفید هستند یا خیر.
- از بین بردن هر گونه هزینه غیر ضروری میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. پول نقد اضافی و عدم خرید چیزهای مادی، در طولانی مدت به شما کمک خواهد کرد. همه این ها برای این است که یاد بگیرید چگونه عاقلانه تر خرج کنید! حتی ممکن است به معنی تنظیم خیلی چیزها در زندگی تان باشد، اما در آینده ارزش آن را دارد.
- هر چیزی که میخواهید در آن موفق شوید نیازمند تحصیل و آموزش است، پس باید برای آمادگی کلاس هایی را انتخاب کنید (پس انداز میتواند واقعا به این امر کمک کند چون آموزش می تواند بسیار گران باشد).
- به اطرافیانتان توجه کنید. برخی از آن ها مانع شما می شوند و برخی دیگر پشتیبان خوبی خواهند بود. منتها این بدان معنا نیست که با افرادی که مانع شما می شوند، قطع ارتباط کنید. منتها حواستان باشد که چه میزان از وقتتان را با آن ها می گذرانید.
3- برنامه خود را عملی کنید. با آن چه از قبل یادداشت کرده اید شروع کنید و سعی کنید تا حد ممکن بر اساس آن پیش بروید. برای تغییر از نقطه امن خود فاصله بگیرید.
صبر استراتژیک چیست
یک اندیشکده انگلیسی میگوید اگرچه بایدن به عنوان رئیسجمهور احتمالی آمریکا صراحتاً از خواست خود برای تعامل با ایران سخن گفته، اما گزینههای این تعامل به هیچ وجه ساده نیست.
به گزارش”شبکه اطلاع رسانی ایرانیان” مؤسسه سلطنتی نیروهای متحد انگلیس (روسی) در مقالهای به چشمانداز برجام و روابط ایران و آمریکا پرداخت و نوشت: روابط ایران و آمریکا قطع شده است. تلاش واشنگتن در ماه سپتامبر برای فروپاشی برجام از طریق تمدید تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران، آخرین تکاپوی استراتژی فشار حداکثری در دوران ریاست جمهوری ترامپ بود. تهران با متقاعدسازی اروپاییها، موضع «صبر استراتژیک» را اتخاذ کرده، به این معنی که نه با آمریکا تعامل میکند و نه به اقدامات آن واکنش نشان میدهد و گمان میرود دستکم تا پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مؤثر باشد.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
گزینههای پیشروی بایدن به عنوان رئیسجمهور
این اندیشکده انگلیسی ادامه داد: اگر جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود، انتظار میرود که دولت او مسیری که در مصاحبه با سیانان توضیح داد را دنبال کند؛ برگشت آمریکا به توافق برجام همراه با این امیدواری که ایران نیز پایبندی کامل خود به توافق را از سر بگیرد. پس از آن آمریکا به دنبال مذاکرات بیشتر برای گسترش حوزه برجام و همچنین حلوفصل مسائل منطقهای گستردهتر خواهد بود. بسیاری در واشنگتن این برنامه را بیشازحد خوشبینانه میدانند و پیشبینی میکنند کنگره و همپیمانان خاورمیانهای آمریکا با آن مخالفت کنند یا از واشنگتن بخواهند از اهرم فشاری که ترامپ ایجاد کرده برای گرفتن امتیازات فوری از تهران استفاده کند. این بحثها از همین حالا باعث بدخلقی تهران شده، بهطوری که محمدجواد ظریف وزیر خارجه و مجید تخت روانچی سفیر ایران در سازمان ملل از انتظار ایران برای دریافت غرامت بابت خسارت اقتصادی ناشی از خروج آمریکا از برجام سخن گفتهاند.
یک عامل مهم، شرایط پیروزی بایدن خواهد بود. اگر پیروزی با فاصله نزدیکی باشد- و جمهوریخواهان تعداد بیشتری از صندلیهای مجلس نمایندگان را به دست آورند یا همچنان سنا را در اختیار داشته باشند- بازه زمانی پربحث و جدل بین ۳ نوامبر و ۲۰ ژانویه، توانایی رئیسجمهور جدید در انجام اقدامات جسورانه در عرصه سیاست خارجی را بهطور چشمگیری محدود خواهد کرد. آنگاه کاخ سفید متمایل به برگشتن به یک موضع سیاسی امن در قابل ایران خواهد شد، گرچه در آن صورت پیشنهاد «پایبندی در برابر پایبندی» فرآیندی کند خواهد بود، برجام همچنان در لبه پرتگاه قرار خواهد داشت و احتمال گسترش آن یا حلوفصل مسائل گستردهتر موشکی و منطقهای دور از دسترس خواهد بود. نتیجه، احتمالاً اتکای آمریکا به تحریمها خواهد بود و ایران نیز احتمالاً به همچنان به دور زدن «خطوط قرمز» آمریکا ادامه خواهد داد و برای گرفتن امتیاز، در منطقه به آمریکا اعمال فشار خواهد کرد.
از طرف دیگر، اگر بایدن قاطعانه پیروز شود- و دموکراتها اکثریت مجلس نمایندگان و حتی سنا را به دست بگیرند- رئیسجمهور جدید از ابتدا امکان قابلملاحظهای برای مانور خواهد داشت. در آن صورت، بایدن در وضعیتی قرار میگیرد که میتواند با مقاومت کنگره و فشار همپیمانان مخالفت کرده و آمریکا را به برجام بازگرداند، دقیقاً همان چیزی که طی تبلیغات انتخاباتی قول داده بود. بهرغم واهمهای که از ایران وجود دارد، اما برجام میراث دوران اوباما بود که ترامپ دقیقاً به همین دلیل آن را تضعیف کرد. بازگشت به این توافق، سیگنالی قوی است که نشان میدهد بایدن میراث اوباما را حفظ خواهد کرد. او حتی میتواند بازگشت به برجام و توافق آبوهوایی پاریس را همزمان اعلام کند.
مطمئنترین سناریو برای حفظ برجام
این گزارش در ادامه مدعی شد: این نتیجه، که در واشنگتن دو طرف آن را بازگشت کامل به توافق مینامند، مطمئنترین سناریو برای حفظ برجام و ایجاد مبنایی برای گسترش دامنه آن است. هرچقدر «پایبندی در برابر پایبندی» سریعتر اتفاق بیفتد، بایدن توانایی بیشتری برای غلبه بر مقاومتها و قرار دادن روابط ایران و آمریکا در مسیری سازنده خواهد داشت. شایان ذکر است مسیری که بایدن انتخاب میکند، احتمالاً در شکل دادن به انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن ۲۰۲۱ نیز تأثیرگذار خواهد بود و این به نوبه خود، برای موضع آینده ایران مهم خواهد بود.
موانع مهمی وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. رویکرد «پایبندی در برابر پایبندی» فرض را بر پایبندی سریع ایران به برجام، اما برچیدن آهسته تحریمهای آمریکا قرار داده است. این در بهترین حالت، بازگشت به رژیم تحریمهای ۲۰۱۷- زمان به قدرت رسیدن ترامپ- خواهد بود. گرچه ایران انتظار دارد بایدن با صدور فرمانهای اجرایی، تحریمهایی که ترامپ پس از خروج از برجام وضع کرده را بردارد. حتی ممکن است تهران برای بازگشت کامل به برجام، خواستار امتیازات اقتصادی فراتر از برگشت به وضعیت سال ۲۰۱۷ شود.
ایران دچار فروپاشی نخواهد شد
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: بحثهای کنونی در ایران حتی حاکی از خودداری بیشتر است. اولاً اینکه، رژیم ایران حتی تحت فشار اقتصادی شدید دچار فروپاشی نخواهد شد. بلکه برعکس، حال که از بدترین فشارهای حداکثری آمریکا جان سالم به در برده، اعتماد به نفس بیشتری در استقامت خود نشان میدهد. فشار اقتصادی در درازمدت ویرانگر است، اما ایران میتواند در کوتاهمدت آن را تحمل کند. به علاوه، اکنون ایران میداند که چین و روسیه گزینههای استراتژیک گستردهتری در اختیارش قرار میدهند، چراکه تکیهگاهی در سازمان ملل و وزنه تعادلی در برابر فشارهای اروپا و آمریکا هستند. این به معنای بیمیلی بیشتر به تسلیم سریع است.
درست است که ایران به امید بازگرداندن کامل برجام به حالت اولیه در این توافق مانده و صبر استراتژیک آن حاکی از امیدش به تغییر مثبت در سیاستهای آمریکاست. اما برخی احزاب در تهران خواستار خروج ایران از برجام و حتی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای است. به علاوه، حتی در میان آنهایی که از برجام حمایت میکنند، نگرانی قابل توجهی در مورد بایدن وجود دارد. استدلال آنها این است که درست همانطور که اوباما از محبوبیت خود در اروپا استفاده کرد و در افزایش تحریمها علیه ایران از بوش موفقتر بود، بایدن نیز میتواند حمایت اروپاییها را در منزوی کردن ایران جلب کند. جالب است که این افراد میگویند ایران از این واقعیت که ترامپ در اروپا محبوبیتی نداشته نفع برده و این روند در دوران بایدن معکوس خواهد شد. بنابراین بعد از برگشت به شرایط توافق برجام، واشنگتن میتواند مجدداً اروپا را برای استفاده از سازوکارهای توافق علیه ایران سازماندهی کند. به عنوان مثال، آمریکا از اروپاییها خواهد خواست از توسل به قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل برای گسترش تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران حمایت کنند.
مشاورههای متفاوت برای بازگشت به برجام
در محافل سیاست خارجی تهران بحثهای شدیدی وجود دارد که آمریکا نباید به برجام بازگردد؛ در عوض باید از بیرون از آن حمایت کند. استدلال آنها این است که اگر آمریکا به برجام بازگردد، آنگاه تهران باید محدودیتهایی بر قدرت آمریکا تحت توافق قرار دهد. نه واشنگتن چنین درخواستی را خواهد پذیرفت و نه چنین درخواستی قابل اجراست. اما پیامی که آنها ارسال میکنند این است که اجرای رویکرد شتابان «پایبندی در برابر پایبندی» بعید به نظر میرسد. ایران خواستار رویکردی مرحله به مرحله است که متکی بر زمان باشد و حسن نیت آمریکا برای اعتمادسازی را نشان دهد. مسئله نگرانکنندهتر برای دولت احتمالی بایدن این است که تهران در بازه زمانی انتقال قدرت، به دنبال اعمال فشار برای دریافت امتیاز از آمریکا باشد.
اضافه کردن عربستان و امارات به مذاکرات اشتباه و زیانبخش است
اندیشکده روسی انگلیس در پیایان خاطرنشلن کرد: سرانجام اینکه، دیدگاه بسیاری در واشنگتن این است که بازگشت به برجام باید همراه با حلوفصل نقش منطقهای ایران- و حتی با حضور رقبای منطقهای ایران در مذاکرات- باشد. این مانع بازگرداندن برجام به وضعیت اولیه خواهد بود. زیرا اولاً، هماکنون نیز مسائل حلنشده زیادی روی میز است و اضافه کردن بازیگران و مسائل بیشتر زیانبخش خواهد بود. دوما، مسائل منطقهای نیازمند مذاکرات پیچیدهای درباره توازن قدرت نظامی خواهد بود که در آن، ایران و همسایگان عرب آن باید درباره کنترل تسلیحاتی و آتشبس در درگیریهای مختلف با هم گفتگو کنند.
اما در هر صورت، انگلیس منافع و نقش مهمی در هرگونه سناریوی تعامل دیپلماتیک ایران و آمریکا خواهد داشت. انگلیس همراه با شرکای اروپایی خود، در مورد شرایط بازگشت آمریکا به برجام مذاکره خواهد کرد. ایران همچنان گروه موسوم E۳ را که شامل فرانسه، آلمان و انگلیس است رکن اصلی برجام میداند و این باعث میشود که این گروه، هم در واشنگتن و هم در تهران از نفوذ قابل توجهی برخوردار باشد.
جوزپ بورل درباره تحریم های روسیه: ظهور نتایج مستلزم صبر استراتژیک است
با آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، یک سری تحریم های متوالی علیه روسیه اعمال شد تا روسیه را مجبور به عقب نشینی نظامی کند، در شرایطی که دیدگاه ها در کشورهای این قاره در مورد درستی اقدامات اروپا علیه روسیه دچار اختلاف شده است.
- اثربخشی تحریم های غرب، با اشاره به اینکه ظهور نتایج مستلزم "صبر استراتژیک" است.
به گزارش سایت قطره و به نقل ازسرویس بین الملل آریا؛بورل معتقد است که روسیه جز با اعمال تخفیف های بالا برای هر بشکه، قادر به صادرات نفت خود نیست و به این نکته اشاره کرد که نفت روسیه حدود 30 دلار در هر بشکه کمتر از قیمت جهانی فروخته می شود.
این مقام اروپایی در گفت و گو با خبرنگاران افزود: کاهش وابستگی اروپا به انرژی روسیه با وجود هزینه های زیاد و اثرات منفی آن بسیار مهم است، در حالی که ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه اشتباه کرده است که فکر می کند اروپا تحریم های جدی را در زمینه حمله او به اوکراین اعمال نخواهد کرد.
این تحولات در آستانه نشست برنامه ریزی شده وزرای خارجه اتحادیه اروپا در روز دوشنبه با هدف افزایش فشار بر مسکو و بحث درباره اعمال تحریم های جدید صورت گرفت.
بر اساس این اطلاعات، وزرای اروپایی باید چندین موضوع از جمله پیشنهاد کمیسیون اروپا برای ممنوعیت خرید طلا از روسیه را بررسی کنند.
در حالی که پیشنهاد دیگری با هدف قرار دادن شخصیت های روسی دیگر در لیست سیاه اتحادیه وجود دارد، خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام ارشد اروپایی گفت که او انتظار ندارد در جریان بحث اولیه در بروکسل در مورد تحریم ها موارد جدید تصمیمی گرفته شود.
با این حال، اطلاعات دیگر حاکی از آن است که برخی کشورها از اتحادیه اروپا می خواهند که تحریم هایی را علیه بخش گاز روسیه اعمال کند، در حالی که اکثر کشورها از چنین اقدامی حمایت نمی کنند.
از سوی دیگر، روسیه تاکید می کند که لغو تحریم ها بهترین راه برای حل مشکل قیمت بالای انرژی و مواد غذایی است که اخیراً جهان را تحت تأثیر قرار داده است.