کسب درآمد اینترنتی

استراتژی ساده سطوح حمایت و مقاومت

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت

سه روش ساده برای تعیین بهتر نقطه ورود به معامله

نقطه ورود به معامله جایی است که معامله‌گر اقدام به خرید یا فروش می‌کند. تعیین نقطه ورود به معامله می‌تواند کار پیچیده‌ای باشد، چون‌که عوامل زیادی را باید پیش از ورود به معامله در نظر گرفت و سپس نقطه ورود به معامله را انتخاب کرد. در این مقاله می‌خواهیم با روش‌های ساده نشان دهیم که کدام محل برای ورود به معامله می‌تواند مناسب باشد. در این روش سه استراتژی معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.

کی بهترین زمان برای ورود به معامله است؟

بهترین زمان ورود به معامله بستگی به استراتژی و سبک معاملاتی دارد. روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارد، اما در این مقاله تمرکز ما به سه روش رایج و محبوب است. استراتژی معامله با کانال، معامله با کندل های قیمتی و شکست، استراتژی‌های ساده و کاربردی هستند و می‌توانند به موفقیت معامله‌گر در بازار کمک کنند.

استراتژی معامله با کانال

خط روند یکی از تکنیک های پایه‌ای تحلیلگران تکنیکال برای تعیین حمایت و مقاومت بازار است. در مثال پایینی، نمودار قیمتی در حال تشکیل اوج و کف‌های قیمتی بالاتری است. یعنی روند بازار متمایل به صعودی است. این یعنی معامله‌گر باید از استراتژی خرید از حمایت و خروج از مقاومت (تثبیت سود) استفاده کند. همین‌که قیمت سطوح حمایتی و مقاومتی را شکست، معامله‌گر باید برای شکست‌ها و تغییرهای روندی آماده شود.

آموزش فارکس استراتژی معامله با کانال

آموزش فارکس – استراتژی معامله با کانال

استراتژی معامله با کندل های قیمتی

الگوهای کندلی ابزار قدرتمندی برای معاملات در بازارهای فارکس، سهام و رمزارز ها هستند. کندل های قیمتی بهترین محل برای ورود به بازار را نشان می‌دهند. الگوهایی مثل الگوی پوششی و پین بار، الگوهای رایج و محبوب معامله گران هستند. در مثال پایینی، الگوی کندلی پین بار تشکیل شده و نشانگر تغییر حرکات بازار است و بهترین محل برای ورود به بازار را نشان می‌دهد.
تشخیص الگوهای کندلی به تنهایی برای ورود به معامله کافی نیستند. اما اگر محدوده احتمالی برای ورود به معامله را مشخص کنید، الگوهای کندلی به شما کمک خواهند کرد تا سیگنال ورود به معامله را شکار کنید. هیچ تضمینی هم برای موفقیت معامله وجود ندارد، اما وجود الگوی کندلی می‌تواند شانس موفقیت معامله را بالا ببرد و در عین حال ریسک معامله را محدود کند.

آموزش فارکس استراتژی معامله با کندل های قیمتی

آموزش فارکس – استراتژی معامله با کندل های قیمتی

در تصویر بالایی پین بار با دایره آبی نمایش داده شده است. پین بار نشانگر بازگشت بازار است، اما برای این که این کندل تائید شود، باید کندل بعدی پین بار در جهت آن بسته شود. در نهایت با تائید الگوی پین بار، نقطه ورود به معامله مشخص شده است. توجه داشته باشید که همیشه پیش از ورود به معامله یا تعیین نقطه ورود به معامله، باید سایر جوانب استراتژی را هم در نظر بگیرید. یعنی باید اصل انطباق برقرار باشد و بعد از آن به دنبال سیگنالی مثل پین بار بود. پین بار به تنهایی نمی‌تواند محل ورود به معامله را تعیین کند.

استراتژی معامله با شکست سطوح کلیدی

شکست، تئوری تکنیکالی است که همه معامله گران از آن استفاده می‌کنند. در استراتژی شکست، باید ابتدا سطح کلیدی را مشخص کنید و سپس با شکست آن به دنبال نقطه ورود به بازار باشید. اگر در پرایس اکشن مهارت خوبی داشته باشید، می‌توانید از مزایای استراتژی شکست هم استفاده کنید. این استراتژی خیلی ساده است. سطح کلیدی مثل حمایت یا مقاومت تعیین می‌شود، سپس منتظر شکست آن می‌مانید. اگر حمایت شکسته شد، وارد معامله فروش می‌شوید و اگر مقاومت شکسته شد، وارد معامله خرید می‌شوید.
مثال پایینی نشان می‌دهد که حمایت کلیدی هم‌زمان با بالا رفتن حجم معاملات شکسته شده و قیمت پایین آمده است. نقطه ورود به معامله همان محل شکست حمایت است.

چطور نقاط حمایت و مقاومت را پیدا کنیم؟

چطور نقاط حمایت و مقاومت را پیدا کنیم؟

امروز به مقاله آموزش پیدا کردن حمایت و مقاومت میپردازیم. با ما تیم فیبوتک همراه باشید.

روایت مبادله و سرمایه گذاری در بازار ارزهای رمزنگاری شده منفی است. با توجه به نوسانات موجود، اکثریت نقاط حمایت و مقاومت را حدس و گمان محض میدانند. در مقابل، با پذیرش نهادی و پذیرش گسترده، بازار ارزهای دیجیتال موقعیت خود را به عنوان یک معدن طلا تقویت میکند. یکی از اصول حیاتی برای ایجاد ثروت در این بازار تجزیه و تحلیل فنی است.

با بیان ساده، تجزیه و تحلیل فنی در زمینه ارزهای رمزنگاری شده در حال مطالعه داده های تاریخی یک کوین/توکن، سنجش روندهای فعلی و پیش بینی قیمت آینده آن است. در این رشته، ابزار کلیدی همان شناسایی مناطق پشتیبانی و مقاومت است و از آنها برای ایجاد یک استراتژی تجاری قوی استفاده میکند.

  • نقاط حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری شده چیست؟
  • چگونه نقاط حمایتی و مقاومت را بیابیم؟
  • چگونه نقاط حمایت و مقاومت را ترسیم کنیم؟
  • ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
  • بهترین شاخص های خطوط حمایت و مقاومت کدامند؟
  • نتیجه

نقاط حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری شده چیست؟

تشخیص خط حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری دو مفهوم اساسی در مورد تجزیه و تحلیل فنی دارد. در اصل، این سطوح قیمتی هستند که به عنوان مانع حرکت قیمت عمل میکنند. آنها به عنوان شاخص هایی برای شروع روند معکوس عمل میکنند.

هنگامی که قیمت ارزهای رمزنگاری شده به طور مداوم کاهش مییابد، انتظار میرود روند نزولی در نقاط حمایتی سطح قیمتی متوقف شود. این “حمایت” به دلیل هجوم خریدارانی است که به دنبال خرید ارز با قیمت پایین هستند. افزایش تقاضا خود را به عنوان پشتوانه ای برای کوین نشان میدهد.

بالعکس، وقتی قیمت ها رو به رشد میروند، مقاومت در سطح قیمتی ایجاد میشود که دارندگان ارز به دنبال کسب سود هستند. آنها مانع یا سقفی روانی برای قیمت ارز ایجاد میکنند در حالی که درک ارزش بیش از حد آن شکوفا میشود. در این مقطع، بازار عموماً مملو از سفارشات فروش است و کسانی که به دنبال وارد شدن در موقعیت های شورت هستند، به سمت جلو حرکت میکنند.

در اینجا، استنباط استفاده از حمایت و مقاومت در معاملات رمزنگاری به عنوان شاخص های کلیدی قیمت است. اما، این واقعیت که آنها قانونی نیستند و بلکه مفاهیم صرفی هستند که از تجربه تکامل یافته اند، باید همیشه یادآوری شود.

چگونه نقاط حمایتی و مقاومت را بیابیم؟

همانطور که میدانید، یافتن نقاط حمایت و مقاومت در معاملات روزانه کمی دردسر ساز است. در اصل، ما در تلاش هستیم تا سطح قیمتی را که قیمت ارز با آن اصلاح میشود، پیدا کنیم. برخی از شاخص هایی که به ما در یافتن خطوط پشتیبانی و مقاومت کمک میکنند عبارتند از:

اندیکاتور شاخص روند

یک استراتژی متداول این است که یک خط روند را در نمودار قیمت یک ارز در بازه های زمانی خاص قرار دهید. در شکل مثلث صعودی، خط روند نصب شده در نقاط بالا، مقاومت را نشان میدهد در حالی که خط روند دیگری که در نقاط پایین کشیده شده است حمایت را.

اعداد فیبوناچی

این یک تکنیک پیشرفته است که برای یافتن مناطق حمایت و مقاومت با استفاده از ابزار اصلاح فیبوناچی استفاده میشود. اصلاح فیبوناچی با استفاده از تاریخچه قیمت برای تشکیل یک دنباله، نسبت هایی را برای نقاط قیمتی قابل توجهی ایجاد میکند که میتواند برای پیدا کردن حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار گیرد.

قله ها و دره ها

تجزیه و تحلیل فراز و نشیب یک ارز در یک بازه زمانی، محور اصلی این استراتژی است. اگر قیمت ارز به بالاترین و پایین ترین سطح خود برسد، نشان دهنده احساسات قوی بازار است. در این مورد، اغلب بالا و پایین به ترتیب به عنوان مقاومت و پشتیبانی عمل میکنند.

میانگین متحرک

یک استراتژی ساده که بر روندهای گذشته ارز تأثیر میگذارد و قیمت های متوسط را برای یک بازه زمانی مشخص تولید میکند. از میانگین های متحرک برای بازه های زمانی مختلف مانند 10 روز یا 52 هفته میتوان برای یافتن مناطق حمایت و مقاومت کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کرد.

چگونه نقاط حمایت و مقاومت را ترسیم کنیم؟

ترسیم ناط حمایت و خطوط مقاومت یک سرمایه کلیدی برای هر معامله گر و/یا سرمایه گذار رمزنگاری است. برای شروع ترسیم به یک نمودار با کیفیت مانند TradingView نیاز است.

چارچوب های زمانی مناسب را بیابید

قبل از رسم نقاط حمایت و مقاومت، روشن شدن اهداف بسیار مهم است. برای معاملات کوتاه مدت، بازه های زمانی زیر 6 ماه برای تجزیه و تحلیل حمایت و مقاومت کافی است. با این حال، برای بلند مدت، بارگذاری نقاط داده حداقل 12 تا 18 ماه مطلوب است.

شناسایی مناطق قیمت

در بازه های زمانی تعیین شده، مجموعه ای از افزایش و افت قیمت وجود دارد که فعالیت های تجاری با حجم بالا را به تصویر میکشد. اغلب، این مناطق نشان دهنده سطح حمایت و مقاومت قبلی هستند. بسته به چارچوب زمانی، شناسایی 3 یا بیشتر از این مناطق قیمتی، باید تصور درستی از نحوه عملکرد ارز را ارائه دهد.

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت

مناطق قیمت مشخص شده را با یک خط افقی متصل کنید. برای مناطق قیمتی در شکل مثلث صعودی، خط افقی مقاومت است. و به طور مشابه، برای مناطق قیمتی در شکل مثلث نزولی، این پشتوانه خواهد بود.

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت

در اینجا تصویری از نمودار قیمت بیت کوین (BTC) برای سال 2021 را مشاهده میکنید. در چارت بالا، مناطق فعالیت 32000 دلار در سه زمان مشخص وجود دارد که نشان دهنده افزایش تقاضا برای BTC است. در این نقطه قیمت، خریداران به طور مداوم BTC را جمع آوری میکردند که نشان دهنده پشتیبانی قوی بود.

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت

ترسیم خطوط حمایت و مقاومت

در همان نمودار قیمت بیت کوین، 58 هزار دلار به عنوان یک منطقه مقاومت قوی ظاهر شد. در این نقطه قیمت، با کاهش احساسات صعودی، سقف روانی شکل میگیرد. با وجود پیشرفت های گاه و بیگاه، محدوده بین 57،000 تا 60،000 دلار به عنوان مقاومت عمل کرده است که باعث معکوس شدن روند میشود.

خطوط حمایت و مقاومت خوب، نمادی از یک استراتژی تجاری معتبر در بازار رمزنگاری است. برای افزایش دقت استراتژی، یادگیری نحوه استفاده از TradingView بسیار توصیه میشود.

بهترین شاخص های خطوط حمایت و مقاومت کدامند؟

امروزه، چندین ابزار خودکار و سفارشی در بازار وجود دارد تا معامله گران رمزنگاری از آن استفاده کنند. در میان انبوهی از گزینه ها، در اینجا بهترین شاخص های مناطق پشتیبانی و مقاومت وجود دارد. هر یک از آنها زمان آزمایش شده و اساساً در بازار قوی هستند که ویژگی بارز آن نوسانات آن است.

باندهای فیبوناچی بولینگر

این شاخص خاص دارای گروههای محبوب Bollinger، یک باند سه خطی است که برای مدت 20 روز ثابت ترسیم شده و با استفاده از میانگین متحرک وزنی حجم محاسبه میشود. مطابق با عقب نشینی های فیبوناچی، این یکی از دقیق ترین شاخص های مناطق پشتیبانی و مقاومت در بازار است.

نقطه محوری

تجزیه و تحلیل نقطه محوری سه نقطه قیمت (بالا، پایین و بسته شدن) یک دارایی را در نظر میگیرد. با تقسیم بر سه، نقطه محوری به دست میآید. این شاخص، پس از محاسبه، سه سطح پشتیبانی و سه سطح مقاومت را ارائه میدهد و بینش و محدوده و احساسات بازار را نشان میدهد.

فیبوناچی اتوماتیک

همانطور که قبلاً ذکر شد، نسبت های فیبوناچی راهی عالی برای یافتن نقاط حمایتی و مقاومت هستند. همین امر از این شاخص استفاده میکند که سطوح fib را بین بالا و پایین یک بازه زمانی خاص کاربر تعیین میکند. با استفاده از این در TradingView، خطوط فیبوناچی به طور خودکار ردیابی میشوند و بار کاری معامله گر را کاهش میدهند.

نتیجه

هدف این مقاله، سرآغازی برای معامله گران است که به دنبال ایجاد یک استراتژی تجاری قوی بر اساس نقاط حمایت و مقاومت هستند. آنها مقاط قابل اعتمادی هستند که اگر به درستی اجرا شوند، تمام سقف های پولساز در بازار رمزنگاری را میشکنند.

بهترین راه تعیین تارگت در معاملات چیست

تعیین تارگت معاملات

اگر به استراتژی بسیاری از معامله گرها دقت کنید، متوجه خواهید شد که اکثر افراد زمان خود را صرف این می کنند تا بهترین زمان ورود به معامله را تعیین کنند، اما همین اشخاص پس از ورود به معامله گیج می شوند و نمی دانند پس از آن باید چه کاری را انجام دهند!! و حتی نمی دانند که بهترین راه تعیین تارگت در معاملات چیست ؟!نتیجه این امر در بین تریدر ها کم شدن میزان اعتماد بنفس و تصمیم گیری های احساسی است.

در همین راستا در ادامه این مقاله سعی بر این داریم تا با ارائه و معرفی موثر ترین راه ها به شما کمک کنیم تا بتوانید اهداف درستی را برای معاملات خود تعیین کنید. قطعا تریدری که برای معاملات خود برنامه ریزی داشته باشد، می تواند با کاهش میزان ریسک، سرمایه خود را حفظ و با اعتماد بنفس بیشتری معامله را انجام دهید.

لذا توصیه می کنیم، ادامه این مطلب را از دست ندهید…

در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟

این سوال ممکن است برای خیلی از تریدرها پیش آید، چرا که آن ها عادت دارند بدون هیچ برنامه و هدف خاصی وارد معاملات ارزهای دیجیتال شوند و باید بگوییم این بزرگترین اشتباهی است که شما می توانید انجام دهید..

5 روش معرفی شده در ادامه برای افرادی است که در این زمینه سر درگم هستند. اولین راه حل آن عبارت است از:

12 اشتباه تحلیل تکنیکال

1- تعیین میزان ثابت حد سود نسبت به ضرر

اولین موردی که باید در برنامه های خود قرار دهید این است که، سعی کنید در معاملات میزان سود به ضرر را یک حد ثابت در نظر بگیرید.

این استراتژی ساده ترین هدفی است که می توانید در پیش بگیرید. در این زمینه شما باید در معامله خود طبق دو راهکار زیر پیش بروید:

  1. فاصله بین دو نقطه سود و ضرر را اندازه گیری کنید.
  2. پس از آن میزان حد ضرر را نسبت به فاصله ای که مشخص کرده اید در اعداد 1 ،2 یا 3 ضرب کنید.

این یک تکنیک ساده است که به شما کمک می کند تا برای خودتان یک استراتژی ثابت، همیشگی و البته هدفمند داشته باشید.

البته توجه کنید که بالاتر بردن میزان حد سود به ضرر همیشه هم یک استراتژی خوب نیست، بنابراین اگر این مقدار را کم تر در نظر بگیرید قطعا درصد موفقیت شما نیز کاهش پیدا خواهد کرد.

توصیه می کنیم اگر تازه کار هستید، هدف خود را کوچک و با نسبت سود به زیان کم تری در نظر بگیرید، تا از این طریق احتمال موفقیتتان افزایش یابد و شما نیز تجربه ی ایده آل تری از هدف گذاری داشته باشید.

این روش بسیار ساده به شما کمک می‌کند تا برای خود استراتژی ثابت و همیشگی داشته باشید که و هدف خود را این‌گونه مشخص کنید. در نظر داشته باشید که همیشه بالاتر بودن سود نسبت به زیان، همیشه اتفاق خوبی نیست، بلکه هر چه این مقدار کمتر باشد درصد موفقیت شما نیز کمتر خواهد بود. بنابراین برای افراد تازه‌کار بهتر است هدفی کوچک با نسبت سود به ضرر کمتری در نظر بگیرند تا احتمال موفقیت خود را بالا ببرند و تجربه بهتری از هدف‌گذاری داشته باشند.

2- اهداف زمان مند برای معاملات خود تعیین کنید

دومین روش که در تعیین هدف می تواند مورد استفاده قرار گیرد، امکان ادغام چند استراتژی با یک دیگر را دارد.

آن دسته از تریدرهایی که فعالیت روزانه دارند، اغلب از تکنیک هدف در پایان روز استفاده می نمایند؛ در اواخر روز معاملاتی برای اینکه از زیانی که ممکن است در طی شب اتفاق افتد، از تمامی موقعیت های معاملاتی باز خود بیرون می آیند.

یا تریدرهایی که به صورت هفتگی از نوسانات سود کسب می کنند و معمولا در این ایام معامله می نمایند، استراتژی های آخر هفته را برای معاملات خود انتخاب می کنند، این افراد اغلب قبل از شروع شدن تعطیلات از تمامی معاملات باز خود خارج می شوند تا در طول تعطیلات در صورت افت بازار متضرر نشوند.

زمان بندی تارگت معاملات

3-تعیین صحیح سطوح حمایت و مقاومت

یکی دیگر از تکنیک ‌های هدفی که در بین تریدرها بسیار محبوب است، استفاده از آخرین سطوح حمایت و مقاومت است. سطح های حمایت و مقاومت مانع هایی مهم برای محرک قیمت هستند و واقع گرایانه است هدف خود را به‌ گونه ای انتخاب کنید که قیمت لازم نباشد از سطح های مهم حمایت و مقاومت گذر کند، این مسئله می تواند احتمال رسیدن شما به قیمت تارگت را کاهش دهد.

به طور کلی، اغلب تریدرها بر تلاش اند تا پر اهمیت ترین نقاط سطح حمایت و یا مقاومت را پیدا کنند و سپس تارگت را چندین نقطه بالاتر یا پایین تر( با توجه به موقعیتی که معامله دارد) از آن قرار می دهند. در عکس زیر، اگر وارد یک موقعیت کوتاه شدید، خوب است تا تارگت خود را چند نقطه بالا تر از سطح حمایتی قرار دهید چرا که در این صورت احتمال ریسک بازگشت قیمت از سطح حمایت بسیار کم تر می شود.

تعیین حد حمایت و مقاومت در معامله

4-توجه به سطوح فیبوناچی اکستنشن در معاملات

سطوح فیبوناچی اکستنشن یا همان بسط یافته در بسیاری استراتژی ساده سطوح حمایت و مقاومت از معاملات تریدرها کارآمد است و به کار گرفته می شود، علاوه بر این از سطوح بسط یافته می توان برای تعیین هدف معاملات نیز استفاده کرد.

پس از شکست سطوح مقاومت و شناسایی نقاط(A-B-C) ابزار تحلیل فیبوناچی خود را از پایین تا بالای خطی که با شکست مقاومت هم سو شده است، رسمن نمایید. بعد از یافتن سطح فیبوناچی اصلاحی c، شما می توانید به راحتی از سطوح اکستنشن برای تعیین هدف خود استفاده نمایید.

در حالت کلی، سطوح فیبوناچی اکستنشن در تصویر زیر ۱.۳۸ و ۱.۶۱ نزدیک ترین سطوح به هدف هستند. در این راستا قیمت به تدریج با سطح های 2 و 2.61 برخورد می نماید و به همین دلیل یک روند قدرتمند را برای رساندن قیمت به این سطوح نیازمند است.

سطوح فیبوناچی اکستنشن

5-حد زیان شناور تعیین کنید

تکنیک تعیین حد ضرر شناور با دومین مورد بیان شده یعنی داشتن یک هدف زمانمند شباهت بسیاری دارد که در واقع می توان آن را با سایر روش ها نیز ادغام کرد.

اغلب افرادی که از استراتژی حد زیان شناور استفاده می نمایند، تصمیم بر این دارند تا حد ممکن از معاملات خود سود دریافت نمایند. این گونه معامله گران معمولا تکنیکی را بر می گزینند که پایان آن نامعلوم است. این جمله بدین مفهوم است که یک تریدر برای خود هدف مشخص نمی کند و میزان ضرر خود را فقط بر اساس تعقیب قیمت ها در نظر می گیرد تا از این روش سود دریافت کند، این روش در واقع نوعی نوسان گیری است که کمک می کند تا در بازارهایی که میزان نوسان زیاد است این افراد به سود بسیار بالایی برسند.

تعیین حد ضرر شناور

تریدرها معمولا از میانگین ها ی متحرک به عنوان یک ابزار برای تشکیل حدزیان شناور استفاده می نمایند. مطابق عکس بالا مشاهده می کنید که میانگین متحرک 50 دوره ای در نمودار بررسی شده است. با استفاده از این مورد تریدر می تواند، حد ضرر شناور خود را بر اساس میانگین متحرک مشخص نماید.

در این رابطه نکته مهمی وجود دارد این است که نباید هدف خود را به کاملا دقیق بر روی میانگین متحرک در نظر بگیرید؛ زیرا که در صورت به وجود آمدن یک حرکت بازگشتی متداول، شما زود تر از آن چه که باید از معامله خارج می شوید.

برای اینکه با استفاده از حد ضرر شناور بتوانید تعیین تارگت داشته باشید، به نکات ذیل حتما توجه داشته باشید:

اندیکاتور چیست؟

1- اگر فکر می‌کنید که با این روش می‌توانید به حداکثر میزان سود برسید، باید بگویم در اشتباه هستید. چراکه حد ضرر شناور به طور معمول کمترین قیمت‌ها را در بازارهایی با نوسان بالا، نصیب خود می‌کند.

2-استفاده از این استراتژی می تواند باعث طولانی شدن و زمان نگهداری معامله گردد، به طوری که تمامی تریدرها نتوانند از آن به درستی استفاده کنند.

3-میزان حد ضرر شناور فقط برای برنامه ها و معاملات بلند مدت برای شما سود رسانی خواهد داشت.

6-تعیین میانگین متحرک در تایم فریم بالا

این روش تعیین تارگت در معاملات فارکس به خوبی جواب می دهد، چرا که در بازار معاملاتی فارکس در اغلب مواقع به دور از هر میزان نوسانی که خواهند داشت، با گذشت زمان بازهم به سمت میانگین نزدیک می شوند.

جالب است بدانید که در رویکرد معاملات بازگشتی، بهتر است تا یک استراتژی هدف میانگین متحرک در بازه های زمانی بالاتر تعیین گردد، چرا که شما می توانید با استفاده از میانگین متحرک در تایم فریم های بالاتر فرصت های معامله گری بیشتری داشته باشید.

اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله

اهمیت تعیین حد سود و ضرر در معامله

یک موردی که در معاملات وجود دارد این است که شما چه بخواهید یا نخواهید، گاهی این امکان وجود دارد که در معاملات خود سود نکنید، چرا که همیشه تحلیل های ما درست نیستند و از طرف دیگر شما همیشه نمی توانید به نمودار ها خیره شوید تا ببنید که چه اتفاقی رخ می دهد؛ بنابراین تعیین حد سود و ضرر اصلی ترین تارگت در معاملات خواهد بود.

طبق این گفته، استفاده از حد سود و ضرر جزو ملزومات در فارکس است و در واقع می تواند روش معاملاتی ما را تکمیل نماید، همچنین این کار به ما در کنترل و کاهش ریسک نیز کمک می کند.

سخن پایانی:

در پایان می توانیم بگوییم که هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری خاصی ندارد و همه چیز برای موفقیت به خود معامله گر بستگی دارد، در این راستا بهتر است تا برای معاملات خود استراتژی های مختلف را امتحان کنید و در نهایت آن را در معاملات خود به کارببرید که بهترین اثر بخشی را برایتان دارد.

سطوح حمایت و مقاومت: انواع، شیوه‌های ساخت و موارد استفاده

تحلیل تکنیکال در بازار فارکس، فرصت‌های بیشماری را برای مطالعه و پیش‌بینی قیمت‌ها به ما می‌دهد. معامله‌گران، از صدها ابزار تحلیل تکنیکال برای حل مسئله‌های بازار استفاده می‌کنند. گاهی اوقات این انتقاد به شاخص‌ها وارد می‌شود که می‌توانند در دستان تحلیل‌گر به هر شکلی درآیند و به همین دلیل در سیگنال‌دهی‌شان تاخیر وجود دارد. اما سطوح حمایت و مقاومت، حتی در میان کسانی که بدترین دید را به تحلیل تکنیکال دارند هم طرفدار دارد و تایید دریافت می‌کند. این موضوع ما را غافلگیر نمی‌کند. سطوح حمایت و مقاومت در فارکس، معیاری است که تمام معامله‌گران بدون هیچ استثنایی به آن‌ها توجه نشان می‌دهند.

نواحی حمایت و مقاومت در نمودار قیمت، جاهایی هستند که نیروهای وارد بر قیمت در آن‌ها شدیدا تغییر می‌کند. به همین دلیل هم قیمت‌ها در زمان رسیدن به این نقاط رفتارهای جالبی از خودشان نشان می‌دهند؛ رفتارهایی چون پرش، بازگشت، شکست، شتاب‌گرفتن یا کند شدن. از آن‌جایی که این رفتارها معمولا اتفاق میافتند، معامله‌گر می‌تواند استراتژی‌های معاملاتی‌اش را با سطوح مد نظر تنظیم کند. معامله‌گری با کمک این سطوح تسلط بیشتری به معامله‌گر می‌دهد، انگیزه‌ی بیشتری برایش به وجود میاورد و به او این امکان را می‌دهد که سود خودش را در تایم‌فریم‌های کوتاه‌تری تثبیت کند.

چرا باید به این خطوط اعتماد کرد

معامله‌گری در بازارهای مالی با اسفاده از ابزارهای بسیار زیادی انجام می‌گیرد. اما تحلیل، تنها به دو نوع اصلی انجام می‌گیرد؛ بنیادی و تکنیکال. کتاب‌های درسی زیادی درباره‌ی این تحلیل‌ها نوشته شده‌اند و به طور منظم، در سراسر دنیا و به زبان‌های مختلف چاپ می‌شوند. به همین دلیل تمام معامله‌گران و سرمایه‌گذاران زمینه‌ی مشترکی در این باره دارند. این زمینه‌ی مشترک باعث می‌شود که معامله‌گرانی چون شما، در سرتاسر دنیا خطوط مقاومت و حمایت مشابهی را در فارکس ببینند و بر اساس آن‌ها معامله کنند. همین اجماع بر سر این خطوط، اهمیت آن‌ها را بالا می‌برد.

اما نباید این را از یاد برد که علاوه بر یکسان بودن دستورالعمل‌ها، سادگی محاسبات هم نقش مهمی دارد. برای مثال زمانی که معامله‌گری حد «ضرربس» نقطه به نقطه را انتخاب می‌کند، برایش راحت‌تر است که قیمت‌های رند (بدون اعشار) را در نظر بگیرد. این کار بسیار راحت‌تر است. زمانی که درگیر معاملات هستیم، زمانی برایمان نمی‌ماند که درگیر محاسبه‌ی اعشار شویم. در بحبحوحه‌ی معاملات، باید همه‌چیز را گرد کرد؛ یا به سمت پایین یا به سمت بالا.

دلیل سوم هم به سیاست پولی مربوط است. روسای بانک‌های مرکزی و دولت‌ها، کانال‌های قیمتی در نظر می‌گیرند که اساس بودجه را شکل می‌دهد. اگر قیمت‌ها از این کانال‌ها بیرون بروند، نهادهای ناظر در بازار مداخله می‌کنند.

انواع حدود قیمتی و تفاوت‌شان

راه‌های زیادی وجود دارد که سطوح و در نتیجه، انواع‌شان را محاسبه کنیم. اگر آن‌ها را بر اساس شرایط‌شان دسته‌بندی کنیم، سه نوع مختلف از آن‌ها به دست میایند: افقی، شیبدار و پویا. مهمترین تفاوت بین این دسته‌ها نحوه‌ی ساختن‌شان است و تعداد عواملی که برای این کار نیاز است.

راه‌های ساختن سطوح افقی

برای این که این نشانه‌گذاری را انجام دهید، پلت‌فرم معاملاتی‌تان باید ابزارهای رسم را داشته باشد. شرکت کارگزاری NordFX برای مشتری‌هایش مشهورترین پلت‌فرم معاملاتی (متاتریدر۴) را فراهم کرده است. ابزارهای گرافیکی این پلت‌فرم در کنار تمام موارد دیگر، خط افقی هم دارد.

خط‌های حمایت و مقاومت روی نقطه‌هایی ساخته می‌شوند که قیمت در گذشته، بیش از یک بار به آن‌ها برخورد کرده و به جهت قبلی‌اش بازگشته است. سطح حمایت با کف‌های ناحیه‌ای و سطح مقاومت، با سقف‌های ناحیه‌ای رسم می‌شود.

سوالی که بسیاری از افراد سرش بحث دارند، این است که این خط‌ها باید در چه قیمتی رسم شوند. آن‌چنان فرقی نمی‌کند که نقاط قیمتی کجا باشند. سطح حمایت یا مقاومت را هم بدنه‌ی شمع (در نمودارهای شمعی) و هم سایه‌ی آن می‌سازد. مفهومی که در اینجا وجود دارد نه خط، بلکه ناحیه است. بنابراین این که بازه‌ای چند درصدی برای نقاط قیمتی در نظر بگیریم عادی به حساب میاید. به علاوه هرچه تایم‌فریم بزرگتر باشد، ناحیه هم بزرگتر خواهد بود.

در شکل ۱، مثالی از نحوه‌ی قرار دادن سطوح حمایت و مقاومت فارکس آورده شده است:

سطوح حمایت و مقاومت: انواع، شیوه‌های ساخت و موارد استفاده1

سطوح شیبدار

این سطوح از نظر رفتاری که قیمت با آن‌ها دارد، تفاوتی با سطوح افقی ندارند. تفاوت اصلی، زوایه‌ی آن‌هاست. آن‌ها در کف یا سقف ناحیه‌ای رسم می‌شوند و به طور کامل به جهت روند بستگی دارند. قانون اصلی‌ای که باید از آن استفاده شود، این است که قیمت باید از این خط‌ها پرش کند. برای این که این سطح کشیده شود، دو نقطه کافی است. این قانون، قانونی ساده و هندسی برای رسم خط است.

این خط‌ها را در متن‌ها با نام خط روند هم می‌شناسند. اگر این خط‌ها را موازی با هم رسم کنید، می‌توانید کانال‌های قیمتی را شناسایی کنید. در شکل ۲ می‌توانید مثالی از یکی از آن‌ها مشاهده کنید:

سطوح حمایت و مقاومت: انواع، شیوه‌های ساخت و موارد استفاده2

این خط‌ها تنها برای یک منظور استفاده می‌شوند؛ برای پیدا کردن نقطه‌ی ورود. تنظیم هدف قیمتی بر اساس این سطوح شیبدار سخت است. اما وقتی با آن‌ها کار می‌کنیم، سقف‌ها و کف‌ها باید ثابت، مشخص، بالای قبلی‌ها (برای روندهای صعودی) یا پایین قبلی‌ها (برای روندهای نزولی) باشند.

در فضای فکری کلاسیک، سطوح حمایت و مقاومت خطوطی هستند که به صورت دستی تنظیم می‌شوند. اما پیشرفت‌های امروز، کتاب‌های درسی دهه‌ی ۸۰ و ۹۰ میلادی را به میزان بسیار زیاد پشت سر گذاشته‌اند. به علاوه‌ی خطوط دستی، شیوه‌های اندیکاتوری هم در حال فراگیر شدن هستند: میانگین متحرک، پوشاننده، کانال دوچیان و بندهای بولینگر.

ویژگی اصلی آن‌ها این است که می‌توانند نوسان کنند و با قیمت، بالا و پایین بروند. این خاصیت هم نقطه‌ی قوت‌شان به حساب میاید و هم نقطه‌ی ضعف‌شان.

اصول اولیه‌ی ساخت سطوح حمایت و مقاومت افقی و پویا با هم تفاوت دارد، اما ویژگی‌ها و اصول استفاده از آن‌ها یکی است. همان‌طور که در مثال شکل شماره‌ی ۳ می‌بینید، ما پیشنهاد می‌کنیم که مشهورترین شاخص (میانگین متحرک) مورد بررسی قرار گیرد و سپس، به عنوان سطح حمایت و مقاومت به کار گرفته شود.

سطوح حمایت و مقاومت: انواع، شیوه‌های ساخت و موارد استفاده3

تفاوت بین خط مقاومت و حمایت

گاهی اوقات افراد تازه‌کار نمی‌توانند خط حمایت را به درستی تعریف کنند و از روی اشتباه، آن را خط مقاومت می‌نامند. این خط‌ها ویژگی‌های مشابهی دارند و از نظر کارکردشان در معامله‌گری شبیه هم هستند. قیمت‌ها وقتی به آن‌ها می‌رسند از آن‌ها می‌پرند و بعد از آن که آن‌ها را شکستند، شتاب زیادی می‌گیرند. اما فرق بین‌شان هنوز سر جایش است: موقعیت قیمت نسبت به سطح حمایت یا مقاومت.

سطح حمایت، سطحی است که قیمت در گذر زمان رویش سوار می‌شود. این خط، کف‌های مهم را به هم متصل می‌کند و زمانی که معامله‌گران نمی‌توانند دارایی‌هایشان را در قیمت‌های پایین‌تر بفروشند (یا نمی‌خواهند)، خودش را نشان می‌دهد. اما مقاومت، خطی است که سقف‌های مهم را به هم متصل می‌کند و وقتی قیمت دارایی می‌خواهد رشد کند، جلویش را سد می‌کند.

در هر دو حالت، مهم این است که زمان گذاشتن خط‌ها چه روندی را در نظر بگیریم. این خط‌ها می‌توانند در زمان شکسته شدن تغییر حالت دهند. در شکل ۴، مثالی از زمانی که خط حمایت به خط مقاومت تبدیل می‌شود آورده شده است:

سطوح حمایت و مقاومت: انواع، شیوه‌های ساخت و موارد استفاده4

نحوه‌ی ساخت خط‌های حمایت و مقاومت در فارکس

شما می‌توانید سطوح را در هر نمودار هر تایم‌فریمی رسم کنید. افراد حرفه‌ای معمولا به سرعت این کار را به صورت دستی و به کمک ابزارهای رسم نمودار ترمینال متاتریدر۴ انجام می‌دهند. اما پیدا کردن نقاط کف و سقف برای تازه‌کارها سخت است. برای این که پیدا کردن این نقاط ساده شود، می‌توان از شاخص‌های کمکی استفاده کرد. فراکتال‌ها و شاخص زیگ‌زاگ جزو این ابزارها به حساب میایند و نقاط کف و سقف را به طور خودکار پیدا می‌کنند.

فرمول‌های پیوت‌پوینت، مورای و فیبوناچی هم برای محاسبه‌ی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌شوند. این ابزارها به طور جداگانه و به عنوان شاخص در نرم‌افزار تعبیه شده‌اند. باید در نظر داشت که تعداد زیادی شاخص دیگر هم وجود دارد. این شاخص‌ها تمام انواع خطوط را بدون این که شما را درگیر کنند رسم می‌کنند. بسیاری از آن‌ها همین الآن هم در متاتریدر۴ قرار داده‌شده‌اند و تحلیل بازار را به میزان زیادی ساده می‌کنند.

سطوح حمایت و مقاومت چگونه در استراتژی‌های معاملاتی استفاده می‌شوند

الگوهایی که نزدیک خطوط حمایت و مقاومت قرار دارند، می‌توانند برای هدف‌های مختلفی استفاده شوند. یکی از مهمترین هدف‌های ساختن استراتژی معاملاتی، به دست آوردن تابعِ سیگنال است. در این حالت، معامله هم در زمانی که نمودار از سطح حمایت و مقاومت برمی‌گردد انجام می‌شود، هم در زمانی که این خط شکسته می‌شود. نوع دیگری هم در معامله وجود دارد که با سیگنال‌های دیگر باز و بسته کردن پوزیشن در هم می‌آمیزد.

راه‌های معامله با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت می‌تواند بسیار متنوع باشد. معامله‌گری محافظه‌کارانه که بسیاری از نویسندگان کتاب‌های درسی توصیه می‌کنند، به ما می‌گوید که هم‌جهت با روند معامله کنیم. اما معامله‌گری تهاجمی می‌گوید پوزیشن‌ها هم در جهت روند و هم در خلاف آن باز شوند. هر شیوه‌ای حق دارد که توسعه پیدا کند و وجود داشته باشد. اما این معامله‌گر است که تشخیص می‌دهد سطح حمایت و مقاومت کجاست. احتمال این که سطح مقاومتی قدرتمند بشکند، به شدت پایین است. بنابراین زمانی که قیمت به چنین سطحی رسید باید از بازگشتش بهره برد. سطوح ضعیف که نمودار تنها چند بار به آن‌ها برخورد کرده است، مثل کره بریده می‌شوند. بنابراین احتمال این که سطحی ضعیف شکسته شود نسبتا بالا است. شکست‌های اشتباه هم در فارکس معمول هستند. در چنین مواردی، به نظر می‌رسد که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور کرده و آن را شکسته است. اما در عوض از آن عبور می‌کند و به جایی باز می‌گردد که پیشتر در آن بوده.

در لحظه‌ای که قدرت معامله‌گران در بازی بالا و پایین کردن قیمت به تساوی می‌رسد، ممکن است نمودار قیمت متراکم شود. اگر ببینید که نمودار قیمت مثل فنر در حال مترکام شدن است، باید به دنبال سیگنال باشید. ما هم می‌توانیم انتظار داشته باشیم که بالاخره فنر باز شود و قیمت‌ها را با شدت بالا و پایین کند.

تنظیم سطح‌های ضرربس و سودگیر

بر اساس نظر بسیاری از معامله‌گران، استراتژی معاملاتی بدون استفاده از ضرربس مثل بمبی ساعتی است. معامله‌گران تازه‌کار به سختی می‌توانند سطح ضرربس را در نمودار پیدا کنند. چرا که احتمال دارد قیمت به طور تصادفی به این سطح بخورد و معامله بسته شود. وقتی که می‌بینیم سفارش به سطح ضرربس می‌خورد و با ضرر بسته می‌شود، اما بعد از آن باز می‌گردد و جهت قبلی‌اش را از سر می‌گیرد، بسیار ناامید می‌شویم. به همین دلیل بسیار عادی است که سطح ضرربس را بعد از نزدیک‌ترین سطح حمایت یا مقاومت بگذاریم؛ با چندین درصد فاصله. به خاطر داشته باشید که این فاصله به تایم‌فریم مورد استفاده‌ی شما بستگی دارد. هرچه تایم‌فریم بزرگتر باشد، فاصله هم باید بیشتر باشد. به همین دلیل، در تایم‌فریم چهار ساعته و بیشتر از آن فاصله‌ی ضرربس چندین درصد در نظر گرفته می‌شود. به این ترتیب مقاومت و حمایت نه یک خط، بلکه یک ناحیه خواهند بود. همچنین جفت‌ارز مورد استفاده‌ی فارکس هم باید در نظر گرفته شود. از میزان نوسان‌های بازار هم نباید غافل شد.

همچنین علاوه بر ضرربس، سطوح دیگری هم برای حل مسائل بیشتری در بازار استفاده می‌شوند؛ برای پیدا کردن هدف قیمتی یا گرفتن سود. سطح سودگیر، با همان اصلی در معاملات گذاشته می‌شود که بالاتر توصیف شد. اما این سطح را در جهتی می‌گذاریم که معامله با آن باز می‌شود (منظور از جهت، این است که معامله short است یا long). باز هم در اینجا، مفهوم ناحیه باید در نظر گرفته شود. زیرا همان‌طور که قیمت می‌تواند چندین درصد بالاتر یا پایین‌تر از سطح حمایت و مقاومت برود (شکست اشتباه)، می‌تواند با چند درصد اختلاف به آن نرسد.

در فارکس، تعداد بسیار زیادی استراتژی معاملاتی بر اساس سطوح حمایت و مقاومت ساخته شده است. اما اثربخشی این استراتژی‌ها، تحت تاثیر چندین عامل دیگر است. دقت قیمت‌ها، اندازه‌ی اسپرد، سرعت اجرای سفارش‌ها و موارد دیگر، از جمله‌ی این عوامل هستند. در اینجا، مشتری‌های شرکت کارگزاری NordFX مزیت مشخصی دارند؛ چرا که شرایط معاملاتی این شرکت یکی از بهترین‌های بازار است.

نقاط قوت و ضعف

کار کردن روی سطوح حمایت و مقاومت فارکس چند نقطه‌ی قوت و ضعف دارد. ضعف‌های این ابزار از قرار زیر هستند:

  1. به وجود آمدن شکست‌های اشتباه،
  2. احتمال وجود لغزش (بک‌لش)، که خطی نازک را در ناحیه‌ی حمایت و مقاومت می‌اندازد و پهنایش به چندین عامل بستگی دارد: جفت‌ارزی که معامله می‌شود، مدت‌زمان و شرایط فعلی بازار. تمام این‌ها، باعث می‌شوند که گذاشتن سفارش و بستن پوزیشن‌های معاملاتی سخت شوند.

نقاط قوت سطوح حمایت و مقاومت هم به قرار زیر هستند:

  1. اطلاعات زیادی درباره‌ی نیروهای موجود در بازار دارند،
  2. به شما اجازه می‌دهند که کانال قیمتی تعیین کنید، نقطه‌ی ورود به بازار را مشخص کنید و محل خروج‌تان را هم تعیین کنید،
  3. آن‌ها را می‌توان در همه‌ی تایم‌فریم‌ها و برای تمام ابزارهای معاملاتی استفاده کرد،
  4. شاخص‌ها و ابزارهای نموداری بسیاری وجود دارد که به طور خودکار این سطوح را تشخیص می‌دهند. بسیاری از آن‌ها همین الآن هم در ترمینال متاتریدر۴ وجود دارند،
  5. تعداد بسیار زیادی از راه‌حل‌های آماده (اسکریپت و ربات‌های معاملاتی) وجود دارند که به شما این امکان را می‌دهند با استفاده از داده‌های قیمتی، معاملات‌تان را اتوماتیک یا نیمه‌اتوماتیک کنید،­
  6. قابلیت این که در هر استراتژی معاملاتی‌ای استفاده شوند،
  7. در هر تایم‌فریم تعداد بسیار زیادی سیگنال تولید می‌شوند.

تنها تمرین است که می‌تواند به شما یاد دهد چگونه به درستی از سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید. توصیه‌ی ما این است برای این که بدون هیچ ضرر مالی تجربه‌ی لازم را کسب کنید، از حساب دموی NordFX استفاده کنید. این حساب را می‌توان بدون هزینه باز کرد و ثبت‌نام برای آن، فقط چند دقیقه از وقت شما را خواهد گرفت.

چطور با سطوح حمایت و مقاومت در بازار فارکس معامله کنیم؟

یکی از مهارت‌های حتمی برای خرید و فروش در بازار فارکس ; پیدا کردن سطح های حمایت و مقاومت است ; به همین خاطر است که فهمیدن اصول اولیه در رابطه سطح های حمایت و مقاومت میتواند هرکارایی هر روش معاملاتی را بیشتر نماید ; در‌این مقاله به شما یاد میدهیم چطور این سطح های مهم را روی چارت پیدا نمائید و از آن‌ها برای رسیدن به سود بیشتر فایده ببرید .

حمایت و مقاومت چیست؟

حمایت و مقاومت; سطوح یا مناطق خاصی روی چارت هستند که احتمال دارد روند قیمت جفت ارزی در آنها برعکس بشود; سطوح حمایت و مقاومت در واقع سطوح روانشناسی هستند و نگرش‌های مختلف بازیگران بازار را نشان می‌دهند; به همین خاطر احتمال بازگشت قیمت در آنها بسیار است.

وقتی قیمت به این سطوح می‌رسد; امکان جهش قیمت برخلاف روند یا تثبیت قیمت (حرکت افقی قیمت) وجود دارد; همچنین امکان شکستن سطوح و حرکت شدید قیمت هم وجود دارد.

حمایت و مقاومت سطوحی هستند که تمایلات تریدرها با هم مقابله می‌کنند; یک بازی طناب‌کشی ساده را تصور کنید؛ گروهی که ضعیف‌تر باشد بازنده خواهد بود; در بازار فارکس و در محدوده حمایت و مقاومت این رقابت بین خرس‌ها و گاوها در جریان است تا یکی از آنها بر بازار حاکم بشوند; یکی از این دو گروه انتظار دارند بازار رشد کند و گروه دیگر انتظار سقوط بازار را دارند; در نتیجه یک تقابل بین خریداران و فروشندگان به وجود می‌آید و بازار در جهت مورد انتظار گروه غالب حرکت خواهد کرد; سطوح حمایت و مقاومت برای انواع استراتژی پرایس اکشن ضروری هستند.

حمایت و مقاومت چه فرقی با هم دارند؟

پاسخ این سوال بسیاری ساده است؛ سطوح حمایت پایین‌تر از قیمت فعلی و سطوح مقاومت بالاتر از قیمت فعلی هستند; علاوه بر این; وقتی قیمت پایین‌تر از سطح حمایت می‌رود و قیمت را می‌شکند; آن سطح تبدیل به سطح حمایت جدید می‌شود و برعکس; به عبارت دیگر; وقتی قیمت در سطح نزولی شکسته بشود; قیمت زیر آن سطح قرار می‌گیرد و سطح حمایت قبلی تبدیل به منطقه مقاومت جدید می‌شود; به چارت زیر دقت کنید.

این چارت جفت ارزی EUR/USD در بازه زمانی یکم سپتامبر تا نوزدهم نوامبر ۲۰۱۵ است; دایره سبز جایی را نشان می‌دهد که قیمت در آن با سطح بنفش ۱;۱۰۹۵۷ حمایت می‌شود; دایره قرمز لحظه‌ای را نشان می‌دهد که قیمت این سطح را در جهت نزولی می‌شکند و دایره آبی نشان می‌دهد قیمت چطور این سطح را به عنوان مقاومت جدید امتحان می‌کند.

این مثال نشان می‌دهد چطور یک سطح حمایت می‌تواند به مقاومت تبدیل بشود و به عنوان یک سطح در برابر جهت مخالف عمل کند.

چطور سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنیم؟

اکثر اوقات پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت روی چارت‌های فارکس کار ساده‌ای است; هر سطح بالای چارت یک مقاومت احتمالی و هر سطح پایین چارت یک حمایت احتمالی است; دقت کنید این‌ها سطوح حمایت و مقاومت احتمالی هستند؛ یک حمایت احتمالی وقتی تبدیل به حمایت واقعی می‌شود که قیمت بیش از یکبار آن را تایید کند.

وقتی قیمت تا یک سطح مشخص پایین می‌آید و دوباره بالا می‌رود; آن محدوده از چارت را به عنوان نقطه نهایی در نظر می‌گیریم؛ یعنی جایی که اگر قیمت دوباره به آن برسد احتمال تغییر روند وجود دارد; اگر قیمت دوباره از این سطح جهش کند; می‌توانیم آن را به عنوان سطح حمایت در نظر بگیریم; در این صورت فرض را بر این می‌گذاریم که در صورت افت دوباره قیمت; شاهد جهش قیمت از این سطح حمایت خواهیم بود; همین فرایند درباره سطوح مقاومت هم صادق است.

البته همه سطوح حمایت و مقاومت به شکل ایجاد نمی‌شوند; ما فقط به سطوح حمایت و مقاومت معتبر توجه می‌کنیم؛ معتبر بودن هم با بررسی صحت و قوت سطوح مشخص می‌شود; برخی از سطوح حمایت و مقاومت ضعیف و برخی دیگر معتبر و قابل اعتماد هستند.

همانطور که حدس زده‌اید تریدرهای فارکس فقط به سطوح معتبر اعتماد می‌کنند چون احتمال تبدیل شدن آنها به نقاط ورود و خروج موفق بیشتر است; سطوح حمایت و مقاومت معتبر آنهایی هستند که قدیمی‌ترند و دفعات بیشتری تست شده‌اند; تصویر پایین یک سطح مقاومت قوی را با یک سطح حمایت ضعیف‌تر مقایسه می‌کند.

استراتژی های معاملاتی در فارکس استراتژی های معاملاتی فارکس افراد ثروتمند فارکس اکسپرت اکسپرت آپشن اکسپرت چویس اکسپرت چیست

بگذارید اینبار به چارت هفتگی جفت ارزی EUR/USD نگاهی بیاندازیم; تصویر بالا تحرکات قیمت بین نوامبر ۲۰۱۴ تا نوامبر ۲۰۱۵ را نشان می‌دهد; خط بنفش سطح مقاومتی است که هفت بار استراتژی ساده سطوح حمایت و مقاومت تست شده و خط زرد سطح حمایتی است که چهار بار تست شده است; دایره‌ها هم نقاط دقیق محل تست سطوح را نشان می‌دهند; خط بنفش قدیمی‌تر است و دفعات بیشتری تست شده؛ بنابراین سطح قوی‌تری محسوب می‌شود; مستطیل نارنجی محدوده‌ای را نشان می‌دهد که دو سطح حمایت و مقاومت تحکیم می‌شوند و به سمت بالا و پایین جهش پیدا می ‎کنند تا محدوده را بشکنند.

در چارت بالا می‌توان انتظار داشت که یکی از سطوح بشکند; مقاومت بنفش قدیمی‌تر است و قیمت را برای مدت بیشتری – نسبت به حمایت زرد – نگه داشته؛ بنابراین توصیه می‌شود تریدر در جهت نزولی حرکت کند چون به احتمال زیاد حمایت زیر فشار مقاومت خواهد شکست; همانطور که می‌بینید این پیش‌بینی درست است و در انتهای محدوده نارنجی همین اتفاق افتاده است; قیمت از سطح حمایت رد شده و سطح حمایت زرد دیگر تبدیل به سطح مقاومت جدید شده است.

چطور نقاط ورود و خروج را روی سطوح حمایت و مقاومت تنظیم کنیم؟

همانطور که پیشتر گفتیم سطوح حمایت و مقاومت برای قرار دادن نقاط ورود و خروج روی چارت مورد استفاده قرار می‌گیرند; اگر طرز کار با نقاط ورود و خروجی مبتنی بر حمایت/مقاومت را یاد بگیرید; یکی از مهمترین اصول اولیه معامله در بازار فارکس را خواهید آموخت.

این نقاط ورود و خروج برای کار با استراتژی‌های معاملاتی که هر تریدری باید با آنها باشد; ضروری هستند; فرقی نمی‌کند چه استراتژی برای معامله دارید و از چه ابزاری استفاده می‌کنید; قیمت هر جفت ارزی به طور مداوم به سطوح حمایت و مقاومت مختلف نزدیک می‌شود و به همین خاطر باید حواسمان به پرایس اکشن‌های اطراف این سطوح باشد.

تنظیم نقطه ورود روی سطوح حمایت/مقاومت

تصور کنید قیمت یک جفت ارزی به یک محدوده حمایت تثبیت شده نزدیک شده است; چون محدوده حمایت قدیمی است و چندبار تست شده; می‌توان این سطح حمایت را معتبر دانست; در نتیجه وارد بازار می‌شویم و یک نقطه ورود بعد از تماس قیمت با این سطح حمایت تنظیم می‌کنیم; روش درست انجام اینکار این است که منتظر بمانیم تا ابتدا قیمت با سطح مورد نظر تعامل پیدا کند.

وقتی این اتفاق افتاد; اگر قیمت در جهت صعودی از این سطح حرکت کرد با یک پوزیشن لانگ وارد بازار می‌شویم; اگر روی سطح حمایت پوزیشن لانگ باز کنید; منطقی‌ترین استاپ لاس یا سطح توقف ضرر زیر محدوده حمایت خواهد بود; یعنی توقف ضرر را درست زیر سطح حمایت مورد نظر قرار می‌دهیم; این روند باعث می‌شود در صورت تقلبی بودن جهش قیمت و شکستن حمایت در جهت نزولی; ضرر به حداقل برسد; به مثال زیر دقت کنید.

این یک چارت چهار ساعته از جفت ارزی AUD/USD است که تحرکات قیمت بین ۲۱ جولای تا ۵ آگوست ۲۰۱۵ را نشان می‌دهد; خط بنفش یک سطح حمایت قدیمی است که به خاطر تست چندباره; انتخاب خوبی برای ورود به بازار است; در این تصویر چهار مرحله ورود به بازار روی سطح حمایت مشخص شده است; فلش‌های آبی تحرکات صعودی – بعد از تعامل قیمت با محدوده حمایت – که با این نقاط ورود مورد استفاده قرار گرفته‌اند را نشان می‌دهد.

در مورد سوم می‌بینید که بعد از یک افزایش کوتاه; قیمت به سرعت کاهش می‌یابد و به سطح توقف ضرر می‌رسد; دقیقا به خاطر چنین مواردی توصیه می‌شود همیشه از سطح توقف ضرر در مدیریت معاملات استفاده بشود; بنابراین سطح حمایت این چارت; سه پوزیشن خوب و یک پوزیشن بد در اختیار تریدر می‌گذارد و نرخ موفقیت آن ۳:۱ است; دقت کنید که تنظیم نقاط ورود روی سطح مقاومت دقیقا مشابه تنظیم نقاط ورود روی سطح حمایت است اما جهت آن برعکس است.

تنظیم نقطه خروج روی سطوح حمایت و مقاومت

برای تهیه نقطه خروج روی یک مرحله حمایت یا این که مقاومت ; می بایست یک پوزیشن گشوده در بازار داشته باشید ; پس فرض را بر این می گذاریم که یک جفت ارزی خریده‌اید و همان طور که می‌خواستید بازاردر جهت افزایشی حرکت نموده است ; در‌صورتی‌که یک محدوده مقاومت ثبت شده در جهت مراحل رو به بالا تولید بشود ; احتمال جهش نزولی ارزش از این مرحله مقاومت سابق وجود خواهد داشت ;در نتیجه برای این‌که ضرر نکنید ; یک نقطه خروج روی این مرحله مقاومت مختص تعریف میکنید ; در تصویر زیر میتوانید این نمونه را روی چارت ملاحظه کنید .

این چارت روزانه جفت ارزی USD/JPY بین چهاردم ژوئن تا سوم آوریل ۲۰۱۵ است; تریدر بعد از خط روند صعودی قرمز در پوزیشن لانگ قرار می‌گیرد; قسمت‌های ضخیم‌تر خط نشان‌دهنده محدوده‌هایی است که قیمت در آنها حمایت دارد; همانطور که می‌بینید قیمت به سطح مقاومت قدیمی که چندبار تست شده و ارزش ین را به ثبات رسانده; نزدیک می‌شود; بنابراین می‌توان با قرار دادن یک نقطه خروج زیر این سطح مقاومت; پوزیشن را سودده نگه داشت و مانع از دست رفتن قسمتی از سود شد.

اکسپرت حرفه ای فارکس اکسپرت در فارکس اکسپرت رانگ کوتا اکسپرت رایگان فارکس اکسپرت سود ده فارکس اکسپرت سودده فارکس اکسپرت فارکس

هربار که قیمت با سطح مقاومت تماس داشته باشد; می‌توانید یک استاپ لاس پایین‌تر از کندلی که مقاومت را لمس کرده بگذارید; در تصویر بالا این کندل با یک مستطیل نارنجی مشخص شده است; اگر قیمت مقاومت را در جهت صعودی بشکند هم می‌توان دوباره پوزیشن را باز کرد اما اگر یک کاهش قیمت سریع رخ بدهد; با یک استاپ لاس ساده جلوی ضرردهی گرفته می‌شود; همانطور که در چارت بالا می‌بینید این تکنیک معامله را در برابر تحرکات نزولی شدید – که در مستطیل بنفش قرار گرفته‌اند – هم محافظت کرده است.

این رویکرد در تعریف سطوح توقف ضرر یک سوال را به ذهن می‌آورد؛ اگر قیمت از مقاومت پایین‌تر بیاید اما دوباره از روند قرمز جهش رو به بالا پیدا کند; چکار باید کرد؟ در این صورت باز هم باید پوزیشن لانگ را فعال کرد و دوباره استاپ لاس را روی سطح مقاومت گذاشت; دقت کنید که در مثال بالا; افت سریع قیمت یک کندل نزولی را به سطوح پایین‌تر از روند منتقل کرده که به معنای پایان روند صعودی بازار است; بنابراین نقطه خروج پایین متسطیل بنفش; تریدر را در برابر ضرردهی حفظ می‌کند.

تنظیم نقطه خروج روی سطوح حمایت دقیقا به همین روش اما در جهت مخالف صورت می‌گیرد.

چطور با سطوح حمایت و مقاومت معامله کنیم؟

معامله با سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از یک ابزار کمکی روی چارت برای تایید سطوح; می‌تواند به تریدرهای تازه‌کار کمک کند; دلیل تاکید بر استفاده از ابزارهای کمکی این است که سطوح حمایت و مقاومت گاهی سیگنال‌های غلط تولید می‌کنند; به همین خاطر است که برخی از تریدرهای پرایس اکشن; سیگنال‌های دریافتی را با ابزارهای کمکی مثل الگوهای چارت; الگوهای کندل; اسیلاتورها و مومنتوم‌ها تایید می‌کنند.

یکی از رایج‌ترین روش‌ها برای معامله با سطوح کلیدی این است که بعد از تمایل قیمت به سمت سطح حمایت یا مقاومت; تریدر با جریان بازار پیش برود; وقتی قیمت به سطح حمایت می‌رسد و شروع به جهش در جهت صعودی می‌کند; بخرید و وقتی قیمت به سطح مقاومت می‌رسد و شروع به جهش در جهت نزولی می‌کند; بفروشید; وقتی قیمت مقاومت را می‌شکند هم باید بخرید و وقتی حمایت را می‌فروشد; بفروشید.

بروکر خوب فارکس بروکر روبو فارکس بروکر شدن فارکس بروکر فارکس بروکر فارکس آلپاری بروکر فارکس اکسنس بروکر فارکس ایران بروکر فارکس ایرانی بروکر فارکس با کمترین اسپرد

برای مثال; قیمت یک مقاومت را لمس می‌کند و در جهت نزولی جهش می‌یابد; کندل اول که پایین‌تر از کندل قبلی بسته می‌شود را می‌توان به عنوان تریگر پوزیشن شورت تعریف کرد; در عین حال در بازار می‌مانیم تا قیمت به محدوده حمایت مهم بعدی برسد و یک کندل بالاتر از کندل قبلی بسته بشود; اگر این اتفاق بیفتد; پوزیشن شورت را می‌بندیم; این روش یک سیگنال برای باز کردن پوزیشن در جهت مخالف هم در اختیارتان می‌گذارد; در نتیجه می‌توانید وارد پوزیشن لانگ شوید و همین روند را در جهت مخالف تکرار کنید.

دقت کنید که این مثال یک نمونه بسیار ساده از روش معامله با سطوح حمایت و مقاومت است و شرایط در واقعیت بازار فارکس به مراتب پیچیده‌تر است; به همین خاطر توصیه می‌کنیم سطوح حمایت و مقاومت را با سایر ابزارهای تاییدی ترکیب کنید تا تصمیم‌گیری برایتان ساده‌تر بشود; برای اینکه درک بهتری از ترکیب ابزارهای کمکی با سطوح حمایت و مقاومت داشته باشید; در ادامه به شما نشان می‌دهیم چطور اینکار را با اندیکاتور مومنتوم انجام بدهید.

اندیکاتور مومنتوم از یک خط منحنی تشکیل شده که بسته به تنظیمات اندیکاتور; اطراف یک سطح ۱۰۰ یا ۰;۰۰ بالا و پایین می‌رود; مومنتوم وضعیت فعلی قیمت را با رفتار قبلی آن در بازه‌های مشخص مقایسه می‌کند و خط منحنی را براساس این مقایسه می‌سازد; سیگنال اصلی مومنتوم با رد شدن خط منحنی از سطح تراز در جهت نزولی یا صعودی ایجاد می‌شود و به ترتیب سیگنال پوزیشن شورت یا لانگ را به تریدر می‌دهد.

اکسپرت فارکس چیست؟ اکسپرت مارتینگل اکسپرت مووینگ اوریج اکسپرت نویسی اکسپرت نویسی در فارکس اکسپرت نویسی فارکس اکسپرت های فارکس

به خاطر همین ویژگی; اندیکاتور مومنتوم ابزار خوبی برای تایید سیگنال‌هاست و البته با استراتژی معاملاتی حمایت/مقاومت هم همخوانی دارد; برای ترکیب این استراتژی با اندیکاتور مومنتوم; باید هربار استراتژی ساده سطوح حمایت و مقاومت که قیمت به سطح حمایت/مقاومت واکنش نشان داد و این رفتار با سیگنال اندیکاتور مومنتوم تایید شد; یک پوزیشن باز کنید; اگر هم رفتار مومنتوم معکوس شد; باید پوزیشن را ببندید; به تصویر زیر دقت کنید.

این چارت روزانه جفت ارزی EUR/USD بین شانزدهم سپتامبر تا چهارم دسامبر ۲۰۱۵ است; خط بنفش یک سطح مهم است که در این مثال نقش یک حمایت را دارد; این سطح در طول یک سال پنج بار به عنوان حمایت و مقاومت تست شده؛ بنابراین این سطح را به عنوان سطح کلیدی در نظر می‌گیریم و با آن معامله می‌کنیم; همانطور که در تصویر می‌بینید در طول آخرین نشست قیمت با حمایت بنفش; کندل نزولی کمی پایین‌تر از این سطح بسته می‌شود.

در همین حال; مومنتوم سطح ۱۰۰ را در جهت نزولی می‌شکند که سیگنال دوم را می‌دهد و پوزیشن شورت را تایید می‌کند; بعد از اینکه روند نزولی حاکم با راهروی سبز روی چارت تایید شد; وارد پوزیشن کوتاه می‌شویم; روند نزولی به تدریج آرام می‌شود و وقتی سیگنال در جهت صعودی شکسته بشود; سیگنال هشدار ارسال می‌شود.

با این حال در بازار می‌مانیم تا سیگنال روند صعودی از بازار دریافت بشود; این اتفاق در دایره آبی و وقتی می‌افتد که مومنتوم سطح ۱۰۰ را در روند صعودی بشکند و سیگنال صعودی بدهد; اینجا نقطه خروج است و می‌توانیم از بازار خارج شویم; همانطور که می‌بینید با این سناریو; یک پوزیشن شورت در طول یک هفته ۴۵۰ پیپ سود به همراه داشته است.

نتیجه‌گیری

حالا می‌دانید سطوح حمایت و مقاومت کجای چارت هستند و چه کاربردهایی در بازار فارکس دارند; دقت کنید فقط با خواندن این مقاله نمی‌توانید در زمینه کار با سطوح حمایت و مقاومت حرفه‌ای شوید و باید دانش و البته تجربه بیشتری کسب کنید.

در پایان نکات کلیدی درباره معامله با سطوح حمایت و مقاومت را با هم مرور می‌کنیم.

حمایت و مقاومت ; محدوده‌هایی روی چارت میباشند که سطح ها معاملاتی با ماهیت روانشناسی تولید میکنند .
سطح ها حمایت و مقاومت برای تهیه نقاط ورود و خروج مورد استفاده قرار می گیرند .

حمایت سطحی پایین‌تر از قیمت فعلی و مقاومت سطحی فراتر از قیمت فعلی است .
هر محدوده پایین می‌تواند یک حمایت و هر محدوده بالا می تواند یک مقاومت باشد .
هرچه مرحله بیشتر آزمایش بشود ; معتبرتر خواهد بود .

می توانید از سطح ها حمایت و مقاومت در ادغام با بقیه ابزارهای معاملاتی استفاده کنید تا سیگنال‌های اشتباه تا حد قابلیت و امکان خنثی بشوند .
سطح های حمایت و مقاومت یکی اجزای حساس هر راهکار معاملاتی فارکس می باشند .

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا