خط روند داینامیک

شکست خط روند در پرایس اکشن
در مقالات قبلی ما به بررسی روند ها و اینکه این روند ها دارای یک و یا چند خط روند می باشند صحبت کردیم. اما در ایم مقاله بحث خود را این گونه پیش می بریم که چرا این خط روند ها را کشیده و از آن چه استفاده هایی خواهیم کرد.
قبل از این که وارد بحث شکست خط روند شویم بهتر است کمی در مورد نقش خط روند صحبت کنیم، در واقع خط روند های رسم شده برای ما به عنوان یک مقاومت و یا حمایت قیمتی محسوب می شود. در صورتی که شما آشنایی کافی به مبحث حمایت و یا مقاومت قیمتی ندارید توصیه می شود به مقاله حمایت ها و مقاومت های قیمتی مراجعه نمایید.
محدوده حمایت و یا مقاومت
همانطور که قبلا نیز اشاره شده است و اکثر شما نیز می دانید یک سری قیمت ها در هر نمادی وجود دارد که قیمت های خاصی بوده و رشد و یا رکود قیمت به این قیمت ها عکس العمل نشان می دهد حال اینکه این قیمت ها از کجا ناشی می شوند و یا چرا ایجاد می شوند را توضیح می دهیم.
فکر کنید قیمت یک نماد و یا زوج ارزی که هیچ سابقه ای ندارد و هیچ عوامل سیاسی و یا اقتصادی بیرونی نیز در قیت آن دخیل نیست در حال رشد بوده و به صورت صعودی حرکت می کند اکثرا برخی از قیمت ها بخصوص قیمت های رند یک نوع اثر روانی بر دارندگان سهام ایجاد می کند که شاید این دیگر بیشترین قیمت ممکن این سهام باشد برای همین اقدام به فروش خط روند داینامیک نموده و این باعث توقف حرکت صعودی شده و یا در برخی موارد باعث افت قیمت می شود.
حال بعد از مدتی دوباره بعد کم شدن هیجان فروش کاربران احساس می کنند که سهام ارزنده تر از این قیمت بوده و شروع به خرید می کنند و شاید قیمت از قیمت قبلی نیز بالاتر رود. اما چه قیمت به قیمت قبلی برسد و یا چه از آن عبور کند چون یکبار با قیمت رند قبلی برخورد کرده و برگشت خورده بود هر بار که به آن قیمت برسد از نظر روانی باز متاثر خواهد شد و شاید این برگشت چندین بار صورت گیرد.
در نتیجه باعث ایجاد یک محدوده قیمتی شود که نماد به آن محدوده حساس بوده و این محدوده به عنوان حمایت و یا مقاومت قیمتی برای آن نماد معرفی گردد. که البته اگر قیمت پایین تر از این محدوده باشد به آن محدوده مقاومت گفته شده و اگر قیمت بالاتر از این محدوده باشد به آن قیمت حمایت گفته خواهد شد.
حال شما تصور کنید در دنیای اقتصاد امروز که تمامی عوامل برآن دخیل هستند یک نماد چند تا محدوده قیمتی به عنوان حمایت و یا مقاومت دارد.
این محدوده های قیمتی را حمایت و یا مقاومت استاتیک گفته می شود چرا که با گذر زمان مقدار آن تغییر نمی کند.
نقش حمایتی و یا مقاومتی خط روند
همانطور که می دانید وقتی شما خط روندی را رسم می کنید حداقل نیاز به دو کف و یا قله دارید که بتوانید خط روندی را رسم نمایید در صورت نیاز به مقاله مربوط به رسم خط روندخط روند در پرایس اکشن مراجعه نمایید، پس با توجه به همین جمله می توان گفت که خط روند چیزی است که قیمت نسبت به آن حساس بوده و در برخورد با آن عکس العمل نشان می دهد.
خوب پس و قتی قیمت در برخورد با آن عکس العمل دارد پس با توجه به مطالب بالا این خط به عنوان حمایت و یا مقاومت مطرح می شود اما از جایی که این خط روند اکثر شیب دار است و مقدار این مقاومت و یا حمایت هم با گذر زمان تغییر می کند به همین خاطر به خط روند ها خط حمایتی و یا مقاومتی داینامیک یا همان دینامیک گفته می شود.
الیته لازم بذکر است که این نکته بسار مهم را گوش زد کنیم که خط روند هایی که دارای نقطه برخود بیشتری هستند از اهمیت بسیار بالایی نسبت به خط روند هایی با تعداد برخود کمتر، برخوردار هستند. این نکته حتی در مورد محدوده های حمایتی و مقاومتی استاتیک نیز صادق است.
دلایل برسی خطوط مقاومتی و حمایتی
از نظر روانشناسی وقتی که مقاومتی می شکند برای مدتی احساس می شود که دیگر با مقاومتی برخورد نخواهیم داشت و همینطور اگر حمایتی از دست می رود این احساس که دیگر حمایتی در کار نیست ایجاد می شود و این امر باعث می شود که تغییرات قیمتی بعد از شکستن این خطوط تا مدتی به روند خود ادامه دهند یعنی اگر مقاومت را شکسته باشند به حرکت صعودی خود و اگر حمایتی از دست رفته باشد به حرکت نزولی خود ادامه می دهد.
حال از آنجایی که خط روند ها ملموس ترین و عمومی ترین و حتی نزدیک ترین حمایت ها و یا مقاومت ها هستند و اغلب توسط تریدرها رصد می شود. بررسی آنها و اینکه کی این خطوط می شکند بسیار با اهمیت بوده و شاید اولین نکته اساسی برای ترید کردن می باشد.
شکست خط روند
هنگامی که قیمت در برخورد با خط روند بجای بازگشت بتواند از آن عبور کند به این عمل شکست خط روند گفته می شود. این نکته را لازم است اینجا مطرح که شکست خط رون هیچ شرطی جز عبور قیمت از آن را ندارد البته به این کته دقت کنید که خط روند نیز یک خط باریک نیست بلکه پهنا دارد که شما با تمرین خود به آن پی خواهید برد.
حرکت بعد از شکست خط روند
وقتی که قیمت خط روند را می شکند اکثرا به همان خط پولبک زده و سپس ادامه حرکت می دهد و این حرکت را تا حمایت و یا مقاومت بعدی ادامه خواهد داد. در خطوط بادبزنی اغلب وقتی یکی از خط روند ها می شکند قیمت خود را به خط روند بعدی می رساند.
اما این سوال که آیا ما بعد شکست خط روند آیا ترید کنیم یا نه ؟ جواب خیر است چرا که برای ورود به ترید فقط شکست خط روند کافی نیست و انشالله در مقالات بعدی به آن خواهیم پرداخت.
خط روند و انواع آن در تحلیل تکنیکال — آموزش کامل
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است! چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید!” چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است” برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید است (به دلیل تمایل قیمتها به افزایش بیشتر) و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود (به دلیل تمایل قیمتها به کاهش بیشتر). در ادامه این مقاله از سری آموزش تحلیل تکنیکال با پارس سهام همراه باشید تا تمام نکات لازم را به شما آموزش دهیم.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend. از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید!” یعنی در روند صعودی وارد بازار شوید و در روند نزولی از بازار خارج! (البته بازارهای جهانی مثل بازار ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید!) در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید!
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر خط روند داینامیک کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط روند داینامیک خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار خطوط روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است! چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد! بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست! همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است همانطور که مشاهده میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!؟
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم در خط روند
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسانگیری دارید قطعا تایم فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد و بعضی از سهامداران ضررهای بالای 50 درصدی را متحمل شدند.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید خط روند داینامیک صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد! با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست خطوط روند
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود خط روند داینامیک را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
خط روند چیست و چطور خط روند را رسم کنیم ؟
در مقاله " معرفی انواع روندها در بازار ارزهای دیجیتال " در مورد روند و انواع آن در بازارهای مالی با شما دوستان صحبت کردم و در این پست میخواهم در مورد یک موضوع تکمیلی بنام خط روند با شما صحبت کنم و نحوه کشیدن یک خط روند اصولی را با بررسی نماییم .
خط روند چیست ؟
خط روند یک خط فرضی است که تریدر بر اساس روند پیش روی خودش آن را ترسیم میکند و تا زمانی که روند بازار به خط روند احترام بگذارد و در راستای آن حرکت کند میگوییم روند معتبر است یا به زبان عامیانه بهتر است بگویم قیمت همین منوال خودش را در پیش گرفته و فعلا قصد ندارد جهتش را عوض کند .
کاربرد خط روند :
اولین کاربرد یک خط روند همانطور که در بالا به آن اشاره کردم این است که تریدر اطمینان حاصل کند که قیمت به جهت حرکت خودش پایبند است و کاربرد دیگر آن میتواند ترسیم کانال حرکت قیمت باشد که این خط روند بر اساس بازار صعودی یا نزولی میتواند نقش حمایت یا مقاومت داینامیک را بازی کند .
ترسیم خط روند در بازار صعودی :
وقتی که روند بازار صعودی است ما باید با یک خط پایین ترین کف ها را به همدیگر وصل کنیم ، در این زمان ما یک خط حمایت داینامیک خواهیم داشت و تا زمانی که قیمت این خط را به سمت پایین قطع نکرده است میتوانیم بگوییم قیمت به روند صعودی خودش خط روند داینامیک پایند است.
ترسیم خط روند در بازار نزولی :
زمانی که روند بازار نزولی است ما باید با یک خط بالاترین سقف ها را به هم وصل کنیم ، در این زمان ما یک خط مقاومت داینامیک خواهیم داشت و این بدان معناست : تا زمانی که قیمت خط روند ما را به سمت بالا قطع نکرده است میتوانیم بگوییم قیمت به روند نزولی خودش ادامه خواهد داد یا در واقع به روند پایبند است .
ترسیم خط روند در بازار ساید :
در بازار ساید مهم نیست ما ابتدا بالاترین سقف ها یا پایین ترین کف ها را به هم وصل کنیم چون قیمت در یک محدوده در حال درجا زدن است و تنها خط روند داینامیک کافیست یک خط افقی در بالا و پایین محدوده حرکت قیمت رسم نماییم و منتظر شکستن خط توسط قیمت بمانیم تا اطمینان حاصل کنیم قیمت میخواهد روند خودش را تغییر دهد .
کاربر گرامی ، من به شما این وعده را میدهم که با دنبال کردن پست های آموزشی رایگان وبسایت محمد کاظم میر میتوانید به یک تریدر موفق در زمینه ارزهای دیجیتال تبدیل شوید ، اما اگر میخواهید هرچه سریع تر این فرآیند را طی نمایید و تمام مباحث بصورت کامل و طبقه بندی شده بصورت ویدیویی به شما آموزش داده شود ، به شما پیشنهاد میکنم در " دوره جامع معامله گری در ارزهای دیجیتال محمد کاظم میر " شرکت نمایید.
اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
خط روند یکی از معیارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال بازار بورس و تحلیل و تصمیم گیری در خصوص اتخاذ استراتژی در بورس است. این معیار سنجه ای معتبر برای اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار بورس به دست می دهد. خط روند با دو شاخص جهت (صعودی یا نزولی) و مدت زمان استمرار جهت به تحلیلگر، سیگنال های تصمیم گیری را ارسال می کند. تصمیم گیری مطمئن در بازار سهام منوط به اعتبار و استحکام خط روند است. پارامترهایی نظیر صاف بودن خط روند، طول خط روند، شیب خط روند، تعداد برخورد قیمت ها با خط روند، میانگین جهت دار و میانگین متحرک از جمله پارامترهای سنجش میزان اعتبار و استحکام خط روند به شمار می روند.
اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
اعتبار و استحکام خط روند ( Strength Trendline )
خط روند یکی از بهترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند ماحصل متصل کردن بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها در یک بازه زمانی مشخص است. تحلیلگر، بازه زمانی مشخصی را مد نظر قرار داده، در آن بازه بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها را روی نمودار قیمت- زمان، نقطه گذاری کرده و در نهایت با متصل خط روند داینامیک کردن نقط به یکدیگر روند تغییر و نوسان قیمت در بازار بورس را به دست خواهد آورد.
معمولاً برای تحلیل روندهای نزولی، بالاترین قیمت ها به هم متصل می شوند و برای تحلیل روندهای صعودی، پایین ترین قیمت های هر بازه را وصل می کنند.
همچنین می توان با متصل کردن همزمان بالاترین و پایین ترین قیمت ها، به یک کانال دست یافت که مختصات دقیق تری را برای تحلیل گر در بازار ارائه می دهد. خطوط به هم متصل شده اصطلاحا خط روند خوانده می شوند. (1)
جهت روند
انواع خطوط روند کدامند؟
روند صعودی
روند نزولی
روند خنثی
مراحل ترسیم خط روند
تحلیلگر بر حسب شرایط بازار یا جایگاهی که برای خود در بازار سهام لحاظ می کند، دست به انجام مراحل زیر برای ترسیم خط روند می زند:
مرحله اول- تعیین بازه های زمانی
این امر با توجه به شرایط بازار و خود سهامدار متفاوت است. ممکن است یک تحلیلگر بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد و تحلیلگری دیگر بازه های ساعتی، روزانه، هفتگی و. را مد نظر قرار دارد؛ این امر کاملا به شرایط بازار و موقعیت خود تحلیلگر بستگی دارد.
مرحله دوم- درج نقاط قیمت روی نمودار روند
تحلیلگر نقاط قیمتی را روی نمودار درج می کند تا داده های اولیه تحلیل فراهم شده باشد. داده های درج شده مقیاسی کلی از صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت ها ارائه می دهند و به تحلیلگر راهنمایی برای پیشبرد مراحل ارائه می دهند. ترسیم خط روند در شرایط نزولی یا صعودی بودن، تفاوت هایی دارد که در ادامه بدان اشاره می رود:
اگر روند صعودی بود، در هر نقطه کمترین قیمت ثبت شده را معیار قرار می دهیم و پس از تعیین نقاط، آن ها را به یکدیگر وصل می کنیم. خط حاصله، خط روند صعوی به شمار می رود که نشان گر مهیا بودن شرایط بازار برای خرید سهام است. این خط نشان می دهد که کمترین قیمت ها در بازه های زمانی روند رو به رشدی را داشته اند و بنابراین خرید سهام مقرون به صرفه است.
اگر روند نزولی بود در هر نقطه بیشترین قیمت را معیار قرار داده و نقطه گذاری می کنیم. سپس با وصل کردن نقاط به یکدیگر، خط روند نزولی حاصل خواهد شد که نشان دهنده روند نزولی است. این خط نیز نشانگر این نکته است که بیشترین قیمت در بازه های زمانی مختلف تمایل به نزول دارد و از این رو فروش سهام، استراتژی مناسب تری است.
مزایا و کاربردهای خط روند
ترسیم خط روند حربه ای موثر برای تحلیلگر برای ارائه تحلیل و اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار است؛ چرا که امتیازهای زیر را در اختیار او قرار می دهد:
اطلاع از نوسان قیمت
مدت زمان روند صعودی یا نزولی قیمت
شدت افزایش یا کاهش قیمت
تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
تشخیص نوسانات بازار نسبت به روند کلی قیمت
از این رو استفاده موثر از خط روند و به کارگیری ابزارهای تحلیلی آن، می تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل ها یاری کند.
اهمیت اعتبار و استحکام خط روند چیست؟
اعتبار و استحکام خط روند ضامنی برای اطمینان از اتخاذ استراتژی های تحلیلگر بازار بورس محسوب می شود. هر چه خط روند علائم بهتری از پایایی و دوام خود برای تحلیلگر ارائه دهد، او در اتخاذ تصمیمات آتی موضعی مطمئن تر خواهد داشت. تحلیلگر خواهد توانست درک بهتری از شرایط امروز بازار، ادامه روند آن، مقاومت هایی که می توانند پیش راه روند موجود رخ دهند، ریسک ها و مخاطرات روند موجود و نیز شدت و ضعف آن داشته باشد و تحلیلگر را بیش از پیش به تحرک از تحلیل لحظه ای و کوتاه مدت به سمت ارائه تحلیل های بلند مدت قیمت ها سوق دهد.
معیارها و نشانگرهای اعتبار و استحکام خط روند
به طور کلی در شناسایی شاخص های اعتبار و استحکام خط روند، دو معیار طولانی بودن و شیب روند در نظر گرفته می شوند. تحلیلگر پس از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می تواند درک و برداشتی اولیه از صعودی یا نزولی بودن خط روند بدست آورد، اما این معیار کافی برای تحلیل به شمار نمی رود و دستکم سه نقطه برای اعتبارسنجی جهت خط روند لازم است.
- صاف بودن روند
هر چه روند افزایش یا کاهش به صورت جزئی به خط روند نزدیکتر باشد، بیشتر می توان نسبت به اعتبار و استحکام خط روند اطمینان حاصل کرد. فاصله گیری و نوسان بالا نسبت به خط روند عدم ثبات نسبی را با وجود تداوم روند نشان می دهد و این امر می تواند به عنوان سیگنالی مبنی بر شکننده بودن خط روند در نظر گرفته شود. دایره آبی شکل زیر به خوبی نوسان قیمت با وجود نزولی بودن خط روند در برهه مذکور را نشان می دهد.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند
این معیار ثبات بیشتر و مقاومت کمتر قیمت ها در برابر خط روند را نشان می دهد چرا که قیمت روز به صورت مکرر به خط روند نیل پیدا می کند. از این رو می تواند سنجه ای برای اعتبار بخشی به خط روند محسوب شود.
- طول خط روند
اشاره شد که از طریق دو نقطه اول روند، می توان مختصات اولیه خط روند را درک کرد. اما استمرار خط در جهت نزولی یا صعودی، ثبات و اعتبار خط روند را نشان داده و به تحلیلگر نسبت به انتخاب راهکار، اطمینان بیشتری می دهد. اگر ما با یک خط روند طولانی برای مثال یکساله رودررو باشیم، بدون شک با فرایندی پایدار مواجه خواهیم بود، حتی اگر شکست یک ماهه را دچار شویم؛ چرا که ممکن است این شکست ناشی از یک تحول جزئی باشد و دامنه کوتاه مدتی داشته باشد.
- شیب خطوط روند
علاوه بر ثبات و پایداری جهت خط روند، افزایش زاویه یا شیب خط روند نیز معیاری مناسب برای تشخیص اعتبار و استحکام خط روند است. برای مثال در شکل زیر شیب خط روند صعودی به مرور بیشتر و بیشتر می شود. این امر نشانگر استحکام بالای روند و تشویق تحلیلگر به خرید بیشتر خواهد بود. بدیهی است که استمرار یا افزایش شیب خط، باعث تشدید این روند خواهد شد. (3)
در عوض شیب خط روند نزولی زیر به تدریج کاسته می شود و این امر گویای کاهش تدریجی روند نزولی خط است. بنابراین تحلیلگر می تواند تخمین بزند که چه بسا در آینده نزدیک خط روند شکسته شود و استراتژی اتخاذ شده در خصوص خط روند نزولی، اعتبار خود را از دست بدهد.
- بازار گاوی و خرسی و ریزساختارها
اصطلاحات بازار گاوی و بازا خرسی زمانی در بورس استفاده می شوند که بازار به ترتیب روند صعودی یا نزولی داشته باشد. (4)
چنانکه اشاره شد طول بلند خط روند، ثبات آن را نشان می دهد. هر چه نوسان حول این خط کمتر باشد، ثبات بالاتر است. همچنین در برخی از موارد می بینیم که میزان نوسان به قدری بالاست که نمی توان یک خط روند مشخص ولو برای بازه های کوتاه مدت نیز ترسیم کرد. در این گونه موارد اصطلاحا ساختار خط روند شکسته و نمی توان برآورد و تحلیل از آن ارائه داد. این شرایط شکننده و فاقد اعتبار و استحکام خواهد بود و معمولا تحلیلگران و بورس بازان در این شرایط دست به عمل نمی زنند تا ثبات حاصل شود.
- شاخص میانگین جهت دار یا ADX
به زمانی می گویند که شاخص ADX حالت نوسانی و غیر خطی می گیرد و به شما امکان تحلیل روند را نمی دهد، و فقط به شما تحلیل می دهد که آیا شاخص در لحظه رو به صعود است یا نزول. شاخص ADX شاخصی است بین اندیکاتور جهت دار مثب و منفی و میانگین این دو را نشان می دهد.
وقتی این شاخص قدرت تحلیلی خود را از دست می دهد و فقط توان برآورد لحظه ای را می دهد، دیگر سنگ محکی برای اطمینان از اعتبار و استحکام خط روند نخواهد بود و در این صورت باید نسبت به اعتبار شرایط بازار تردید کرد. (5)
- میانگین متحرک یا MA
میانگین متحرک در واقع نموداری است که از جمع قیمت های یک نقطه بر تعداد داده ها حاصل می شود. زمانی که قیمت در یک لحظه بالاتر از میانگین متحرک باشد و میانگین متحرک نیز صعودی باشد، می توان تحلیل کرد که قیمت ها رو به افزایش است و فرصت خرید وجود دارد. حال هر چه قیمت بالاتر از MA باشد و این روند دامنه دارتر و درازتر باشد، اعتبار و استحکام خط روند بیشتر خواهد بود. (6)
جمع بندی و نتیجه گیری
خط روند جزو بهترین ابزارها برای تحلیل قیمت و تصمیم گیری در بازار بورس به شمار می رود و در صورت اتخاذ ابزارها و روش های مربوط به آن به شکل دقیق، بدون شک بهترین نتایج برای تحلیلگر تصویر خواهد شد. بدیهی است که اعتبار و استحکام خط روند بهترین نشانگر برای اتخاذ تصمیمات در بازار بورس محسوب میشود، چرا که چشم انداز و افقی با ضریب اطمینان بالا به تحلیلگران و فعالان بازار بورس ارائه داده و آن ها را در به کارگیری حربه هایی نظیر فروش، خرید یا انفعال در بازار مصمم تر خواهد کرد.
میانگین متحرک به عنوان حمایت و مقاومت
میتوانیم از میانگینهای متحرک بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک نیز استفاده کنیم.
به آنها داینامیک میگوییم چون شبیه خطوط افقی حمایت و مقاومت قدیمی نیستند. آنها براساس حرکت اخیر قیمت مدام تغییر میکنند.
تریدرهای بسیاری داریم که این میانگینهای متحرک را بهعنوان حمایت یا مقاومت کلیدی درنظر میگیرند. این تریدرها، اگر قیمت افت و میانگین متحرک را تست کند، میخرند و اگر قیمت افزایش و به میانگین متحرک برسد، میفروشند.
در زیر یک چارت 15 دقیقهای GBP/USD (پوند بریتانیا/دلار امریکا) داریم. یک EMA 50 در آن رسم شده است. بیایید ببینیم که آیا این میانگین میتواند حمایت یا مقاومت داینامیک باشد.
قیمت هر بار از EMA برگشته است.
به نظر میرسد که بهخوبی پایدار باقی مانده! هر بار که قیمت به 50 EMA نزدیک شده و آن را تست کرده، این میانگین بهعنوان مقاومت عمل کرده و قیمت از آن برگشته است. جالب است، نه؟
چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که اینها درست شبیه خطوط حمایت و مقاومت عادی هستند.
به عبارت دیگر، قیمت همیشه کاملاً از میانگین متحرک برنمیگردد. گاهی کمی از آن عبور میکند و سپس برگشته و مسیر اصلی روند را ادامه میدهد.
گاهی نیز قیمت کاملاً از آنها عبور میکند. تریدرها در این شراط دو میانگین متحرک رسم میکنند و تنها زمانی که قیمت به فضای بین دو میانگین رسید، میخرند یا میفروشند.
میتوانید این قسمت را “ناحیه” بنامید.
بیایید دوباره به چارت 15 دقیقهای GBP/USD نگاهی بیندازیم و این بار از 10 EMA و 20 EMA استفاده کنیم.
قیمت با هر بار ورود به “ناحیه” سقوط کرد
در چارت بالا میبینید که قیمت کمی بالاتر از 10 EMA رفت، اما پس از آن سقوط کرد.
برخی تریدرها از استراتژیهای روزانهای مانند این استفاده میکنند.
ایده اصلی این است که درست شبیه نواحی حمایت و مقاومت افقی، این میانگینهای متحرک نیز باید بهعنوان نواحی یا مناطق موردتوجه درنظر گرفته شوند.
ناحیهی بین میانگینهای متحرک را میتوانیم یک ناحیهی حمایت یا مقاومت درنظر بگیریم.
شکستِ حمایت و مقاومت داینامیک
حالا میدانید که میانگینهای متحرک میتوانند مانند حمایت یا مقاومت احتمالی عمل کنند. با ترکیب دو میانگین، میتوانید یک ناحیهی کوچک و زیبا برای خودتان داشته باشید.
اما باید بدانید که آنها نیز، مانند هر سطح حمایت و مقاومت دیگری، ممکن است شکسته شوند!
بیایید دوباره به 50 EMA در چارت 15 دقیقهای GBP/USD نگاهی بیندازیم.
مقاومت… MA شکسته شد. …تبدیل به حمایت شد.
در چارت بالا میبینیم که 50 EMA بهعنوان یک سطح مقاومت قوی عمل کرده و GBP/USD بارها از آن برگشته است.
اما همانطور که با مستطیل قرمز مشخص کردیم، قیمت در نهایت آن را شکست و افزایش یافت.
بعد از خط روند داینامیک آن قیمت برگشت و دوباره 50 EMA را تست کرد که به سطح حمایتی قوی تبدیل شد.
پس همهچیز را یاد گرفتید!
میانگینهای متحرک میتوانند همچنین بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک عمل کنند.
یکی از نکات جالب دربارهی میانگینهای متحرک این است که دائماً در حال تغییر هستند. به عبارتی دیگر میتوانید آنها را روی چارت رها کنید و دیگر لازم نیست که بارها در آنها بهدنبال سطوح حمایت و مقاومت احتمالی بگردید.
میدانید که به احتمال زیاد خود خط یک ناحیهی متحرک موردتوجه را نشان میدهد. البته تنها مشکل موجود انتخاب میانگین متحرک مناسب است!
توجه داشته باشید که، این تکنیک در خرید و فروش بیت کوین تاثیر زیادی دارد.