مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟

مقالات ISI مدیریت استراتژیک : 102 مقاله انگلیسی + ترجمه فارسی
مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک یک تجزیه و تحلیل در خصوص مسایل مهم و برجستهٔ سازمان است که توسط راهبران ارشد سازمان به نمایندگی از مالکان، به منظور کنترل منابع در محیطهای خارج از سازمان، اتخاذ میشود. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ سازمانی، لزوم بکارگیری برنامهای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس میشود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست. مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آیندهنگر، جامعنگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکتهای رقیب، بازارها، قیمتها، عرضهکنندگان مواد اولیه، توزیعکنندگان، دولتها، بستانکاران، سهامداران و مشتریانی که در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیینکنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یکی از مهمترین ابزارهایی که سازمانها برای حصول موفقیت در آینده میتوانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیک» خواهد بود. مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را میدهد که به شیوهای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنشها، واکنش نشان دهد) و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.
در این صفحه، تعداد 102 مقاله انگلیسی از ژورنال ها و مجلات معتبر پایگاه ساینس دایرکت (ScienceDirect) درباره موضوع مدیریت استراتژیک آرشیو شده است که شما می توانید مقالات مورد نظر خود را بر اساس سال انتشار، موضوع مقاله، وضعیت ترجمه و تعداد صفحات، انتخاب نموده و دانلود فرمایید.
در صورتی که مقاله لاتین مورد نظر شما تا کنون به زبان فارسی ترجمه نشده باشد، واحد ترجمه پایگاه ISI Articles با همکاری تنی چند از اساتید و مترجمان با سابقه، آمادگی دارد آن را در اسرع وقت و با کیفیت مطلوب برای شما ترجمه نماید.
چقدر با نقش تفکر راهبردی و استراتژیک در مدیریت آشنا هستید؟
تفکر راهبردی چیست؟
یکی از مهمترین ویژگیهای مدیران موفق، نگرش راهبردی و استراتژیک آنها به مسائل و رویدادها است.تفکر راهبردی نقش مهمی در مدیریت سازمانها ایفا میکند. اما اصلا تفکر راهبردی چیست و چه نقشی در مدیریت ایفا میکند؟ در ادامه با ذهن همراه باشید.
تفکر راهبردی چیست؟
قبل از تعریف تفکر راهبردی لازم است تعریف درست و جامعی از راهبرد یا استراتژی داشته باشیم. راهبرد چیست و ویژگیهایی دارد؟ راهبرد یا استراتژی تعاریف متنوع و گوناگونی دارد. هنوز کارشناسان نتوانستهاند تعریف واحدی از مفهوم استراتژی یا راهبرد ارائه دهند.
اما با بررسی همه تعریفهای مختلفی که از راهبرد ارئه شده است، میتوانیم به این جمله درباره راهبرد برسیم: راهبرد عبارت است از تعیین اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و تعریف نقشه راه برای رسیدن به این اهداف.
با این تعریف، میتوان به این نتیجه رسید که تفکر راهبردی در مدیریت یعنی شما این توانایی را داشته باشید که بتوانید اهداف سازمان یا مجموعه تحت مدیریتتان را تعیین کنید، آن را برای گروهتان تعریف کنید و نقشه راه رسیدن به اهداف را ترسیم کنید.
مدیری میتواند راهبردی فکر کند که سه ویژگی مهم داشته باشد. ویژگی اول، چشمانداز قدرتمند است. این ویژگی به آن معنا است که مدیران بتوانند با استفاده از اطلاعات به دست آمده از طرف کارشناسان، به درستی آینده را پیشبینی کنند و نقشه راه را به درستی ترسیم کنند.
با استفاده از این توانایی میتوان همه وجوه مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ مسائل و رویدادها را به درستی درک کرد و معانی عمیق و لایههای مختلف رویدادها را دید.
ویژگی دوم مدیری که راهبردی فکر میکند، خلاقیت اوست. خلاقیت به مدیران این قابلیت را میبخشد که بتواند از میان راهحلهای موجود بهترین راهحل را، هرچقدر نامتعارف و ناممکن به نظر برسد، به درستی ببیند و انتخاب کند. پیدا کردن راهحل صحیح از میان گزینههای موجود از دیگر قابلیتهایی ست که با خلاقیت در افراد به وجود میآید.
سومین ویژگی، تفکر سیستمی است. تفکر سیستمی به این معناست که در بررسی مسائل و رویدادها بدون تمرکز بر جزییات، همه مسائل را در ارتباط با هم و دخیل در نتیجه ببینیم. مدیری که تفکر راهبردی دارد میتواند ورای واقعیتهای سحطیتر، لایههای عمیق مسائل و رویدادها را ببیند و در ریشهیابی علل چالشها دقیقتر و صحیحتر عمل کند.
نقش تفکر راهبردی در مدیریت
تفکر راهبردی
با وجود این حقیقت که تفکر راهبردی و استراتژیک نه در مدیریت، که در تمام شئون زندگی کاربرد دارد، نمیتوان نقش پررنگ این تفکر را در مدیریت موفق سازمانها و هدایت گروهها نادیده گرفت.
تفکر راهبردی به مدیران این مزیت را میبخشد که بتوانند به درستی اهداف و برنامههای سازمان را پایهریزی کنند و برای دستیابی به آنها، برنامه و نقشه راه مدونی بچینند.
مدیرانی که تفکر راهبردی دارند، بسیار خلاقند. آنها میتوانند برای رویارویی با هرچالش یا رسیدن به هر هدف، چندین و چند راهحل متفاوت ارائه دهند. خلاقیت مدیران میتواند یکی از مهمترین عوامل پیشبرنده سازمانها در رسیدن به اهداف و برنامههای تعریف شده باشد.
از طرفی دیگر، مدیرانی که راهبردی فکر میکنند، دوست دارند هر نظم موجود را به چالش بکشند و دراصول و مبانی تجدیدنظر کنند. این ویژگی باعث میشود که سازمان تحت امر این مدیران، هربار با نظمی از نو بنا شده به سمت جلو حرکت کند و اصول و قواعد کهنه یا مستهلک شده از دور خارج شوند.
مدیران راهبردی، فرصتطلبترین عضو گروهند. آنها با توانایی ویژه خودشان در ساخت فرصت از هر تهدید و چالش، میتوانند به بهترین وجه ممکن گروه را تا رسیدن به هدف نهایی هدایت کنند.
آنها از هیچ چالشی نمیترسند و حتی در تاریکترین موقعیتها هم توانایی پیدا کردن نور و حرکت به سمت آن را دارند. این افراد میتوانند یک قدم جلوتر از دیگران حرکت کنند و با ترکیب خلاقیت و فرصتطلبی، سازمان را به موفقیت میرسانند.
مدیران با تفکر راهبردی، در ایجاد روابط گرم و صمیمانه میان اعضای گروه و سازمان میتوانند همدلی عمیق و همکاری گستردهای میان اعضا ایجاد کنند. این حس همدلی و همکاری تاثیر قدرتمندی در پیشبرد اهداف گروه دارد.
آنها میدانند که چطور میتوان از قابلیتهای هرعضو گروه در رسیدن به اهداف مشترک استفاده کرد و چطور اعضای سازمان را برای رسیدن به هدف مشترک، یکدل و همراه کرد.
همین ویژگی مدیران راهبردی باعث شده است که معمولا این افراد روابط قدرتمندی با اعضای تیم خودشان داشته باشند و شخصیت کاریزماتیک آنها باعث اطاعت و فرمانبردای اعضای تیم به میل خودشان میشود.
آنها معمولا کمترین چالش را با اعضای گروه خواهند داشت. چرا که اعضا با رغبت از دستورات و راهنماییهای آنها اطاعت میکنند.
آینده نگری، ویژگی دیگر مدیرانی است که با تفکر راهبردی آشنا هستند و آن را به کار میگیرند. تفکر سیستمی این افراد باعث ایجاد قضاوتهای درستی نسبت به وضعیت و چشماندازها خواهد شد و همین مساله باعث میشود که مدیران استراتژیک، به عنوان مدیران آیندهنگر مطرح شوند.
آنها آینده و نقشه راه را به درستی میبینند و از توانایی برنامهریزی برای رسیدن به این اهداف برخوردارند.
تفکر انتزاعی یکی دیگر از ویژگیهای این دسته از مدیران است. آنها برای ریشهیابی مسائل و تفسیر چالشها، از الگوهای پیشین به خوبی استفاده میکنند و با تطبیق موقعیتهای مشابه، به راهحلهای درستتری برای چالشهای پیش رو میرسند.
چطور استراتژیک فکر کنیم؟
استراتژی مدیریتی
همه آنهایی که تفکر استراتژیک دارند، از بدو تولد با این تفکر به دنیا نیامدهاند. اکثر ویژگیهای ذهنی و شخصیتی افراد، اکتسابی است. یعنی میتوان با تلاش و تمرین آنها را کسب کرد و در خود پرورش داد. اما چطور میتوان تفکر استراتژیک داشت؟ با ما در ادامه همراه باشید.
یک؛ اهداف را با برنامه پیش ببرید.
مهمترین راهبرد برای دستیابی به نتایج مطلوب در سازمانها، داشتن برنامهریزی دقیق و درست است. سعی کنید فواصل زمانی مشخصی را تعیین کنید و در این فواصل حتما تمام برنامههای سازمان یا گروه را ثبت کنید.
این برنامهها میتوانند از جزییترین امور تا بزرگترین فعالیتهای گروه را شامل شوند. برنامهها را با توجه به اهداف کوتاهمدت، بلند مدت و میان مدت تنظیم و تدوین کنید.بعد از ثبت برنامه دو کار مهم باید انجام شود.
اول اینکه سعی کنید تمام فعالیتهای گروه را براساس برنامه تنظیم کنید و آنها را ملزم به پیروی از برنامه کنید. و دوم، باید سعی کنید در انتهای بازه زمانی تعیین شده در برنامه، وضعیت گروه در عمل به برنامه تدوین شده را بسنجید. یعنی باید درصد پیشرفت براساس برنامه را بررسی و نتیجه را به اعضای گروه اعلام کنید.
درنظر گرفتن سیاست تشویق و تنبیه برای میزان موفقیت اعضا در عمل به برنامه میتوان یک محرک قوی برای عملکرد گروه براساس برنامهریزی باشد. از این مورد هم غافل نشوید.
دوم؛ زیاد فکر کنید
لازم است که برای رسیدن به اهداف گروه، استراتژیک فکر کنید و برای اینکه بتوانید تفکر استراتژیک داشته باشید، باید متفکران کاملی باشید. تفکر استراتژیک به عنوان یکی از متعالیترین انواع تفکر، درصورتی عملی خواهد شد که شما بتوانید درست فکر کنید.
ساعاتی از شبانهروز را با خودتان خلوت کنید. به اهداف و برنامهها و راههای رسیدن به آنها فکر کنید. کتاب زیاد بخوانید و از تجربیات مشابه برای مقایسه و الگوسازی استفاده کنید.
فلسفه و روانشناسی یکی از تسلیبخشترین و درعین حال کمککنندهترین موضوعاتی هستند که برای درست اندیشیدن به آنها نیاز دارید. از کتابهایی که ذیل عنوان فلسفه و روانشناسی میگنجند غافل نشوید.
سوم؛ هدفمند برنامهریزی کنید.
برنامه ریزی هدفمند
هربرنامهای که برای گروه و سازمانتان درنظر میگیرید باید درراستای رسیدن به اهداف بلندمدت، کوتاهمدت یا میانمدتتان باشد. ریزترین جزییات فعالیت شرکت یا سازمان شما باید با نیمنگاهی به اهداف تعریف شده و درچارچوب رسیدن به آنها طراحی شود.
دراین صورت میتوانید تمام فعالیتها را با اهدافتان هم راستا کنید و به بهرهوری بالایی برسید.
چهارم؛ انتزاعی باشید
تکنیکهای ذهنی مایند مپینگ یا نقشه ذهنی بهترین کمککننده در دیدن مسائل و ارائه راهحل برای مشکلات است. سعی کنید تکنیکهای تصویرسازی ذهنی را در تمرینات روزانهتان جا بدهید و آن را جدی بگیرید. جان کلام اینکه انتزاعی باشید.
پنجم؛ پرسشگری را فراموش نکنید
ساده از کنار اتفاقات و رویدادها عبور نکنید. هر رویداد و مساله، لایههایی دارد که از دید عموم ناظران مخفی میمانند. شما به عنوان یک مدیر راهبردی باید درپی یافتن و کشف این لایههای پنهانی باشید. لازمه درک درست جزییات و مسائل، پرسشگری است. با پرسشگری میتوانید وجوه مختلف مسائل را بهتر ببینید و بسنجید.
همانطور که قبلا هم اشاره کردم، تفکر استراتژیک از آن مهارتهای ذهنی است که نهتنها در مدیریت و هدایت گروه بلکه در تمام ابعاد زندگی به کمک و یاری شما خواهد آمد. هیچ مدیر موفق و مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ شایستهای یک شبه و به طور ناگهانی به تواناییهای مدیریتی بالای خود دست پیدا نکرده است و هیچ کدام از آنها از بدو تولد مدیر نبودهاند.
آنها تنها یک تفاوت اساسی با سایر افراد دارند؛ تلاش کردهاند تا مهارتهای ذهنی موردنیاز برای هدایت و رهبری را درخودشان تقویت کنند و در این راه صبر و پشتکار را سرلوحه قرار دادهاند.
نظر شما چیست؟ شما چطور فکر میکنید؟ نظراتتان مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ را با ما به اشتراک بگذارید.
مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟
پاسخ سوال فوق را میتوانید در فایل صوتی زیر گوش دهید.
متن بخشی از فایل صوتی
در اکثر دورههای آکادمی این تمایز بصورت واضح توضیح داده میشه اما لازم میدونم چند نکته ساده رو در این خصوص خدمتتون عرض کنم.
ابتدا شما باید بدونید هدف چیه؟ هدف، مثل اکثر مفاهیم مدیریتی تعاریف متعددی داره اما هیچکدومشون جامع شرایط نیستن. ما اینجا میخواهیم یه تعریف ساده از هدف داشته باشیم که در ذهن بمونه و برامون یه تجسم عینی از اون مفهوم رو ایجاد کنه.
هدف نقطهای هست برای رسیدن. شما میخواهید به یک ظرفیتی برسید، به یک جایگاهی بین رقبا، یک زمانی در عملیات یا هر نقطهای که مشخص کنید برای رسیدن، اون یک هدف هست.
حال اهداف بر مبنای کوتاه مدت یا بلند مدت بودنشون صفت استراتژیک یا عملیاتی بهشون اضافه میشه. پس هدف استراتژیک نقطهای است برای رسیدن در آینده.
استراتژی چیست؟
روشهای مختلفی برای رسیدن به هر هدف چه عملیاتی و کوتاه مدت، چه استراتژیک و بلند مدت وجود داره. مثلا ما برای اینکه به ظرفیت مورد نظرمون برسیم میتونیم تجهیزات، نیروی کار و… اضافه کنیم، مسیرهای برای رسیدن به اون هدف رو استراتژی میگیم. یعنی استراتژی تعیین میکنه ما چجوری میتونیم اون هدف مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ رو در سازمان محقق کنیم.
استراتژیک چیست؟
ولی استراتژیک یک صفت است که بعنوان پسوند به خیلی چیزها اضافه میشه و بمعنای خلق آینده مطلوب می باشد. یعنی وقتی شما از بازاریابی استراتژیک صحبت میکنید؛ میخواهید بازاریابی انجام بدید که آینده رو برامون محقق کنیم. یا وقتی از مدیریت استراتژیک صحبت میکنید دارید در مورد نوعی از مدیریت صحبت میکنید که میخواهد آینده رو ببینه، در خلق او سهیم باشه و بر مبنای پیش بینی آگاهانه بتونه مسیر و اقدامات مشخصی رو برای اون انجام بده.
خدمت استراتژیک در سازمان های تولیدکننده نرم افزار همچون اتوماسیون اداری کمک می کند تا قبل از اینکه مشکلی در سازمان مشتری رخ دهد، توسط تیم خدمات مدیریت بر روی پروژه، پیش بینی های لازم را انجام دهند، جواب و راهکارها را برای ارائه به کاربران آماده نمایند.
مثال های تفاوت استراتژی و استراتژیک
بر مبنای تعریفی که شد، مثالهای تفاوت استراتژی و استراتژیک هم میتونه متعدد باشه. شما یک شرکت کشتیسازی رو فرض کنید که یک کشتی غول پیکر ساخته و حالا میخواد اون رو به آب بندازد. در این حالت هدف استراتژیک به آب انداختن کشتی هست. اما راههای متفاوتی که برای انجام این کار وجود داره (مثل حمل کشی با چرخ یا حفر یک گذرگاه آبی از کارخانه تا ساحل) استراتژی محسوب میشوند.
مثال دیگر میتونه بازی فوتبال باشه. در بازی فوتبال هدف اصلی برد و بازی تماشاگر پسند هست. اما روش و استراتژی برد بین تیم های مختلف، متفاوت هست. این روش ها و استراتژی ها میتونن خودشون رو به شکل سیاست ها و قواعد مدیریت کسب و کار نشون بدند، مثل سیاستهای جذب بازیکنان و مربیان، استراتژی کلی بازیها (دفاعی یا تهاجمی) و غیره.
پس همانطور که گفته شد، هدف به معنی نقطه ای است که سازمان میخواهد به آن برسد. اما استراتژی روش مشخص و تعریف شدهای است که برای رسیدن به این هدف مورد استفاده قرار میگیرد.
مدیریت راهبردی چیست
با شیرازیاب به جواب تمام سوالاتتان برسید.آیا میخواهید بدانید مدیریت راهبردی چیست؟با ما همراه شوید.
رشته مدیریت راهبردی چیست
مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک یک تجزیه و تحلیل در خصوص مسایل مهم و برجستهٔ سازمان است که توسط راهبران ارشد سازمان به نمایندگی از مالکان، به منظور کنترل منابع در محیطهای خارج از سازمان، گرفته میشود.این فرایند شامل مشخص کردن ماموریت، چشم انداز، داراییهای سازمان و توسعه برنامههای و سیاست سازمانهای سازمان و همهٔ فعالیتهایی که برای نیل به آنها نیاز است، نیز میشود.
در کنار مدیریت راهبردی پروسه معمولاً یک سیستم کارت امتیازی متوازن نیز به منظور ارزیابی عملکرد سازمان در نیل به اهداف مدیریت راهبردی نیز دیده میشود.
مدیریت راهبردی در سازمانهای ورزشی چیست
الف – توانای انجام مسؤلیت های دبیر، نائب رئیس وهر یک از اعضای هئت رئیسه فدراسیون های ورزشی
ب-ریاست درکلیه هیات های ورزشی کشور
ج- عضویت هیات مدیره ومدیریت باشگاهای ورزشی کشور
د- انجام خدمات مشاوره ای درباشگاهها وسازمان های ورزشی
ه- برگزاری کار گاه ها ی آموزشی برای سازمان های ورزشی
و- عضویت درشوراهای راهبردی طرح های جامع ورزشی
مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ گرایش مدیریت رسا نه های ورزشی
ج- توانایی انجام مسولیت ها و وظایف مدیر مسئول و سر دبیری رسانه های ورزشی
د-انجام خدمات مشاوره ای در زمینه مطبو عات ورسانه های ورزشی برای مدیران ارشد ساز مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ مان های ورزشی
ه- توانایی پذیرش مسئولیت مدیریت روابط عمومی وبین المللی سازماهای ورزشی
و- توانایی تدریس در کار گاه های آموزشی در زمینه رسانه های ورزش
گرایش مدیریت رویدادهای ورزشی
الف – توانایی مدیریت وبرگزاری رویداد ها ومسابقات ورزشی داخلی
ب – انجام خدمات مشاوره ای در زمینه های گوناگون برگزاری رویداد های ورزشی
ج- توانایی انجام مسئولیت های بخش های مختلف رویداد های بین المللی ورزشی در داخل کشور.
و- برگزاری گارگاه های آموزشی در زمینه رویداد های ورزشی برای سازمان ها، فدراسیون ها و هیات های ورزشی کشور.
ضرورت واهمیت
گسترش دانش پایه درحوزه مدیریت ورزشی و کاربردی کردن اطلاعات مدیریت ورزشی در مراکز مختلف و از همه مهم تر به کار گیری یافته های علمی جدید در مراکز آموزشی ، ارتقای کیفیت خدمات ارائه شده به ورزشکاران ،کار آمد ترکردن خدمات مشاوره ای در حوزه فعالیت بدنی عمومی وتندرستی ،جملگی تاثیر دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت را توجیه می کند.
مدیریت راهبردی فرهنگی چیست
اقدامات شش گانه مدیریت استراتژیک فرهنگ
شش اقدام برای مدیریت استراتژیک فرهنگ پیشنهاد شده است:
- پذیرش فرهنگ (صورت بندی مجدد استراتژی)
- تغییر محدود فرهنگ
- تغییر وسیع فرهنگ
- تقویت فرهنگ
- نادیده گرفتن فرهنگ
- محوریت فرهنگ (اجرای استراتژی حول محور فرهنگ)
در ادامه این اقدامات شش گانه توضیح داده می شود.
پذیرش فرهنگ: مدیریت در خانه شماره چهار با بیشترین چالش در مدیریت روابط فرهنگ استراتژی روبرو است و باید تغییرات سازمانی متعددی را برای اجرای استراتژی جدید صورت بدهد، اما تعداد و ماهیت این تغییرات با ارزش ها و هنجارهای جاری و معمولا محکم ناسازگار است. در چنین حالتی مدیران باید طراحی مجدد استراتژی را با پرسشهای زیر بررسی نمایند
- آیا واقعا ضرورت دارد که تعدادی از عوامل بنیادی سازمان تغییر کند؟
- آیا می توان این تغییرات را به گونه ای قابل پذیرش و موفق انجام داد؟
اگر جواب به این سوالات منفی باشد، مدیریت باید به طور جدی موضوع طراحی مجدد استراتژی را مد نظر مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ قرار دهد و استراتژی را انتخاب نماید که با ارزش ها و هنجارهای سازمان بیشتر سازگار است.
تغییر محدود و وسیع فرهنگ: اگر ضرورت اجرای استراتژی بالا باشد و سازمان چاره ای جز اجرای استراتژی نداشته باشد و در همان حال رابطه استراتژی و فرهنگ متعارض باشد، سازمان باید دست به تغییرات فرهنگ بزند. اگر گستره تغییرات استراتژی زیاد باشد باید تغییر وسیع فرهنگ اتفاق بیافتد و اگر گستره تغییرات استراتژی محدود باشد باید اقدام تغییر محدود فرهنگ را برگزید. .
تقویت فرهنگ: این اقدام زمانی پیشنهاد می شود که استراتژی و فرهنگ هم سو هستند اما فرهنگ ضعیف است. اجرای استراتژی فرصت مناسبی است برای تقویت مدیریت استراتژیک فرهنگ. شرکت در این موقعیت باید بر دو موضوع تاکید کند
-
این موقعیت و امتیاز برای تقویت و محکم کردن فرهنگ سازمان
- استفاده از این فرصت زمانی برای برطرف کردن موانع توسعه فرهنگ مطلوب..
محوریت فرهنگ: اگر استراتژی و فرهنگ با یکدیگر همسو باشند و فرهنگ قوی باشد (به عبارتی فرهنگ هم دارای قدرت است و هم مطلوبیت) آنگاه چه استراتژی ضروری باشد چه توسعه ای و رشد محور، و چه استراتژی ها همراه با تغییرات وسیع یا محدود باشند، اقدام اجرای استراتژی با محوریت فرهنگ پیشنهاد می شود. تاکید و تبلیغ ارزشها و هنجارهای موافق استراتژی و ربط دادن استراتژی به تحقق و تجلی ارزشها و هنجارها می تواند تسهیل گر جدی برای اجرای مدیریت استراتژیک فرهنگ باشد.
نادیده گرفتن فرهنگ: اگر فرهنگ سازمانی ضعیف است و در عین حال نامطلوب می توان فرهنگ را دور زد و در تحلیل های اجرای استراتژی به آن ضریب اهمیتی پایین داد و منابع محدود سازمان را به آن تخصیص نداد.
مدیریت راهبردی چیست؟
مدیریت راهبردی یک تجزیه و تحلیل در خصوص مسایل مهم و برجسته ی سازمان است که توسط راهبران ارشد سازمان به نمایندگی از مالکان، به منظور کنترل منابع در محیط های خارج از سازمان، اتخاذ می شود.
این فرایند شامل مشخص کردن ماموریت ، چشم انداز ، دارایی های سازمان و توسعه برنامه های و سیاست سازمان های سازمان و همه ی فعالیت هایی که برای نیل به آنها نیاز است، نیز می شود.
در کنار مدیریت راهبردی پروسه معمولا یک سیستم کارت امتیاز متوازن نیز به منظور ارزیابی عملکرد سازمان در نیل به اهداف مدیریت راهبردی نیز دیده می شود.
مطالعات اخیر و بزرگان علم مدیریت از این نظریه حمایت می کنند که استراتژی نیاز دارد که شروع شود با حضور همه ی سهام داران و دینفعان و استفاده از یک سامانه ی بومی شده ی کارت امتیاز متوازن که شامل همه ی این سهام داران بشود. الگو:Toclimit
مدیریت راهبردی
مدیریت راهبردی یک رده از فعالیت های مدیریتی است که مقوله اهداف کلان(به انگلیسی: گل) و تاکتیک در سازمان می پردازد. مدیریت استراتژیک یک جهت دهی کلی برای سازمان می سازد که ارتباط خیلی نزدیکی نیز با مقوله ی رفتار سازمانی دارد. در علم راهبری کسب و کار (به انگلیسی: MBA) به مدیریت راهبردی پایداری راهبرد (به انگلیسی: strategic consistency) نیز گفته می شود. پایداری راهبرد به مقوله راهبردهای سازمانی در قبال محیط بیرونی می پردازد.
مدیریت استراتژیک شامل تیم مدیریتی و احتمالن مدیران ارشد (به انگلیسی: Board of Directors) و سایر سهامداران (به انگلیسی: stakeholder (corporate)، stakeholder) خواهد بود.
مدیریت راهبردی یک فرایند دایمی است که ارزیابی و کنترل می کند: کسب و کار و صنعت هایی را که مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ شرکت در آنها وارد شده است؛ بررسی رقیبان و تنظیم اهداف (به انگلیسی: goal) و راهبردها برای ملاحظه ی همهی رقیبان موجود و احتمالی؛ و توصیف راهبردها به صورت سالانه یا فصلی و تعیین اینکه چگونه پیاده شوند و چگونه پیروز خواهند شد یا اینکه کی نیاز به بازنگری دارند تا با رفیبان جدید، شرایط اقتصادی تازه و تکنولوژی جدید یا محیط های اجتماعی اقتصادی سیاسی، سازگار شوند.