گزینه های باینری در افغانستان

استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟

استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟

مطمئناً اقدام به سرمایه‌گذاری نیازمند مقدماتی است که بدون آن‌ها مسیر موفقیت در سرمایه‌گذاری طی نخواهد شد. در واقع مهم‌ترین عامل برای موفقیت در سرمایه‌گذاری داشتن معیارهای مشخص و دقیق در سرمایه‌گذاری است. در همین راستا عموماً تفکر و اندیشه هر سرمایه‌گذار، خاص و ویژه است. به طوری که هر سرمایه‌گذار معیارها استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟ و شاخص‌های سرمایه‌گذاری منحصربه‌فرد خودش را دارد. هر سرمایه‌گذار با استفاده از معیارهای سرمایه‌گذاری مشخص خود تصمیم‌ می‌گیرد. این معیارها مجموعه‌ای از قوانین است که فرد ملزم به رعایت آن است تا در راه سرمایه‌گذاری موفق باشد.

امروزه سرمایه‌گذاران برای انتخاب سرمایه‌گذاری، عوامل زیادی را در نظر می‌گیرند. این موضوع سبب می‌شود تا سرمایه‌گذار با اهداف مشخص و معین وارد فرایند سرمایه‌گذاری شود. به طوری که بداند در هر لحظه چه واکنشی باید نسبت به رخدادهای بازار داشته باشد. بی‌شک شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران و معیارهای آن‌ها، می‌تواند افراد را در مسیر سرمایه‌گذاری به موفقیت برساند. پیشنهاد می‌شود که برای مطالعه بیشتر درباره تعریف سرمایه‌گذاری به مقاله سرمایه‌گذاری چیست؛ بررسی اصول و عوامل موثر بر سرمایه‌گذاری مراجعه کنید.

انواع معیارهای سرمایه‌گذاری

معیارهایی که هر سرمایه‌گذار باید در مسیر سرمایه‌گذاری خود بداند بسیار وسیع هستند. این معیارها خود نیز به زیرشاخه‌هایی تقسیم می‌شوند؛ اما به طور کلی می‌توانیم برای این معیارها دو دسته در نظر بگیریم:

معیارهای جامع سرمایه‌گذاری

معیارهای جامع سرمایه‌گذاری مجموعه تعریف‌شده پارامترهای مورد استفاده فعالان حوزه مالی و استراتژی برای ارزیابی یک هدف است. این معیارها رهنمودهایی است که براساس آن، فرد کل مبلغ وجوه سرمایه‌گذاری خود را در بازارهای مختلف توزیع می‌کند. مشکل اصلی توزیع وجوه سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف، انتخاب بازار مناسب است. سرمایه‌گذاران معمولاً دارای دو مجموعه معیار هستند:

  1. معیارهایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با میزان ریسک‌پذیری افراد در ارتباط هستند. میزان سرمایه فرد، نیاز فرد به پولی که وارد بازار مورد نظر کرده، میزان بازدهی مورد علاقه فرد و . . افراد با استفاده از این معیارها تصمیم می‌گیرند که در کدام یک از حوزه‌های مالی سرمایه‌گذاری کنند. با استفاده از این معیارها، سرمایه‌گذار می‌تواند معاملات خود را به بهترین صورت ممکن انجام دهد.
  2. معیارهایی که برای بررسی عوامل خارجی ایجاد شده‌اند؛ یعنی هر سرمایه‌گذار برای انتخاب محل سرمایه‌گذاری خود، محدودیت‌هایی دارد که در انتخاب سرمایه‌گذار تأثیرگذار هستند. این معیارها عبارتند از: جغرافیای زندگی سرمایه‌گذار، شرایط اقتصادی و سیاسی محل زندگی سرمایه‌گذار، بازارهای سرمایه‌گذاری فعال و . . سرمایه‌گذار تنها با برنامه‌ریزی و کنترل این معیارها می‌تواند در این مرحله موفق باشد.

هدف اصلی از معیارهای جامع اعلام‌شده، تمرکز بیشتر افراد برای توجه به این بخش از سرمایه‌گذاری است. در واقع سرمایه‌گذار در گام‌های ابتدایی خود با موانع و مشکلاتی روبرو می‌شود. این موانع در صورتی که مورد بررسی قرار نگرفته باشند و از قبل برای آن‌ها برنامه‌ریزی نشده باشد، در آینده جلوی پیشرفت سرمایه‌گذاری را می‌گیرند. هر سرمایه‌گذار باید قبل از ورود به سرمایه‌گذاری معیارهای بالا را بررسی کند و با تشکیل جدول و فهرستی از این معیارها، وضعیت کلی و جامع خود را مشخص کند. سپس می‌تواند با استفاده از معیارهای شخصی، نیازهای خود را نیز دسته‌بندی و مشخص کند.

معیارهای شخصی سرمایه‌گذاری

در بازارهای مالی امروز، یک سبد خوب و فکر شده برای موفقیت هر سرمایه‌گذار بسیار مهم است. به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق، شما باید بدانید که چگونه می‌توانید تخصیص دارایی را که به بهترین وجه با اهداف سرمایه‌گذاری شخصی شما مطابقت دارد، تعیین کنید؛ به عبارت دیگر، سبد شخصی شما باید شرایط سرمایه‌گذاری آینده شما را برآورده سازد و همچنین به شما آرامش خاطر بدهد. سرمایه‌گذاران می‌توانند با دنبال کردن یک رویکرد سیستماتیک و مشخص، سبدهای شخصی مطابق با استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود ایجاد کنند. باید بدانید که داشتن یک استراتژی معاملاتی، حاصل دانش و سال‌ها تلاش و آزمون و خطاست. پس یک استراتژی معاملاتی به راحتی قابل دستیابی نیست؛ اما برای شروع می‌توان چند گام را معرفی کرد. در ادامه چند گام برای دستیابی به این رویکرد را بررسی می‌کنیم. برای مطالعه بیشتر درباره بازارهای مالی می‌توانید به مقاله بازارهای مالی و انواع آن؛ ابزارهای متداول بازار پول و سرمایه کدام‌اند؟ مراجعه کنید.

گام اول: تعیین تخصیص دارایی مناسب فرد

بررسی وضعیت مالی و اهداف فردی شما اولین کار در ساخت یک معیار شخصی سرمایه‌گذاری است. موارد مهمی که باید در نظر بگیرید سن و مدت زمان لازم برای رشد سرمایه‌گذاری خود و همچنین میزان سرمایه برای سرمایه‌گذاری و نیازهای جدید در آینده است. یک فارغ‌التحصیل دانشگاهی ۲۵ ساله و متأهل که تازه کار خود را آغاز کرده است، نیاز به یک استراتژی سرمایه‌گذاری متفاوت از یک متأهل ۵۰ ساله دارد.

دومین عامل مورد توجه، شخصیت شما و تحمل ریسک است. آیا شما حاضر به از دست‌ دادن احتمالی مقداری پول برای احتمال بازگشت بیشتر هستید؟ همه دوست دارند سال به سال بازده‌های بالایی را به دست آورند؛ اما اگر همیشه استرس از دست‌ دادن سرمایه خود را داشته باشید، به هیچ وجه نمی‌توانید یک سرمایه‌گذار موفق باشید. شفاف‌سازی وضعیت فعلی، نیازهای آینده شما به سرمایه و تحمل ریسک شما تعیین می‌کند که چگونه باید سرمایه‌های شما در بین طبقه‌های مختلف دارایی تخصیص یابد. به عنوان مثال، جوانی که برای سرمایه‌گذاری به سرمایه‌گذاری خود وابستگی نداشته باشد، می‌تواند در تلاش برای بازده بالا ریسک بیشتری کند. از طرف دیگر، شخص نزدیک به بازنشستگی باید در حمایت از دارایی خود و جذب درآمد از این دارایی‌ها به شیوه‌ای مناسب متمرکز شود.

گام دوم: دستیابی به رویکرد شخصی

پس از تعیین تخصیص دارایی مناسب، باید سرمایه خود را بین طبقات دارایی مناسب تقسیم کنید. در سطح پایه و ابتدایی کار چندان دشواری نیست. روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید در مورد انتخاب دارایی برای انجام استراتژی تخصیص دارایی خود پیش ببرید:

  • بازارها و سهم‌هایی را انتخاب کنید که متناسب با سطح ریسک‌پذیری شما باشند. بازار و نوع سهام عواملی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. بازارها و شرکت‌های مورد نظر خود را تجزیه ‌و تحلیل کنید، سپس تجزیه و تحلیل‌های عمیق‌تری را در مورد هر خرید خود انجام دهید تا فرصت‌ها و خطرات پیش روی آن مشخص شود. این کار از شما می‌خواهد که به طور مرتب تغییرات قیمت در دارایی‌های خود را کنترل کنید و تغییرات لازم را نیز اعمال کنید.
  • صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای طیف گسترده‌ای از سرمایه‌گذاران مختلف در دسترس است و به شما امکان می‌دهد سهام و اوراق خود را به دست افراد حرفه‌ای بسپارید. البته مدیران صندوق برای خدمات خود مبلغی را از شما می‌گیرند که از بازده شما کم می‌کند. برای آشنایی بیشتر با این صندوق‌ها می‌توانید به مقاله صندوق‌های سرمایه‌گذاری چیست؟ مراجعه کنید.

گام سوم: ارزیابی رویکرد شخصی

پس از ایجاد یک استراتژی شخصی، باید به صورت دوره‌ای مجدد آن را تحلیل و بررسی کنید؛ زیرا ممکن است تغییر در حرکات قیمت باعث تغییر رویکرد اولیه شما شود. برای ارزیابی تخصیص دارایی واقعی رویکرد شخصی خود، باید سرمایه‌گذاری‌ها را طبقه‌بندی کنید. عوامل دیگری که احتمالاً با گذشت زمان تغییر می‌کنند، عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شما، نیازهای آینده و تحمل ریسک. اگر این موارد تغییر کنند، ممکن است لازم باشد رویکرد خود را بر این اساس تنظیم کنید.

گام چهارم: تعادل استراتژی

تا زمانی که میزان وزن سبد خود را تعیین می‌کنید، در گام دوم قرار دارید؛ اما ممکن است با گذشت زمان و تغییراتی که در شرایط اقتصادی ایجاد می‌شود، تعادل سبد شما به هم بریزد. در این زمان شما نیاز دارید با استفاده از گام سوم، رویکرد خود را تغییر دهید. در این گام با تغییراتی که انجام می‌دهید، تعادل را دوباره به استراتژی شخصی خود برمی‌گردانید. با این کار جلوی زیان شما گرفته خواهد شد و همچنین سود بیشتری را کسب خواهید کرد. تنها باید توجه داشته باشید که تمامی متغیرها را بررسی کنید؛ زیرا در غیر این صورت ممکن است ضرر بیشتری را متحمل شوید. برای مطالعه بیشتر درباره استراتژی‌های معاملاتی می‌توانید به مقاله آشنایی با استراتژی­‌های معاملاتی مراجعه کنید.

جمع‌بندی

معیارهای سرمایه‌گذاری زیادی را می‌توان نام برد و هر یک از آن‌ها را تشریح کرد؛ اما به طور کلی، معیارهای سرمایه‌گذاری به دو دسته تقسیم می‌شوند: معیارهای جامع سرمایه‌گذاری و معیارهای شخصی سرمایه‌گذاری.

معیارهای جامع سرمایه‌گذاری برای تمامی افراد یکسان است و افراد نمی‌توانند تغییرات خاصی را در آن‌ها اعمال کنند. به همین دلیل، تمامی افراد ملزم به رعایت و استفاده از این موارد هستند. معیارهای جامع سرمایه‌گذاری به طور کلی نحوه سرمایه‌گذاری شما را بهبود می‌بخشد و تا حدی شما را با استراتژی‌های شخصی معاملاتی آشنا می‌کند؛ اما برای موفقیت، شما باید معیارهای شخصی سرمایه‌گذاری خود را نیز داشته باشید.

معیارهای شخصی سرمایه‌گذاری، مواردی هستند که شما آن‌ها را طراحی می‌کنید و ملزم به رعایت این معیارها در سرمایه‌گذاری خود هستید. معیارهای شخصی سرمایه‌گذاری هر فرد متناسب با روحیات، خواسته‌ها، شیوه تفکر سرمایه‌گذاری فرد و . است. هر سرمایه‌گذار باید قبل از شروع سرمایه‌گذاری، معیارهای شخصی خود را داشته باشد؛ زیرا در این صورت در شرایط خاص نیز می‌تواند موفق باشد و بهترین تصمیم را بگیرد. معمولاً بعضی افراد از استراتژی‌های افراد دیگر استفاده می‌کنند و عموماً هم موفق نیستند. توجه داشته باشید که استراتژی هر فرد منحصربه‌فرد و خاص است؛ زیرا با توجه به ویژگی‌های آن فرد طراحی شده می‌شود. بنابراین سعی کنید استراتژی خود را طراحی کنید. همچنین توجه کنید که یک استراتژی خوب، آزمون‌های زیادی را گذرانده است و یک شبه به دست نمی‌آید.

اگر می‌خواهید استراتژی معاملاتی مناسبی برای خود تدوین کنید، ابتدا باید بازارهای مالی مختلف را بشناسید؛ برای آشنایی بیشتر با تمام بازارهای مالی کشور می‌توانید دوره آموزشی رایگان آموزش همگانی سرمایه‌گذاری و برای آشنایی بیشتر با بازار بورس می‌توانید دوره آموزشی رایگان دوره آشنایی با بازار بورس را مشاهده کنید.

استراتژی سرمایه گذاری غدیر خروج کامل از صنعت نساجی است

استراتژی سرمایه گذاری غدیر خروج کامل از صنعت نساجی است

به دنبال عرضه بلوک نساجی بروجرد توسط چند شرکت سرمایه گذاری، شرکت سرمایه گذاری غدیر که سهامدار 9.9 درصدی این شرکت است، در نظر دارد به دلیل زیانده شدن صنعت نساجی، از سهام شرکت های نساجی خارج شود.

یک منبع آگاه در گفت وگو با برنا گفت:به دنبال عرضه بلوک نساجی بروجرد توسط چند شرکت سرمایه گذاری، شرکت سرمایه گذاری غدیر که سهامدار 9.9 درصدی این شرکت است، در نظر دارد به دلیل زیانده شدن صنعت نساجی، از سهام شرکت های نساجی خارج شود.

وی از حضور خریدار ترکیه ای در این رقابت خبرداد و گفت: یک خریدار ترکیه ای مذاکراتی برای در اختیار قرار گرفتن بلوک نساجی بروجرد انجام داده است، اما متقاضیان داخلی دیگر هم قصد تصاحب این بلوک را دارند.

به گفته وی، سرمایه گذاری غدیر که سهام مدیریتی پتروشیمی پردیس را در اختیار دارند در نظر دارند سهام این شرکت را از طریق فرابورس تا آخر سال جاری عرضه کند این در حالی است که سرمایه گذاری غدیر چندی پیش بلوک فولاد آلیاژ را عرضه کرد.

این منبع آگاه در سرمایه گذاری غدیر، ادامه داد: " غدیر" قصد افزایش سرمایه صددرصدی،30 درصد از محل آورده نقدی و 70 درصد از سود انباشته دارد و در حال حاضر سرمایه فعلی شرکت 6 هزار میلیارد ریال است.

کدام استراتژی معاملاتی بیت کوین بهتر است؟

بی‌شمار استراتژی‌های معاملاتی مختلفی وجود دارد که شما می‌توانید در هنگام معامله بیت کوین آن‌ها را به کار ببرید. برخی از عواملی که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا به راحتی تصمیم بگیرند که کدام استراتژی مناسب نیازهای آن‌ها است در معاملات رمزنگاری وجود دارند که در این مقاله قصد آشنا شدن با آن‌ها را داریم.

استراتژی‌های مختلف معاملاتی بیت کوین

اولین استراتژی استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟ معاملاتی بیت کوین به خصوص برای مبتدیان بازار رمزنگاری این است که از طریق خرید و فروش بیت کوین سود کسب کنند. در این استراتژی، سرمایه‌گذار تازه کار وقتی قیمت بیت کوین در پایین‌ترین حد خود می‌رسد آن را می‌خرند، بعد از آن وقتی قیمت بالا رفت آن را می‌فروشند. این استراتژی مناسب کسانی است که اطلاعات کمی در مورد بیت کوین دارند اما به دلیل محبوبیت روزافزون آن تمایل دارند در این عرصه سرمایه گذاری کنند. این استراتژی شاید در مورد بیت کوین که رو به پیشرفت است جواب بدهد اما، به دلیل ماهیت غیرقابل پیش بینی و نوسانات زیاد سایر ارزهای رمزنگاری شده این روش توصیه شده‌ای نیست. در نهایت اگر استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟ این استراتژی معاملاتی بیت کوین به درستی انجام نگیرد، احتمال کمی وجود دارد که بتوانید بیت کوین را با قیمت بالاتری بفروشید و دوباره برای سرمایه گذاری بازگردید.

استراتژی بعدی خرید سکه‌ها با قیمت پایین و فروش آن با قیمت بالاتر است. این استراتژی به سرمایه‌گذار این امکان را می‌دهد تا زمانی که قیمت بیت کوین کم است آن را خریداری کنید و زمانی که قیمت آن بالاتر رفت آن را بفروشید. از آن‌جا که سود این استراتژی بالا است اکثر کارکنان موسسات مالی و بانک‌ها از آن در معاملات استفاده می‌کنند زیرا به آن‌ها اجازه می‌دهد که بیت کوین خود را با قیمت‌های سودآوری به فروش برسانند. البته از معایب این استراتژی باید گفت که بسیار وقت‌گیر است چون سرمایه‌گذار باید به شکل مداوم بر بازارهای معاملاتی نظارت داشته باشید و مطمئن شوید که بیت کوین‌ها را به درستی معامله می‌کنید.

کدام استراتژی معاملاتی بیت کوین بهتر است؟

آیا تجارت‌های لحظه‌ای می‌تواند به عنوان یک استراتژی بازارهای معاملاتی استفاده شود؟

این استراتژی در بازارهای ارزی بهترین عملکرد را دارد. از آن‌جا که قیمت بیت کوین با نوسانات زیادی روبرو است سرمایه‌گذاران توانسته‌اند ثروت زیادی را در زمان مناسب از طریق معاملات شگفت انگیز به دست آورن. برای پیاده سازی این استراتژی مجبور نیستید تمام روز را در بیت کوین بگذرانید، تنها کافی است یکی دو نمودار یا وب سایت‌هایی که در آن نرخ بیت کوین گزارش می‌شود را زیر نظر داشته باشید.

آشنایی با استراتژی معاملات موقعیتی

معاملات موقعیتی به طور معمول با ابزارهایی مانند سهام یا ارز فارکس انجام می‌شود. این استراتژی معاملاتی بیت کوین به معامله گران اجازه می‌دهد تا موقعیت‌های بیشتری را نسبت به توان مالی خود در اختیار بگیرند و سود آن‌ها را به نسبت زمان افتتاح حسابشان افزایش می‌دهد. در حقیقت ، این استراتژی یعنی وام گرفتن پول استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟ برای پرداخت به سهام یا به دست آوردن ارزهایی که هنوز مالک آن‌ها نشده‌اید. جنبه اصلی استراتژی این معاملات این است که سرمایه‌گذار در واقع مالک آن سهام یا ارز خارجی که برای آن وام دریافت کرده است نیست و کاربر باید سود سرمایه قرض گرفته شده را بپردازد.

استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟

بک‌تست گرفتن (به انگلیسی Backtesting) می‌تواند یکی از قدم‌های مهم در بهینه‌سازی عملکرد شما در بازارهای مالی باشد.

چه معامله‌گر ارز دیجیتال باشید و چه در خرید و فروش سهام فعال باشید، بک‌تست گرفتن به شما در تشخیص سودآور بودن ایده‌ها و استراتژی‌های معامله‌گری کمک می‌کند.

  • اما بک‌تست گرفتن به چه معناست و چگونه باید انجام شود؟
  • در بک‌تست گرفتن چه نکاتی را باید در نظر داشت؟
  • آیا بک‌تست گرفتن مشابه معاملات کاغذی است؟

معرفی

بک‌تست گرفتن را می‌توان یک ابزار دانست که برای شما (به عنوان معامله‌گر یا سرمایه‌گذار) در حین کاوش و بررسی بازارها و استراتژی‌ها مفید خواهد بود.

فرض کنید پس از یادگیری تحلیل تکنیکال و کسب تجربه، قصد دارید یک استراتژی برای معاملات‌تان مشخص کنید. بک‌تست به شما بازخوردهای ارزشمندی براساس داده‌ها می‌دهد و متوجه می‎شوید که آیا ایده‌ها و روش‌هایتان معتبر و قابل اطمینان هستند یا خیر.

صرفنظر از طبقه دارایی که معامله می‌کنید، بک‌تست گرفتن نیاز به این ندارد مبالغی که با زحمت بدست آورده‌اید را به خطر بیندازید. با استفاده از یک نرم‌افزار برای بک‌تست در محیطی شبیه‌سازی شده، می‌توانید یک رویکرد خاص نسبت به بازار را بسنجید و بهینه کنید.

بک‌تست گرفتن چیست؟

در بازارهای مالی، بک‌تست گرفتن برای تشخیص قابل اتکا بودن و سودآوری یک استراتژی معاملاتی و سرمایه‌گذاری با استفاده از داده‌های تاریخی است.

به عبارت دیگر در بک‎تست، از داده‌های تاریخی برای مشاهده اینکه یک استراتژی چه عملکردی خواهد داشت استفاده می‎شود.

اگر در بک‎تست نتایج خوبی بدست آید، سرمایه‌گذار یا معامله‌گر می‌تواند استراتژی تست شده را در محیط واقعی (بازار) اعمال کند.

اما منظور ما از “نتایج خوب” چیست؟

هدف بک‌تست، تحلیل ریسک و پتانسیل سودآوری یک استراتژی خاص است. استراتژی سرمایه‌گذاری می‌تواند براساس بازخوردهای آماری بدست آمده بهینه شده و بهبود یابد تا نتایج احتمالی به حداکثر برسد.

یک بک‎تست که به خوبی اجرا شده باشد می‌تواند به معامله‌گر اطمینان دهد که دست‌کم استراتژی موردنظر برای پیاده‌سازی در محیط واقعی معاملات، قابلیت اتکای حداقلی را داراست.

یک پلتفرم یا ابزار برای بک‎تست می‌تواند در تشخیص قابل اتکا و سودآور بودن یک استراتژی بسیار مفید باشد. اگر نتایج بک‌تست نشان‌دهنده عملکرد پایین و نامطلوب بود، استراتژی موردنظر می‌تواند بطور کلی نادیده گرفته شود یا تغییراتی در آن اعمال شود.

با این حال، باید شرایط بازاری که در آن تست صورت می‌گیرد در نظر گرفته شود. در نظر بگیرید که بک‌تست از یک استراتژی یکسان در شرایط مختلف بازار می‌تواند نتایج بسیار متفاوت و متناقض داشته باشد.

اگر در سطح حرفه‌ای معامله می‌کنید، بک‌تست گرفتن از کلیه استراتژی‌ها کاملا لازم و حیاتی است، مخصوصا اگر استراتژی‌های معاملات الگورتیمی در کار باشد.

روش بک‌تست گرفتن

فرضیه بنیادی بک‌تست گرفتن این است که یک استراتژی‌های کارا در گذشته، می‌تواند برای آینده نیز سودآور باشد.

با این حال، بدست آوردن این نتیجه به مهارت و دقت بالایی نیاز دارد.

استراتژی خاصی که در شرایط خاصی از بازار در گذشته عملکرد خوبی داشته، می‌تواند در شرایط دیگر بازار زیان‌ده شود.

همچنین بک‌تست گرفتن با داده‌های تاریخی گمراه‌کننده می‌تواند نتایج ایده‌آلی به همراه نداشته باشد.

به همین خاطر یافتن یک نمونه دوره مناسب برای بک‌تست گرفتن که شرایط فعلی بازار را منعکس می‌کند بسیار حیاتی است. اینکار می‌تواند گاهی اوقات بسیار مشکل باشد، زیرا بازارها همواره تغییر می‌کنند.

قبل از اینکه تصمیم بگیرید از یک استراتژی معاملاتی بک‌تست بگیرید، مشخص کنید قرار است به چه اطلاعاتی دست یابید.

  • چه چیزهایی باعث خواهد شد استراتژی را قابل اتکا بدانید؟
  • چه چیزی باعث باطل شدن فرضیات شما خواهد شد؟

اگر چنین چیزهایی را قبل از شروع بک‌تست بدانید، وجود تعصب و تورش از نتایج استنباط‌شده دورتر خواهند بود.

در بک‌تست گرفتن باید هزینه‌های معاملات و هزینه‌های واریز و برداشت (مخصوصا در بازار ارز دیجیتال) و سایر هزینه‌های احتمالی را در نظر بگیرید.

همچنین باید در نظر داشت دسترسی به نرم‌افزارهای بک‌تست و دسترسی به برخی داده‌های تاریخی بازار ممکن است هزینه داشته باشد.

در ذهن داشته باشید که بک‌تست گرفتن مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری است و هیچ تضمینی وجود ندارد که همان نتایجی که در بک‌تست گرفتید را در بازار واقعی کسب کنید.

حتی اگر نتایج فوق‌العاده‌ای در بک‌تست بدست آوردید، تضمینی وجود ندارد پیاده‌سازی استراتژی‌تان در بازار نتیجه‌ی دلخواه را به همراه داشته باشد.

مثالی از بک‌تست گرفتن

قرار است یک مثال بسیار ساده و ابتدایی از بک‌تست ارائه دهیم.

می‌خواهیم یک استراتژی خرید بلندمدت بیت‌کوین را تست کنیم.

ایده معاملاتی ما به این ترتیب است:

زمانی که قیمت بیت‌کوین برای اولین هفته، بالاتر از میانگین متحرک 20 هفته‌ای بسته شد خرید انجام گیرد.

زمانی که قیمت بیت‌کوین برای اولین هفته، پایین‌تر از میانگین متحرک 20 هفته‌ای بسته شد فروش انجام گیرد.

این استراتژی فقط چند سیگنال (پیشنهاد معامله) در طول یکسال تولید می‌کند.

بیاید به دوره‌ای که از سال 2019 آغاز می‌شود نگاه کنیم:

نمودار هفتگی بیت کوین

در تصویر بالا نمودار هفتگی بیت‌کوین از ابتدای 2019 را می‌بینید.

این استراتژی ما در دوره‌ای که آنرا سنجیده‌ایم 5 سیگنال ارائه داده است:

  • خرید بیت‌کوین در قیمت حدود 4000 دلار
  • فروش بیت‌کوین در قیمت حدود 8000 دلار
  • خرید بیت‌کوین در قیمت حدود 8500 دلار
  • فروش بیت‌کوین در قیمت حدود 8000 دلار
  • خرید بیت‌کوین در قیمت حدود 9000 دلار

با انجام این بک‌تست ساده به این نتیجه می‌رسیم استراتژی ما در دوره زمانی ذکر شده سودآور بوده است.

اما آیا تضمینی وجود دارد این استراتژی در آینده نیز سودآور باشد؟ نه! این بک‌تست را فقط باید به عنوان یک معیار تقریبی در نظر گرفت.

در نظر بگیرید ما فقط داده‌های کمتر از دو سال را بررسی کردیم. اگر قرار بود ما این استراتژی را به یک استراتژی قابل‌انجام و پیاده‌سازی تبدیل کنیم، می‌بایست بازه زمانی طولانی‌تر را با پرایس‌اکشن بیشتر تست می‌کردیم.

با این حال، این بک‌تست نشان‌دهنده یک شروع امیدوارکننده است. زیرا ایده اولیه ما به نظر می‌رسد قابل اتکا باشد و احتمالا بتوان از طریق بهبود آن یک استراتژی سرمایه‌گذاری مناسب و سودآور ایجاد کرد.

شاید بتوان به استراتژی ساده‌ای که اشاره کردیم یک اندیکاتور تکنیکال نیز افزود تا سیگنال‌های قابل‌اطمینان‌تری بدست آید.

در ادامه، این تغییرات بستگی به ایده‌های هر فرد، تجربیات و میزان ریسک‌پذیری‎اش دارد.

بک‌تست گرفتن و معاملات کاغذی

اکنون یک دید کلی از شیوه کارکرد بک‌تست داریم و مثالی از شیوه تست یک استراتژی سرمایه‌گذاری ساده را نیز عنوان کردیم.

همچنین اشاره کردیم که حتی بهترین عملکردی که در بک‌تست گرفتید نیز تضمین‌کننده نتایجی که در آینده در بازار می‌گیرید نیست.

اکنون چگونه می‌توانیم یک استراتژی که از آن بک‌تست گرفته‌ایم را برای شرایط فعلی بازار بهینه کنیم؟

می‌توانیم استراتژی را در بازار واقعی بکار بیریم، بدون اینکه سرمایه‌مان را به خطر بیندازیم. اینکار با استفاده از معاملات کاغذی شدنی است.

معاملات کاغذی با نام تست عملکرد در آینده (forward performance testing) نیز شناخته می‌شود.

معاملات کاغذی در واقع شبیه‌سازی معاملات با استفاده از یک استراتژی از قبل تعیین شده است.

این نوع معاملات، به این خاطر معاملات کاغذی نامیده شده چون علاوه بر مکتوب شدن معاملات، هیچ مبلغ واقعی وارد بازار نمی‎شود.

معاملات کاغذی به شما امکان می‌دهد قبل از اینکه یک استراتژی بک‌تست شده را در بازار بکار ببرید یک قدم دیگر برای بهبود آن فرصت داشته باشید.

مقصود از معاملات کاغذی، تست استراتژی بطور کامل و یافتن نقایص احتمالی آن است. بنابراین اگر استراتژی یک چیز از شما خواست، باید آنرا انجام دهید و دچار تعصب نشوید.

نباید فقط سیگنال‌های معاملاتی که ظاهر خوبی دارند را با تعصب شخصی‌تان انتخاب کنید، زیرا در این صورت تست انجام شده برای استراتژی‌تان معتبر نخواهد بود.

بک‌تست دستی استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟ در مقابل اتوماتیک

بک‌تست دستی یعنی اینکه نمودارها و داده‌های تاریخی را تحلیل و بررسی کنید و بطور دستی معاملات را براساس استراتژی انجام دهید.

بک‌تست اتوماتیک همین فرایند را طی می‌کند با این تفاوت که کارها با استفاده از نرم‌افزارها و کدها بطور اتوماتیک انجام می‎شود. (مثلا با استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی Python و یا نرم‌افزار مخصوص بک‌تست)

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای از شیت‌های اکسل یا گوگل برای ارزیابی عملکرد یک استراتژی استفاده می‌کنند. این اسناد می‌توانند به عنوان گزارشات تست استراتژی‌ها عمل کنند.

این صفحات می‌توانند شامل همه نوع اطلاعات باشند، از جمله پلتفرم معاملاتی، طبقه دارایی، دوره زمانی معامله، تعداد معاملات سودده و زیان‌ده، نسبت شارپ، سود خالص و…

سخن آخر

بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای برای سنجش ایده‌ها و استراتژی‌هایشان به میزان زیادی بک‌تست انجام می‌دهند. این کار یکی از اساسی‌ترین ابزارها برای معامله‌گران الگوریتمی است.

با این حال، تفسیر نتایج بک‌تست به دقت و ظرافت زیادی نیاز دارد. بسیاری از مواقع معامله‌گران تعصبات و سوگیری‌های شخصی‌شان را وارد فرایند می‌کنند که باعث می‌شود بک‌تست مورد نظر از اعتبار و اطمینان کمی برخوردار شود.

بک‌تست گرفتن به تنهایی باعث نمی‌شود یک استراتژی معاملاتی را بطور کامل قابل اتکا بدانیم. بک‌تست گرفتن صرفا برای کمک به سنجش قابل اتکا بودن ایده‌هاست.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را استراتژی سرمایه‌گذاری کدام است؟ در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا