دو چنگال همزمان اندروز

با چنگال اندروز میوه بورس را نوش جان کنید
با چنگال اندروز میوه بورس را نوش جان کنید
چنگال اندروز بر اساس قانون نیوتون پایه ریزی شده است. هر عملی عکس العملی دارد که به همان اندازه و بر خلاف جهت آن صورت میگیرد.
بنیان گذار چنگال اندروز آقای راجر بابسون در حدود ۱۲۰ سال پیش در بازار مالی آمریکا فعالیت داشته و همزمان بر روی نظریه نیوتون هم کار میکردند. به دلیل فعالیت در بازار های مالی و درک نمودار ها بدنبال ارتباط بین قانون نیوتون و نوسان قیمت ها رفت و در نهایت با همکاری دوستان خود سیستمی را راه اندازی کردند به نام چنگال اندروز.
نحوه کار چنگال اندروز بدین گونست که اگر فضایی در نمودار پیدا کنیم که یک شروع و پایانی داشته باشد، می توانیم قانون نیوتون را با بازار مالی منطبق کنیم و طبق این قاعده ما بدنبال پیدا کردن نقطه سوم هستیم.
در رسم چنگال اندروز ما بدنبال پیدا کردن سه پیوت هستیم این پیوت ها می توانند از نوع مینور یا ماژور باشند
مرکز بین پیوت های ۲ و ۳ بسیار مهم است از مرکز خطی عبور میدهیم که از نقطه ۱ هم گذر کند و در انتها ۲ خط موازی از پیوت های ۲ و ۳ رسم میکنیم که به خطوط موازی معروفند.
چنگال اندروز در روند صعودی نقطه ورود و در روند نزولی نقطه خروج را به ما نشان می دهد.
بهنرین راه پیوت یابی از طریق اندیکاتور مک دی است در هر فاز مک دی بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر میگیریم بهتر است هر سه پیوت پشت سر هم باشند.( دره _ قله _ دره )یا برعکس و اگر دو پیوت هم قیمت در کف یا سقف داشتیم پیوت آخر را مد نظر قرار میدهیم.
دقت کنید که اگر مک دی ۵ میله در یک فاز تشکیل دهد مجاز به انتخاب پیوت هستیم.
قوانین چنگال :
بعد از رسم چنگال ۸۰% احتمال دارد قیمت به خط میانی برسد. اگر قیمت به خط میانی برسد به احتمال زیاد به آن واکنش نشان میدهد و باز میگردد اما ۲۰% احتمال وجود دارد که قیمت از خط میانی عبور کند و به بال کناری برسد. احتمال کمی هم وجود دارد که قیمت به خط میانی نرسد و از بال کناری چنگال عبور کند.
چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یک نشانگر تکنیکال است که به دست آلن اندروز (Alan Andrews) توسعه یافته و میتواند از سوی معاملهگران برای ایجاد فرصتهای سودآور و بهره بردن از نوسانات در بازار فارکس و بازارهای مالی دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. هنگامی که این نشانگر برای تحلیل بلندمدت استفاده شود، میتواند در شناسایی سیکلهای کلی که روی فعالیتهای جزئی کوتاه مدت تأثیر میگذارند کاربرد داشته باشد. در ادامه، دو رویکرد در استفاده از نشانگر چنگال اندروز را معرفی میکنیم: معامله در داخل خطوط چنگال و معامله در خارج از این خطوط.
تعریف چنگال اندروز
چنگال اندروز که گاهی با عنوان «مطالعات خط میانی» مورد اشاره قرار میگیرد، در چندین برنامه و بسته نرمافزار نموداری در دسترس است و به شکلی گسترده به دست معاملهگران تازهکار و مجرب استفاده میشود. مانند خطوط معمول حمایت و مقاومت، این نشانگر دو خط حمایت/ مقاومت با یک خط میانی را عرضه میکند که میتوانند برای تشخیص حمایت/ مقاومت یا خط برگشتی (Pseudo-regression) مورد استفاده قرار بگیرند.
اندروز معتقد بود که روند قیمت بازار در 80% مواقع به سمت خط میانی متمایل میشود و نوسانات گسترده یا تغییرات در احساسات فقط در 20% مواقع قابل محاسبه هستند. در نتیجه، روند کلی بلندمدت (به لحاظ نظری) فارغ از نوسانات جزئیتر، اغلب دست نخورده باقی میماند.
اگر احساسات تغییر کند و مناسبات عرضه و تقاضا دستخوش تغییر شود، قیمتها منحرف میشوند و یک روند جدید ایجاد میکنند. این موقعیتها هستند که در بازار فارکس و ارز دیجیتال میتوانند فرصتهای سود قابلتوجه ایجاد کنند. معاملهگران میتوانند دقت این نوع از معاملات را به کمک چنگال اندروز در ترکیب با نشانگرهای دیگر تکنیکال افزایش دهند.
به کار بردن چنگال اندروز
برای به کار بردن چنگال اندروز، معاملهگر باید اول یک نقطه بیشترین و کمترین قیمت را که قبل از این روی نمودار اتفاق افتاده، پیدا کند. اولین نقطه، که به آن پیوت (Pivot) گفته میشود، روی این اوج یا افت ترسیم میشود و به عنوان نقطه A برچسب زده میشود.
بعد از اینکه محور انتخاب شد، معاملهگر باید یک اوج و افت قیمت را در سمت راست این محور پیدا کند. این به احتمال زیاد یک اصلاح قیمت خواهد بود که در جهت مقابل بالاتر یا پایینتر میرود. در شکل 1، اصلاح جزئی خط افت (نقطه A) به ما در تعیین دو نقطه B و C خدمت میکند.
همین که این نقاط مشخص شوند، چنگال میتواند به کار برده شود. دسته چنگال با نقطه محوری (نقطه A) شروع میشود و به عنوان خط میانی به کار برده میشود. دو شاخک دیگر چنگال که توسط نقطه اوج و نقطه افت بعدی (نقطه B و نقطه C) ایجاد میشوند، به عنوان خط حمایت و مقاومت روند قیمت به کار میآیند.
شکل 1: به کار بردن چنگال اندروز در نموداری که حرکت قیمت جفت EUR/USD را نمایش میدهد. نقطه محوری (A) روی یک افت قیمت قبلی ترسیم شده است و نقاط B و C در سمت راست محور قرار گرفتهاند. خطی که از نقطه A ترسیم شده، خط میانی است و دو «شاخک» دیگر هم به عنوان خط حمایت و مقاومت عمل میکنند.
کاربرد چنگال اندروز
وقتی چنگال اندروز به کار برده میشود، تریدر هم میتواند در داخل کانال معامله کند و هم نقاطی که قیمت از کانال خارج شده است را مورد شناسایی قرار دهد. در شکل 2 میتوانید ببینید که حرکت قیمت به خوبی به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکند و معاملهگران میتوانند از انتهای آن (مانند نقطه E) وارد بازار شوند و در بالای آن (مانند نقطه D) فروش انجام دهند؛ چراکه قیمت به سمت خط میانی متمایل میشود. دقت معامله همیشه با جستوجوی ابزارهای تائیدکننده افزایش پیدا میکند. یک نوسانگر قیمت ابتدایی به خوبی میتواند دقت معامله کلی را افزایش دهد.
شکل 2: به کار بردن چنگال اندروز روی نمودار صعودی GBP/USD. به فرصتهای گوناگونی که در داخل و خارج حدود چنگال برای تریدر ایجاد شده دقت کنید.
علاوه بر این، معاملهگر میتواند شروع معاملات خود را در زمان خروج قیمت از حمایت و مقاومت ایجاد کند. دو نمونه از آنها را در نقاط F و G مشاهده میکنید. در اینجا، احساسات بازار تغییر کرده و حرکت قیمتی به وجود آورده که از خط میانی منحرف شده و از خطوط روند کانال خارج شده است.
وقتی که حرکت قیمت در تقلای بازگشت به محدوده میانی میشود، معاملهگر میتواند از فرصت بادآورده سود ببرد. اما به هر ترتیب لازم است توجه داشته باشیم که درست مثل هر معامله دیگری، مدیریت پول و استفاده از ابزارهای تأییدگر باید نقش مهمی در انجام معامله داشته باشد.
معامله در داخل خطوط چنگال اندروز
اجازه بدهید نگاهی به نحوه سود بردن معاملهگران از معامله در داخل خطوط بیندازیم. شکل 3 یک مثال خوب است که حرکت قیمت جفت ارز EUR/USD را نشان میدهد که به سمت خط میانی باز میگردد و تا بالای سطح مقاومت چنگال (نقطه A1) افزایش مییابد. در شکل 4 کمی نمودار بزرگ شده است و در آن میتوانیم شکلگیری زهره یا ستاره شامگاهی (Evening Star: یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی نقطه واژگونی روند قیمت کاربرد دارد) را ببینیم.
در اینجا، موقعیت خریدی که در حال افزایش بود، شروع به ناپدید شدن میکند و یک الگوی دوجی (Doji) یا صلیب مانند ایجاد میکند که درست زیر شاخک بالایی شکل میگیرد. وقتی که یک نوسانگر استوکاستیک را در اینجا به کار ببریم، صلیب را زیر خط سیگنال مشاهده میکنیم که لحظه شروع سیر نزولی را تائید میکند.
معاملهگر میتواند لحظه ورود به بازار و خرید را در نقطه X (شکل 4)، یعنی کمی پایینتر از بسته شدن شمع سوم با در نظر گرفتن این نشانهها قرار بدهد. در اینجا لازم است که لحظه ورود در یک موقعیت نزولی، هنگامی که حرکت قیمت دوباره به سمت خط میانی متمایل میشود، همراه با مدیریت پول متناسب (و البته با یک نقطه حد ضرر مناسب) انجام شود.
شکل 3: یک شکل عالی دیگر در نمودار جفت ارزی EUR/CAD. در اینجا مثالی قابل توجه از یک موقعیت سودآور «داخل خط» مشاهده میکنیم که با نزدیک شدن قیمت به رقم 1.5000 ایجاد شده است. شکل 4: نگاهی بزرگنماییشده به همان فرصت، پرده از شکلهای تکنیکال درسی که برای ورود به بازار و خرید تعریف شدهاند برمیدارد. در اینجا، معاملهگر میتواند معامله را در تقاطع نزولی و جایی که استوکاستیک و الگوی ستاره عصرگاهی شکل گرفته قرار دهد.
معامله در خارج از خطوط چنگال اندروز
اگرچه معامله در خارج از خطوط خیلی کمتر از داخل آنها اتفاق میافتد، اما این معاملات میتوانند منجر به سودهای هنگفتی شوند. اما به هر حال این فرصتها از جمله سختترین موقعیتهای معاملاتی محسوب میشوند. فرضی که در اینجا وجود دارد این است که حرکت قیمت درست مثل داخل خطوط به سمت خط میانی متمایل میشود. به هر ترتیب این امکان هم وجود دارد که بازار تصمیم گرفته باشد مسیر خود را تغییر دهد. برای همین، خارج شدن از خطوط میتواند نشاندهنده شکلگیری یک روند جدید باشد.
برای پیشگیری از ضررهای فاجعهبار، میتوان پارامترهای سادهای را به تحلیل اضافه کرد. در راستای تشخیص بازگشتهای قیمت به داخل کانال، میتوان به صورت همزمان، حرکتهای معکوسی را که در نهایت باعث زود بسته شدن موقعیت میشوند، فیلتر کرد.
با نگاه کردن به شکل 5، میبینیم که حرکت قیمت در نقطه A چنین فرصتی در اختیار معاملهگر قرار میدهد. نمودار نشان میدهد که حرکت قیمت EUR/USD در هفته اول آوریل به سمت خط حمایت خارج شده است. همین که نقطه گسست شناسایی شد، آن را مجزا و بزرگنمایی میکنیم تا چشماندازی بهتر به دست بیاوریم.
شکل 5: توجه کنید چطور حرکت قیمت دوباره به سمت خط میانی متمایل میشود. این یک فرصت عالی است، اما مدیریت و استراتژی پولی همچنان نقش مهمی در به چنگ آوردن آن ایفا میکند.
در شکل 6 چندین فرصت معاملاتی به معاملهگر برای معامله در بازگشت به روند کلی داده میشود. اما بهتر است به یاد داشته باشیم که فرصت واقعی در نقطه گسستی قرار دارد که در ماه اکتبر روی میدهد. معاملهگر میتواند ببیند که حرکت قیمت قبل از گسست، یک سطح حمایت روی رقم 1.1958 دلار ایجاد میکند (که با خط آبی نشان داده شده است).
استفاده از ابزارهای دیگر در معامله خارج از خطوط
با استفاده از یک نوسانگر قیمت میانگین متحرک همگرایی واگرایی (مکدی: MACD)، میتوانیم شکلگیری سیگنال همگرایی گاوی (Bullish) را در حالی که یک اوج بزرگ و یک اوج کوچکتر متوالی در نمودار تاریخی وجود دارد، ببینیم. ورود به بازار در اینجا کلیدی است. معاملهگر با دیدن افزایش قیمت تا آزمودن سطح مقاومت بالایی در رقم 1.2446 دلار یک فرصت گسست بالقوه را مشاهده میکند.
شکل 6: همگرایی در مکدی، در ترکیب با کاهش قیمت در ناحیه زیرین، نشاندهنده یک گسست رو به بالای قریبالوقوع است.
برای قرار دادن سفارش خرید در این مثال، قبل از هر چیز باید مطمئن شویم که خط مقاومت بالایی آزموده شده است. اگر این مقاومت توسط حرکت قیمت آزموده نشود، میتواند به این معنی باشد که یک روند نزولی در کار است، که در این صورت خودتان را از دردسر وارد شدن به یک معامله بدون سود نجات دادهاید. در شکل 6 میتوانید ببینید که حرکت قیمت اوائل ماه اکتبر با رسیدن به اوج قیمت 1.24446 دوباره وارد شاخکها میشود.
اگر حرکت قیمت بتواند از این سطح مقاومت، بیشتر خارج شود، افزایش بیشتر قیمت را تأیید میکند. در نتیجه، معاملهگر باید سفارش خرید خود را 30 پیپ بالاتر از هدف (که با خط قرمز نمایش داده شده) قرار دهد و نقطه حد ضرر یا استاپ لاس را در همان نقطه قرار دهد. بعد از اجرای سفارش، نقطه قطع باید پنج پیپ پایینتر از نقطه افت قیمت قبلی قرار داده شود. فرض این است که این نقطه افت آزموده نمیشود؛ چراکه حرکت قیمت به افزایش ادامه میدهد و در موقعیت خرید، رو به پایین برنمیگردد.
خرد کردن جزء به جزء چنگال اندروز
اگرچه دو روشی که در اینجا مورد بحث قرار گرفتهاند (یعنی معامله داخل خطوط و معامله خارج خطوط) ممکن است پیچیده به نظر برسند، وقتی آنها را جزء به جزء خرد کنید، به سادگی میتوانند به کار برده شوند. معاملهگران درک میکنند که روش چنگال وقتی در مورد جفتهای ارزی عمده مثل EUR/USD یا GBP/USD به کار برده شود، به خاطر ماهیت روند آنها نتایج به مراتب بهتری میدهد. جفتهای ارزی مهجور اگرچه ممکن است الگوهای روندی نمایش دهند، تمایل بیشتری به تلاطم دارند و نتایج کمتر رضایتبخشی در آنها به دست میآید.
شکل 7: شناسایی دو فرصت عالی در جفت ارزی NZD/USD.
حالا اجازه بدهید این فرآیند را خرد کنیم. جفت ارزی NZD/USD که در شکلهای 7، 8، و 9 دیده میشود، مثال بسیار خوبی هم از فرصتهای «داخل خطوط» و هم «خارج خطوط» ارائه میدهد.
رویکرد داخل خطوط
اول به رویکرد داخل خطوط با توجه به مثال A در شکل 7 میپردازیم:
- حرکت قیمتی که از خط میانی خارج شده و به شاخک مقاومت بالایی نزدیک میشود را شناسایی میکنیم.
- آزمودن شاخک مقاومت بالایی مشابه الگوی ستاره شامگاهی (زهره) یا یک الگوی شمعی خرسی دیگر است. برای مثال، در شکل 8، شکلگیری زهره در نقطه X را مشاهده میکنیم. این را به عنوان اولین سیگنال در نظر میگیریم.
- از طریق یک نوسانگر قیمت، روند نزولی را تأیید میکنیم. در شکل 8، یک تقاطع نزولی در نوسانگر استوکاستیک اتفاق میافتد که روند نزولی در قیمت ارز را تأیید میکند. همچنین توجه کنید چطور تقاطع پیش از آن اتفاق میافتد که شکل کامل شود و حواس معاملهگران را به خود جلب میکند.
- سفارش خرید و ورود به بازار را کمی پایینتر از نزدیکی شمع سوم و آخر شکل قرار میدهیم. چیزی در حدود پنج پیپ پایینتر از نقطه پایین در این موقعیتها کفایت میکند.
- یک نقطه توقف برای این موقعیت معاملاتی ایجاد میکنیم که در حدود 50 پیپ بالاتر از نقطه ورود است. اگر حرکت قیمت بعد از الگوی ستاره ای افزایش یابد، معاملهگران تلاش میکنند در حد امکان سریعتر از موقعیت خارج شوند تا ضرر خود را به حداقل برسانند. در این مثال، نقطه ورود در حالت ایدئال روی 0.6595 قرار داده میشود و یک استاپ لاس یا حد ضرر در 0.6645 گذاشته میشود و یک تارگت (هدف قیمتی) روی 0.6454 با ضریب تقریبی ریسک به پاداش 3:1 قرار میگیرد.
رویکرد خارج خطوط
برای خروجهای خارج از خطوط روند، نگاهی به مثال بعدی، یعنی نقطه B در شکل 7 میاندازیم. در اینجا، حرکت قیمت از خط روند بالایی خارج شده است، اما به نظر میرسد قصد بازگشت به خط میانی را داشته باشد. حالا میتوانیم رویکردی دیگر را با استفاده از همان جفت ارزی NZD/USD به کار ببریم:
- حرکت قیمت به سمت خط میانی را شناسایی میکنیم. معاملهگران در اینجا میخواهند تائید کنند که قیمت در واقع در حال افت است و با رسیدن به خط روند بالایی بازمیگردد. در شکل 9، قیمت ارز با رسیدن به خط روند سقوط میکند و فشار فروش گسترده را تأیید مینماید.
- خط حمایت/مقاومت اصلی را شناسایی میکنیم. در اینجا، معاملهگران میخواهند یک خروج تأییدشده از یک سطح حمایت اصلی را برای شناخت لحظه مناسب ورود و افزایش احتمال یک معامله موقث، شناسایی کنند.
- سفارش خرید و ورود به بازار را 30 پیپ پایینتر از سطح حمایت قرار میدهیم. در مثال ما (به شکل 9 نگاه کنید) سطح حمایت روی رقم 0.7200 ایجاد شده، یعنی سفارش ورود باید روی 0.7180 قرار داده شود. نقطه قطع آن هم قدری بالاتر روی رقم 0.7300 گذاشته میشود که بالاترین نقطه در دور قبل محسوب میشود. وقتی سود را روی رقم 0.7000 قرار دهیم، به ما ضریب تقریبی ریسک به سود 2:1 میدهد.
- از طریق یک نوسانگر قیمت تأیید دریافت میکنیم. تقاطع نزولی که در هنگام استفاده از نوسانگر استوکاستیک روی میدهد، تأیید خروج از حمایت در قیمت را به معاملهگران میدهد.
سخن پایانی
چنگال اندروز به معاملهگران ارزهای دیجیتال فرصتهای معاملاتی سودآوری در بلندمدت و میانمدت عرضه میکند و در بازارهای کمنوسان کاربرد بیشتری دارد. با این حال ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این ابزار بیشتر در معاملات آتی مورد استفاده قرار میگیرد.
هنگامی که این چنگال با دقت به کار برده شود و در ترکیب با مدیریت پول دقیق و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار بگیرد، معاملهگر میتواند به کمک آن تغییرات عمده را شناسایی کند و مجزا سازد و تلاطمهای جزئیتر را در بازارها کنار بگذارد. این نوع معامله بلندمدت میتواند مسیر سودآوری را در مقایسه با موارد مشابه کوتاهمدت طی کند، به این شرط که تریدر تمام معیارهایی که در بالا تشریح شد را در آن به کار بگیرد.
چنگال و الگوهای هارمونیک
پس از دیدن کاربرد چنگال اندروز در بازار ایران این بار با یکی دیگر از جلوه های چنگال اندروز آشنا میشویم.
الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک که اساس آن بر مبنای نظریه لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی که به نام همین فرد نیز نام گذاری شده، استوار است. همچنین مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمی، ریاضی و هندسی بین آنها است که با گذشت زمان و حصول سابقه تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن، قواعدی حاصل شد که الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یکی از مصادیق شاخص آن است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری نمود که به پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) سهولت بخشد.
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (دو چنگال همزمان اندروز reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (fail ) می شود.
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال دو چنگال همزمان اندروز شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
تعدادی از الگوهای هارمونیک را در زیر مشاهده میکنید:
شاید برای اغلب معامله گران سبک هارمونیک پیش آمده باشد که گاها الگوها به درستی شکل نمیگیرند و اصطلاحا failed میشود که در این مقاله سعی شده تا با تلفیق چنگال و الگوهای هارمونیک به همراه چند مثال از بازار داخلی و خارجی، از اشتباهات رایج معامله گری در روش هارمونیک بکاهیم.
به طور کلی شاید بتوان اینگونه بیان نمود که هرگاه در نمودار قیمت، تکمیل شدن الگویی هارمونیک با رسیدن چارت قیمت به خطوط چنگال همراه شود میتوان انتظار چرخش قیمت را از ناحیه ی مورد نظر داشت.
در این خصوص واگرایی ها به خوبی میتوانند نقش تریگر را برای معامله گر ایفا کند.
در شکل فوق چارت GBP/USD (پوند به دلار) را مشاهده میکنید که الگوی AB=CD به راحتی failed شده و حتی پس از آن ریزش بیشتری را تجربه کرده.
به عنوان مثال در نمودار فوق نماد خزامیا (زامیاد) را مشاهده میکنید، قیمت با رسیدن به محدوده PRZ مناسب و برخورد با خط میانی چنگال وتکمیل الگوی هارمونیک shark ، به زیبایی تغییر مسیر داده است.
همانطور که گفته شد تکمیل همزمان الگوی هارمونیک و برخورد با خطوط چنگال( خط میانی یا خطوط انرژی) در جهت پیش بینی روند قیمت کمک شایانی به ما میکند.
در نمودارهای فوق نیز نمادهای شبندر دو چنگال همزمان اندروز و شیراز به عنوان نمونه انتخاب شده اند که همانطور که مشاهده میشود تکمیل زیبای الگوی AB=CD بر روی خط میانی چنگال نتیجه ی قابل قبولی داشته وقیمت دستخوش چرخش از ناحیه ی مورد نظر شده است.
نقش چنگال آندروز در تحلیل نمودارهای قیمت
در حال حاضر، این ابزار در اکثر نرمافزارهای تحلیلی و معاملاتی قابل دسترس میباشد؛ ابزاری که آلن آندروز بر اساس مطالعات راجر بابسون آن را مطرح کرده و بعدها نیز توسط افراد مختلفی همچون تیموتی مورگ به جامعه تحلیلگران معرفی گردید.
چنگال آندروز یکی از قدرتمندترین ابزارهای معاملاتی در بازارهای سرمایه محسوب میشود که حقیر سالهاست از آن در تحلیل و معاملات خود بهره میجویم. در اهمیت این ابزار همین بس که افراد زیادی به دنبال منابع و مراکزی جهت یادگیری آن بودهاند. آقای تیموتی مورگ در این خصوص میگوید:
« …. برخی از معامله گران شیکاگو و نیویورک به میامی پرواز میکردند تا مستقیماً از دکتر آندروز آموزش ببینند. »
در این کتاب شما را با چارچوب این ابزار، انواع آن و نحوه رسم شان آشنا خواهم کرد تا بتوانید با بررسی شرایط مختلف بازار نوع مناسب آن را در نمودارهای قیمت رسم نمایید. همانگونه که مستحضرید یکی از هنرهای هر تحلیلگری بهکارگیری ابزار مناسب در شرایط مختلف و هنگام تغییر رفتار بازار میباشد. برای مثال یک تحلیلگر در هنگامی که بازار در حالت روند است میتواند از اندیکاتورهای متعلق به روند استفاده کند؛ اما اگر وضعیت بازار نوسانی و بدون روند شود، همین تحلیلگر دیگر نمیتواند در نمودار مورد نظر از اندیکاتورهای قبلی استفاده کند چرا که وضعیت بازار تغییر کرده است و اندیکاتورهای قبلی پاسخگو نمیباشند. در رابطه با بهکارگیری چنگال آندروز نیز وضعیت به همین منوال است. رفتارهای مختلف بازار موجب میشود که ما از چنگالهای مختلفی استفاده نماییم. مسلماً هر چنگالی در یک وضعیت خاص بازار قابل استفاده میباشد و گاهی نیز شاید به چندین نوع آن نیاز باشد. برای مثال در زمانی که بازار به چنگال استاندارد عکسالعمل نشان نمیدهد بایستی به دنبال چنگال دیگری بود. بر این اساس با کمک همان پیوتهای منتخب یک چنگال شیف مناسب که با آنها آشنا خواهید شد را رسم میکنیم تا بهتر بتوانیم نوسانات بازار را تشریح نماییم. عکسالعمل خوب قیمتها به خطوط چنگال جدید میتواند حاکی از آن باشد که در شرایط جدید بایستی به این چنگال توجه نماییم.
نقش چنگال آندروز در تحلیل
همچنین بایستی بدانید که بهکارگیری چنگال آندروز مستلزم دانستن قوانینی است که در این کتاب با آنها آشنا خواهید شد. هر یک از آنها میتواند استراتژی معاملاتی شما را در بازار رقم بزند؛ اینکه بدانید بازار در 80 درصد مواقع به خط میانه خود میرسد یا اینکه بازار با شکست خط ماشه به سمت مخالف حرکت خواهد کرد و دیگر قوانین میتواند به شما کمک کند تا از ناحیه احتمالی ورود به یا خروج از بازار آگاه شوید.
شاید سادهترین اقدام، خرید یا فروش در برخورد قیمت با خطوط چنگال باشد که در صورت تشکیل الگوهای شمعی درجه 1 و تأیید دیگر ابزارهای تکنیکال در چنین مناطقی میتوان وارد بازار شد. مسلماً اطلاع از موقعیت الیوتی بازار میتواند بازدهی معاملاتتان را دوچندان نماید ضمن اینکه از میزان معاملات اشتباه نیز تا حد چشمگیری میکاهد. البته در این کتاب شما را با بهکارگیری همزمان چندین ابزار در طراحی معاملات نیز آشنا خواهم ساخت به خصوص نقاط جادویی X Point در بازار که میتوانند نقاط طلایی ورود به معامله را برای شما فراهم سازند .
نکته بسیار مهمی که در خصوص چنگالها بایستی به آن اشاره نمایم این نکته است که فراکتالهای بازار در هر مقطعی با هم ارتباط دارند. فراکتالهای بازار هرگز مستقل از گذشته خود تشکیل نمیشوند ضمن اینکه فراکتال بعدی نیز با توجه به فراکتالهای حال بازار تشکیل میشوند. همانگونه که میدانید بازار با ساخت حرکات مختلف نوسانی و در نتیجه فراکتالهای مختلف میتواند رفتارهای متفاوتی را از خود بروز دهد. یک تحلیلگر زیرک همواره بایستی تشکیل فراکتالهای بازار را زیر نظر داشته باشد چرا که هر یک از آنها در ارتباط با گذشته و همچنین آینده بازار تشکیل میشوند. دوستان شاید هیچ اصلی به اهمیت این جمله نباشد که:
“هر فراکتالی در ارتباط با گذشته و همچنین آینده بازار تشکیل میگردد.”
این جمله استراتژیک حاصل سالها کار تحلیل و معامله حقیر در بازارهای سرمایه میباشد. اگر این اصل را خوب متوجه شوید هرگز از کنار فراکتالها به راحتی عبور نخواهید کرد؛ خصوصاً زمانی که قرار است با فراکتالها کار کنید و با استفاده از آنها چنگالهای مختلفی را در نمودارهای قیمت رسم نمایید. اگر این اصل را ملکهی ذهن خود سازید کار کردن با چنگال بسیار جالب و جذاب خواهد شد. در این مسیر آشنایی با امواج الیوت و همچنین هارمونیک تریدینگ میتواند کمک شایانی به شما بنماید که در این میان اهمیت امواج الیوت دو چندان میباشد. تأکید مكرر بنده در کتابهای قبلي مبني بر بهکارگیری امواج اليوت ناظر به اهميت اين عنصر داشته است. توصیه بنده این است که مطالب این کتاب و دیگر منابع معتبر الیوتی را با دقت مطالعه کرده و آنها را در تحلیل نمودارهای قیمت بکار ببرید. اگر قادر باشید که بهسرعت امواج و الگوهای بالقوه اليوتي را تشخیص دهید، بررسي نمودارهای مختلف براي شما بسیار آسان خواهد بود. در این صورت با شناسايي يك حركت اصلاحي يا پيشرو میتوانید در قسمتهای مختلف آن معامله انجام دهيد و اين يكي از مهمترین مزاياي تئوري اليوت است. البته اگر نمیتوانید در الیوت مسلط شوید حداقل با هارمونیک تریدینگ و شناسایی نواحی PRZ تجربه کسب کنید چرا که تلفیق این ابزارهای ارزشمند با چنگال آندروز میتواند معاملات بسیار ارزشمندی را برای شما رقم زند. در این میان ضروری است که همه چیز را لحاظ کنید. میزان ورود به معاملات، حد سود و ضرر و … را بر اساس قوانین مدیریت سرمایه خود انجام دهید نه بیشتر از آن. در بازار هر اتفاقی ممکن است رخ دهد! از خود بپرسید اگر بازار به حد ضرر برخورد کرد چه اتفاقی برای سرمایه من خواهد افتاد؟ مسلماً اگر بر اساس قوانین مدیریت سرمایه وارد بازار گردید بخش اندکی از سرمایهتان کم میشود، در غیر این صورت ممکن است کل آن را از دست بدهید. همواره از حد ضرر ( SL ) استفاده نماييد چرا كه ممكن است تحليل شما اشتباه باشد يا اينكه حادثهای موجب حركت قيمت در خلاف جهت معامله شما گردد. اين كار باعث میشود با اندك زياني از بازار خارج شويد و اصل سرمايه شما محفوظ باشد. توجه داشته باشید که مهمترین اصل در بازارهای مالی، حفظ و مديريت سرمايه است؛ اصلی که بسیار از افراد آن را نادیده میگیرند. در این میان مطالعه کتاب معاملهگر برتر آقای ون تارپ ( Van K. Tharp ) سودمند خواهد بود که به مباحث مدیریت سرمایه و همچنین روانشناسی معاملهگری میپردازد.
مسلماً يكي از موارد اساسی و ضروري یک معامله موفقیتآمیز، بررسی موارد بالا قبل از ورود به بازار است. بازار هرگز یکسان عمل نمیکند لذا اجزای یک معامله را بایستی در شرایط بازار بررسی نمود. بر این اساس بسیار مهم است كه خود را از قبل براي هر رفتاري در بازار آماده كرده باشيد. با شناخت يك الگوی اليوتي و محاسبات امواج آن، فقط يك موقعيت بالقوه را شناسايي کردهایم اما عامل مهمتر در اجراي يك استراتژي، مشخص كردن اين مسئله است كه آيا اين معامله ارزشمند است يا خیر؟ به نظر من بایستی پروسه تحلیل را از معامله متمایز کرد؛ ممکن است شما در 10 نمودار تحلیل داشته باشید، آیا بایستی در همه آنها معامله نمایید؟ مسلماً پاسخ منفی است. شما فقط بایستی در معاملاتی وارد شوید که امواج آن مشخصتر و مطمئنتر بوده و از طرفی نسبت ریسک به ریوارد آن مناسب باشد نه تمامی آنها و درک این نکته بسیار حائز اهمیت است.
اين نكته را به خاطر داشته باشيد كه مسئول تمام اعمال، خود شما هستيد. سعي نكنيد اشتباهات خود را به گردن ديگران بیندازید. به قول کارشناسان نپذیرفتن اشتباه، فقط لجبازی با خود و از بین بردن حساب است. تفاوتی ندارد که معاملهگر، یک معامله اشتباه را نمیپذیرد و از آن درس نمیگیرد و یا کلاً از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده میکند. بازار محل قدرتنمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچکس هماهنگ نمیکند بلكه این معامله گران هستند که باید خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید. اولین گام در راه موفقیت، شناسایی اشتباهات است.
چنگال اندروز چیست – کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال و آموزش با PDF
یکی از ابزارهای تحلیلی در تحلیل تکنیکال، چنگال اندروز نام دارد که توسط آلان اندروز ابداع شده است. این ابزار متشکل از سه خط روند موازی و نشان دهنده سطوح مقاومت، سطوح حمایت احتمالی و شکست های مختلف است. در این اندیکاتور از خطوط روندی استفاده می شود که حاصل از نقاط تایید شده روی در روند بازار است. بنابراین، چنین اندیکاتوری متشکل از ۳ خط روند مختلف است که یکی از آنها خط میانی و دو مورد دیگر با فواصل مساوی در بالا و پایین خطوط میانی هستند.
در تحلیل تکنیکال با استفاده از چنگال اندروز می توان دریافت تا زمانی که نمودار مربوط به این اندیکاتور درون چنگال اندروز باقی باشد و این کانال در محل مربوط به خود ثابت باشد، روند به حرکت خود ادامه داده و تغییر نخواهد کرد. درصورتی که این اندیکاتور بوسیله خط نمودار قیمت شکسته شود، بازگشت قیمت اتفاق خواهد افتاد.
روش گزینش ۳ نقطه
برای بکارگیری چنگال اندروز، پیش از هر کاری، سه نقطه به منظور رسم خطوط روند انتخاب می شود. به این نقاط، همان اوج و کف های قیمتی واکنشی گفته می شود که بعنوان پیوت نیز مرسوم هستند. همانگونه که در تصویر زیر می بینید، شکی گیری چنگال اندروز یا اندروز پیچفورک در اواخر ماه ژوئن آغاز می شود. نقطه ابتدایی نشانگر آغاز خط میانی چنگال اندروز است و عرض کانال پیچفورک توسط نقاط ۲ و ۳ مشخص می شوند.
برطبق دو نقطه (یعنی نقطه ۱ و دیگری میان نقطه ۲ و ۳) می توان خط میانی را ترسیم کرد. کنترل شیب خط میانی توسط این دو نقطه امکان پذیر است. در اطراف خط میانی با فاصله یکسان نیز می توان دو خط بیرونی را ترسیم کرد. در تصویر فوق، یک چنگال اندروز قرمز قابل مشاهده است. این اندیکاتور به این دلیل ترسیم شده که نقطه آغازین خط میانی برای آن، اواخر ماه ژولای تعیین شده است. باتوجه به اینکه خط قرمز رنگ، شیب بیشتری نسبت به خط آبی دارد، شیب و تندی خطوط میانی در چنگال اندروز، بطورکامل به موقعیت نقاط وابسته است. در تصویر زیر، چنگال اندروز به سمت پایین قابل مشاهده است.
قابلیت انعطاف نقطه ۱
در برخی مواقع، با ایجاد تغییراتی در خط میانی می توان بهترین شیب را برای آن خط بدست آورد. این بدلیل راحت تر شکسته شدن چنگال های دارای شیب زیاد است. این چنگال ها سیگنال های صحیحی در اختیار ما قرار می دهند و از سوی دیگر، چنگال های دارای شیب کم و صاف نیز روند نمودار را دربر ندارند. در تصویر زیر، نمودار سهام شرکت بازیسازی مشهور با نام الکترونیک آرتز با آغاز از اوایل ماه ژانویه نشان داده شده است. بصورت ایده آل، زمان انتخاب نقطه اول باید در ماه ژانویه باشد و اولین اوج و اولین کف قیمتی به ثبت رسیده، ۲ نقطه بعدی باشند.
در تصویر فوق، در قسمت های مشخص شده با فلش سبز، خط میانی بصورت دقیق روی نمودار افتاده است. بنابراین، نقطه اول در آنجا فرض می شود. این کار سبب می شود پرایس اکشن ماه های بیشتری را در چنگال اندروز خود داشته باشید. به این نکته نیز می توان دقت کرد که قرارگیری پرایس اکشن بالاتر از خط روند بالایی چنگال، سبب بیش از حد خریداری شدن یا overbought سهام الکترونیک آرتز شود. اما شکسته شدن خط پایینی توسط پرایس اکشن، نشانگر تغییر جهت دادن این سهام بطور کامل است. تصویر زیر نشان دهنده بکارگیری چنگال اندروز بر روی نمودار سهام بانک صادرات در بورس تهران است.
حمایت، مقاومت و وارونگی قیمت در چنگال اندروز
یکی از سطوح مناسب حمایت و مقاومت، خطوط پینگال می تواند باشد. در روند رو به بالا، خط پایینی نشان دهنده سطح حمایت و خط بالایی نشانگر سطح مقاومت است. در اینجا یک خط میانی نیز وجود دارد که باید ببینیم چه نقشی ایفا می کند؟ این خط میانی در چنگال اندروز اهمیت فراوانی دارد. درواقع بهتر است بگوییم حضور این خط، تمامی اجزای این اندیکاتور را تحت تاثیر قرار می دهند و تمامی آنها وابسته به این خط هستند. قدرت روند موردنظر ما توسط این خط میانی تعیین می شود.
در یک روند رو به بالا، معمولا باید قیمت دو چنگال همزمان اندروز ها به خط میانی برسند. درصورتی که این کار موفقیت آمیز نباشد، شاهد سیگنال ضعیف شدن روند خواهیم بود. تصویر زیر نشان دهنده رشد پرایش اکشن به همراه چنگال اندروز است. در این تصویر، سطح حمایت همان خط پایینی و سطح مقاومت همان خط میانی است. در اینجا خط میانی علاوه بر سطح مقاومت، نقش دیگری را نیز برعهده دارد. براحتی می توان مشاهده کرد که نمودار قیمت براساس یک الگوی تکرار شونده، بارها با خط میانی برخورد داشته و باز خواهد گشت. در این مواقع در تحلیل تکنیکال می گوییم روند موردنظر رو به بالای ما موردتایید قرار گرفته است.
اگرخط نمودار قیمت نتواند به خط میانی برسد، این امر نشانگر ضعف بنیادی در سهم موردنظر ما در بورس است. همانگونه که در تصویر قبلی مشاهده کردید، در ماه نوامبر سطح مقاومت یا همان خط پایینی چنگال اندروز توسط خط نمودار سهم شکسته شده است. پس از آن، سطح مقاومت از خط پایینی پدید آمده است. در تصویر فوق، روند و چنگال اندروز رو به پایین نشان داده شده است. در ادامه قصد داریم به منظور یادگیری بهتر تحلیل تکنیکال، تمامی روندها، چه مثبت و چه منفی را بررسی کنیم.
در تصویر فوق، تعدادی تصحیح قیمتی قابل مشاهده است. این تصحیح ها توسط چنگال اندروز شناسایی شده است. در اینجا، هر دو تصحیح نشان داده شده در تصویر فوق، پس از یک رشد قیمتی شدید رخ داده اند. در این تصویر مشهود است که در ماه اگوست، خط میانی توسط نمودار قیمت، غیرقابل شکست است. بههمین دلیل می توان گفت که این نمودار از قدرت کافی برای شکست و صعود در ماه سپتامبر برخوردار نیست.
آشنایی با مفهوم خطوط ماشه ای در چنگال اندروز
سایر خط هایی که در چنگال اندروز رسم می شوند، خطوط ماشه ای هستند. این خطوط از همان نقطه یک یافت می شود. در ادامه، کاربردهای این خطوط ماشه ای را در تحلیل تکنیکال بررسی می کنیم.
خط ماشه ای رو به پایین از نقطه ای آغاز شده و در ادامه مسیر از نقطه ۳ عبور می کند. خط ماشه ای رو به بالا نیز با شروع از نقطه یک، از نقطه ۲ عبور می کند. در تصویر زیر، نمونه ای از این دو نوع خط ماشه ای قابل مشاهده است. نحوه ترسیم خط ماشه ای دقیقا مانند خطوط روند میان دو اوج قیمت یا ۲ کف قیمت ترسیم می شود. تفاوت آنها با خط روند در این است که سیگنال های ایجاد شده توسط خطوط ماشه ای با سرعت بسیار بیشتری نسبت به خط روند به ما خواهند رسید.
چگونه در تحلیل تکنیکال از حمایت و مقاومت اندروز استفاده کنیم؟
به کمک نقاط حمایت و مقاومت در اندروز و همچنین با استفاده از خرید و فروش برطبق این خطوط می توان چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را براحتی آموخت. سرمایه گذاران بورس قادرند با رسیدن خط نمودار به خط چنگال اندروز پایینی، خرید انجام دهند. همچنین با رسیدن این خط به خط بالایی چنگال، فروش داشته باشند. پیش از اینکه معامله گران پوزیشن خود را مشخص کنند، باید اطمینان حاصل کرد که سطوح حمایت و مقاومت در داخل چنگال اندروز از استحکام کافی برخوردار بوده و باقی خواهد ماند. بدین منظور، معامله گران می توانند از خط میانی استفاده کنند. زیرا همچنانکه پیش تر ذکر شد، خط میانی نشان دهنده قدرت روند است و با رسیدن متناوب پرایس اکشن به خط میانی، روند موردتایید قرار می گیرد.
چگونه از شکست ها در چنگال اندروز استفاده کنیم؟
براحتی می توان به کمک شکست ها، چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را آموخت. می توان این اندیکاتور را به منظور معامله به کمک شکست ها بکار برد. این شکست ها، عبور خط نمودار از خط پایینی و بالایی را نشان می دهند. البته ذکر این نکته نیز اهمیت دارد که بکارگیری این استراتژی ممکن است کمی خطرناک باشد. توصیه می شود این شکست ها حتما با بکارگیری سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال موردتایید قرار دهید تا فریب یک شکست فیک یا تقلبی را نخورید. معمولا پیشنهاد می شود برای تایید شکست ها از اندیکاتور OBV استفاده کنید.
ابزارهای لازم برای بکارگیری چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
با کسب تجربه و مهارت در انتخاب سه نقطه ذکر شده در این مقاله می توان در استفاده از این اندیکاتور موفقیت های بیشتری کسب کرد. همچنین، بهتر است با پلتفرم های معامله مجازی و بدون صرف هزینه، آن را تمرین کرد. با استفاده از پلت فرم های تمرینی و مجازی برای انواع نقاط، معامله گران قادرند اوج و کف های قیمت را بررسی و تحلیل کنند.
آموزش چنگال اندروز PDF
نام کامل: جزوه آموزشی چنگال اندروز
●نوع فایل: PDF
●تعداد صفحه: ۲۷
●حجم: کم
نتیجه گیری
به معامله گران و سرمایه گذاران توصیه می کنیم آموزش های استفاده از چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را بگذرانند. همانطور که دیدید، شیب این اندیکاتور به ۳ نقطه انتخابی و بخصوص نقطه یک وابسته است. خط میانی توسط نقطه یک مشخص می شود. بنابراین، نقطه یک مهمترین نقطه بوده و باید با دقت بسیاری انتخاب شود. با بکارگیری یک اوج و یا کف قیمتی می توان نقطه یک را مشخص کرد. برای تعیین نقاط چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال، هیچ قانونی وجود ندارد. تنها با کسب تجربه و مهارت می توان بهترین نقاط را رسم کرد. با تمرین کافی و کسب تجربه در بازار بورس می توانید سطح بالایی از این دانش را بدست آورید.