شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟

خروج ۹۰۴ میلیارد تومان پول افراد حقیقی از بورس
به گزارش پول و تجارت، شاخص کل بورس شنبه در ارتفاع یک میلیون و ۴۹۰ هزار واحد هفته کاری خود را آغاز کرد و چهارشنبه در ارتفاع یک میلیون و ۴۷۱ هزار واحدی آرام گرفت.
این هفته شاخص کل بورس ۱.۲۴ درصد اُفت را تجربه کرد.شاخص کل هم وزن نیز این هفته با اُفت یک درصدی که تجربه کرد و با از دست دادن محدوده ۴۰۷ هزار واحد به ناحیه ۴۰۳ هزار و ۷۸۱ واحدی رسید.
روزانه ۱۷ هزار میلیارد تومان فروش اوراق در هفته ای که گذشت ثبت شد!
آقای امید پور محمودی تحلیلگر بازار سرمایه گفت:در طول این هفته مشخصا بازار کاهشی بوده که برگزاری مجامع بر این روند بی اثر نبود و تقریبا روزی ۱۷ هزار میلیارد تومان فروش اوراق را در بازار داشته ایم.
به گفته او در رابطه با صنایع برتر هفته میتوان به صنعت محصولات چوبی با ۷.۱۶ بازدهی و مواد دارویی با ۳.۴۹ بازدهی اشاره کرد علاوه بر این صندوقهای با درآمد ثابت نیز بیشترین میزان ورود پول را داشتند.
در هفته قبل پر بازدهترین صنعت، گروه محصولات چوبی و پس از آن فرآوردههای نفتی بود که به ترتیب ۲.۵ و ۲.۳ درصد رشد داشتهاند.
آقای کوروش آسایش کارشناس بازار سرمایه گفت:ارزش معاملات در..
به گزارش پول و تجارت، شاخص کل بورس شنبه در ارتفاع یک میلیون و ۴۹۰ هزار واحد هفته کاری خود را آغاز کرد و چهارشنبه در ارتفاع یک میلیون و ۴۷۱ هزار واحدی آرام گرفت.
این هفته شاخص کل بورس ۱.۲۴ درصد اُفت را تجربه کرد.شاخص کل هم وزن نیز این هفته با اُفت یک درصدی که تجربه کرد و با از دست دادن محدوده ۴۰۷ هزار واحد به ناحیه ۴۰۳ هزار و ۷۸۱ واحدی رسید.
روزانه ۱۷ هزار میلیارد تومان فروش اوراق در هفته ای که گذشت ثبت شد!
آقای امید پور محمودی تحلیلگر بازار سرمایه گفت:در طول این هفته مشخصا بازار کاهشی بوده که برگزاری مجامع بر این روند بی اثر نبود و تقریبا روزی ۱۷ هزار میلیارد تومان فروش اوراق را در بازار داشته ایم.
به گفته او در رابطه با صنایع برتر هفته میتوان به صنعت محصولات چوبی با ۷.۱۶ بازدهی و مواد دارویی با ۳.۴۹ بازدهی اشاره کرد علاوه بر این صندوقهای با درآمد ثابت نیز بیشترین میزان ورود پول را داشتند.
در هفته قبل پر بازدهترین صنعت، گروه محصولات چوبی و پس از آن فرآوردههای نفتی بود که به ترتیب ۲.۵ و ۲.۳ درصد رشد داشتهاند.
آقای کوروش آسایش کارشناس بازار سرمایه گفت:ارزش معاملات در هفته کاری که به اتمام رسید به ترتیب برابر بود با شنبه ۴ هزار و ۵۶۱ میلیارد تومان، روز یکشنبه ۳ هزار و ۹۷۷ میلیارد تومان، سه شنبه ۳ هزار و ۲۱۳ میلیارد تومان و چهارشنبه ۳ هزار و ۵۷۳ میلیارد تومان که در کل ۱۵ هزار و ۳۲۴ میلیارد ارزش معاملات این هفته بود.
خروج ۹۰۴ میلیاردتومان پول افراد حقیقی در هفته ای که گذشت!
او می گوید: در رابطه با ورود و خروج پول افراد حقیقی از بازار باید گفت شنبه ۴۱۵ میلیارد، یکشنبه ۳۷۴ میلیارد، سه شنبه ۳۱۲ میلیارد خروج پول حقیقی را در بازار شاهد بودیم و روز چهارشنبه بازار ۱۹۷ میلیارد تومان ورود پول افراد حقیقی را تجربه کرد و در کل ۹۰۴ میلیاردتومان خروج پول افراد حقیقی را از بازار داشته ایم.
هفته قبلتر در چهار روز معاملاتی، حدود هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان پول افراد حقیقی از بازار سهام خارج شده بود.
ایمان رئیسی کارشناس بازار سرمایه گفت: متوقف شدن نمادهای بزرگ و شاخص ساز در بازار، صحبتهایی که از سمت وزارت صمت در رابطه با شرایط خودرو، در ماههای آینده منتشر شد بر بازار اثر گذار بود.
او میگوید: همچنین بحث داغ واگذاری بلوک خودرویی ها، متوقف شدن اُفت بازارهای جهانی، افزایش نرخ بهره بین بانکی (که موجب رکود وحشتناک در بازار شده)، انتشار گزارشهای فوق العاده از گروه پالایشی، افزایش نرخ در گروه دارویی و تاثیر آن بر سودآوری شرکتها و در آخر سفر رئیس جمهور روسیه و ترکیه و صحبتهایی مبنی بر خارج شدن دلار از مبادلات همگی از جمله موارد اثر گذار بر روند بازار در هفته گذشته بودند./باشگاه خبرنگاران جوان
ورود شاخص کل بورس در ۶ ماه دوم به بالای دو میلیون
درحالی که شاخص کل بورس پس از ۲۰ ماه از کانال یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد گذر کرده بود و در آستانه یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد قرار داشت، روند نزولی پی در پی در روزهای گذشته ترمز حرکت صعودی بازار را کشید. با این حال یک کارشناس بازار سرمایه بر این باور است که شاخص کل بورس در ۶ ماه دوم سال، بالای دو میلیون واحد خواهد بود.
فردین آقابزرگی در گفت و گو با ایسنا، با تاکید بر اینکه اقتصاد ایران با تردیدها و متغیرهای زیادی مواجه است، توضیح داد: یکی از این ابهامات وضعیت برجام است، دیگری اثرات حذف ارز ترجیحی و سایر مسائل مانند ماجرای آبادان که هرچند شاید اثر خاصی نداشته باشد اما زمانی که کنار دیگر ابهامات قرار میگیرد شرایطی ایجاد میکنند که ممکن است خط سیر اصلی بازار را تحت تاثیر قرار دهد. درواقع درحالی که این روزها بازار روند نزولی دارد، آمار نشان میدهد که از ابتدای سال جاری تا کنون شاخص هم وزن ۲۵ درصد و شاخص کل ۱۴ درصد بازدهی داشته است.
وی ادامه داد: البته بازدهی های مذکور کارنامه خوبی نیست اما یک القای ناصحیح از سوی تحلیل های تکنیکال وجود دارد که میگوید شاخص کل به سختی میتواند از مقاومت یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد عبور کند. در صورتی که این شاخص، شاخصی است که مدیریت می شود. چگونه می شود شاخص هموزن ظرف دو ماه ۲۵ درصد بازدهی داشته باشد اما ش شرکت های پروزن، به صورت مداوم برعکس حرکت عمومی شاخص حرکت کنند؟ بنابراین نمیتوان شاخص را ملاک قرار داد.
این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه در فضای تکنیکال همه به این نتیجه رسیده اند که رسیدن به شاخص یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی ممکن نیست، اظهار کرد: این موضوع مطرح می شود غافل از انکه اثار تصمیمات و متغیرهای اثرگذار بر وضعیت عملکرد سود و زیان شرکت ها لزوما تطبیق اساسی با قیمت سهام ندارند. تحلیلگران تکنیکال حکم میکنند که یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نقطه مقاومت است درحالی که سایر بازارهای مالی با انتظارات تورمی صد در صد اینده را رو به افزایش میبیند. ن
آقابزرگی ادامه داد: این افزایش نه صرفا به دلیل افزایش قیمت کالاهای اساسی یا افزایش قیمت دلار بلکه ناشی از انتظارات تورمی است. اما بورس به دلیل مدیریت ها و یا دستکاری هایی که روی شاخص می شود با فرسایش رو به رو است. اما من مطمئن هستم در ۶ ماه دوم سال، شاخص کل بالای دو میلیون واحد خواهد بود.
راستیآزمایی «شاخص»های سهام
دنیایاقتصاد- مسعود کریمی : در بازارهای مالی به پارامترهای متفاوتی برای سرمایهگذاری نیاز است. «شاخص» در واقع یکی از معیارهایی است که نمایانگر وضعیت اقتصادی و میزان پویایی بخشهای مختلف یک بازار را در قالب اعداد و ارقام به نمایش میگذارد. در بورس اوراق بهادار تهران سیاستگذار همانند سایر بورسهای بزرگ دنیا در راستای تسهیل و بهبود عملکرد سرمایهگذاران اقدام به طبقهبندی شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ شاخصهای سهامی کرده است.
شاخصهایی که میتوانند وضعیت بخشهای مختلف اقتصادی را بهطور شفاف به نمایش بگذارند. هر چند پیرامون نحوه و چگونگی محاسبات شاخصهای سهامی بعضا انتقاداتی به گوش میرسد اما به اعتقاد کارشناسان تاکنون شیوه کاربردی و علمی تازهای از سوی منتقدان ارائه نشده است. معامله روی شاخصها نیز موضوع دیگری است که کمیته فقهی در حال بررسی آن است و در صورت تصویب میتواند سبد ابزارهای معاملاتی را متنوعتر و فضای معاملاتی را توسعه بخشد. در این میان علی اسلامی بیدگلی، کارشناس بازار سهام میگوید: «برای محاسبه شاخص تعدیلاتی درخصوص افزایش سرمایه شرکتها از محل آورده نقدی، ورود یک شرکت جدید یا خروج یک شرکت، تقسیم سود، تجزیه یا ادغام شرکتها صورت میگیرد. با این حال یکی از موارد اختلاف بین کارشناسان نحوه تعدیل شاخص و سال پایه است.»
به تازگی «دنیای اقتصاد» در گزارشی تحت عنوان «صفر تا صد حرارتسنج سهام» بر اینکه شاخصهای سهام تنها مبنا و معیار برای سرمایهگذاری نیستند و معاملهگران نباید استراتژی ورود و خروج از سهام شرکتها را بر حسب تغییرات شاخص کل قرار دهند، تاکید کرد. چرا که شاخصهای سهام عمدتا اخبار و موضوعات مثبت و منفی اثرگذار در آینده را پیشخور میکنند. هر چند ممکن است وقایع احتمالی آینده به هیچ عنوان عملیاتی نشوند اما با فرض اجرایی شدن، شاخص از مدتها قبل به استقبال اتفاقات احتمالی میرود. دراین شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ شرایط که اتفاقا ثبات را در وضعیت صنایع و گاهی بهبود عملکرد هم در فرآیند فعالیت شرکتها شاهد هستیم بعضا سهام تحت تاثیر ریسک و اثرپذیری از آینده در محدوده زیر ارزش ذاتی مورد معامله قرار میگیرند. در این روز «دنیای اقتصاد» بر آن شد تا در گفتوگو با علی اسلامی بیدگلی کارشناس بازار سرمایه به زوایای پنهان کارکردهای شاخص در بازار سهام ایران، فرمولهای محاسبات مورد استفاده در بورس تهران، بررسی بورسهای بزرگ دنیا و چرایی فاصله زیاد بین شاخصهای داخلی و خارجی و دلایل انحرافات بازدهی شاخص بورس ایران و جهان در بازههای زمانی مختلف بپردازد که در ادامه میخوانید.
«شاخص» چیست و از دیدگاه شما چه کاربردی دارد؟
شاخص ( INDEX) در ادبیات و به معنای عام بهعنوان نشانگر یا نماینده است و ابزاری برای اندازهگیری و مقایسه تغییرات یک یا چند پدیده در دو زمان متفاوت است. یکی از کاربردهای اصلی شاخصها، تعریف و استفاده از آنها برای متغیرهای اقتصادی و بازارهای پولی و مالی است. شاخص تورم، شاخص بورس کلید واژههایی هستند که این روزها بیشترین کاربرد را در جراید و رسانهها دارند. طی ماههای گذشته و با توجه به همهگیرشدن بازار سرمایه، شاخصهای بورسی در این بین بیشترین روندها را داشته است. در بورس اوراق بهادار شاخصهای بسیاری محاسبه میشوند. شاخص کل (TEPIX)، شاخص بازده نقدی و قیمت (TEDPIX)، شاخص هم وزن، شاخص صنعت، شاخص ۵۰ شرکت برتر از جمله شاخصهایی است که مورد محاسبه قرار میگیرند و میتوانند بهعنوان یکی از معیارهای تصمیمگیری سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه مورد بررسی قرار گیرند. شاخص کل اولین شاخصی بود که با عدد پایه ۱۰۰ در فروردین سال ۱۳۶۹ برای ۵۲ شرکت پذیرفته شده، مورد محاسبه قرار گرفت. از آنجا که این روزها شاخص بورس در کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد قرار دارد، معنی این اعداد این است که اندازه بازار یا بازده بازار این روزها نسبت به سال ۱۳۶۹، ۱۳هزار برابر شده است.
بهطور کلی محاسبه این متغیر اقتصادی چگونه است و چه روشی در بورس تهران مورد استفاده قرار میگیرد؟
بهصورت سنتی شاخص کل بورس را دماسنج بازار سرمایه و نماگر تغییرات بازار میدانند. این شاخص بهصورت میانگین وزنی مورد محاسبه قرار میگیرد و معنی آن بهصورت عامیانه این است که هر چه اندازه بازار یک شرکت بزرگتر باشد در شاخص تاثیر بیشتری دارد. بهعنوان مثال با اطلاعات این روزهای بازار، شرکتهای هلدینگ خلیج فارس، فولاد مبارکه، ملی مس و سرمایهگذاری تامین اجتماعی بیشترین تاثیر را در شاخص کل دارند.
فرمولها و روشهای زیادی برای محاسبه شاخص وجود دارد. روشی که برای محاسبه شاخص بورس تهران مورد استفاده قرار میگیرد بر مبنای فرمول «لاسپیرز» است. در این روش ارزش جاری بازار سرمایه (قیمت سهام ضرب در تعداد سهام هر شرکت در تاریخ محاسبه) بر ارزش پایه بازار (قیمت سهام در سال پایه ضرب در تعداد سهام) تقسیم شده و در عدد ۱۰۰ ضرب میشود. برای محاسبه شاخص تعدیلاتی نیز صورت میپذیرد. معمولا این تعدیلات با افزایش سرمایه از محل آورده نقدی یک شرکت، ورود یک شرکت جدید یا خروج یک شرکت، تقسیم سود، تجزیه یا ادغام شرکتها صورت میگیرد. در سالهای گذشته یکی از موارد اختلاف بین کارشناسان نحوه تعدیل سهام و سال پایه بوده است. البته شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ این نوع اختلافات محاسبه در کشورهای دیگر نیز وجود دارد و سالهاست که موضوع مورد بحث در بسیاری از بورسهای دنیا مطرح است.
میتوان اشارهای به فرآیند تشکیل (TEDPIX) و نحوه محاسبات آن داشت؟
شاخص دیگری که چند سال بعد، بهعنوان دومین شاخص مورد محاسبه قرارگرفت، شاخص بازده نقدی و قیمت (TEDPIX) بود که در فروردین ۱۳۷۷ تعریف شد. این شاخص نیز با روش شاخص کل محاسبه میشود. در این شاخص علاوه بر ارزش بازار و ارزش پایه شرکتها که حاصل ضرب تعداد سهام منتشره و قیمت آنها در دو زمان، زمان محاسبه و سال پایه است، سودهای تقسیمی شرکتها نیز مورد محاسبه قرار میگیرد. در سال ۱۳۸۷ بنا بر انتقاداتی که در مورد نحوه محاسبه شاخص و به ویژه شیوه تعدیلات گرفته شد، سازمان بورس تصمیم گرفت نحوه محاسبه شاخص را بازنگری کند. در آن زمان این دو شاخص مجددا مورد محاسبه قرار گرفتند. البته سال پایه با همان مفروض سال ۱۳۶۹ باقی ماند و تغییری نکرد. از آن زمان به بعد بحثی در اهالی بازار سرمایه مبنی بر اینکه شاخص جدید در زمان صعودی (اصطلاحا بازار گاوی)، با شتاب بیشتری افزایش مییابد و در زمان نزول (اصطلاحا بازار خرسی) با شتاب کمتری کاهش مییابد شکل گرفت. در ادامه موضوع اینکه گفته میشد شاخص دماسنج بازار است و نماگر کاهش یا افزایش سطح عمومی قیمتهاست مورد تردید قرارگرفت.
هر چند طی ۱۲ سال گذشته هنوز منتقدان نتوانستهاند شیوه محاسبه کارآمدتری را پیشنهاد کنند با این حال یکی از چالشهای جدی، مقایسه بازده شاخص با بازده صندوقهای سرمایهگذاری است. در محاسبه بازده صندوقهای سرمایهگذاری معمولا سودهای نقدی بر اساس جدول زمانبندی با یک نرخی تنزیل میشوند در حالی که در محاسبه شاخص موضوع تنزیل سود و ارزش زمانی پول مورد محاسبه قرار نمیگیرد. در واقع این موضوع باعث شده که معمولا شاخص کل در راس رتبه بازدهی در جدول مقایسهای صندوقهای سرمایهگذاری باشد و به اصطلاح عامیانه رسیدن به شاخص را برای مدیران صندوقها مشکل کرده است. بنابراین این شائبه ایجاد شده که محاسبات شاخص صحیح نیست.
اساسا تنوع در شاخصها نظیر «هموزن»، «صنعت»، «۳۰ شرکت بزرگ» و «۵۰ شرکت فعالتر» را چگونه ارزیابی میکنید؟
در شاخص کل و شاخص نقدی و قیمت اندازه و بزرگی شرکتها بسیار مهم است. به این معنی که هر چه اندازه شرکت بزرگتر باشد، تاثیر آن بر شاخص بیشتر است. از آنجا که تعداد شرکتهای کوچکتر بازار زیاد است، شاخصی تحت عنوان شاخص کل هموزن طراحی شد که در آن اندازه شرکتها اهمیت ندارد. نحوه محاسبه این شاخص به این صورت است که در آن قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس در زمان محاسبه بر قیمت سهام شرکتها در سال پایه تقسیم میشود و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب میشود. این شاخص این روزها و با ورود سرمایهگذاران خرد و البته افزایش نفوذ شبکههای اجتماعی از محبوبیت بالایی برخوردار است و برخی از کارشناسان از آن بهعنوان نماگر بهتری برای تخمین جهت کلی بازار یاد میکنند و آن را مشاور مناسبتری برای سرمایهگذاران خرد میدانند. البته این شاخص در دنیا نیز قدمت بسیاری دارد و شاخصهای مهمی نظیر شاخص نزدک با این مبنا مورد محاسبه قرار میگیرد و پایههای علمی محکمی دارد.
از شاخصهای دیگری که در بازار کاربردهای بالایی دارند میتوان به شاخص صنعت، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ و شاخص ۵۰ شرکت فعالتر اشاره کرد. بررسی این شاخصها میتواند قدرت تشخیص عمیقتر و جزئیتری را برای سرمایهگذاران ایجاد کند. بهعنوان مثال شاخصهای صنعت میتواند سرمایهگذاران را از جهت کلی آن صنعت در بازار سرمایه آگاه کند و امکان مقایسه صنایع مختلف را برای آنها فراهم سازد. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ و ۵۰ شرکت فعالتر نیز میتواند افراد و تحلیلگران را در مورد شرکتهایی که بیشترین ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند یا بیشترین فعالیت را از معیارهای مختلف دارند آگاه کند.
شاخص «S&P ۵۰۰» در بازار سرمایه نیویورک نمونهای از این شاخصهاست که مورد استفاده سرمایهگذاران و کارشناسان بازارهای مالی دنیا قرار میگیرد و امروزه بهعنوان پرکاربردترین شاخصها در سطح جهان مورد توجه قرار دارد.
بهطور کلی آیا شاخص هم میتواند مورد معامله قرار گیرد؟
این شاخصها در بورسهای دنیا قابل معامله هستند، اما در ایران به دلیل مسائل فقهی و شرعی هنوز امکان آن میسر نشده است. هر چند این موضوع در کمیته فقهی بورس در دست بررسی است و احتمال دارد در آینده درصورت تایید کمیته فقهی بهعنوان یک ابزار مورد استفاده قرار گیرد. ابزار دیگری که در سالهای گذشته بهعنوان جایگزین تعریف شده است، صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی است. این صندوقها، امکان دنبال کردن شاخصها را برای سرمایهگذاران فراهم کردهاند و میتوانند در آینده با افزایش تعداد و تنوع آنها فرصت سرمایهگذاری را برای سرمایهگذاران بیشتری با درجات ریسکگریزی متفاوت و میزان آگاهی کمتر فراهم کنند.
درخصوص چرایی فاصله زیادی که بین شاخص بورس ایران و شاخصهای دنیا وجود دارد، توضیح دهید؟
در حال حاضر اکثر شاخصهای مهم دنیا در محدوده ۱۰ هزار واحد یا کمتر از آن هستند.
این در حالی است که شاخص بورس تهران در کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد قرار دارد و طی ماههای گذشته حتی از مرز ٢ میلیون واحد هم فراتر رفته بود. علت این موضوع را میتوان در دو موضوع جستوجو کرد. مهمترین عامل تورمهای بالا در کشور است. ایران همواره طی ١٠ سال گذشته جزو کشورهایی با بالاترین میزان تورم بوده است و معمولا بازده بازارهای مالی نیز خود را با این شاخص تطبیق میدهند. شاخص بورسهای ونزوئلا، کنگو در چند سال گذشته و ترکیه (قبل از ادغام بورسها در سال ٢٠١٣) نیز همین وضعیت را داشتند و در همه این کشورها نیز طی سالهای رشد شاخص، شاهد کاهش ارزش پول ملی بودیم. حتی سال جاری نیز در ترکیه با کاهش ارزش لیر در مقابل دلار همین وضعیت را تجربه کردیم. عامل دیگر عدم تغییر سال پایه و بازنگری مبناهای محاسباتی شاخصها بوده است که البته در کشورهای غربی به دلیل نرخ بهره و تورم پایین و همچنین وجود پول پرقدرت ضرورتی به این شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ کار هم نبوده است.
اکنون در بین بورسهای معتبر دنیا شاخصهای بورس نیکی ژاپن و دهلی هند با مقادیر تقریبی ۲۵هزار و ۴۳هزار واحد بیشترین مقادیر را دارند و شاخصهای نزدک و دکس آلمان با مقادیر ۱۱هزار و ۱۳هزار واحد در ردههای بعدی هستند. همچنین شاخصهای معتبری نظیر S&P ۵۰۰ در مقادیر تقریبی ٣٥٠٠ واحد است. شاخص بورس چین و استاکس اروپا در محدود ٣٣٠٠ واحدی قرار دارد.
انحرافات شاخص بورس ایران چگونه مورد محاسبه قرار میگیرد؟
شاخص بورس تهران نیز در سالهای گذشته شاهد تغییرات و انحرافات بسیار بالایی بوده است.
این انحرافات در سال ۹۹ با شدت بسیار بیشتری ادامه یافت. تورم بالا، تغییرات نرخ بهره، کاهش و افزایش روزانه پول ملی، تغییرات سایر بازارها نظیر ملک، طلا و خودرو، تشویق سرمایهگذاران خرد به سرمایهگذاری در بازارهای مالی عواملی است که باعث شده است دامنه تغییرات افزایش پیدا کند. بدیهی است که افزایش دامنه تغییرات منجر به افزایش ریسک سرمایهگذاری شود. در سال ۹۹ شاخص بورس در ابتدا با رشد حدود ۳۰۵ درصدی از رقم ۵۱۲ هزار واحد در ابتدای سال، به ۲ میلیون و ۸۷ هزار واحدی در ۱۹ مرداد و سپس با یک افت شدید به یک میلیون ۲۱۱ هزار واحد در ۲۰ آبان ماه رسید. این حد از نوسان برای سرمایهگذاران مفهومی به نام ریسک را دارد و درجه اطمینان بازیگران بازار سرمایه را به این بازار کاهش میدهد. بروز چنین نوسانی که با شدت کمتر در سالهای ۷۴، ۸۳ و ۹۲ نیز اتفاق افتاده بود منجر به این شد که برای چندمین بار اتفاق خوشایند ورود سرمایهگذاران جدید به بازار سرمایه در مدت کوتاهی تبدیل به بدترین خاطرات اهالی بازار سرمایه شود. البته بخشی از این انحرافات در سایر بازارهای سرمایه در سراسر دنیا نیز همواره اتفاق میافتد و امسال نیز به دلیل بروز دو ریسک سیستماتیک جدی یعنی شیوع کرونا و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا؛ بازارهای مالی نوسانات بیشتری را تجربه کردند. انحراف بازدهی شاخص در برخی از بورسهای معتبر بینالمللی در طول ۸ ماه گذشته بیش از ۳۰ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ بهره و تورم در این کشورها بسیار پایین است و این سطح از انحراف بعضا در ۱۰ سال گذشته در آنها تکرار نشده بود. بهعنوان نمونه شاخص معتبر S&P۵۰۰ که در فوریه سال شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ ۲۰۲۰ معادل ۳۳۰۰ بود در پایان مارس ۲۰۲۰ (کمتر دو ماه) به ۲۵۰۰ کاهش یافت و اکنون در محدوده ۳۵۰۰ واحد است. تحلیل این تغییرات این است که طی دو ماه این شاخص که شامل تمامی شرکتهای بزرگ پذیرفته شده در بورس نیویورک است معادل ۲۲ درصد افت کرده است و سپس طی ۷ ماه مجددا با رشد حدود ۴۰ درصدی به تقریبا همان سطوح ابتدای سال میلادی برگشته است. اکنون با انتشار اخبار واکسن کرونا، پایان یافتن انتخابات آمریکا، کارشناسان معتقدند که این دسته از ریسکهای سیستماتیک کاهش مییابد و احتمالا از این پس میزان تغییرات قیمتها در کل دنیا کاهش پیدا کند.
سوتزنی بورس برای سیاستگذار
فعالیت بازار سهام در روز گذشته به شکلی تقریبا کاهشی ادامه یافت. در این روز سخنان مجید عشقی رئیس سازمان بورس پس از خاتمه کار بازار سهام موردتوجه فعالان بازار سهام قرار گرفت که به نوبه خود اتفاقی مثبت بود با این حال چند نکته در آن به چشم میخورد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیایاقتصاد، اگرچه گفتههای رئیس سازمان حاکی از میل سازمان یادشده برای افزایش شفافیت و بازتر شدن دامن نوسان امری امیدوار کننده بود؛ با این حال بهنظر میآید که در فضای کنونی سرمایهگذاری آنچه میتواند فضا را برای افزایش اعتماد عمومی فراهم کند برداشتن گامی عملی برای نیل به این هدف است، چراکه در شرایط کنونی بسیاری از سازوکارها نیاز به افزایش شفافیت دارند و این امر در حوزههایی نظیر بازشدن دامنهنوسان، بهبود سازوکار بازگشایی نمادها و در کل ارائه برنامههای سازمان باید موردتوجه قرار گیرد.
روز آرام بورس
روزهای تلخ و شیرین بورس یکی پس از دیگری میگذرند و مسیر حرکت قیمتها را به شکلی آهسته و پیوسته شکل میدهند. در همین راستا روز گذشته شاخصکل بورس به مانند روز شنبه از رفتن به سطح بالاتر بازماند و عملکردی منفی از کلیت بازار سهام به نمایش گذاشت. افت نسبی قیمت در نمادهای سنگینوزن بازار سبب شد تا شاخص یادشده معادل ۱۱/ ۰درصد کاهش یابد و بهدنبال این عقبگرد ناچیز نماگر اصلی بورس در محدوده یکمیلیون و ۵۴۵هزار واحد آرام بگیرد، با اینحال اوضاع در نمادهای کوچک بازار چندان هم بد نبود. روز گذشته پیشروی ۰۴/ ۰درصدی شاخص هموزن توانست نشانگر رشد نسبی نمادهای کوچک بازار باشد. چنین امری حکایت از آن دارد که به مانند خیلی از روزهای دیگر فعالیت بازار سهام نمادهای کوچک در روزهای رخوت معاملات نمادهای بزرگ توانستهاند پول اندک موجود در بازار را به سمت خود جذب کنند.
در نگاهی جامع میتوان تمامی عوامل جهتدهنده به سمت و سوی قیمتها در بازار سهام را همانهایی دانست که در روزها و هفتههای قبل در این بازار نقشآفرینی کردهاند. همچنان دلار در بازار آزاد در محدوده ۳۱ تا ۳۲هزار تومان در نوسان است، نفت در کانال ۱۱۰ دلاری به حرکت زیگزاگی خود ادامه میدهد و اقتصاد جهانی نیز به رکود در بازار کامودیتی با افزایش نرخهای بهره دامن میزند. نفسهای مذاکرات احیای برجام نیز حالا خیلی وقت است در وین بهشماره افتاده، از اینرو نمیتوان گفت که بازار با خبر جدیدی روبهرو شده است.
بهطور کلی اگر بخواهیم به اتفاقات روزهای گذشته بپردازیم باید بگوییم که در طول این مدت خبر خاصی در بازار سهام نبوده است بهجز اینکه در ساعات پس از معاملات رئیس سازمان بورس اوراقبهادار در گفتوگو با «بورسان» سوالات مجری را درخصوص کارهای انجامشده پاسخ گفت و سعی کرد تا نقشهراه پیشروی بازار و برنامههای سازمان متبوعش را برای عموم مردم و اهالی بازار سرمایه توضیح دهد.
سوتزنی بورس برای سیاستگذار
گفتوگوی مجید عشقی در روز گذشته که به نوبه خود قدمی رو به جلو برای افزایش شفافیت و تنویر افکار عمومی است، دارای موضوعات متنوعی بود که نخستین آنها تاثیر سیاستگذاری تصمیمگیران بر روند فعالیت شرکتهای بورسی و تبعات آتی آن بر عملکرد صنایع بود. در این گفتوگو رئیس سازمان بورس اظهار کرد که «این سازمان بهدنبال آن است تا تصمیمات گرفتهشده که بر صنایع مختلف اثر میگذارند را از حیث تبعات آتی بررسی کند و درخصوص مضرات احتمالی تصمیمات بر شرکتها و صنایع مربوطه به دستگاه و سازمان تصمیمگیر اطلاع دهد.»
ناگفته پیدا است که این مساله طبیعتا آثار مثبت و پایداری برای بازار سهام به ارمغان خواهد آورد و میتواند در ادامه مسیر بورس دستکم برای مردم عادی از این جهت که مسائل موثر بر سرمایه آنها موردتوجه مسوولان دولتی قرار میگیرد قدمی رو به جلو باشد، با اینحال باید توجه داشت که همین اقدام مثبت از سوی سازمان بورس در واقع ناشی از کمکاری است که در بدنه کارشناسی دستگاهها و وزارتخانههای مختلف وجود دارد. در بررسی این مساله آنچه که حائزاهمیت است اینکه باید به خاطر داشته باشیم که بورس صرفا دماسنج اقتصاد کشور نیست. آنچه که بازارهای سهام در تمامی کشورهای جهان؛ چه توسعهیافته و چه درحالتوسعه بازتاب میدهند در واقع کیفیت سیاستگذاری خرد (در اینجا منظور سیاستهای مشرف بر بازارهای مالی) و کلان دولتی است که بر تمامی کسبوکارها و شرکتها اثرگذار بوده و سبب میشود تا آنها بتوانند در چارچوب اقتصاد یک کشور طی طریق کنند.
دقیقا به همین دلیل است که باید در اینجا بهجای سازمان بورس ساختار تصمیمگیری در کشور را مورد نکوهش قرار داد. تجربه سالهای اخیر حکایت از آن دارد که در طول دهههای گذشته سهام مختلف مورد معامله در بورس و فرابورس از سیاستهایی آسیب دیدهاند که به هنگام اتخاذ آنها طرفداران بسیاری داشته و بسیاری از تصمیمسازان در مدح آنها سخنسرایی بسیار کردهاند؛ این در حالی است که تابلوی معاملات سهام در بسیاری از موارد مداخله در سودآوری شرکتها را به شکل مطلوبی نمایان کرده و در گزارشهای مالی شرکتها بهوضوح نشانداده که عکسالعمل اقتصاد به مداخلات دستوری و تصمیمات غیرکارشناسی چه بوده است. حال سوال این است که چرا طبقه کارشناسی در یک سیستم دولتی باید تا این حد ضعیف باشد که نهاد ناظر بازارهای مالی کشور در عمل به نهاد ناظر سیاستگذاران نیز تبدیل شود و برای آنکه بتواند از پس وظایف موضوع فعالیت خود به شکل بهتری برآید، مجبور به قبول مسوولیت در زمینههایی شود که اساسا نباید به دغدغه مسوولان بورسی بدل شود. آیا وقت آن نرسیده که در سطوح بالاتر دولت استهلاک توان کارشناسی یا مدیریت بخشهای مختلف اقتصادی بهنحوی در دستور کار قرار گیرد که سرمایهگذاران و مدیران ناظر بر سازوکار بورس بتوانند با خیال راحت مسوولیتهای خود را پی بگیرند؟
باریکراه نوسان
اما از این گفتههای رئیس سازمان که بگذریم میتوان گفت که همچنان یک ایراد به سازمان بورس تحتریاست مجید عشقی وارد است. همانطور که او در گفتوگو با مجری برنامه مطرح میکند بنا بر آنچه که پیشتر نیز گفتهشده استراتژی سازمان بورس در دوره او این است که دامنهنوسان رفتهرفته تا حدی باز شود که مزاحمت آن و البته صفهای خرید و فروشی که به بازار تحمیل میکند کمکم از میان برود. مطابق با چیزی که قبلا در گفتوگوهای مسوولان سازمان بورس اعلامشده حد مطلوب برای رسیدن به این هدف تا پایان سال جاری نوسان مثبت و منفی ۱۰درصدی است؛ یعنی به این معنا که قیمت یک نماد بتواند در طول یک روز از کف محدوده منفی تا سقف محدوده مثبت ۲۰درصد نوسان کند.
گفتههای مجید عشقی نشان میدهد که سازمان یادشده در نظر دارد تا استراتژی خود را به تدریج اجرا کند. او در اینباره میگوید که با وجود نامحسوسنبودن تغییر یکدرصدی «تاکنون اثرات مطلوبی از افزایش آزادی عرضه و تقاضا به بازار مخابره شده است. از شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ اینرو قرار است تا سیاست فعلی همچنان دنبال شود.» کلیت ماجرا فینفسه اتفاق خوبی است و اگر کسی با آن مخالف باشد یا باید به سطح دانش و اطلاعی که دارد شک کرد یا به نیت آن، با اینحال یک مساله در اینجا وجود دارد که بیش از پیش خودنمایی میکند. زمانی که برای اولینبار اعلام شد که قرار است تا طی یک برنامه معین دامنهنوسان باز شود تقریبا کسی در بازار شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ نبود که از این اتفاق مهم خوشحال نشود، با اینحال پس از آنکه سیاست یادشده اعلام شد برخی از جزئیات البته مهم وجود داشت که بهنظر نمیآمد چندان برای این بازار مفید باشد. نخست آنکه دامنهنوسان که به شکل آزمایشی از ۵درصد به ۶درصد افزایش پیدا کرد تمامی نمادهای بازار را شامل نشد. همین امر از سوی بسیاری از فعالان و کارشناسان بازار بهعنوان یک نکته منفی مطرح میشود. چرا باید درحالیکه حدودا ۶۰۰ نماد در این بازار فعال است و تمامی آنها تقریبا بهطور مساوی از مانع دامنهنوسان برای به تعادل رسیدن قیمتها رنج میبرند، تنها نمادهای تابلوهای اول و دوم بورس و فرابورس مشمول افزایش یکدرصدی دامنه مذکور بشوند؟ مگر نه اینکه تغییر یکدرصدی به گفته خود رئیس سازمان در گفتوگوی روز گذشته اندک است؟
سخنان صحیح مجید عشقی در طول این گفتوگو مبنیبر به سیگنال تبدیلشدن خود صفهای خرید و فروش در بازار سهام حکایت از این واقعیت دارد که مسوولان بازار اشراف مناسبی نسبت به موانع پیشروی توسعه آن دارند، اما به این نکته توجه نمیکنند که اگر قرار باشد افزایش دامنهنوسان به اینگونه (فرق گذاشتن میان نمادها) انجام شود خود رفتار آنها به سیگنال تازهای میان خریداران و فروشندگانی بدل میشود که با اتکا به فعالیتهای سفتهبازانه درصدد کسب سود کوتاهمدتی از این بازار هستند.
افزون بر این یک ایراد دیگری که در گفتههای مسوولان سازمان تاکنون به چشم میخورد این است که استفاده آنها از کلمه استراتژی آنچنانکه باید دقیق نیست. در سایر کشورهای دنیا رسم بر این است که سیاستگذاری آنهم در بازار بسیار حساس و پر نوسانی نظیر بازار سرمایه به شکلی کاملا شفاف انجام میشود؛ به این معنا که سیاستگذار علاوهبر اعلام هدف خود به ارائه نقشهراهی به افکار عمومی بپردازد که در آن جزئیات و سناریوهای مختلف سیاست مطروحه با دقت قید شده و مسیر پیشرو در آن مشخص است؛ این در حالی است که تاکنون اعلام اهداف در زمینه دامنهنوسان بهخوبی انجامشده اما گفته نشده است که هدفگذاری یادشده درخصوص افزایش تدریجی دامنهنوسان چگونه و بر اساس چه مبانی ارزیابی خواهد شد. مسوولان سازمان نگفتهاند که آیا قرار است فاصله یکدرصدی میان نمادهای فعال در تابلوهای اول و دوم و سایر نمادها که هماکنون تنها یکدرصد است در ادامه این مسیر بیشتر میشود یا برای مثال قرار شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ است کمکم برداشته شود.
همچنین گفته نشده است که در راستای برداشتن صفوف خرید و فروش که هدف آن با افزایش دامنهنوسان دنبال میشود آیا قرار است که سریع به تعادلرسیدن قیمتها و کاهش ناکامیها در این بازار، سیاست پوسیده حجم مبنا را هم هدف قرار دهد یا خیر. تاکنون هیچ هدف کمی در این زمینه ارائه نشده است، از اینرو بهنظر میرسد که جامعه فعالان بازار سهام باید در این زمینه بیش از پیش مطالبهگر باشد.
محدودیت نفوذ و نفوذ نامحدود
در نگاهی کلانتر اگر از ایرادات یادشده بگذریم باید به این نکته نیز اشاره کنیم که حوزه اختیارات مدیران بازار سرمایه محدود است، با اینحال محدودبودن گستره اختیارات در مقایسه با کارهایی که میتوانند انجام دهند حکایت از این واقعیت دارد که میتوان تغییری با زوایای نامحدود در بازار یادشده ایجاد کرد. برای مثال همان مساله دقیقنبودن استراتژیها و ناکافی بود رابطه سازمان با مردم که به نوعی در گفتههای خود رئیس سازمان نیز به آن اذعان شده، حاکی از این واقعیت است که با افزایش شفافشدن روند تصمیمگیری سرمایهگذاران میتوانند ریسک کمتری را در این بازار ادراک کنند.
برای مثال زمانی که بازگشایی یک نماد آنقدر بر مبنای قواعد شفاف و از پیش تعیینشده انجام گیرد که دیگر نتوان ایرادی از آن گرفت، مسلما هیچ سرمایهگذاری نهاد ناظر را به اعمال نفوذ سلیقهای در عملکرد نمادها متهم نخواهد کرد؛ این در حالی است که در سالها و ماههای اخیر این مساله بارها موردتوجه سرمایهگذاران و کارشناسان بازار سهام قرار گرفته و آنها اعلام کردهاند که در بازگشایی برخی از نمادها آنطور که انتظار میرفت جانب انصاف گرفته نشده است. در اینجا این نکته مبرهن است که سرمایهگذاران نیز در خرید و فروش دارای سوگیریها و علایقی هستند که به اظهارنظرهای آنها جهت میدهد اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که در شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ شرایط شفاف بودن سازوکارها هیچکس نمیتوان صرفا بر مبنای احساسات خود سخن بگوید، آنهم بدون آنکه سازمان درخصوص ایرادات وارد و طرحشده در اینخصوص شفافسازی کند.
انواع شاخص های بورس چیست؟
برای انجام سرمایهگذاری موفق در بازار بورس نیازمند اطلاعات متعدد و مختلفی هستیم تا بتوانیم با بررسی و تحلیل آن دادهها به یک نتیجهگیری معقول و منطقی دست پیدا کنیم. اطلاعاتی از قبیل آمار فروش و بهای تمام شده شرکتها, حجم و ارزش معاملات, تغییرات نرخ ارز و قیمتهای جهانی و همچنین میزان ورود و خروج اشخاص حقیقی و حقوقی. یکی از دادههای مهم موجود در بازار که هر روزه در اثر معاملات بازار تغییر میکند شاخص بورس نام دارد که به مرور زمان و در نتیجه نیازهای موجود انواع مختلفی از آن تعریف شده است و در نتیجه هر کدام کارایی خاص خود را دارد. در ادامه در مقاله ((انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟)) به معرفی انواع شاخص های بورس موجود در تاریخ تهیه این مقاله پرداخته میشود و تلاش میگردد تا جایگاه تحلیلی هر کدام از شاخصها تبیین گردد.
شاخص چیست؟
در فرهنگ فارسی معین شاخص به این صورت تعریف شده است. عددی که میانگین ارزش مجموعهای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصله زمانی دو تاریخ بیان کند. همانطور که از تعریف فوق برداشت میگردد شاخص نماینده مجموعهای از متغیرهای همگن است. برای مثال در معاملات بورس اوراق بهادار از آنجایی که دارایی اصلی مورد مبادله سهام است بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر این اساس انواع شاخص های بورس تعریف میگردد. با عنایت به این توضیحات به تبیین انواع شاخص های بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفته میپردازیم. در بورس تهران، ۸ شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایهگذاران برخوردار هستند. شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله مهمترین شاخصهای مهم در بازار بورس تهران هستند. در ادامه به تشریح این شاخصها میپردازیم.
شاخص کل قیمت چیست؟
همانطور که پیش از این نیز مطرح شد شاخص نماگری است که سطح عمومی قیمت یا بازدهی را برای گروهی یا کل سهام نشان میدهد. بنابراین شاخص کل قیمت نشاندهنده سطح عمومی قیمت کلیه سهام موجود در بازار بورس است. از آنجایی که شاخص یک عدد است و واحد اندازهگیری خاصی برای آن تعریف نشده است به منظور اینکه قابلیت تفسیر و تحلیل پیدا کند به این صورت عمل میگردد. یک سال مشخص را به عنوان سال پایه تعریف میکنند و تمامی ارقام شرکتها در آن سال را به عنوان ارقام مبنا در سال پایه تعریف میکنند. پس از آن تغییرات قیمتی سهام در سالهای بعد را نسبت به آن سال میسنجند و از این طریق رشد یا نزول شاخص اتفاق میافتد.
همانطور که مشاهده میفرمایید در مخرج کسر شاهد ارقام مذکور در سال مبدأ هستیم. منظور از ارزش جاری که در صورت و مخرج کسر به آن اشاره شده چیست؟ لازم به ذکر است که ارزش جاری هر سهم از حاصلضرب قیمت پایانی سهام ضربدر تعداد سهام آن شرکت به دست میآید. همچنین عنایت داشته باشید که سال مبدأ در بورس اوراق بهادار تهران سال ۱۳۶۹ تعریف شده است و قیمت سهام در آن سال به عنوان مبنای محاسبات لحاظ گردیده است. برای درک این موضوع سعی میکنیم تا در قالب یک مثال مواردی را خدمت شما شرح دهیم:
فرض کنید که کل بازار از سال ۱۳۶۹ تا الآن تنها از سه سهم الف، ب و پ تشکیل شده باشد. اطلاعات سهام در آن سال به شرح زیر است:
سهم الف: ۱۰۰۰ سهم به ارزش ۱۰۰۰ ریال
سهم ب: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۳۰۰۰ ریال
سهم پ: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۲۰۰۰ ریال
در نتیجه ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ در مثال ما برابر خواهد بود:
(۱۰۰۰*۱۰۰۰) + (۲۰۰۰*۳۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۰۰۰) = ۱۰۰۰۰۰۰ + ۶۰۰۰۰۰۰ +۴۰۰۰۰۰۰ = ۱۱۰۰۰۰۰۰
بنابراین ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ معادل ۱۱ میلیون ریال بوده است و طبق فرمول شاخص، رقم شاخص در آن سال ۱۰۰ واحد است. حال فرض کنید در سال ۱۳۷۰ قیمت سهام الف به ۲۰۰۰ ریال؛ سهام ب به ۲۷۵۰ ریال و سهام پ به ۲۵۰۰ ریال افزایش پیدا کند. بنابراین ارزش جاری بازار سهام در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:
(۱۰۰۰*۲۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۷۵۰) + (۲۰۰۰*۲۵۰۰) = ۲۰۰۰۰۰۰ + ۵۵۰۰۰۰۰ + ۵۰۰۰۰۰۰ = ۱۲۵۰۰۰۰۰
بنابراین همانطور که در محاسبات فوق مشاهده میفرمایید ارزش جاری بازار سهام در مثال ما در سال ۱۳۷۰ به ۱۲۵۰۰۰۰۰ افزایش پیدا کرده است. حال اگر شاخص کل را محاسبه نماییم شاهد رشد ۱۴ درصدی شاخص کل قیمت هستیم:
(۱۲۵۰۰۰۰۰/۱۱۰۰۰۰۰۰) * ۱۰۰ = ۱۱۴
همانطور که در بالا مشاهده میفرمایید شاخص کل نسبت به سال ۱۳۶۹ در حدود ۱۴ واحد افزایش داشته است که نشان از رشد ۱۴ درصدی شاخص بورس دارد.
نکاتی مهم در رابطه با شاخص شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟ کل قیمت:
در این شاخص زمانی که شرکتها از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران افزایش سرمایه میدهد و یا تعداد شرکتها کم و یا زیاد میشوند تعدیل میگردد که به دلیل پیچیدگی محاسبات از تشریح شیوه آن خودداری میگردد.
زمانی که یک سهم به دلایل مختلفی مانند شفافسازی؛ برگزاری مجمع عمومی عادی و یا به طور فوقالعاده بسته میشود قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص منظور میگردد.
از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکتهای مختلف اثر میپذیرد و بنابراین شرکتهای بزرگتر موجب تغییرات بزرگتر شاخص بورس میگردند نبایستی صرفاً تغییرات این شاخص را مبنا قرار داد و برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کلی بازار بایستی از سایر شاخصها نیز کمک گرفت. یکی از اتفاقات رایج در بازار این هست که کلیت بازار نزولی است اما چون سه تا ۵ سهم بزرگ بازار صعود سنگین داشتهاند شاخص کل رشد قابلتوجهی را ثبت میکند.
سازمان بورس و اوراق بهادار سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیمبندی میکند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفتهشده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه میگردد و از آن به عنوان شاخص بازار اول و بازار دوم یاد میگردد.
شاخص کل هموزن:
شیوه محاسبه شاخص کل هموزن مشابه شاخص قیمت کل است با این تفاوت که از تعداد سهام شرکت در محاسبه شاخص استفاده میگردد. در واقع در این شاخص فارغ از اینکه شرکتها چه اندازهای دارند اثر یکسانی را خواهند داشت در حالی که در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمتها اثر بااهمیتی در محاسبات دارند. با لحاظ توضیحات فوق مجدداً به محاسبه شاخص هموزن میپردازیم:
سال ۱۳۶۹:
سهم الف: ۱۰۰۰ ریال
سهم ب: ۳۰۰۰ ریال
سهم پ: ۲۰۰۰ ریال
شاخص هموزن در سال ۱۳۶۹:
((۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۰۰
سال ۱۳۷۰ :
سهم الف: ۲۰۰۰ ریال
سهم ب: ۲۷۵۰ ریال
سهم پ: ۲۵۰۰ ریال
شاخص هموزن در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:
((۲۰۰۰ + ۲۷۵۰ + ۲۵۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۲۱
همانطور که مشاهده میفرمایید که شاخص هموزن رشد قابلتوجهتری را نسبت به شاخص کل قیمت در حالت عادی نشان میدهد.
تفاسیر مهم همزمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هموزن:
در بازار بورس تفاسیر همزمان شاخص قیمت کل و شاخص هموزن بسیار رایج است.
زمانی که شاخص کل صعودی است اما شاخص هموزن نزولی است به این معنی است که اغلب سهام بازار نزول داشتهاند در حالی که شاخص کل به دلیل رشد چند سهم مهم شاخص ساز مثبت شده است.
زمانی که شاخص کل نزولی است و شاخص هموزن صعودی است به این معنی است که سهام شاخص ساز و بزرگ بازار به دلایل مختلف نزول کردهاند و در نتیجه شاخص کل کاهش پیدا کرده است اما عموم سهام بازار افزایش قیمت را تجربه کردهاند. اگر این حالت طی دو الی ۴ روز کاری اتفاق بیفتد به این معنی خواهد بود که سرمایهگذاران برای کسب سود بایستی به سمت سهام کوچک و متوسط متمایل شوند.
اگر هر دو شاخص باهم نزول کنند: در این حالت عموم بازار با کاهش قیمت روبهرو شده است و اگر این موضوع براتی چندین روز متوالی اتفاق بیفتد بستگی به شرایط حاکم بر بازار ممکن است شاهد این تفسیر ایجاد گردد که بازار به سمت رکود پیش میرود.
اگر هر دو شاخص صعود کنند: در این حالت عموم سهام بازار بورس صعودی میشوند و رخداد این حالت در طی چند روز میتواند حکم به صعودی بودن بازار طی روزها یا ماههای آتی را بدهد.
شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟
شاخص قیمت و بازده نقدی بیانگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران است. لازم به ذکر است که سود حاصل از سرمایهگذاری در بازار بورس از دو محل است:
سود نقدی مصوب مجامع
سود ناشی از افزایش قیمت سهام. شاخص اخیر هر دو مورد را در خود دارد و هر دو را نمایش میدهد. این شاخص به شاخص TEDPIX معروف است و فرمول محاسبه آن مشابه شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج کسر علاوه بر قیمت در سال ۱۳۶۹ سود نقدی پرداختی در آن سال نیز منظور میگردد.
شاخص بازده نقدی چیست؟
این شاخص تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع را که به سود نقدی معروف است محاسبه مینماید و از این دریچه بازدهی ناشی از کلیه سودهای پرداختی توسط شرکتهای بورسی را محاسبه مینماید. نکته مهم آنکه وقتی این شاخص نزول نماید به این معنی است که در مجامع سود کمتری پرداخت میگردد و در این حالات نبایستی خیلی به انتظار کسب سود نقدی سنگین باشیم و انتظارات و یا سبک معاملهگری خود را اصلاح نماییم.
شاخص صنعت و شاخص مالی:
پیش از اینکه بخواهیم در رابطه با این دو شاخص مطالبی را خدمت شما بیان کنیم لازم است تا به این نکته اشارهکنیم که شرکتها را بر اساس ماهیت فعالیتشان میتوان تقسیمبندی کرد. شرکتهای تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی شرکتهای بورسی را شامل میشوند. بیش از ۶۰ درصد شرکتهای فعال در بورس را شرکتهای تولیدی تشکیل میدهند. همچنین مشاوره مالی و شرکتهای تأمین سرمایه جزو خدمات مالی محسوب میشوند. شرکتهای حاضر در دسته اول را در زمره شاخص صنعت و شرکتهای حاضر در حوزه دوم را در شاخص مالی تقسیمبندی میکنند. برای مثال شرکت پتروشیمی زاگرس و پتروشیمی فنآوران که به تولید متانول اشتغال دارند در شاخص صنعت و شرکت تأمین سرمایه نوین و تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در شاخص مالی تقسیمبندی میگردند. لازم به ذکر است که شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکتهای فعال در آن شاخص هستند، در واقع مشابه شاخص کل قیمت محاسبه میگردند و تفاوت آنها با شاخص مزبور در تعداد شرکتهای حاضر در آن صنعت است.
شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX) :
عموماً برخی از شرکتهای حقوقی مالکیت اصلی و عمده شرکتهای سهامی را بر عهده دارند. زمانی که یک شرکت یا شخص حقوقی یا حقیقی درصد بالایی از سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشد به عنوان سهامدار اصلی آن شرکت شناخته میشود و سهام تحت مالکیت آنها معمولاً جزو سهامی به حساب نمیآید که به صورت فعال در بازار معامله شود. شناوری سهام به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که نزد سرمایهگذاران خرد (غالبا حقیقی) قرار دارد و قابلیت فروش مجدد در آینده نزدیک را دارد و خرید سهام با هدف نگهداری و یا افزایش کنترل و نفوذ در شرکت خریداری نمیگردد.درصد شناوری یک سهم در سایت بورس اوراق بهادار نمایش داده میشود. شاخص سهام آزاد شناور، تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت را محاسبه میکند که توسط سرمایهگذاران خرد مورد معامله قرار میگیرد. شیوه محاسبه مشابه شاخص کل قیمت است و تفاوت با آن شاخص در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت لحاظ میگردد.
برای مثال در شاخص کل قیمت صد درصد سهام فولاد مبارکه یعنی ۱۳۰ میلیارد سهم به عنوان ضریب قیمت فولاد مبارکه لحاظ میگردد در حالی که در شاخص سهام آزاد شناور تنها ۲۵ درصد سهام این شرکت یعنی ۳۲٫۵ میلیارد سهم آن به عنوان ضریب قیمت لحاظ میگردد. یکی از نکات تفسیری حائز اهمیت این هست که هرچه درصد شناوری سهام پذیرفته شده در بازار بورس بیشتر باشد نتیجه این شاخص به تغییرات شاخص کل قیمت نزدیکتر خواهد بود و هر چه درصد شناوری پایینتر باشد به نظر میرسد که نتیجه حاصل از شاخص سهام شناور آزاد واقعیتر باشد.
شاخص ۵۰ شرکت برتر:
سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یکبار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورس را که بالاترین درجه نقد شوندگی را دارند ارائه مینماید. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را ارائه مینماید. بنابراین شیوه محاسبه این شاخص مشابه شاخص کل قیمت است با این تفاوت که تعداد شرکتهای لحاظ شده در این شاخص تنها ۵۰ شرکت است در حالی که در شاخص کل بیش از ۱۰۰ شرکت در آن لحاظ میگردند.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگتر:
بزرگی شرکتها در سایت سازمان بورس بر اساس ارزش روز یک شرکت محاسبه میشود. برای محاسبه ارزش روز سهام یک شرکت از رابطه زیر کمک گرفته میشود:
قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت
۳۰ شرکت بزرگتر شامل شرکتهایی میشود که در صدر ۳۰ شرکت بزرگ بورس قرار بگیرند و شاخص سی شرکت بزرگتر میانگین وزنی این ۳۰ شرکت را برآورد مینماید و شیوه محاسبه آن مشابه شاخص کل قیمت است. معمولاً در دوران رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جزو ۳۰ شرکت بزرگتر هستند رقم شاخص را تغییر بااهمیتی میدهند.