فارکس حرفه ای در ایران

الگو های بازگشتی کندل استیک

الگوهای کلاسیک

الگوهای کلاسیک بخش مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم آن‌ها را مشاهده نمود.الگوهای کلاسیک می‌توانند به عنوان سیگنالی برای پیش بینی و یا ورودوخروج معامله گر مورد استفاده قرار گیرد. به ‌طور کلي الگوهای کلاسیک به دودسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسيم مي‌شوند.الگو بازگشتی زمانی رخ میدهد که در محدوده قیمتی ازانتهای روند فروشندها بر خریداران قالب میشوند که قیمت توان گذر از آن محدوده را ندارد و قیمت شروع به اصلاح میکند،و بااستفاده از قوانین الگوها می توان میزان کاهش قیمت را پیش بینی کرد. برای اطمینان از تغییر روند از واگرایی اندیکاتورهای (مکدی_ار اس ای)کمک می گیریم که مهر تایید بر الگوهاهستند. الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو جزء بازگشتی ها هستند. در الگو ادامه دهنده روندها بعد از افزایش قیمت تصمیم به استراحت میگیرند که برای مدت زمانی در همان محدوده ها نوسان کنند که بعد از گذشت زمان خریدار و فروشنده بر سر یک قیمت همنظر میشوند و در نهایت به مسیر قبلی خود ادامه می دهند . الگو پرچم،مثلث ،کنج در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار مي‌گيرند.

الگوی سر و شانه: اين الگو در تايم فريم‌های مختلفی تشکيل مي‌شوند، ولي بيشترين استفاده در تايم روزانه است.اين الگو يکی از الگوهای برگشتی کلاسيک به‌حساب مي‌آيد. زمانی که قیمت بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا و گپ معاملاتی يا به همراه يک کندل قوی اين خط را رد کند و طی 3روز متوالی قیمت پایینتر از آن بسته شود به‌منزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.گاهی اوقات قیمت بعد از خارج شدن دوباره خط گردن را لمس میکند که اصلاحا به آن پولبک می گویند. هدف قيمتی اول از شانه تا خط گردن و هدف دوم به اندازه فاصله سر تا خط گردن می باشد. نکته ای که حائز اهمیت است اینکه هر چه شانه چپ و راست ازنظر بازه زمانی و تغییرات قیمتی به هم نزدیکتر باشند الگو اعتبار بیشتری دارد ، و همچنین صاف بودن خط گردن به اعتبار الگو می افزاید .

الگوی سقف دوقلو: اين الگو نيز همانند الگوی سرشانه يک الگوی بازگشتی است. سقف دوقلو يک سيگنال نزولي در بازار است . برای تایید الگو حتما از واگرایی در اندیکاتور مکدی در قله دوم کمک میگیریم و در صورت عبور از خط گردن با حجم بالا و تثبیت قیمت در پایینتر از آن میگوییم سقف دوقلو شکل گرفته است .هدف قيمتی به‌اندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن می باشد.

الگوی کف دوقلو:الگو کف دوقلو الگو باز گشتی ونشانه شروع روند صعودی در بازار تلقی می شود که حتما برای تایید الگو بایستی نمودار قیمت را با اندیکاتورها ترکیب کنیم . برای ورود به معامله در صورت مشاهده این الگو به دو صورت بای لیمیت و بای استاپ میتوان عمل کرد که این دو پوزیشن به استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.

الگوی پرچم: اين الگو يکی از الگوهای ادامه‌دهنده در تحليل تکنيکال است. تشکيل این الگو پس از يک‌روند پرقدرت شکل می گیرد که موجب استراحت و تجديدقوا به منظور ادامه روند اصلی مي‌شود.ولی در بعضی مواقع باعث تغيير روند در يک سهم خواهد شد مثلا زمانی که سهم وارد الگو شده و به‌صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغيير روند مي‌شود. باید در نظر داشت که به هیچ عنوان قبل از شکست خط و تثبیت آن در جهت ادامه روند ،تصمیم به معامله نمیگیریم . هدف قيمتی اول به حد فاصل سقف و کف ، هدف دوم به‌اندازه پایه پرچم می باشد .

در تصویر زیر، سمت چپ الگوی پرچم و سمت راست الگوی مثلث را مشاهده می کنید:

الگوی مثلث :اين الگو یکی از الگوهای ادامه‌دهنده است ،ولی می تواند بصورت الگو بازگشتی هم عمل کند . تغييرات قيمت در مثلث متقارن به این صورت هست که سقف ها پایین تر از سقف قبلی و کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. ولی در مثلث نامتقارن تغییرات قیمت در سقف باهم برابر است ولی هر چه به کنج مثلث نزدیک می شویم کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. معمولا شکست های مثلث در مقاومت رخ می دهند که مي توان انتظار داشت به اندازه قاعده اولين حرکت داخل مثلث درجهت بالا به روند خود ادامه دهد نکته ای که لازم است بدانیم اینکه هیچگاه مجاز به معامله در داخل مثلث نیستیم ما منتظریم تا شکست رخ دهد ،که دراین صورت هست تصمیم به معامله میگیریم .

همچنین چنانچه یک مستطیل مانند شکل زیر تشکیل شود، الگوی مستطیل شکل میگیرد:

الگوی کنج:این الگو مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد که بعد از شکست هرکدام از ضلع ها صعودی یا نزولی بودن آن مشخص می شود. معمولا این الگو را در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می دهند. این الگو از دو خط روند همگرا تشکیل می شود که در آخر همدیگر را قطع میکنند. هرچه به انتها نزدیک میشویم فشردگی قیمت بیشتر می شود و به نسبت حجم آن کاهش میابد وانتظار می رود هنگام وقوع شکست ضلع بالا حجم آن افزایش چشمگیری داشته باشد آن زمان است که از شکل گیری این الگو اطمینان حاصل می شود که تصمیم به معامله میگیریم .

الگو های بازگشتی کندل استیک

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.

تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن الگو های بازگشتی کندل استیک و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد می‌گردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .

۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگوی دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگوی دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در الگو های بازگشتی کندل استیک ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از الگو های بازگشتی کندل استیک کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد

آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

کندل استیک چیست و انواع الگوهای مهم آن کدامند؟ در این مقاله به تعریف الگوهای کندل استیک و آموزش استفاده از آن ها در تحلیل تکنیکال نمودار ارزهای دیجیتال می‌پردازیم.

نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایج‌ترین روش ترسیم اطلاعات قیمت‌ در تحلیل تکنیکال هستند. مبحث الگوهای کندل استیک، هنر تشخیص ترکیبات کندل‌های قیمتی و تعریف کردن این ترکیبات است. در این مقاله سعی داریم الگوهای نمودارهای شمعی را آموزش دهیم.

در کندل استیک ها، ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow)، معانی متفاوتی دارند و باید به یاد داشته باشیم که تحلیل کندل استیک، به معنای یادگیری ترکیبات کندل‌ها و شکل بدنه و سایه‌ی آن‌هاست. برای مثال، روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن زیاد باشد، روزهای بلند یا روزهای طویل نامیده می‌شود. به همین ترتیب روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کم باشد، روزهای کوتاه یا روزهای کوچک نام دارند. این نام‌گذاری تنها براساس طول بدنه انتخاب شده و اندازه‌ی سایه در این امر دخالتی ندارد.

الگوهای کندل استیک

همان‌طور که در تصویر مشاهده می‌کنید، بسته به اختلاف بین قیمت باز شدن یا Open و قیمت بسته شدن یا Close، کندل معانی مختلفی دارد. اصطلاحات Long Days و Short Day به همین اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن اشاره دارند.

کندل بلند صعودی، نشان‌دهنده‌ی فشار بالای خرید، و بدنه‌ی بلند نزولی نشان‌دهنده‌ی فشار بالای فروش در بازار است. برعکس، بدنه‌ی کوچک، فشار خرید و فروش پایین را نشان می‌دهد.

الگوهای کندل استیک: کندل دوکی شکل یا فرفره (Spinning tops)

کندل دوکی شکل دارای بدنه‌ی کوچک و سایه‌های بالایی و پایینی بلندتر از بدنه است. صعودی یا نزولی بودن کندل دوکی اهمیتی ندارد، بلکه این کندل بیان‌گر بلاتکلیف بودن بازار است. به عبارت دیگر، این کندل نشان می‌دهد که خریداران و فروشندگان نسبت به جهت موج بعدی، مردد هستند.

در این کندل نموداری، بدنه‌ی کوتاه نشان‌دهنده‌ی تغییرات محدود بین قیمت بازگشایی و قیمت بسته شدن است. سایه‌های بالایی و پایینی بلند در الگوهای کندل استیک، نشان‌دهنده‌ی این است که خریداران و فروشندگان برای تعیین جهت قیمت با یک‌دیگر در تقابل بوده‌اند؛ اما در آخر هیچ‌یک نتوانسته‌اند روند بازار را تعیین کنند.

الگوهای کندل استیک کندل دوکی یا فرفره در الگوهای کندل استیک

اگر این کندل قیمتی در انتهای یک روند رخ دهد، نشانه‌ای برای اتمام احتمالی روند حاکم است. برای مثال اگر کندل دوکی در یک روند صعودی دیده شود، به معنی این است که خریدار زیادی باقی نمانده و احتمال تغییر روند وجود دارد.

الگوی کندل استیک دوجی (Doji)

هرگاه قیمت باز شدن و بسته شدن با هم یک‌سان باشند (یا آن‌قدر به هم نزدیک باشند که بدنه‌ی کندل به صورت یک خط باشد)، شکل به‌وجودآمده، «دوجی» نام دارد. در کندل دوجی، سایه‌ها می‌توانند طول‌های متفاوتی داشته باشند. تنها مشخصه‌ی اصلی کندل دوجی این است که قیمت Open و Close یکسان باشند.

بسته به شکل سایه‌ی این کندل، کندل دوجی چهار شکل کلی دارد:

  1. کندل دوجی پایه‌بلند (Long-Legged Doji): این کندل سایه‌های بالا و پایین بلندی داشته و نشان‌دهنده‌ی بلاتکلیفی بازار است.
  2. کندل دوجی دراگون‌فلای یا سنجاقک (Dragonfly Doji): این کندل سایه‌ی پایینی بلندی داشته و سایه‌ی بالایی ندارد. سایه‌ی پایینی نشان‌دهنده‌ی بالا بودن فشار خرید و تمایل به صعود در بازار است.
  3. کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): این کندل بر عکس سنجاقک، سایه‌ی بالایی طویلی داشته و سایه‌ی پایینی ندارد. سایه‌ی بالایی بلندتر نشان‌دهنده‌ی فشار فروش بیش‌تر است.
  4. کندل دوجی چهار قیمت (Four Price Doji): این کندل که به ندرت مشاهده می‌شود، زمانی در نمودار به‌وجود می‌آید که تمامی معاملات در یک قیمت خاص اتفاق بیافتد.

آموزش الگوهای کندل استیک

الگوهای کندل استیک: کندل ماروبوزو (Marubozu)

زمانی که یک کندل هیچ سایه‌ای نداشته باشد، به آن «ماروبوزو» می‌گویند. اگر کندل صعودی باشد، قیمت بسته شدن همان بالاترین قیمتی است که معامله شده، و زمانی که قیمت بسته شدن دقیقاً پایین‌ترین قیمت معاملاتی باشد، آن کندل، نزولی تلقی می‌شود.

در تصویر زیر دو حالت کندل ماروبوزو را مشاهده می‌کنید:

 آموزش تحلیل بازار ارزهای دیجیتال

تصویر بالا دو حالت کندل ماروبوزو را نشان می‌دهد. ویژگی اصلی این کندل قیمتی، نداشتن سایه‌ی بالا و پایین است.

این کندل نشان می‌دهد که کنترل بازار به‌طور کامل در دست خریدران و یا فروشندگان است. برای مثال، کندل ماروبوزو صعودی نشان می‌دهد که خریداران کنترل کلی بازار را در اختیار دارند و بازار کاملاً تمایل به روند صعودی دارد. به طور کلی، دیدن این کندل در یک روند صعودی نشان‌دهنده‌ی ادامه‌دار بودن آن روند است.

کندل ماروبوزو نزولی، یک کندل کاملاً کاهشی است که نشان می‌دهد کنترل بازار در اختیار فروشندگان بوده و نشانه‌ای برای ادامه‌دار بودن روند نزولی است.

تحلیل الگوهای کندل استیک

الگوهای کندل استیک می‌توانند شامل يک يا ترکيبی از چند کندل باشند. اما به طور معمول تعداد آن‌ها از پنج کندل بيش‌تر نمی‌شود. بيش‌تر اين الگوهای نموداری برای نشان دادن نقاط بازگشتی مورد استفاده قرار می‌گيرند و فقط الگو های بازگشتی کندل استیک تعداد بسیار کمی از اين الگوها برای بررسی ادامه‌دار بودن روند به کار می‌روند که در این نوشته از معرفی آن‌ها صرف نظر می‌کنیم.

الگوی شمعی بازگشتی، ترکيبی از کندل‌هایی است که معمولاً بازگشت يک روند را نشان می‌دهند. در اين‌جا نيز همانند الگوهای نموداری، يکی از مهم‌ترين مسائلی که برای تشخيص صعودی يا نزولی بودن الگوی شمعی بازگشتی بايد مورد بررسی قرار بگيرد، نوع روند پيشين است. مثلاً هيچ‌گاه يک الگوی بازگشتی صعودی در ادامه‌ی يک روند صعودی شکل نخواهد گرفت.

در متون تحليلی به حدود ۴۰ الگوی شمعی بازگشتی اشاره شده است. اين الگوها از نوع ساده و متشکل از يک کندل تا الگوی پيچيده دارای ۵ کندل متغير هستند.

الگوی کندل استیک ابر سیاه یا Dark Cloud Cover

اين الگوی شمعی يک الگوی بازگشتی متشکل از دو کندل است. هم‌چنين اين الگوی نموداری، تنها اخطار نزولی شدن روند را می‌دهد. کندل اول يک کندل بلند است که روند صعودی حاکم بر بازار را نشان می‌دهد. در کندل دوم، قيمت باز شدن بالاتر از قيمت بسته شدن کندل اول بوده و در ابتدا صعودی بودن بازار را تأييد می‌کند؛ اما در ادامه، معاملات در قيمت‌های پايين‌تر صورت می‌گيرد به طوری که قيمت بسته شدن کندل دوم، از ميانه‌ی بدنه‌ی کندل اول نيز ‌پايين‌تر است. در اين‌جا تفکر و احساس صعودی بودن بازار زير سؤال رفته و باعث خروج بسياری از معامله‌گران خواهد شد. به دليل آن که کندل دوم يک کندل نزولی است، به اين الگوی شمعی، الگوی ابر سیاه گفته می‌شود. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده‌ است.

الگوی ابر سیاه

الگوی شمعی خط نافذ یا Piercing Line

این الگو برعکس الگوی ابر سیاه است. الگوی کندل استیک خط نافذ، اخطار بازگشت روند و صعودی شدن بازار را می‌دهد و در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. متضاد تمام توضیحاتی که در مورد الگوی شمعی ابر سیاه گفته شد، در این الگو صادق است.

این الگو نیز دارای دو کندل است. روند جاری نزولی بوده و کندل اول یک کندل نزولی بلند است که باعث اطمینان معامله‌گران به ادامه‌دار بودن روند نزولی می‌شود. کندل بعد، در زیر قیمت بسته شدن کندل اول باز شده و سپس تمام معاملات در بالای آن انجام می‌شود و در انتها، قیمت بسته شدن کندل دوم در بالای خط میانه‌ی بدنه‌ی روز قبل شکل می‌گیرد، و از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند ایجاد می‌کند. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.

الگوی ابر سیاه

الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی یا Evening Star

این الگوی شمعی ترکیبی از سه کندل است. برای ایجاد این الگو به سه کندل احتیاج داریم که شرایط آن‌ها را در ادامه توضیح خواهیم داد. این الگوی کندل استیک به همراه پترن ستاره صبحگاهی، دو الگوی بازگشتی با عمل‌کرد بسیار عالی بوده و اعتبار زیادی بین تحلیل‌گران دارد.

الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی است. برای شکل‌گیری آن به سه کندل با شرایط زیر احتیاج داریم:

کندل اول، یک کندل بلند صعودی بوده که روند صعودی بازار را نشان می‌دهد. کندل دوم با یک شکاف قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باز می‌شود. کندل دوم بایستی یک کندل دوجی باشد، معاملات در محدوده‌ي کوچکی انجام شود، و قیمت بسته شدن در نزدیکی‌های قیمت باز شدن قرار گیرد. نکته‌ای که باید به آن دقت کرد این است که بایستی قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل دوم، بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باشند. به این دلیل که بدنه‌ی کندل دوم کوچک است، به این الگو ستاره گفته می‌شود. سومین و آخرین کندل این الگو با یک شکاف قیمتی در زیر بدنه‌ی کندل دوم باز شده و قیمت بسته شدن آن در زیر خط میانی بدنه‌ی کندل اول قرار گیرد.

این شرایط، ویژگی‌های یک الگوی ستاره عصرگاهی ایده‌آل است، اما در بسیاری از رفرنس‌ها آمده که نیازی نیست تمام جزئیات این الگو دقیقاً وجود داشته باشد. برای مثال ممکن است کندل سوم با یک شکاف قیمتی باز نشود، یا این که قیمت بسته شدن کندل سوم در زیر خط میانه‌ی بدنه‌ی کندل اول قرار نگیرد. در تصویر زیر این الگوی کندل استیک نشان داده شده است.

الگوی ستاره عصرگاهی

الگوی ستاره صبحگاهی یا Morning Star

این الگو نیز دقیقاً مشابه الگوی ستاره‌ي عصرگاهی است، با این تفاوت که الگوی ستاره‌ی صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی رخ می‌دهد و باعث تغییر روند بازار به یک روند صعودی خواهد شد. در تصویر زیر شرایط این الگوی نموداری نشان داده شده است.

الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل الگوهای کندل استیک

ستاره‌ی صبحگاهی نیز یک الگوی بازگشتی صعودی بوده و در بین الگوهای کندل استیک، از اعتبار بالایی برخوردار است. تصویر بالا یک الگوی ایده‌آل ستاره‌ی صبحگاهی بوده و همان‌طور که در مورد ستاره عصرگاهی گفته شد، احتیاجی نیست تمام موارد عیناً اتفاق بیافتد.

آموزش کندل شناسی در تحلیل تکنیکال

کندل شناسی

کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندل‌ها گفته می‌شود. هر کندل دارای چهار مشخصه می‌باشد (قمیت آغازین، قیمت پایانی، بدنه کندل سایه). علاوه برموارد ذکر شده در هر کندل اطلاعاتی به صورت نهان موجود می‌باشد که در این مقاله به آن‌ها می‌پردازیم.

فهرست این مقاله

کندل شناسی

هر کندل نماینده یک دوره معاملاتی (مثلا یک روز) می‌باشد در واقع در آن اطلاعاتی بسیار مهمی نهفته می‌باشد. این اطلاعات شامل رفتار معامله گران و خواسته‌های آن‌ها از آینده سهم می باشد به مثال‌هایی زیر توجه نمایید. سهم x در طول معاملات روز، هر بار به صف فروش می‌رسد قدرت خریدارن بیشتر می‌شود و باعث خروج سهم از آن ناحیه می‌شود. این رفتار معامله گران به این معنی است سهم مورد نظر توانایی رشد قابل قبولی دارد و خریداران علاقه دارند این سهم را در قیمت‌های ازران‌تر بخرند.

به کندل زیر توجه نمایید:

کندل شناسی

همانگونه که در شکل بالا مشاهده می‌کنیم در کندل مورد نظر با کم شدن قیمت در روز معاملاتی, خریدارن اقدام به خرید در این سطح قمیت داشته‌اند. در واقع توقع معامله گران رشد سهم مورد نظر است که باعث ایجاد کندل فوق شده است. بطورکلی هرگاه سایه کندل ما بسیار بیشتر از بدنه کندل باشد جهت حرکت آینده سهم مخالف جهت سایه می‌باشد در واقع اگر سایه بلند پایین, ادامه حرکت مثبت و اگر سایه بلند بالا, ادامه حرکت منفی را نشان می‌دهد.

کندل شناسی

در شکل فوق همانگونه که مشخص شده هر چقدر سطح قیمتی بالاتر می‌رود معامله گران تمایل به فروش بیشتری دارند که این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همانگونه که قبلا گفته شد جهت ادامه روند در جهت عکس سایه کندل می‌باشد. حال به بررسی کلی الگوهای کندلی می‌پردازیم. مهمترین ویژگی‌های سیستم کندلی تشکیل الگوهای کندلی است که در زیر به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

نمودارهای شمعی در دسته بهترین نمودارهای مورد علاقه تحلیلگران علم تکنیکال قرار می­‌گیرند. برجسته­ترین ویژگی شمع‌­ها طول بدنه­شان است که وضعیت بازار را در آن بازه زمانی به خوبی به تصویر می­‌کشد. از این رو، این نمودارها از زمان پیدایش تاکنون، بسیار مورد توجه قرار گرفته‌­اند. هر شمع، چهار نقطه از قیمت را نشان می­‌دهد که این نقاط شامل نقطه آغازین قیمت در آن بازه زمانی، نقطه بسته شدن سهم، حداکثر و حداقل قیمت می­‌باشد. هرچقدر فاصله میان نقطه باز شدن و بسته شدن بیش­تر باشد، خرید و فروش در آن محدوده زمانی هیجانی‌­تر است چرا که سهم، قیمت­‌ها متفاوتی را تجربه کرده است.

دقیقا بر عکس این حالت، یعنی نزدیک بودن قیمت ابتدایی با قیمت پایانی بیانگر این است که خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی توافق دارند و درگیری کمتری با یکدیگر دارند خواهد بود. حداکثر و حداقل قیمت سهم که ممکن است بصورت میله­‌های باریکی در خارج از بدنه نمایش داده شوند که این میله­‌ها سایه نامیده می­‌شوند. از نظر تحلیلگران ژاپنی، بدنه اهمیت بیشتری نسبت به سایه‌­ها دارد. بسته به اندازه بدنه، وجود یا عدم وجود سایه، طول بدنه نسبت به سایه و مثبت (شمع سفید) یا منفی (شمع سیاه) بودن شمع­‌ها طی یک الی چند واحد زمانی، نام­‌ها و الگوهای متفاوتی برای آن­‌ها در نظر گرفته شده است. برخی از این الگوها ماهیتی بازگشتی و برخی دیگر ماهیتی تحکیمی (یا تداوم روند) دارند. الگوهای بازگشتی (الگوهای تغییر روند)، روند سهم را پس از ایجاد الگو تغییر می‌­دهند اما الگوهای تحکیمی، روند پیشین سهم را ادامه­ خواهند داد.

انواع شمع ­ها

  • Long Days: شمع­هایی به بدنه­‌های بلند و سایه­‌های کوتاه.
  • فرفره: شمع­‌هایی به بدنه­‌های کوچک و سایه­‌های بلند.
  • دوجی: شمع‌­هایی بدون بدنه اما سایه‌­هایی بلند.

کندل شناسی

  • Marubozu: شمع­‌هایی که در ابتدا یا انتهای آغاز آن، سایه‌­ای وجود ندارد.

کندل شناسی

انواع آرایش شمع‌­ها منجر شد تا در دسته­ بندی‌­های مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.

الگوهای تک شمعی

الگوی چکش، چکش برعکس و مرد به دار آویخته

الف) الگوی چکش و چکش برعکس در انتهای یک روند نزولی تشکیل می­‌شوند و فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، نوید آغاز یک روند صعود را به سهم می‌­دهند. البته در صورتی که رنگ شمع سفید باشد، احتمال صعود بیشتر خواهد بود.

کندل شناسی

ب) الگوی مرد به دار آویخته در انتهای یک روند صعودی تشکیل می­‌شوند و همانند دو الگوی قبلی، فارغ از این که رنگ شمع چه باشد، شروع­کننده یک روند نزولی در سهم خواهد بود. در صورتی که رنگ شمع سیاه باشد، احتمال نزول بیشتر می­‌شود.

چکش‌­ها و مرد به دار آویخته باید ویژگی‌­های زیر را داشته باشد:

  • طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.
  • سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.

لازم به ذکر است که هر سه الگو، بازگشتی­اند.

الگوهای دو شمعی

الگوی پوشای صعودی و نزولی

این الگو از دو شمع با رنگ­‌های متضاد به وجود می آید و جزو الگوهای بازگشتی می‌­باشند.

الف) الگوی پوشای صعودی در حالی به وجود می­آید که بازار روندی نزولی را طی می­‌کند تا این که بدنه اصلی یک شمع سفید، کل بدنه اصلی شمع سیاه قبل از خود را می­‌پوشاند. این الگو نشان می­‌دهد که فشار خرید بر فروش غالب شده است.

ب) الگوی پوشای نزولی نیز در شرایطی به وجود می­‌آید که بازار در یک روندی صعودی را قرار دارد اما بدنه اصلی یک شمع سیاه، کل بدنه اصلی شمع سفید پیش از خود را می‌­پوشاند. این الگو نشان می­‌دهد که فشار عرضه بر تقاضا غالب شده است.

لازم به ذکر است که وجود دو فاکتور همراه با الگوی پوشا، اهمیت و احتمال وقوع بازگشت را افزایش می­‌دهد:

  • شمع اول در الگوی پوشا بدنه اصلی کوچک و شمع دوم، بدنه اصلی خیلی لندی داشته باشد.
  • حجم معاملات روی شمع دوم الگوی پوشا به شدت زیاد باشد.

ابر سیاه و الگوی نفوذی

الگوی ابر سیاه و نفوذی همانند الگوی قبل از دو شمع با رنگ­‌های متفاوت تشکیل می­‌شوند. الگوی ابر سیاه زمانی که در سقف به نوعی تراکم ایجاد می­‌شود، قابل شناسایی است. اولین شمع از این الگو، شمع سفیدی با بدنه بلند است. در بازه زمانی بعد، قیمت بالاتر از بالاترین قیمت روز قبل باز می‌شود اما پایین تر از ابتدای روز قبل بسته می­‌شود. هرچقدر نفوذ شمع سیاه در شمع سفید بیش­تر باشد، استحکام الگو بیشتر است. برخی تحلیلگران نفوذ ۵۰ درصدی شمع سیاه در شمع سفید را، شرط اعتبار این الگو می­‌دانند.

الگوی نفوذی از طرف دیگر، معکوس الگوی ابر سیاه و یک الگوی بازگشتی کف است. قسمت حساس این الگو آن است که انعطاف­ پذیری در رابطه با نفوذ ۵۰ درصدی شمع سفید درون شمع سیاه اندکی کمتر است. به عبارت دیگر، شمع سفید حتما می­‌بایست حداقل نیمی از ابر سیاه را بپوشاند در غیر این صورت، الگو می‌­تواند حتی در دسته الگوهای ادامه­ دهنده یا تحکیمی به شمار رود.

الگوهای سه شمعی

ستاره صبحگاهی و عصرگاهی

ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی کف است یعنی در یک بازار نزولی رخ می­‌دهد. به این دلیل نام آن ستاره صبحگاهی نامیده شده که نشانه صعود قیمت است. این الگو با شمع بلند سیاه شروع شده و شمع بعدی آن بدنه کوچکی دارد که با فاصله از بدنه شمع قبلی تشکیل می‌­شود. شمع سوم یک شمع سفید است با بدنه‌­ای در حدود بدنه شمع اول. در حقیقت این الگو به معنای برتری یافتن فشار خرید در بازار است.

ستاره عصرگاهی دقیقا عکس ستاره صبحگاهی، نشانه نزول بازار است. در شکل مطلوب الگوی ستاره عصرگاهی، لازم است بین بدنه شمع اول و بدنه شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم، شکاف وجود داشته باشد.

این دو الگو همانند الگوهای قبل هستند با این تفاوت که اگر شمع دوم دوجی باشد، این دو الگو اخطار قوی­تری برای تغییر روند می­‌باشد.

کندل شناسی

در انتهای یک روند نزولی اگر بعد از یک شمع سیاه قوی، ستاره دوجی با فاصله زیاد از شمع قبل تشکیل می­‌شود.، زمانی اخطار برگشت تایید می­‌شود که بعد از ستاره دوجی، یک شمع بزرگ سفید که بدنه آن نتواند در شمع سیاه پیشروی کند، ایجاد شود. دراین حالت، اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود می­‌آید. این الگو، کودک رها شده صعودی یا سقف نام دارد اما احتمال رخداد آن در بازار معاملات بسیار کم است. عکس این حالت نیز، الگوی کودک رها شده نزولی یا کف نامیده می­‌شود.

کندل شناسی

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگرچه مطالعه تمامی حالات محتمل برای شمع­‌ها لازم است اما تحلیل دانش کندل­‌ها به تنهایی کافی نیست و استفاده از خطوط روند، حمایت و مقاومت، کانال­‌ها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در اولویت اول قرار دارند. از شمع­‌ها در قسمت­‌های حساس سهم به عنوان مهر تاییدی بر پیش­بینی آن هم نه در بلند مدت می‌­توان استفاده نمود.

چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟

نام صرافی تخفیف کارمزد IP خارج از ایران لینک ثبت نام
کوکوین دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کوینکس
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت پین
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
کیوسک دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
بیت ۲۴
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد
آبان تتر
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.

برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

ساختار شمع ها یا کندل استیک

ساختار شمع ها یا کندل استیک

ساختار شمع ها یا کندل استیک مانند یک شمع است زیرا در زبان انگلیسی candle به معنی شمع است و candlestick به معنی شمع دان.

هر کندل از 4 جزء اصلی تشکیل شده است:

  • قیمت باز شدن (open)
  • قیمت بسته شدن (close)
  • بیشترین قیمت (high)
  • کمترین قیمت (low)

بدنه در ساختار شمع ها چیست؟

در ترسیم کندل های ژاپنی به قسمت پهن کندل، بدنه اصلی می گویند. بدنه اصلی فاصله بین زمان باز شدن و بسته شدن قیمت در طول یک Session مشخص را نشان می دهد. اگر بدنه اصلی توپر یا مشکی باشد معنی آن این است که قیمت بسته شدن آن سشن پایین تر از قیمت باز شدن می باشد. و اگر بدنه اصلی سفید یا تو خالی باشد یعنی اینکه قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن سشن است.

سایه یا دم در ساختار شمع ها چیست؟

خطوط باریک باال و پایین بدنه اصلی سایه نامیده می شوند. این سایه ها حداکثر و حداقل قیمت را در آن بخش زمانی نشان می دهند. سایه
باالیی را Shadow Upper و سایه پایینی را Shadow Lower نام گذاری می کنند. چارت های کندل استیک را به دلیل شباهت شکل
ظاهریشان به شمعها و فتیله هایش به این نام یعنی شمع های ژاپنی نام گذاری کرده اند.

بدنه اصلی قیمت واقعی و ذاتی را شامل می شود و سایه ها معمولا به عنوان تغییرات قیمت نامربوط تلقی می شود.

بر حسب اینکه قیمت بسته شدن کندل (close) نسبت به اولین قیمت (OPEN) چه موقعیتی دارد (بیشتر یا کمتر) می توان گفت که کندل صعودی (bullish) یا نزولی (bearish) است.

کندل صعودی یا سبز bullish چیست؟

اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن کندل باشد، به کندل صعودی میگیم. یعنی خریدارها بر فروشنده ها از زمان تشکیل اون کندل تا زمانی که بسته بشه غلبه کردن. که با رنگ سبز مشخص میکنیم.

کندل نزولی یا قرمز bearish چیست؟

اگر قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن کندل باشد، به کندل نزولی میگیم. یعنی فروشنده ها بر خریدارها از زمان تشکیل اون کندل تا زمانی که بسته بشه غلبه کردن. که با رنگ قرمز مشخص میکنیم.

الگوهای شمیCandlestick pattern
بدنه کندل استیکBody
سقف قیمتHigh price
کف قیمتLow price
قیمت باز شدنOpen price
قیمت بسته شدنClose price
سایه پایینیLower shadow
سایه بالاییUpper shadow
نزویل،خرسیBearish
صعودی،گاویBullish

سر تراشیده یا ته تراشیده چیست؟

اگر یک کندل سایه باالیی نداشته باشد به آن می گویند سر تراشیده و اگر سایه پایین را نداشته باشد به آن می گویند ته تراشیده.

انواع الگو در شمع ها

الگوهای برگشتی: در سقف ها وکف ها ی بازار (الگوهای بازگشتی، در واقع کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند.)
الگوهای ادامه دهنده: در وسط چارت (بسیاری از الگوهای ادامه دهنده، مفهوم زمان استراحت را در خود نهفته دارند. ژاپنی ها جمله ی معروفی دارند که میگوید “گاهی زمان خرید است،گاهی زمان فروش و زمانی هم باید استراحت کرد”)

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا