کسب درآمد اینترنتی

اصول الگوهای نزولی

گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال

تحلیل تکنیکال در ارزهای دیجیتال

چه در بازار ارزهای دیجیتال و چه در بازار سهام فعالیت داشته باشید، تجزیه و تحلیل تکنیکال یکی از محبوب ترین روش ها برای تخمین و پیش بینی ارزش دارایی در آینده نزدیک است. چنین ابزاری به شما کمک می کند تا دیدگاهی واقع بینانه در مورد شرایط بازار داشته باشید.

تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ابزارها برای معامله گران و سرمایه گذاران بازار مالی به شمار می آید که اهداف قیمتی که باید برای خرید و فروش دارایی در نظر گرفته شود و یا اینکه ایده‌آل ترین دوره نگهداری آن چه زمانی است و میزان ریسک و سود مورد انتظار چیست؟ را به صورت قابل قبول ارائه می دهد.

انتظارات ما از تحلیل تکنیکال باید تا چه اندازه باشد؟

قبل از اینکه به بررسی دقیق و کاربردی تحلیل تکنیکال بپردازیم، کاملا ضروری به نظر می رسد که حد انتظارات خود را از این ابزار کاربردی در رابطه با دارایی های خود تعیین کنیم. در وهله اول باید بدانید که تحلیل تکنیکال برای شناسایی معاملات کوتاه مدت (معمولا دو هفته تا یک ماه) استفاده می شود و کاربرد چندانی برای سرمایه گذاری و معاملات بلند مدت ندارد. با این حال با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان به شناسایی موقعیت های ورود و خروج (قیمت هایی که در آن به خرید و فروش می پردازید) مربوط به هر نوع سرمایه گذاری پرداخت.

همچنین همیشه یک ریسک مرتبط با یک معامله وجود دارد. تحلیل تکنیکال یک ابزار راهنما برای معامله گران است اما نمی توان به طور صدرصد به آن اتکا کرد. برخی استراتژی ها ممکن است تحت برخی عوامل خارجی نتیجه عکس بدهد. بنابراین فرقی نمی کند که یک معامله گر کهنه کار و با تجربه باشید و یا اینکه به تازگی فعالیت خود را در بازار مالی شروع کرده باشید، باید یک استراتژی برای کاهش ضرر در نظر بگیرید و منتظر بازگشت قیمت به حالت قبل نباشید.

همیشه یک واقعیت را قبول کنید که بازده یک معامله کوتاه مدت به احتمال زیاد متوسط است. بنابراین بهتر است انتظار بازدهی و سود کلان را به طور کلی از ذهن خود اصول الگوهای نزولی بیرون کنید. اگر دست به ریسک های بی مورد بزنید مطمئنا ناامید شده و حتی یک تجارت فاجعه آمیز خواهید داشت. در حالت کلی تحلیل تکنیکال می تواند برای داشتن بازدهی معقول در میان مدت، مفید واقع شود.

برخی نکات در رابطه با تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال مانند بسیاری از ابزارهای تحلیلی دیگر براساس برخی از فرضیات کار می کند. نکته اول اینکه روش کار آن براساس تخمین‌های بدست آمده در بازار است. این بدین معنی است که تمام اطلاعات بدست آمده در گذشته را بر روی آخرین قیمت بدست آمده منعکس می کند.

به عبارت ساده تر، تحلیل تکینکال فقط قیمت تاریخی یک دارایی و آنچه را که این داده ها می توانند در مورد حرکت قیمت آتی آن به ما بگویند در نظر می گیرد. دوم اینکه، قیمت یک دارایی ممکن است روندی را در بازه زمانی خاص دنبال کند.

در این حالت براساس تجزیه و تحلیل صورت گرفته در تحلیل تکنیکال ممکن است نمودار به عنوان یک الگو برای آن دارایی ظاهر شود.

اصول اولیه کندل‌ها (شمعدان‌ها)

نمودارها پایه و اساس تحلیل تکنیکال را تشیکل می دهند. انواع مختلفی از نمودارها شامل، خطی، میله ای، کندل و غیره وجود دارد. بازار ارزهای رمزنگاری شده به بهترین شکل ممکن از کندل ها برای نشان دادن روند بازار استفاده می کند. در اینجا تصویری وجود دارد که یک نمودار معمولی و یک شمعدان منفرد را نشان می دهد که از یک نمودار جدا شده است.

اصول اولیه کندل‌ها (شمعدان‌ها)

اجازه بدهید در ابتدا بدانیم که کندل به چه معناست. کندل معمولا با رنگ سبز (صعودی) و یا قرمز (نزولی) نشان داده می شود و هر کندل از سه قسمت سایه بالایی، سایه پایینی و بدنه تشکیل شده است که در آن بدنه قیمت باز و قیمت بسته را به هم متصل می کند. سایه پایین (قیمت پایین) به صورت خطی به سمت پایین کشیده می شود و برعکس سایه بالا (قیمت بالا) خطی است که به سمت بالا کشیده شده است.

حال بیایید قیمت باز، قیمت بسته، قیمت بالا و قیمت پایین را برای یک بازه زمانی (می تواند دقیقه، ساعت یا روز باشد) تعریف کنیم.

قیمت باز (O): قیمتی که در یک دوره زمانی باز (شروع) می شود.

قیمت بالا (H): بالاترین قیمتی که در آن دوره زمانی بدست آمده است.

قیمت پایین (L): کمترین قیمتی که در آن دوره زمانی مشاهده شده است.

قیمت بسته (C): قیمتی که در آن دوره زمانی بسته شده است.

اگر به تصویر بالا نگاه کنید قیمت بیت کوین در 40862 دلار باز شده است و به پایین ترین سطح روزانه 39853 دلار رسیده و حداکثر قیمت آن در طول همان روز 43392 دلار بوده است و روز را در قیمت 42832 دلار بسته است. با افزایش قیمت (C>O) در این بازه زمانی نتیجه گیری می شود که این کندل صعودی است. در حالی که اگر کندل قرمز باشد بازار نزولی است. این کندل ها را می توان برای بازه های زمانی مختلف مانند 5 دقیقه، 30 دقیقه و یا حتی 4 ساعت هم بست، البته بسته به استراتژی معامله گر دارد.

کندل شناسی — آموزش خواندن کندل و الگوی متداول کندل — تصویری و به زبان ساده

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های شناخته شده برای تحلیل جهت حرکت قیمت در بازار دارایی‌هاست. کندل استیک‌ها انواعی از نمودار هستند که با توجه به آن‌ها می‌توانید به قیمت‌های بالا، پایین، بسته شدن و باز شدن پی ببرید. درواقع، باید موفق به تشخیص انواع الگوهای شمعدانی شوید تا با کندل شناسی بتوانید حرکت قیمت در آینده را پیش‌بینی کنید. در این نوشتار، به صورت اجمالی با نمودارهای شمعدانی پرکاربرد و سیگنال‌های آن‌ها آشنا می‌شویم.

نمودار شمعی چیست؟

کندل استیک یا شمعدانی یکی از راه‌های نمایش اطلاعات درباره حرکت قیمتی یک دارایی است. نمودارهای کندل استیک، شناخته‌ شده‌ترین بخش تحلیل تکنیکال را تشکیل می‌دهند. نمودار شمعدانی این امکان را برای سرمایه‌گذاران بوجود می‌آورد که تنها با مشاهده آن‌ها به اطلاعات قیمتی دست پیدا کند. در شمعدانی‌های نمودارهای روزانه باید به ۳ بخش توجه کنیم.

  • بدنه: نشان‌دهنده بازه قیمت باز شدن و بسته شدن
  • سایه: یا فیتیله نشان‌دهنده قیمت بالا و پایین در طی روز یا دوره معاملاتی مورد نظر
  • رنگ: بیان‌کننده جهت حرکت قیمت در بازار است. بدنه سبز یا سفید نشان‌دهنده افزایش قیمت است و بدنه قرمز یا سفید نشان‌دهنده کاهش قیمت به شمار می‌رود.

اجزای کندل در کندل شناسی

در طی زمان، کندل استیک‌ها الگوهایی را تشکیل می‌دهند که معامله‌گران می‌توانند با استفاده از آن‌ها موفق به تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی شوند. بسیاری از الگوهای کندل استیک در بازار وجود دارند که فرصت خرید را فراهم می‌کنند. قبل از شروع به معامله بهتر است که با کلیات الگوهای شمعدانی و نحوه تاثیرگذاری آن‌ها بر تصمیم‌گیری‌های خود اطلاع حاصل کنید.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

نمودار کندل استیک ژاپنی، دیدگاهی درباره فعالیت‌های معاملاتی کوتاه‌مدت، ارائه می‌کند. کندل استیک‌ها نشان‌دهنده این هستند که آیا خریدار یا فروشنده، کنترل بازار را بدست دارد یا خیر. قیمت‌های بالا و پایین سایه در نظر گرفته می‌شوند و نشان‌دهنده کنترل خریدار یا فروشنده بر وضعیت بازار هستند. بازه قیمتی موجود بین قیمت‌های باز شدن و بسته شدن به صورت یک مستطیل در یک خط باریک، نشان‌ داده می‌شود.

۶ الگوی کندل استیک صعودی

امکان دارد الگوهای گاوی را پس از یک روند نزولی در بازار مشاهده کنید که سیگنالی مبنی بر معکوس شدن روند در بازار باشند. آن‌ها نشانه‌ای هستند برای معامله‌گران تا سهامی را خریداری کرده و نگهداری کنند تا قیمت آن افزایش یابد.

الگوی چکش

الگوی چکش یا «همر» (Hammer) از بدنه‌ای کوتاه با سایه پایینی بلندتر تشکیل شده است. الگوی چکش عموماً در انتهای روند نزولی مشاهده می‌شود. الگوی چکش نشان‌دهنده این است که طی روز، در نهایت فشار خرید، افزایش قیمت را در پی داشته است.

الگوی چکش در کندل شناسی

الگوی چکش معکوس چیست؟

از الگوهای صعودی مشابه می‌توان به الگوی «چکش معکوس» (Inverted Hammer) اشاره کرد. تنها تفاوت این است که سایه بالایی بلندتر و سایه پایینی کوتاه‌تر است. این چکش نشان‌دهنده فشار خریدی است که در ادامه آن فشار فروشی بوجود می‌آید که به علت قوی نبودن موفق به کاهش دادن قیمت بازار نمی‌شود. الگوی چکش معکوس در کندل شناسی نشان‌دهنده این است که خریداران به زودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.

کندل شناسی چکش معکوس

اینگولفینگ صعودی

انگولفینگ یعنی پوشاننده. الگوی اینگولفینگ صعودی از دو شمعدانی تشکیل شده است. اولین شمعدانی، بدنه قرمز کوتاهی دارد که کاملاً توسط شمعدانی با بدنه سبز بزرگ‌تر، پوشانده شده است. با وجود پایین‌تر بودن قیمت باز شدن روز دوم از روز اول، صعودی بودن بازار باعث افزایش قیمت می‌شود و احتمال کسب سود توسط خریدار را به حداکثر می‌رساند.

کندل شناسی انگلفینگ صعودی

الگوی رسوخ گر چیست؟

«الگوی رسوخ گر» یا «الگوی نافذ» (Piercing Line Pattern) نیز از دو شمعدانی تشکیل شده است. یک شمعدانی قرمز بلند که در ادامه آن یک شمعدانی بلند سبز قرار گرفته است. عموماً، فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمعدانی اول و قیمت باز شدن شمعدانی سبز دوم وجود دارد. این فاصله نشان‌دهنده فشار خریدی پر قدرت است زیرا قیمت در حال افزایش پیدا کردن و بیشتر شدن از قیمت میانه روز پیش است.

کندل شناسی الگوی رسوخ گر

الگوی ستاره صبحگاهی چیست؟

الگوی ستاره صبحگاهی یا مورنینگ استار به نوعی نشانه امید در روند نزولی یک بازار متروکه به شمار می‌رود. این الگو از ۳ شمعدانی تشکیل شده است. یک شمعدانی با بدنه کوتاه بین شمعدانی با بدنه بلند قرمز و شمعدانی با بدنه بلند سبز. غالباً، ستاره همپوشانی‌ با شمعدانی‌هایی با بدنه بلندتر نخواهد داشت. از آن‌جایی که در بازار، بین قیمت‌های باز شدن و بسته شدن فاصله وجود دارد، این الگو نشان‌دهنده کاهش پیدا کردن فشار فروش روز اول است و معامله‌گران باید انتظار بازار صعودی را داشته باشند.

کندل شناسی الگوی ستاره صبحگاهی

۳ سرباز سفید

الگوی ۳ سرباز سفید در طی ۳ روز – یا ۳ دوره معاملاتی – رخ می‌دهد. این الگوها از شمعدانی‌های سبز یا سفید ممتد بلند با سایه کوتاه تشکیل شده است که به صورت تصاعدی قیمت باز شدن و بسته شدن بالاتری از روز قبل دارند. این الگو، سیگنال صعودی بسیار قوی است که پس از یک روند نزولی مشاهده می‌شود و نشان‌دهنده افزایش با ثبات فشار خرید است.

کندل شناسی ۳ سرباز سفید

معرفی ۶ الگوی کندل استیک نزولی

الگوهای کندل استیک نزولی عموماً بعد از یک روند صعودی تشکیل می‌شوند و نشان‌دهنده مقاومت هستند. بدبینی راجع به بازار عموماً باعث می‌شود که معامله‌گران پوزیشن‌های لانگ خود را ببندند و یک شورت پوزیشن باز کنند تا از قیمت‌های در حال کاهش به سود دست پیدا کنند.

الگوی مرد به دار آویخته چیست؟

«الگوی مرد به دار آویخته» (Hanging Man Pattern)، معادل نزولی، الگوی چکش است. این الگو، ساختار مشابهی با الگوی یاد شده دارد اما در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد. این الگو نشان‌دهنده این است که در طی روز مقدار زیادی سهم در مدت زمانی کوتاه به فروش رفته که موجب شده قیمت سهام به سرعت کاهش یابد اما خریداران توانستند که مجدداً موفق به افزایش قیمت شوند. این حجم بالای فروش نشان‌دهنده از دست دادن قدرت گاو‌ها در کنترل بازار است.

کندل شناسی مرد به دارآویخته

الگوی ستاره دنباله دار نشان‌دهنده چیست؟

الگوی ستاره دنباله دار یا «شوتینگ استار» (Shooting Star) در کندل شناسی ساختاری مشابه چکش معکوس را دارد اما در یک روند صعودی مشاهده می‌شود. این الگو، بدنه پایینی کوچک‌تر و سایه بالایی بلندی دارد. عموماً، این الگو زمانی تشکیل می‌شود که بازار در نقطه بالاتری باز شود و افزایش پیدا کند و در طی روز به قیمت بالا برسد و در قیمتی کمی بالاتر از قیمت باز شدن، بسته شود. مانند ستاره‌ای که در حال سقوط به سمت زمین است.

کندل شناسی ستاره دنباله دار

انگالفینگ نزولی

در کندل شناسی، الگوی انگولفینگ یا پوشاننده نزولی در انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود. اولین شمعدانی، بدنه سبز کوچکی دارد که توسط شمعدانی قرمز بلند بعدی، پوشش داده شده است. این الگو نشان‌دهنده بیشینه شدن یا کاهش سرعت حرکت قیمت است و همچنین علامتی مبنی بر نزولی شدن روند بازار به شمار می‌رود. هرچه شمع دوم در موقعیت پایین‌تری قرار بگیرد، احتمال قوی بودن روند، بیشتر است.

کندل شناسی الگوی پوششی نزولی

الگوی ستاره شامگاهی نشان‌دهنده چیست؟

«ستاره شب» (Evening Star)، الگویی است که از ۳ شمعدانی تشکیل شده و به نوعی معادل ستاره صبح صعودی است. این ساختار از کندل کوچکی ساخته شده که میان کندل استیک بلند سبز و کندل استیک قرمز بزرگ قرار گرفته است. این الگو نشان‌دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است و به طور بخصوص زمانی قوی است که کندل استیک سوم، افزایش قیمت بدست آمده از کندل اصول الگوهای نزولی استیک اول را از بین ببرد.

کندل شناسی ستاره شامگاهی

۳ کلاغ سیاه نشان‌دهنده چه هستند؟

الگوی کندل استیک ۳ کلاغ سیاه از ۳ شمعدانی بلند متوالی قرمز تشکیل شده است که سایه کوتاهی دارند یا بدون سایه هستند. هر الگویی با قیمت مشابه روز قبل باز می‌شود اما با هر بسته شدن، فشار فروش، قیمت را پایین‌تر و پایین‌تر می‌راند. معامله‌گران این الگو را به عنوان شروع یک روند نزولی به سمت پایین برداشت می‌کنند زیرا قدرت فروشندگان در ۳ روز (یا دوره) معاملاتی متوالی بر قدرت خریداران غلبه داشته است.

کندل شناسی ۳ کلاغ سیاه

الگوی ابر پوشاننده چیست؟

در کندل شناسی، «الگوی ابر پوشاننده» (Dark cloud cover) یک الگوی معکوس شدن نزولی به شمار می‌رود. مانند اینکه یک ابر تیره بر خوشبینی بوجود آمده ناشی از سیگنال‌های معاملاتی روز قبل سایه بیفکند. این الگو از ۲ شمعدانی تشکیل شده است. یک کندل استیک قرمز که در قیمتی بالاتر از بدنه سبز کندل استیک پیشین باز و در نقطه‌ای پایین‌تر از حد میانی آن بسته می‌شود. این الگو نشان‌دهنده غلبه خرس‌ها بر بازار در این بازه زمانی بوده است و اینکه قیمت‌ها با فشار خرس‌ها به صورت قابل توجهی کاهش پیدا کرده‌اند. کوتاه‌بودن سایه کندل استیک‌ها نشان‌دهنده قاطع بودن روند نزولی است.

الگوی ابر پوششی در کندل شناسی

۴ الگوی کندل های ادامه دهنده روند

اگر یک الگوی شمعدانی نشان‌دهنده تغییر در جهت بازار نباشد، به عنوان الگوی ادامه روند، در نظر گرفته می‌شود. این الگوها به معامله‌گران کمک می‌کنند که بتوانند خنثی بودن حرکت قیمت در بازار را تشخیص دهند.

الگوی دوجی چیست؟

زمانی که قیمت‌های باز شدن و بسته شدن به صورت تقریبی به یکدیگر نزدیک باشند، کندل استیک شبیه به یک صلیب یا علامت جمع (+) بنظر خواهد رسید. یعنی معامله‌گران باید در نمودار، بدنه‌ای کوتاه یا به شدت کوتاه همراه با سایه‌هایی با طول‌های متفاوت را جستجو کنند. الگوی دوجی نشان‌دهنده کشمکش میان خریداران و فروشندگان است که نفعی برای هیچ‌کدام از آن‌ها به دنبال نخواهد داشت. دوجی به تنهایی نشان‌دهنده یک سیگنال خنثی است اما در بسیاری از الگوهای معکوس شدن روند مانند ستاره صبحگاهی صعودی یا ستاره شامگاهی نزولی، مشاهده می‌شود.

الگوی دوجی

کندل اسپینیگ تاپ نشان‌دهنده چیست؟

کندل استیک اسپینیگ تاپ یا فرفره بدنه‌ای کوتاه دارد و میان سایه‌هایی با طول‌هایی مساوی قرار گرفته است. در کندل شناسی، این الگو نشان‌دهنده عدم تصمیم‌گیری در بازار است. یعنی تغییر معنی‌داری در روند قیمتی بازار رخ نخواهد داد. گاوها افزایش قیمت را پدید می‌آورند و خرس‌ها باعث کاهش آن می‌شوند. اسپینیگ تاپ‌ها عموماً به عنوان دوره‌ای از ثبات در بازار به شمار می‌روند و امکان مشاهده آن‌ها پس از دوره‌ای صعودی یا نزولی قوی وجود دارد.

اسپینیگ تاپ‌ها می‌توانند به تنهایی نشان‌دهنده سیگنال مثبت باشند. همچنین، می‌توان از مشاهده آن‌ها به تفسیر‌های دیگری دست یافت زیرا آن‌ها نشان می‌دهند که بازار فعلی اصول الگوهای نزولی در حال از دست دادن کنترل است.

کندل اسپینیگ تاپ

الگوی ۳ واحد رد شده چیست؟

از «الگوی ۳ واحد رد شده» (Falling three Method) در کندل شناسی برای پیش‌بینی ادامه روند صعودی یا نزولی فعلی استفاده می‌شود. الگوی نزولی، الگوی ۳ واحد رد شده نامیده می‌شود. این الگو از یک شمعدانی قرمز بلند، تشکیل شده که در ادامه آن ۳ شمعدانی کوتاه سبز و شمعدانی قرمز دیگری، قرار گرفته‌ است. این الگو نشان‌دهنده این است که گاوها از قدرت کافی برای معکوس کردن روند، برخوردار نیستند.

کندل شناسی الگوی ممتد

الگوی سه گانه صعودی چیست؟

در کندل شناسی، این الگو از ۳ شمع کوچک قرمز تشکیل شده که در میان دو شمع بلند سبز قرار گرفته‌اند. این الگو نشان‌دهنده آن است که با وجود فشار فروش، خریداران موفق به حفظ کنترل خود بر بازار شده‌اند.

الگوی سه گانه صعودی در کندل شناسی

معرفی فیلم آموزش مقدماتی الگوهای شمعی (کندل استیک) در بورس و بازارهای مالی

الگوی کندل شناسی

برای آشنایی بهتر با شمعدانی‌ها و کاربردهای آن‌ها در انواع بازار‌های مالی و درک بهتر از تحلیل تکنیکال می‌توانید به دوره تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره ۴ ساعت و ۳۳ دقیقه‌ای در ۶ درس مهم‌ترین سرفصل‌های کندل‌شناسی را مطرح می‌کند. در ادامه، به مرور عناوین تدریس‌شده در این دوره، پرداخته‌ایم.

درس اول، به مقدمه و آشنایی اختصاص یافته است. در درس‌های دوم و سوم به ترتیب با بخش‌های اول و دوم الگوهای یک شمعی آشنا می‌شوید. مطالب مربوط به الگوهای دو شمعی را در درس چهارم می‌آموزید. درس پنجم به الگوهای سه شمعی اختصاص یافته است. الگوهای چند شمعی را در درس ششم می‌آموزید.

  • برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی الگوهای شمعی (کندل استیک) در بورس و بازارهای مالی+ اینجا کلیک کنید.

سخن پایانی

نمودارهای کندل استیک در ژاپن، ۱۰۰ سال پیش از بوجود آمدن نمودارهای میله‌ای در غرب، ایجاد شدند. در قرن ۱۸ میلادی، شهروندی ژاپنی به رابطه میان قیمت‌ها و عرضه و تقاضای برنج و تاثیرپذیری بازارها از هیجانات معامله‌‌گران پی برد. معامله‌گران از کندل استیک‌ها جهت اخذ تصمیمات معاملاتی بر حسب الگوهای تکرارشونده منظم برای پیش‌بینی جهت قیمت در کوتاه‌مدت استفاده می‌کنند. به صورت کلی، نمودار‌های شمعدانی برای تعیین جهت حرکت احتمالی قیمت بسته به الگوهای قبلی بکارگرفته می‌شوند.

کندل شناسی یا کندل ‌خوانی توانایی تشخیص انواع الگوهای متفاوت کندل استیک را برای شما فراهم می‌کند. با کندل شناسی بهتر می‌توانید با اطمینان بیشتر، به معامله بپردازید و از شروع یا اتمام روند‌های قبلی اطلاعات بهتری حاصل کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامه‌ی روند استفاده می‌کنند.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

منظور از الگوهای قیمتی چیست؟

الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندی‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنی‌ها مشخص می‌شوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدوده‌های بازگشت روند و یا ادامه‌ی آن استفاده می‌شود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.

از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی می‌شوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.

اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی

تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومت‌ها و حمایت‌ها استفاده می‌کنند. خطوط روند، خط‌های صافی هستند که با اتصال مجموعه‌ای از قله‌ها (سقف) یا دره‌های (کف) نمودار رسم می‌شوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشان‌دهنده‌ی بازار بدون روند (خنثی) است.

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در سبک‌های مختلف تکنیکال، با شیوه‎‌های متفاوتی رسم می‌شوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.

بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدوده‌ی اصلی تحرکات قیمت در بدنه‌ی کندل‌ها اتفاق می‌افتد و سایه‌ها داده‌های خارج از محدوده‌ی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندل‌ها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشان‌دهنده‌ی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.

بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم می‌شوند اعتبار کمتری دارند.

با این مقدمه‌ی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی می‌شویم.

انواع الگوهای قیمتی

در یک دسته‌بندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • الگوهای ادامه‌دهنده: نشان‌دهنده‌ی وقفه‌ای کوتاه در یک اصول الگوهای نزولی روند صعودی و یا نزولی هستند.
  • الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیش‌بینی می‌کنند.

در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده را شرح می‌دهیم.

الگوهای قیمتی ادامه‌دهنده

الگوهای ادامه‌دهنده در اصل یک وقفه‌ی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمی‌افتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدوده‌هایی استراحت می‌کند؛ الگوهای ادامه‌دهنده این محدوده‌ها را مشخص می‌کنند.

تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمی‌توان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطه‌ی خروج از محدوده‌ی الگو ادامه‌ روند و یا معکوس شدن آن را تعیین می‌کند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدوده‌ی الگو به درستی شناسایی شود.

چند نکته‌ی کاربردی:

  • در تحلیل تکنیکال توصیه‌ی می‌شود روندها را ادامه‌دار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامه‌دار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
  • هر چه الگوها از نظر زمانی طولانی‌تر باشند و رفت و برگشت‌های قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قوی‌تر خواهد بود.
  • برای تایید الگوها می‌توانید از حجم معاملات کمک بگیرید.

مهمترین الگوهای ادامه‌دهنده:

  • پرچم سه‌گوش (Pennant)
  • پرچم‌ (Flag)
  • کنج یا گُوِه (Wedge)
  • مثلت (Triangle)
  • فنجان و دسته (Cup and Handle)

الگوی پرچم سه‌گوش

الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع می‌کنند، مشخص می‌شود. در پرچم سه‌گوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد و در نقطه‌ی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی پرچم سه گوش در تحلیل قیمتی تکنیکال

تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم صعودی

الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. همان‌طور که از نام آنها پیداست در میانه‌ی یک روند صعودی تشکیل می‌شوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت می‌کند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته می‌شود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی تکنیکال پرچم

پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم

الگوی پرچم نزولی

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانه‌ی روند نزولی تشکیل می‌شود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیه‌ی تثبیت قیمت مشاهده می‌شود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش می‌یابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. به شکل زیر نگاه کنید:

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)

الگوی کنج (گُوِه)

کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده می‌شود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت می‌کنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشان‌دهنده‌ی یک وقفه‌ی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل می‌شود. همانند الگوی سه‌گوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد.

الگوی کنج یا گوه در تحلیل تکنیکال

کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)

الگوی مثلث

الگوی مثلث (Triangle) از متداول‌ترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده می‌شوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده می‌شود:

مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.

مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.

مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل می‌شود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.

تفاوت‌های الگوی مثلث و پرچم سه‌گوش

  • شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
  • الگوی پرچم یک الگوی کوتاه‌مدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل می‌شود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفته‌ی چهارم، پرچم سه‌گوش تبدیل به یک مثلث تبدیل می‌شود.
  • در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطه‌ی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق می‌افتد.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامه‌دهنده‌ی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه می‌دهد.

در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سه‌گوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.

الگوی تکنیکال فنجان و دسته cup and handle

چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles

الگوهای قیمتی بازگشتی

الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیش‌بینی می‌کنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز می‌شود.

الگوهای بازگشتی در سقف نشان‌دهنده‌ی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.

در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامه‌دهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانی‌تر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.

مهم‌ترین الگوهای بازگشتی:

  • سر و شانه (Head & Shoulders)
  • سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
  • سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms)
  • گپ یا شکاف (Gap)

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل می‌شود. این الگو از سه موج تشکیل می‌شود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه می‌یابد؛ سپس موج سوم تشکیل می‌شود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.

خط روندی که سه موج را به هم متصل می‌کند خط گردن نام دارد. خط گردن می‌تواند شیب‌دار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویه‌ی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.

در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی قیمتی سر و شانه

چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشان‌دهنده‎‌ی محدوه‌هایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام می‌ماند و روند نزولی می‌شود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق می‌افتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی می‌شود.

الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.

الگوی سقف و کف دوقلو

چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو

الگوی سقف و کف سه‌قلو

الگوهای سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده می‌شوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سه‌قلو، روند نزولی می‌شود. با مشاهده‌ی یک کف سه‌قلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.

برای تایید الگوهای سقف و کف سه‌قلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.

الگوی سقف و کف سه قلو

چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو

الگوی شکاف‌ (گپ)

الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل می‌گیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دوره‌ی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکاف‌ها یک افزایش یا کاهش قابل‌توجه در قیمت هستند. شکاف‌ها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانه‌ی روند مشاهده شوند الگوی ادامه‌دهنده هستند.

به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارش‌های مالی دلایل ایجاد شکاف‌ها هستند.

سه نوع گپ اصلی وجود دارد:

  • شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل می‌گیرند.
  • گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
  • شکاف فرار (Runaway Gap): در میانه‌ی یک روند مشاهد می‌شوند.

الگوی گپ یا شکاف تکنیکال

گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال

سخن پایانی

الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل می‌شوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه می‌دهد یا وارد یک روند معکوس می‌شود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.

برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش می‌یابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.

تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی می‌کنیم.

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه

الگوهای قیمتی یکی از مهم ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال می باشند که به تحلیلگران بازارهای مالی در شناخت روند بازار کمک میکنند. معامله گران و تحلیلگران به طور مداوم روندها و الگوها را هنگام تماشای بازار مطالعه می کنند، به این امید که محتمل ترین حرکت قیمت بعدی را تشخیص دهند. شناسایی و تشخیص صحیح الگوها و درک اهمیت آنها برای موفقیت در تجارت ضروری است. یکی از این الگوها، الگوی سر و شانه است.

این الگو، به دلیل سابقه طولانی مدت قابل اعتماد آن در بین تحلیلگران بازار مهم است. الگوی سر و شانه یک شکل از نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر می شود، جایی که دو قله بیرونی از نظر ارتفاع، نزدیک به هم و قله وسط بالاترین حد را دارد. در تحلیل تکنیکال، یک الگوی سر و شانه، شکل‌گیری نمودار خاصی را توصیف می‌کند که معکوس روند صعودی به نزولی را پیش‌بینی می‌کند.

اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای تغییر روند است. این الگو یکی از چندین الگوی برتر است که با درجات مختلف دقت نشان می دهد که روند صعودی به پایان خود نزدیک می شود.

اصول اولیه الگوی سر و شانه

اصول الگوی سر و شانه

از نظر تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه یک نمودار پیش‌بینی‌کننده است که معمولاً نشان‌دهنده روند چرخشی است که در آن بازار از صعودی به نزولی یا بالعکس تغییر می‌کند. این الگو مدت هاست که به عنوان یک الگوی قابل اعتماد که معکوس روند را پیش بینی می کند، مورد استقبال قرار گرفته است. قبل از ادامه، مهم است که به خاطر داشته باشید که الگوی سر و شانه تقریباً هرگز کامل نیست، به این معنی که احتمالاً نوسانات قیمتی اندکی در بین شانه‌ها و سر وجود خواهد داشت و شکل‌گیری الگو به ندرت در ظاهر آن کاملاً شکل می‌گیرد. از سوی دیگر باید قبل از یادگیری الگوی سر و شانه با مفهوم ناحیه مقاومت و حمایت آشنا باشید.

تعریف الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه یک اندیکاتور فنی با الگوی نموداری متشکل از سه قله است که در آن دو قله بیرونی ارتفاع مشابه داشته و قله وسط بالاترین ارتفاع را داراست. الگوی سر و شانه، که یکی از قابل اعتمادترین الگوهای معکوس روند در نظر گرفته می شود، شکل گیری نموداری است که معکوس شدن روند صعودی به نزولی را پیش بینی می کند.

الگوی سر و شانه زمانی شکل می گیرد که قیمت سهام به اوج خود می رسد و متعاقباً به پایه حرکت صعودی قبلی کاهش می یابد. سپس، قیمت بالاتر از قله قبلی افزایش می‌یابد تا "نوک قله" را تشکیل دهد و سپس دوباره به پایه اصلی (original اصول الگوهای نزولی اصول الگوهای نزولی base- خط مبنا) کاهش می‌یابد. در نهایت، قیمت سهام دوباره افزایش می‌یابد اما تا سطح اولین قله اولیه، (قبل از اینکه یک بار دیگر به سمت پایه یا خط گردن الگوهای نمودار کاهش یابد). در این الگو قله وسط درواقع سقف قیمتی نیز به شمار رفته و بالاتر از دو قله کناری بوده و مانند یک سر درنظر گرفته می شود که دو قله راست و چپ، دو شانه را تشکیل داده اند.

الگوی سر و شانه به شما چه می گوید؟

آشنایی با الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه از سه بخش تشکیل شده است:

  • پس از روندهای صعودی طولانی مدت، قیمت به اوج می رسد و متعاقبا کاهش می یابد تا یک دره ایجاد کند.
  • قیمت مجدداً افزایش می‌یابد تا به‌طور قابل‌توجهی بالاتر از اوج اولیه به بالاترین سطح تبدیل شود و دوباره کاهش یابد.
  • قیمت برای سومین بار افزایش می یابد اما فقط تا سطح اولین قله، قبل از اینکه یک بار دیگر کاهش یابد.

قله اول و سوم شانه هستند و قله دوم (وسط) سر را تشکیل می دهد. خطی که اولین و دومین دره یا فرورفتگی را به هم وصل می کند، خط گردن نامیده می شود.

الگوی سر و شانه معکوس و وارونه نیز یک شاخص قابل اعتماد است که می تواند نشان دهد که روند نزولی در شرف بازگشت به روند صعودی است. در این حالت، قیمت سهام به سه سطح متوالی در پایین ترین حد می‌رسد که با افزایش قیمت موقت جدا می‌شوند. از این میان، فرورفتگی دوم پایین‌ترین (سر) و اولی و سومی که کمی کم‌عمق‌تر هستند شانه‌ها را تشکیل می دهند. نکته مهم این است که افت اولیه به طور قابل توجهی به زیر سطح شانه اول نمی رسد، قبل از اینکه معمولاً یک تغییر خفیف به سمت بالا یا یکنواخت شدن حرکت قیمت رخ دهد. افزایش قیمت نهایی پس از سقوط سوم نشان می‌دهد که روند نزولی معکوس شده است و احتمالاً قیمت‌ها به افزایش صعودی ادامه خواهند داد.

سر و شانه معکوس

سر و شانه معکوس

نقطه مقابل نمودار سر و شانه سقف، سر و شانه کف یا معکوس نام دارد که وارونه است و قسمت بالای سر و شانه برای پیش‌بینی معکوس‌ روندهای نزولی استفاده می‌شود. این الگو زمانی شناسایی می‌شود که عملکرد قیمت یک اوراق بهادار یا ارز دیجیتال دارای ویژگی‌های زیر باشد:

قیمت به پایین‌ترین حد سقوط می‌کند و سپس افزایش می‌یابد.

قیمت به زیر سطح قبلی سقوط می کند و سپس دوباره افزایش می یابد.

در نهایت، قیمت دوباره کاهش می یابد اما نه به اندازه دره دوم. هنگامی که فرورفتگی نهایی ساخته شد، قیمت به سمت بالا حرکت می کند، به سمت مقاومتی که در نزدیکی قسمت بالای دره های قبلی وجود دارد.

تفسیر بخش های مختلف الگوی سر و شانه

شکل گیری الگو (که در بازار صعودی دیده می شود):

شانه چپ: افزایش قیمت به دنبال اوج قیمت و به دنبال آن کاهش.

سر: افزایش دوباره قیمت و تشکیل یک قله بالاتر.

شانه راست: یک بار دیگر سقوط رخ می دهد و به دنبال آن بالا می رود تا قله سمت راست را تشکیل دهد که پایین تر از سر است.

اشکال به ندرت کامل هستند، به این معنی که ممکن است اختلالی بین شانه ها و سر مربوطه وجود داشته باشد.

سر و شانه معکوس

تفسیر الگوی سر و شانه

شکل گیری الگو (که در بازار نزولی دیده می شود):

شانه چپ: کاهش قیمت و به دنبال آن پایین آمدن قیمت و به دنبال آن افزایش.

سر: قیمت دوباره کاهش می یابد و پایین تر را تشکیل می دهد.

شانه راست: قیمت یک بار دیگر افزایش می یابد، سپس کاهش می یابد تا پایین سمت راست را تشکیل دهد.

باز هم، اشکال به ندرت کامل هستند. ممکن است اختلال بازار بین شانه ها و سر مربوطه وجود داشته باشد.

قرار دادن خط گردن

خط گردن سطح حمایت یا مقاومتی است که معامله گران برای تعیین مناطق استراتژیک برای ثبت سفارش استفاده می کنند. برای قرار دادن خط گردن، اولین قدم این است که شانه چپ، سر و شانه راست را روی نمودار قرار دهید. در الگوی استاندارد سر و شانه (بازار صعودی) قسمت پایینی بعد از شانه چپ را به پایین ایجاد شده بعد از سر وصل می کنیم. این "خط گردن" ما را ایجاد می کند، (خط آبی تیره یا سفید در نمودارهای بالا و پایین). در یک الگوی سر و شانه معکوس، بلندی بعد از شانه چپ را به بلندی تشکیل شده بعد از سر وصل می کنیم و به این ترتیب خط گردن خود را برای این الگو ایجاد می کنیم.

اقدامات بازار در پشت الگوی سر و شانه

اقدامات بازار در پشت الگوی سر و شانه

مانند همه الگوهای نمودار، بالا و پایین الگوی سر و شانه، داستان بسیار خاصی را در مورد نبرد بین گاوها و خرس ها بیان می کند.

اوج اولیه و کاهش متعاقب آن، نشان دهنده حرکت رو به کاهش روند صعودی قبلی است. گاوها با تمایل به حفظ حرکت صعودی تا زمانی که ممکن است، تلاش می‌کنند تا قیمت را پشت سر بگذارند و از اوج اولیه عبور کنند تا به بالاترین حد جدید برسند. در این مرحله، هنوز این امکان وجود دارد که گاوها بتوانند سلطه خود را بر بازار بازگردانند و روند صعودی خود را ادامه دهند.

با این حال، هنگامی که قیمت برای بار دوم کاهش می یابد و به نقطه ای زیر اوج اولیه می رسد، واضح است که خرس ها در حال افزایش هستند. گاوها یک بار دیگر تلاش می‌کنند تا قیمت را به سمت بالا ببرند، اما فقط در رسیدن به اوج کمتری که در اوج اولیه به دست آمده بود موفق می‌شوند. این عدم موفقیت در سبقت گرفتن از بالاترین حد، نشان دهنده شکست گاوها و خرس ها است که باعث کاهش قیمت و تکمیل واژگونی می شود.

شناسایی الگوی سر و شانه

این الگو از یک "شانه چپ"، "سر" و سپس "شانه راست" تشکیل شده است که یک خط پایه را با سه قله نشان می دهد که قله میانی بالاترین است. شانه چپ با کاهش قیمت و به دنبال آن پایین و به دنبال آن افزایش متعاقب مشخص شده است. سر با کاهش قیمت دوباره تشکیل شده است و پایین تر را تشکیل می دهد. سپس وقتی قیمت یک بار دیگر افزایش یافت، شانه سمت راست ایجاد می‌شود، سپس پایین می‌آید و پایین سمت راست را تشکیل می‌دهد.

تصمیم گیری در معاملات با استفاده از الگوی سر و شانه

تصمیم گیری در معاملات با استفاده از الگوی سر و شانه

رایج ترین نقطه ورود، شکستگی خط گردن است، (با توقف در بالا (بالای بازار) یا پایین (پایین بازار) شانه راست). هدف کسب سود از تفاوت بین بالا و پایین با الگوی اضافه شده (بازار نزولی) یا کم شده (بازار صعودی) از قیمت شکست است. این سیستم کامل نیست اما روشی را برای معامله در بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه می دهد.

الگوی سر و شانه در میان معامله گران مورد پسند است، زیرا توانایی منحصر به فردی دارد که به آنها کمک می کند تا تخمین های خود در مورد قیمت را پس از تکمیل الگو و در نهایت عبور از خط گردن تعیین کنند. همچنین به معامله گران امکان می دهد تا سفارش های توقف ضرر (stop loss) را انجام دهند. در مورد الگوی سر و شانه سقف، استاپ ها معمولاً بالاتر از قیمت بالای سر قرار می گیرند. با الگوی سر و شانه معکوس، استاپ ها معمولاً زیر قیمت پایینی که توسط الگوی سر شکل می گیرد قرار می گیرند.

قبل از انجام هر معامله، مهم است که اجازه دهید یک الگوی سر و شانه کامل شود. اگر به نظرتان می‌رسد که الگو در حال شکل‌گیری یا در اواسط شکل‌گیری است، نباید تصور کنید که به طور کامل توسعه می‌یابد و معاملات را بر اساس آنچه که فکر می‌کنید اتفاق می‌افتد، انجام می‌دهد. بازار می تواند بی ثبات باشد و در یک آن تغییر کند، بنابراین به یاد داشته باشید که روندها را در حین پیشرفت تماشا کنید و صبور باشید. سعی کنید در پیش بینی بیش از حد گرفتار نشوید.

معاملات خود را از قبل برنامه ریزی کنید تا زمانی که خط گردن شکسته شد آماده حرکت به جلو باشید. مراقب متغیرهایی باشید که ممکن است نیاز به تغییر ورودی‌ها، توقف‌ها و اهداف سود شما را داشته باشند.

یک نقطه ورودی جایگزین وجود دارد که معامله‌گران اغلب آن را انتخاب می‌کنند، با این حال، به دقت، صبر و اقدام سریع در زمان مناسب نیاز دارد. معامله‌گرانی که از این رویکرد جایگزین استفاده می‌کنند، الگو را تماشا می‌کنند و پس از شکسته شدن خط گردن، منتظر می‌مانند تا قیمت‌ها به سمت بالا یا کمی بالاتر از سطح گردن حرکت کنند. این یک ترید و تجارت محافظه کارانه تر است که اغلب به معامله گر این فرصت را می دهد که با قیمت مطلوب تری وارد شود. با این حال، این احتمال وجود دارد که شما منتظر اصلاحی باشید که هرگز ایجاد نشود و بنابراین فرصت معاملاتی را به طور کلی از دست بدهید.

مسابقه طناب کشی

قیمت سهام به اصطلاح نتیجه یک بازی مداوم طناب کشی است. اینکه قیمت سهام بالا می رود یا کاهش می یابد نتیجه مستقیم تعداد افراد در هر تیم است. به کسانی که معتقدند قیمت سهام بالا می رود گاو نر می گویند و به کسانی که معتقدند قیمت سهام پایین می آید خرس می گویند. اگر تعداد بیشتری از سهامداران یک سهم خرس باشند، قیمت آن کاهش می یابد زیرا آنها سهام خود را می فروشند تا پول خود را از دست ندهند. اگر افراد بیشتری خوش‌بین باشند، با خرید سهام توسط سرمایه‌گذاران جدید برای استفاده از این فرصت، قیمت افزایش می‌یابد.

جمع بندی

کاربرد الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه از نظر تاریخی نشان داده شده است که در فضایی که به طور مشخص غیرقابل پیش بینی است، نسبتاً قابل اعتماد است. همچنین یکی از قابل تشخیص ترین الگوهای نمودار است. هیچ الگوی نموداری در 100٪ مواقع پیش بینی کننده دقیقی نیست، اما زمانی که الگوی سر و شانه به درستی سیگنال یک تغییر روند اصلی را می دهد، نشان دهنده یک فرصت سود بزرگ است.

نکته مهم این است که معامله گران باید منتظر تکمیل الگو باشند. این موضوع به این دلیل است که یک الگو ممکن است اصلاً ایجاد نشود یا یک الگوی نیمه توسعه یافته ممکن است در آینده کامل نشود. الگوهای جزئی یا تقریباً تکمیل شده را باید تماشا کرد اما تا زمانی که الگوی خط گردن را نشکند، نباید معامله کرد.

در الگوی سر و شانه، منتظر حرکت اصول الگوهای نزولی قیمتی هستیم تا پس از پیک شانه راست، پایین تر از خط گردن حرکت کند. برای سر و شانه معکوس، پس از تشکیل شانه راست، منتظر حرکت قیمت در بالای خط گردن هستیم.

معامله را می توان با تکمیل الگو آغاز کرد. از قبل معامله را برنامه ریزی کنید، ورودی ها، توقف ها و اهداف سود را یادداشت کنید و همچنین به هر متغیری که توقف یا هدف سود شما را تغییر می دهد توجه کنید.

معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال

معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال

الگوی کُنج یک نوع الگوی قیمتی است که مبنی بر آن استراتژی‌های گوناگون بوجود آمده‌است. مهم‌ترین آن، استراتژی « تغییر روند » است که تکیه بر آن می‌تواند سود دهی بالایی داشته باشد. این الگو یکی از بهترین روش‌ها برای کشف نقاط تغییر روند (عطف) است و معمولا موقعیت‌های سودزا را پیدا می‌کند. در این مقاله بدان می‌پردازیم که چگونه الگوهای کُنج را پیدا کنیم و یا چرا چنین الگوهایی در تحلیل‌ تکنیکال نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. در ادامه خواهیم آموخت که چگونه با وجود جَو شدید روند نزولی و افت قیمت‌های پی در پی، الگوی کُنج هشدار روند صعودی را بازگو می‌کند.

مانند اکثر الگوهای قیمتی، الگو کُنج نیز قادر است بر روی هر بازهِ زمانی و هر بازار معاملاتی پیاده شود؛ مهم نیست که نوسان‌گیری می‌کنید یا یک ساله معاملاتتان را انجام می‌دهید، بازار بیت‌کوین را نشانه گرفته‌اید یا به دنبال نوسانات پوند می‌روید؛ شما با کمک این الگو، همه جا قادر به تحلیل خواهید بود.

فهرست عناوین مقاله :

برای مطالعه بیشتر مقاله استراتژی معاملاتی یا ترید اسکالپ چیست را پیشنهاد میکنیم.

شکل الگوی کُنج

در ابتدا باید ظاهر الگوی کُنج را بدانیم. الگوی کُنج از دو خط در نمودار قیمت تشکیل می‌شود. خط اول نقاط حداکثری قیمت و خط دوم نقاط حداقلی قیمت را به‌هم وصل می‌کند. بدین سان روندهای کُنج نزولی، صعودی و قرینه شکل خواهد گرفت که در ذیل به آنان می‌پردازیم.

الگوی کُنج نزولی

شرط اساسی این الگو، نزولی بودن روند بازار در آن بازه است. هنگامی که این شرط صادق باشد، شاهد یک شکل شبیه به مثلث خواهیم بود که پیکانش رو به پایین است. حال لازم است که ساختار روند قیمتی را مورد بررسی قرار دهیم. در بازه مورد نظرمان، باید نقاط کاهش حداکثری قیمت ( LH ) به دنبال نقاط کاهش حداقلی قیمت ( LL ) وجود داشته باشد؛ بدین معنا که هر قیمت حداکثری باید کمتر از قیمت حداکثری قبل خود و هر قیمت حداقلی نیز کمتر از قیمت حداقلی پیشین خود باشد. هرچه تعداد این نقاط بیشتر باشد، تحلیل بوجود آمده دقیق‌تر است. حال هرچه به نوک پیکان نزدیک‌تر می‌شویم شاهد توقف قیمت‌های حداقلی می‌شویم. این روند تا جایی پیش می‌رود که دیگر نقاط پایینی، کمتر از قیمت قبل خود نیستند و دیگر روند کاهشی حداقلی را مشاهده نمی‌کنیم. در این لحظه، ما نظاره‌گر نشانه‌های از تغییر روند خواهیم بود. این‌جا طول موج‌ها باریک می‌شوند و آرام آرام قیمت‌های حداکثری از قیمت‌های حداکثری قبل خود پیشی می‌گیرند و رفتار خویش را برهم می‌زنند. این موقعیت، تغییر روند صعودی را رقم می‌زند. نکته‌ای که باید بدان توجه داشت این است که هنگامی از تغییر روند اطمینان داریم که قیمت، خط مقاومت الگو کُنج را شکسته باشد؛ در غیر این صورت نمی‌توان چنین تحلیل کرد.

نکته: الگوی کُنجی صعودی دقیقا عکس چیزیست که بالا بدان اشاره شد. از این پس، الگوهای کُنج صعودی و الگوهای کُنج نزولی را به صورت الگوی کُنج صعودی-نزولی می‌نویسیم؛ چراکه در مفهوم کلی تحلیل به یک معنا هستند و نیازی به تفکیک مورد به مورد آنان نیست.

می‌توان گفت شباهت‌های زیادی میان الگو‌های کُنجِ صعودی-نزولی و الگوی صعودیِ پرچمی وجود دارد، ولی تفاوت میان آنان در این است که الگوی پرچمی معمولا برای بازه‌ی کوتاه مدت استفاده می‌شود در حالی که الگوی کُنج بیشتر در دراز مدت به کار می‌آید.

قبل از این که به سراغ استراتژی‌های مختلف الگوی کُنج برویم، لازم است الگوی کُنج قرینه‌ای را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوی کُنج قرینه‌ای

الگوی کُنج قرینه‌ای یکی دیگر از الگو‌های ساده کُنجی می‌باشد که بسیار به الگوهای صعودی-نزولی شبیه است. الگوی قرینه‌ای دارای شکلی مانند مثلث متساوی‌الساقین می‌باشد. این الگو بدان جهت مجزاست که پس از شکاندن الگوی خود، هم محتمل است تغییر جهت دهد و یا شاید به روند پیشین خود ادامه دهد. به طور کلی دو مولفه مهم در تشخیص این شکل برقرار است.

  • یک خط مقاوت نزولی که تعداد اصول الگوهای نزولی سقف قیمتی کاهشی را به هم وصل می‌کند.
  • یک خط حمایت صعودی که تعدادی کف قیمتی افزایشی را بهم وصل می‌کند.
  • اندازه فاصله میان خط‌ مقاومت تا قیمت با خط حمایت تا قیمت، تقریبا برابر است.

در آینده، دو خطی که سقف‌ها و کف‌ها را به هم وصل می‌کردند، به هم برخورد خواهند کرد و شکلی را در سمت راست الگو شکل خواهند داد.

الگوی کُنج قرینه‌ای موقعیت‌های معامله‌ای زیادی را فراهم می‌کند. این الگو هم می‌تواند در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد و هم روند نزولی. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، علاوه بر آن که این الگو هشدار تغییر روند را می‌دهد، می‌تواند ادامه روند را نیز گوشزد کند. اکثر مواقع، پس از شکستن خط مقاومت یا حمایت این الگو، صراحتا نمی‌توان اعلام کرد که روند نزولی خواهد بود یا صعودی؛ بنابراین، وظیفه ما به عنوان یک تحلیل‌گر، صبر کردن است. پس از دیدن نشان‌های دیگر، شواهد را کنار هم گذاشته و پیش بینی خود را اعمال می‌کنیم.

حال زمان آن فرا رسیده است که استراتژی‌های مرتبط با چنین الگو‌هایی را بررسی کنیم. با توجه به این استراتژی‌ها قادر خواهید بود سود‌های کلان بدست آورید؛ اما فراموش نکنیم که مهم‌ترین عامل موفقیت در معامله، صبر است! با در نظر گرفتن این نکته به سوی مسائل ذیل می‌رویم.

موقعیت خرید در الگو‌های کُنج

به عنوان یک اصل مهم باید در نظر داشته‌باشیم که هرچه بازار میان الگوهای کُنجی قیمت‌هایی ثبت کند که مدام به حمایت و مقاومتمان برخورد کند، انتظار شکسته شدن الگو ( و احتمال تغییر روند ) بیشتر است. مثلا اگر بازار سه بار به خط مقاوت و پنج بار به خط حمایت برخورد کند، بسیار انتظار شکسته شدن الگو می‌رود تا هنگامی که بازار فقط سه بار به حمایت و مقاومت برخورد کند.

اول به الگوی کُنج صعودی-نزولی توجه می‌کنیم، چرا که موقعیت‌های سود ده بیشتری را فراهم می‌کند.

پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.

قدم اول : منتظر بمانید تا بازار خود را شبیه الگوی کُنج صعودی-نزولی کند، سپس دو خط روند ترسیم کنید که سقف و کف قیمت‌ها را در بر گیرد.

نکته : در بازارهای مختلف الگو کُنج را خواهید دید، اما متوجه می‌شوید که شکل جزئی الگوها با یکدیگر متفاوت است؛ مثلا زاویه‌ی الگویی بازتر دیگر است یا شاید الگویی خیلی فشرده باشد. چنین تغییراتی کاملا طبیعی هستند و تحلیل شما را مختل نخواهند کرد. مادامی که بر روی اصول الگوهای کُنج را رسم می‌کنید نگران نباشید.

در قدم بعد، نیاز است بدانیم کجا وارد معامله شویم. پس با هم قدم دوم را بررسی می‌کنیم.

قدم دوم : هنگامی که قیمت، خط مقاومت رو به پایینِ الگویمان را شکست و دوباره به خط مقاومتمان نزدیک شد، وارد شوید و بخرید.

بسیار مهم است که قبل از خرید، به دقت قیمت‌ها را در الگویمان نظاره کنیم. وقتی قیمت به مقاومت می‌رسد فروشنده‌ها می‌فروشند و وقتی به حمایت می‌رسد، خریداران دست به کار می‌شوند. به طور کلی ما قیمت را در یک محدوده فرضی ( که همان الگو کُنج باشد ) فشرده در نظر گرفته‌ایم. هرچه این بازه قیمتی فشرده و فشرده‌تر شود، باید انتظار داشت تا ناگهان قیمت‌ همانند فنر در رفته و مخالف جریان قبلی عمل کند. در اینجا خط مقاومت ما به ناگه به خط حمایت تغییر می‌یابد. در این اصول الگوهای نزولی زمان است که اگر الگوی کُنج نزولی دیدیم باید وارد شویم و اگر کُنج صعودی بود، زمان مناسبی برای خروج از بازار را انتخاب کرده‌ایم.

حال که معامله خود را باز کردیم، باید به دنبال قدم بعدی باشیم که بدان می‌پردازیم.

قدم سوم : هنگامی که قیمت ریشه خود ( نقظه آغازین الگوی کُنج نزولی ) را شکست، معامله را ببندید و خارج شوید و چنانچه الگوی کُنج صعودی بود، وارد معامله می‌شویم.

به الگوی صعودی-نزولی خود نگاه می‌کنیم. اگر الگو نزولی بود به آغاز خط مقاومتمان دقت می‌کنیم، اگر قیمت پس از شکستن الگو به امتداد آن رسید، معامله را می‌بندیم و خارج می‌شویم. در الگوی صعودی، عکس همین کار را انجام داده و به هنگام رسیدن قیمت در راستای ریشه الگو، وارد می‌شویم.

اکنون که فهمیدیم کجا و چه زمان از بازار خارج شویم، نوبت آن است تا حد ضرر خود را نیز تعیین کنیم پس در زیر به چگونه قرار دادن حد ضرر ( Stop Loss ) می‌پردازیم.

قدم چهارم : حد ضرر خود را در امتداد آخرین موج نزول، قبل از تغییر جهت قرار دهید.

نقطه‌ای که برای حد ضرر خود انتخاب کرده‌ایم، نقطه‌‌ ایست کم ریسک که ضرر کمی را شامل می‌شود. این نقطه در امتداد آخرین کف قیمتی، قبل از شکست الگو قرار می‌گیرد. نقاط دیگری نیز وجود دارد که حد ضرر را می‌توان بر روی آنان قرار داد، اما در اینجا ما فقط به این نقطه ( که کم‌ترین ریسک را داراست ) می‌پردازیم.

الگوی کُنج قرینه‌ای درست همین قواعد را رعایت می‌کند؛ با این تفاوت که روش تخمین نقطه سود آن کمی متفاوت است.

برای دریافت نقطه سود در الگوی کُنج قرینه‌ای، ابتدا فاصله میان دو خط قرینه‌مان را پیدا می‌کنیم. حال آن فاصله را ( بر حسب روند و رفتار بازار ) بالا یا پایین نمودار، پس از شکستن الگو، قرار می‌دهیم. نوک این فاصله نقطه اساسی برای خارج یا وارد شدن ماست.

برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را ازدست ندهید.

تفاوت الگوی wedge و الگوی مثلث

ممکن است برخی از تحلیلگران الگوی مثلث را با الگوی وج اشتباه گرفته و تحلیل درستی نتوانند ارائه کنند، در ادامه معرفی مختصری برای الگوی مثلث و تفاوت این دو الگو ارائه خواهیم کرد.

الگوی مثلث چیست؟

سه نوع الگوی مثلثی افزایشی، کاهشی و متقارن بر روی نمودارها قابل ترسیم است. ضلع پایینی در الگوی مثلث به عنوان خط حمایت و ضلع بالایی این الگو به عنوان خط مقاومت تعریف می‌شود. اگر الگو به صورت متقارن به پیش برود، به معنی قدرت برابر خریداران و فروشندگان بوده و در نتیجه ممکن است روند گذشته حفظ شود و یا تغییر روندی در خلاف جهت گذشته ایجاد شود.

الگوی مثلث افزایشی با یک خط مقاومت افقی و خط حمایتی که به سمت خط مقاومت در حرکت است شناخته می‌شود. در این الگو قدرت خریداران در حال افزایش تدریجی است اما هنوز قدرت عبور از خط مقاومت را ندارد. در یک روند نزولی، این الگو نشان دهنده روند بازگشتی بوده و در یک روند صعودی، نشان دهنده یک الگوی ادامه دهنده است. الگوی مثلث کاهشی دقیقا معکوس الگوی مثلث افزایشی است.

سه نکته برای تشخیص الگوی کنج از الگوی مثلث

در یک نگاه شاید تصور شود که الگوی افزایشی مثلث همان الگوی raising wedge و الگوی کاهشی مثلث همان الگوی falling wedge است. اما با دقت به سه نکته می‌توانید تفاوت‌های موجود در بین الگوی مثلث و الگوی wedge که الگوی گُوِه یا الگوی کنج در فارسی نامیده می‌شود را تشخیص دهید.

  • الگوی مثلث در بیشتر مواقع شیب زیادی نسبت به الگوی کنج دارد. در نتیجه طول اضلاع در الگوی wedge طولانی‌تر است.
  • دیدیم که در الگوی کنج، حداقل دو نقطه برای رسم هر ضلع لازم است. اما در الگوی مثلث نقاط دقیقی برای ترسیم خطوط مقاومت یا حمایت نیاز نیست.
  • شیب خطوط در الگوی مثلث در جهت مخالف با روند قبلی است. اما در الگوی کنج، شیب خطوط همگرا بوده و با روند قبلی در یک جهت قرار دارد.

استراتژی و تعیین حد ضرر و حد سود در الگوی wedge

در الگوی کنج صعودی، حد ضرر را نزدیک و بالاتر از آخرین قیمتی که ضلع پایین را شکسته است تعیین می‌کنیم. اگر الگوی کنج در فاز اصلاحی باشد، حد سود از اندازه حداکثر فاصله بین دو ضلع به دست می‌آید. اندازه به دست آمده را از نقطه‌ای که شکست الگو اتفاق افتاده است قرار می‌دهیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا