بازار خنثی یا بدون روند

زمانی که همه میترسند، اقدام به خرید کنید و زمانی که همه به آینده امیدوار شده و همه به دنبال رشدهای نجومی در بازار هستند، اقدام به فروش کرده و از بازار خارج شوید.
۴ نکته برای معامله در بازارهای خنثی
بازار همیشه دارای روند است. یا صعودی یا نزولی و یا خنثی. اما حقیقتی که وجود دارد این است که حالت خنثی یا رنج (Sideways) نسبت به روندهای صعودی و نزولی بیشتر دیده میشوند. در شرایط رنج بازار، تریدرهای بیشترین خسارت را به خود و سرمایه شان وارد میکنند. حتما شما هم دچار خشم ناشی از پس دادن سودهایی که در روندها کسب کرده اید شده اید. بازار در یک روند صعودی یا نزولی بوده است و شما هم در حال سود کردن. سپس بازار متوقف میشود و شروع به حرکات نوسانی میکنند و شما را متضرر میسازد.
در صورتی که با یک بازار رنج با محدوده نسبتا بزرگ مواجه باشیم، بله؛ میتوانیم این بازار را دارای ارزش ترید کردن در نظر بگیریم. در واقع اگر قیمت بین دو سطح حمایتی و مقاومتی قرار داشته باشد و فاصله مناسبی نیز بین این دو سطح نیز داشته باشیم، میتوان برای ترید کردن اقدام نمود.
به تایم روزانه بروید و مقداری چارت را دورتر کنید تا نمای کلی بازار را داشته باشید. حالا این سوال را از خود بپرسید: آیا بازار به شکل واضحی در بالا رفتن یا پایین آمدن است؟
اگر جوابتان مثبت بود، پس بازار روند دار است. در غیر این صورت، با یک بازار رنج مواجه هستیم. حالا باید مشخص کنید که آیا بازار در یک محدوده قیمتی خاص حرکت میکند و یا در حال انجام حرکات نوسانی و نامشخص است؟ اگر در یک محدوده مشخص در حرکت باشد، میتوان به عنوان بازاری که ارزش ترید کردن دارد، در نظر گرفته شود.
اگر به تصویر بالا دقت کنید، فاصله مناسبی بین سطح حمایتی و مقاومتی که رسم کرده ایم وجود دارد. همچنین سطح حمایتی و مقاومتی مورد نظر نیز به درستی رسم شده است و نقاط برخورد خوبی دارد. برای ورود میتوانید از همان سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید. همچنین نسبت ریسک به ریوارد خوبی نیز وجود دارد.
این هم یک حالت دیگر از بازارهای رنج است. در این حالت فاصله بین باندهای بازار (همان سطوح حمایت و مقاومت) به اندازه ای نیست که نسبت ریسک به ریوارد مناسبی را نصیب شما کند. باز هم بهترین کار این است که به تایم روزانه رفته و چارت را کمی دورتر کنید.
در تصویر بالا رنج بسیار فشرده و تنگ قیمت را مشاهده میکنید. حتی میانگین های متحرک ۸ و ۲۱ نیز بسیار به هم نزدیک شده اند. همه اینها نشان میدهد که شرایط فعلی بازار برای ترید کردن مناسب نیست.
هنگامی که شرایط بازار بر مبنای شواهد گفته شده در بالا مناسب ترید کردن بود، آنگاه باید به دنبال سیگنال های پرایس اکشن برای معامله روی سطوح حمایت و مقاومت منطقه رنج مورد نظرمان باشیم.
یکی از بهترین روش ها برای ترید کردن در این شرایط، استفاده از روش شکست های نامعتبر (Fake Breakout) می باشد که قبلا در طلاچارت به صورت کامل توضیح داده شده است. در صورتی که با استفاده از این روش سیگنال ورود به پوزیشن بگیرید، شانس موفقیت تان بسیار بالا خواهد بود. در اکثر محدوده های رنج بازار، حداقل یک سیگنال از طریق استراتژی Fake Breakout بوجود می آید که بسیار قدرتمند بوده و باعث حرکت بازار در جهت معکوس خواهد شد و به سمت دیگر محدوده رنج خواهد رفت.
اکثر افراد سعی میکنند که شکست شدن محدوده رنج را تشخیص داده و وارد پوزیشن شوند. اما اینگونه تریدها در بیشتر مواقع به ضرر منتهی خواهد شد. هنگامی که یک محدوده رنج به شکل معتبر شکسته شود، قیمت حداقل چند روز خارج از محدوده رنج بسته میشود و سپس یک پولبک انجام داده و اگر این پولبک باعث توقف قیمت شد، نتیجه میگیریم که سطح مورد نظر نیز نگه داشته شده است. در این حالت میتوانیم شکست محدوده رنج را تایید کنیم. اما هیچ راهی وجود ندارد که بخواهیم شکست محدوده رنج را پیشبینی کنیم. این شکست باید اتفاق افتاده و سپس وارد عمل شویم.
در تصویر بالا دو Pinbar واضح را روی سطح مقاومت مشاهده میکنید که باعث نزول شدید قیمت تا سطح حمایتی آن سوی محدوده رنج شده اند. بسیار خوب است که از سیگنال های پرایس اکشن مثل pinbar برای تاییدهای اضافی استفاده کنید.
اگر بازار در یک رنج نوسانی فشرده و کوچک قرار دارد، ترید نکنید! بسیار ساده است. حفظ سرمایه و آرامش روحی شما بسیار با ارزش تر از گیر انداختن خودتان در معامله ای است که شرایط مناسبی ندارد.
میتوانید به چارت های دیگر نگاهی بیندازید. شاید در دیگر چارت ها شرایط مناسب تری وجود داشته باشد و محدوده های رنج با وسعت بیشتری شکل گرفته باشند. اما به هیچ عنوان چیزی را به بازار تحمیل نکنید که عاقبتی جز زیان در پی نخواهد داشت.
روند خنثی چیست و فهمیدن زمان اتمام آن (بخش 13 پرایس اکشن)
روند خنثی نیز همانند روند نزولی و صعودی بخشی از بازار است و برخلاف تصور برخی معامله گران وقتی بازار در روند خنثی قرار میگیرد نیز میتوان معامله کرد و حتی نسبت به زمان هایی که بازار دارای روند است سود بیشتری برد. در بخش های قبلی کمی راجع به روند خنثی صحبت کرده ایم اما هم اکنون که در بخش قبلی آموزش پرایس اکشن با سوئینگ های SH و SL آشنا شدیم میتوانیم بهتر به تعریف روند خنثی، شناسایی این روند و تشخیص اتمام آن بپردازیم. برای آشنایی با سوئینگ های SH و SL میتوانید بخش قبلی آموزش را مطالعه کنید.
تشخیص روند خنثی و اتمام آن
در بخش قبل با قله های SH و قعرهای SL آشنا شده اید حال با فرض اینکه بازار روندی با قله ها و قعرهای مشخص دارد در صورتی که دو قله SH و دو قعر SL تشکیل شود بازار وارد روند حنثی شده است. برای درک بهتر تصویر زیر را مشاهده کنید.
تشخیص اتمام روند خنثی
برای تشخیص اتمام روند خنثی باید ابتدا روند قبل از تشکیل روند رنج یا خنثی را تشخیص دهید بر اساس صعودی یا نزولی بودن روند سابق دو حالت وجود دارد:
- اگر روند قبلی صعودی بود در پایان روند رنج باید یک قله SH شکسته شود.
- و اگر روند قبلی نزولی بود در پایان روند رنج باید یک قعر SL شکسته شود.
میزان حرکت روند پس از شکست محدوده حمایت و مقاومتی
همانطور که در بخش های قبلی پرایس اکشن گفتیم محدوده حمایت و مقاومت را در تایم فریمی بالاتر از تایم فریم معاملاتی بررسی میکنیم این کار به معاملات ما اعتبار بیشتری می بخشد. برای پیشبینی میزان حرکت بازار پس از خارج شدن از روند خنثی یا رنج نیز همین کار را میکنیم.
به تایم فریم بالاتر رفته یک محدوده حمایت یا مقاومت در جهت حرکت بازار را شناسایی و تعیین میکنیم سپس در تایم معاملاتی انتظار می رود (توجه کنید تنها انتظار می رود و قطعی نیست) حرکت روند کنونی بازار تا رسیدن به اولین حمایت یا مقاومت ادامه داشته باشد.
معمولا بازار میل دارد سطوح حمایت یا مقاومت را لمس کند مگر اینکه نشانه هایی از عدم توانایی حرکت بازار مشاهده شود. البته در این حالت نیز معمولا بازار پس از یک اصلاح قیمت(پولبک) دوباره در جهت لمس سطوح حمایت و مقاومت به روند اصلی باز میگردد. و در آخر پس از رسیدن به سطوح حمایت و مقاومت و عبور از آن معمولا بازار اصلاح قیمت دیگری را تجربه خواهد کرد اما در اینجا الزامی نیست که پس از پولبک دوباره روند اصلی را ادامه دهد بلکه ممکن است روند بازار کاملا بازگشتی شود.
حال که فهمیدیم در صورتی که بازار توان حرکت داشته باشد معمولا تا سطوح حمایت یا مقاومت پیش خواهد رفت باید بتوانیم عدم توانایی حرکت بازار را نیز تشخیص دهیم. عدم توانایی حرکت دارای نشانه هایی است که به شرح آن میپردازیم.
شتاب بازار چیست؟
معامله گران پرایس اکشن از هیچ ابزار کمکی استفاده نمیکنند پسباید روشی وجود داشته باشد که بدون استفاده از ابزار بتوان قدرت و ضعف حرکت بازار را تشخیص داد.یکی از این روش ها بررسی شتاب بازار است. اگر در یک روند صعودی قله ها را با خطوطی به هم وصل کنید. شیب این خطوط میزان قدرت و ضعف بازار نشان میدهد.که اصطلاحا به آن شتاب بازار می گویند.
همانطور که در تصویر بالا میبینید شیب خطوط به مرور کم شده است که در واقعی یعنی شتاب بازار کم شده است که نشانه بازار خنثی یا بدون روند کاهش قدرت بازار است. در روند نزولی باید کف های قیمتی یا قعرها را به وصل کنیم و شیب این خطوط را برای تشخیص شتاب بازار بررسی کنیم. برخلاف بررسی حمایت ها و مقاومت ها که به تایم فریم بالاتر از تایم فریم معامله مراجعه میکردیم در بررسی شتاب بازار برای دقت بیشتر باید تایم فریم پایین تر بررسی شود. در دو حالت اهمیت بررسی شتاب بازار در تایم فریم پایین تر بیشتر است:
- زمانی که بازار رنج است و رسم خطوط و بررسی شیب خطوط در تایم فریم معامله مشکل است.
- زمانی که بازار به سطوح حمایت و مقاومت نزدیک شده است و نیاز به دقت بیشتری در بررسی شتاب بازار است.
اکستنشن و پروجکشن چیست؟
راه های دیگری نیز برای تشخیص قدرت و ضعف بازار وجود دارد. در یک روند صعودی فاصله بین دو سقف قیمت متوالی و در روند نزولی فاصله بین دو کف قیمت متوالی میتواند میزان قدرت یا ضعف بازار را مشخص کند. اگر در روند صعودی از سقف قیمت اول خطی به سقف قیمت دوم رسم کنیم این خط را پروجکشن می گوییم. مقایسه اندازه دو پروجکشن میزان قدرت یا ضعف بازار را مشخص میکند.
در تصویر بالا خطوط پروجکشن با قزمز مشخص شده است. همانطور که مشاهده میکنید پروجکشن دوم از پروجکشن اول کوتاه تر است که نشان می دهد قدرت خریداران در بازار خنثی یا بدون روند نتیجه قدرت روند صعودی کاهش پیدا کرده است. فاکتور دیگر شناخت قدرت بازار خطوطی به نام اکستنشن است که در تصویر با رنگ زرد مشخص شده است.همانطور که میبینید خط اکستنشن از کف قیمت به سقف رسم می شود که مقایسه اکستنشن ها با یکدیگر میزان قدرت یا ضعف بازار را نشان میدهد. دقیقا همانند شتاب بازار بهتر است اکستنشن و پروجکشن نیز در تایم فریم پایین تر از تایم معاملاتی بررسی شود.
بُعد تاریخی بازار (Chikou Span): بازار خنثی یا بدون روند
اندیکاتور ایچیموکو یکی از ابزارهای کاربردی تحلیل تکنیکال بوده که در نرم افزار متاتریدر قابل دسترس همگان می باشد. ایچیموکو کینکو هیو از دسته اندیکاتورهای شناسایی روند بازار Market Trend محسوب می شود و می تواند در یک نگاه کوتاه به چارت در کمترین زمان ممکن تصویر خوبی از روند و قدرت روند را در اختیار معامله گر قرار دهد.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
بیشتر بخوانید:
مرحله اول
بازار در بین اوج و کف چیکو اسپن در حال نوسان است
در نمودار چهارساعته USDCAD شاهد هستیم که بعد از حرکت نزولی نسبتاً طولانی، بازار به سمت بالا بازگشته و یک حرکت اصلاحی صعودی را به راه انداخته است. چیکو اسپن یا همان خط سبز رنگ بعد از عبور به بالای نمودار قیمتی نشانگر روند صعودی در بازار است.
مسیر صعودی چیکو اسپن هموار است. این یعنی در صورت ادامه حرکات صعودی، قدرت خریداران قابل توجه خواهد بود. در مقابل فاصله میان چیکو اسپن و نمودار قیمتی هم کم است. این یعنی چیکو اسپن در نزدیکی حمایت قرار دارد.
مرحله دوم
بازار های خنثی یا بدون روند تنها موجب استرس، نگرانی و اضطراب معامله گر می شوند
بعد از چندین روز نوسان USDCAD، هنوز بازار از بین اوج و کف قیمتی اخیر چیکو اسپن خارج نشده است. این وضعیت میتواند هر معاملهگری را نگران و مضطرب بکند. بازار در دامنه محدودی نوسان میکند و بدتر از همه شکستهای جعلی متوالی است که در سقف و کف این محدوده دیده میشود. چیکو اسپن وضعیت خنثی دارد و با نمودار قیمتی درگیر است.
درگیری چیکو اسپن با نمودار قیمتی نشان میدهد که روند USDCAD خنثی است و خریداران و فروشندگان با یکدیگر در حال نبرد هستند. از آنجایی که روندی وجود ندارد، بررسی مسیر صعودی و یا نزولی چیکو اسپن کار بیهودهای است. اگر روندی وجود نداشته باشند، قدرت روندی هم نیست.
مرحله سوم
چیکو اسپن اوج قیمتی قبلی خود را شکسته است
بالاخره بعداً ز چندین روز نوسان USDCAD در محدوده خنثی شاهد هستیم که USDCAD توانسته کندل چهارساعته کاملی را در بالای سقف محدوده نوسانی ثبت کند. تفسیر این حرکات قیمتی را در چیکو اسپن هم میتوان دید. خط سبز رنگ بعد از نوسانات محدود توانسته اوج قیمتی خود را بشکند.
این نشانه خوبی برای بازار است. چیکو اسپن دوباره در بالای نمودار قیمتی قرار دارد و فاصله زیادی هم از آن گرفته است. در بالای چیکو اسپن هم کندل قیمتی نیست، پس قدرت خریداران میتواند قابل توجه باشد.
مرحله چهارم
اوج قیمتی جدیدی که در چیکو اسپن تشکیل شده با مقاومت سنکو B انطباق دارد.
در نمودار بعدی اولین نشانه نگران کننده برای خریداران دیده میشود. چیکو اسپن تشکیل اوج داده است. این یعنی حرکات صعودی متوقف شدهاند و خریداران هنوز بهطور کامل از بازار حمایت نمیکنند.
مرحله پنجم
سقوط بازار از مقاومت سنکو B.
بعد از تشکیل اوج قیمتی، USDCAD به شدت سقوط کرده است. این حرکت موجب شده تا چیکو اسپن به زیر نمودار قیمتی سقوط کند! این یعنی روند صعودی که در USDCAD در حال تشکیل بود، از بین رفته است. در حال حاضر چیکو اسپن در زیر نمودار قیمتی قرار دارد، که یعنی روند نزولی است و مسیر نزولی چیکو اسپن هم هموار است. یعنی قدرت فروشندگان میتواند قابل توجه باشد.
مرحله ششم
واکنش مثبت بازار به حمایت سنکو B. در تحلیل ایچیموکو تمامی اجزا اندیکاتور مکمل یکدیگر هستند. نباید اجزا اندیکاتور ایچیموکو را گلچین کرد.
با این حال حرکات نزولی USDCAD هم محدود بودند و بازار خنثی یا بدون روند بازار خنثی یا بدون روند بازار با تشکیل کف قیمتی موقتی دوباره صعود کرده است. چیکو اسپن دوباره با نمودار قیمتی درگیر شده و بازار بین اوج و کف قبلی چیکو اسپن در حال نوسان است.
مرحله هفتم
به اوج کف های چیکو اسپن در اندیکاتور ایچیموکو توجه کنید.
در نمودار بعدی شاهد هستیم که USDCAD در دامنه محدودی در حال نوسان است. چیکو اسپن در نوسانات خود بهطور متوالی به زیر یا بالای نمودار قیمتی عبور میکند و هر بار با رسیدن به اوجها و کفهای قیمتی دوباره به داخل فاز خنثی باز میگردد.
چنین نوساناتی صرفاً موجب سردرگمی و استرس بیش از حد معاملهگران میشود. مگر اینکه به دنبال معاملات کوتاهمدت باشید. بایستی در این جا تأکید کنیم که نمودار ابری ایچیموکو در بازارهای روند دار جواب میدهد. شاید در بازارهای خنثی و بدون روند هم نمودار ابری کاربرد داشته باشد، اما بیشترین کارایی اندیکاتور ایچیموکو در بازارهای روند دار است.
به همین دلیل توصیه میشود که در صورت استفاده از نمودار ابری یا ایچیموکو از بازارهای خنثی و بدون روند دوری کنید. نکته مهم دیگر سطوح تشکیل اوج و کفهای قیمتی در چیکو اسپن است. این سطوح درست در مقاومت/ حمایتهای سنکو B تشکیل شدهاند. این یعنی همواره برای تحلیل کامل بازار حتماً باید تمامی بخشهای ایچیموکو را تحلیل کرد!
تریدر تازه کار بیت کوین هستید؟ از این اشتباهات دوری کنید!
افرادی که به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند، ترید و خرید و فروش ارزهای دیجیتال را به عنوان راهی برای کسب درآمد انتخاب میکنند. این افراد احتمالا برای اولین بار به بازار بیت کوین کشیده میشوند. در این مقاله قصد داریم اشتباههای رایجی که یک تریدر تازه کار بیت کوین مرتکب میشود را معرفی کنیم. با شناخت این خطاها میتوان از زیانهای احتمالی جلوگیری کرد.
ما در این نوشتار به بررسی چند اشتباه رایج میپردازیم که یک تریدر تازهکار بیت کوین یا سایر ارزهای دیجیتال معمولا در ابتدای کار مرتکب میشوند. تریدرهایی که به تازگی وارد بازار رمزارزها میشوند زمانی که پول واقعی را وارد فضای ترید میکنند، باید مراقب باشند تا دچار این اشتباهها نشوند. ترید در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالای قیمتی بسیار پرریسک بوده و بدون داشتن دانش کافی، نباید وارد این کار شد. سایر راههای کسب درآمد همچون استیکینگ، مشارکت در پلتفرمهای وام دهی در حوزه دیفای و شرکت در ایردراپها راههای کم خطرتری برای کسب درآمد از این بازار نوظهور است. اما اگر تصمیم خود را مبنی بر ترید ارزهای دیجیتال گرفتهاید، پیش از انجام این کار، مطالب زیر را مطالعه کنید.
اشتباههای یک تریدر تازه کار بیت کوین
ترید در بازارهای مالی نیاز به دانش کافی در زمینه اقتصاد دارد. حداقل باید با سازوکار بازارهای مبتنی بر عرضه و تقاضا آشنا بود. تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار و شناخت رفتار بازیگران بزرگ بازار، جزو نیازهای اولیه انجام معامله در بازارهای مالی است. تنها یه دهه از عمر بازار ارزهای دیجیتال میگذرد و دیتا و اطلاعات زیادی برای شناخت عمیق این بازار در دست نیست. در ادامه اشتباههای رایج در میان تریدر های تازه کار بیت کوین را معرفی میکنیم.
نداشتن برنامه ریزی در ترید
وقتی که اقدام به خرید و فروش بیت کوین میکنید، باید با برنامهریزی وارد فضا شوید و برای ورود، خروج در صورت زیان یا حدضرر، خروج در صورت سود یا حد سود، خرید پلهای یا فروش پلهای و هر اقدام دیگر خود از قبل برنامه داشته باشید. داشتن برنامه بازار خنثی یا بدون روند باعث میشود که تسلیم احساسات نشوید و بهترین نتیجه را از احتمالات کسب کنید. در جریان ترید، همواره باید به این قوانین و برنامهریزیهای خود پایبند بمانید و هرگز آنها را رها نکنید. یکی از اشتباههای تریدر های تازه کار در بازار ارزهای دیجیتال این است که پیش از خرید بیت کوین هیچ برنامهی مشخصی برای فروش آن تنظیم نمیکنند. اگر قیمت خیلی افزایش یابد، دچار طمع شده و به امید سود بیشتر حاضر به فروش بخشی از بیت کوینهای خود نیستند. برعکس در صورتی که بازار روی خوش به آنها نشان ندهد و بلافاصله پس از خرید آنها قیمت بیت کوین کاهش یابد، آنها به امید رشد قیمت، هر روز ضرر بیشتری میکنند اما حاضر به فروش بیت کوین خود نیستند. تریدری که با دید کوتاه مدت وارد بازار میشود با مشاهده ریزش قیمتها به یکباره سیاست خود را تغییر میدهد و دید بلندمدتی پیدا میکند. همه این مشکلات ریشه در احساساتی شدن این تریدر تازه کار دارد. این یک رویه غلط در بازار ارزهای دیجیتال است. برای رهایی از این دام، حتما پیش از خرید بیت کوین یا هر رمز ارز دیگر، قیمت خرید، حدسود، حدضرر، مقدار سرمایهای که قصد دارید خرید انجام دهید و دید سرمایهگذاری خود را مشخص کنید. بسیاری پیشنهاد میدهند که همه این موارد را بر روی کاغذ بنویسید و هر اتفاقی در بازار افتاد، به این برنامه پایبند باشید.
مطمئنا این برنامه دارای ایراد و خطاست. اما داشتن آن به مراتب بهتر از گرفتن تصمیمهای احساسی در بازار است. مخصوصا در بازار ارزهای دیجیتال که نوسانات قیمتی بسیار بالاست. قیمت بیت کوین در یک روز بیش از ۴۰ درصد ریزش میکند(اسفند سال ۹۸ در اثر کرونا) و یا قیمت در عرض چند ساعت چند ده درصد رشد میکند( خبر خرید بیت کوین توسط شرکت تسلا). اگر در چنین بازاری برنامه معین و مشخصی برای ترید نداشته باشید، مطمئن باشید در بلند مدت ضرر خواهید کرد.
ترس عقب ماندن از قافله بازار
یک تریدر تازه کار بیت کوین احتمالا به دلیل رشد بالای قیمت اولین ارز دیجیتال جهان وارد این بازار میشود. او برای اولین بار نمودار قیمت را دیده و احتمالا شنیده که قیمت بیت کوین روزگاری زیر ۱۰,۰۰۰ دلار بوده و اکنون قیمت آن به بیش از ۴۰,۰۰۰ دلار رسیده است. او خود را جامانده از بازار میداند. فقط کافی است که او از کسی بشنود و یا تحلیلی را مطالعه کند که اهداف بالای ۱۰۰,۰۰۰ دلار برای بیت کوین در نظر گرفته است. او دچار فومو شده و در قله اقدام به خرید بیت کوین میکند. این اشتباهی وحشتناک است؛ تریدرهای باتجربه همواره سعی میکنند که در کف قیمت و وقتی که افراد دیگر میترسند، اقدام به خرید کنند و در اوج قیمت هم که افراد عادی گرفتار طمع میشوند، اقدام به فروش آن میکنند. بازار بیت کوین یک بازار ۲۴ ساعته و همیشگی است و همواره فرصت مناسب برای اقدام موجود خواهد بود؛ پس سعی کنید دچار ترس و وحشت نشوید. بیت کوین روزگاری زیر ۱,۰۰۰ دلار بوده و روزگاری در یک رشد وحشتناک به ۲۰,۰۰۰ دلار رسیده است. افرادی که در ۲۰,۰۰۰ دلار اقدام به خرید بیت کوین کردهاند، باید بیش از دو سال صبر میکردند تا مجددا قیمت بیت کوین به قیمت خرید آنها برسد و آنها از زیان خارج شوند. بازار فرار نمیکند. همواره فرصت برای کسب سود در بازار وجود دارد.
استفاده از لوریج بالا
بسیاری از تریدر های تازه کار بیت کوین برای یک شبه پولدار شدن و رسیدن سریع به ثروت، از لوریج استفاده میکنند. لوریج ابزاری است که میتوان با استفاده از آن با چند برابر اصل سرمایه خود اقدام به ترید کرد تا در صورت موفقیت در معامله، سود را چند برابر کرد. اما این افراد روی دیگر سکه را نمیبینند. لوریج، زیان شما را نیز چند برابر خواهد کرد تا جایی که ممکن است دارایی شما صفر شود.
به طور کلی استفاده از لوریج در معاملات، مخصوص تریدر های تازه کار بیت کوین نیست. معامله در بازارهای مارجین نیاز به دانش و تجربه بسیار بالایی در ترید دارد. مطمئنا اگر روزی شما هم تجربه کافی را کسب کنید، میتوانید از این ابزار استفاده کنید. این ابزار همواره در بازار هست و همیشه میتوان از آن استفاده کرد.
در بازار ارزهای دیجیتال لوریجها گاهی تا ۱۲۵ برابر نیز ارائه میشود. استفاده از چنین لوریجی، آنهم در بازار ارزهای دیجیتال که قیمتها وحشیانه نوسان میکنند، بازار خنثی یا بدون روند واقعا به قمار نزدیک است تا به سرمایهگذاری و ترید.
کنترل نکردن ترس و طمع
ترس و طمع، دو احساس غالب در بازارهای مالی است. احتمالا نام شاخص ترس و طمع بیت کوین را شنیدهاید. این دو احساس در تریدرهای بازارهای مالی به قدری زیاد است که شاخصی تحت همین عنوان ایجاد شده است. زمانی که قیمت بیت کوین افزایش مییابد، همه از صدهزار دلاری شدن بیت کوین و نیم میلیون دلاری شدن قیمت آن صحبت میکنند؛ در چنین شرایطی طمع بر بازار حاکم است. برعکس زمانی که قیمت بیتکوین کاهش مییابد و ارزش آن مدام ریزش میکند، همه از حباب بودن قیمت و صفر شدن قیمت بیت کوین صحبت میکنند؛ در چنین شرایطی ترس بر بازار حاکم است.
اگر شما دچار نگرانی و یا طمع شدید در مورد معامله خود شدهاید، باید بدانید که اشتباهی را مرتکب شدهاید و احتمالا سرمایهای را وارد بازی کردهاید که توان از دست دادن آن را ندارید. همان طور که اشاره شد، تریدر باید برنامه داشته باشد و به احساسات اجازه ندهد که بر تصمیمات او تاثیر بگذارند. احساسات بزرگترین دشمن یک تریدر هستند.
نقل قول مشهوری از وارن بافت، سرمایهگذار موفق بازار سهام، در زمینه ترس و طمع بازار وجود دارد:
زمانی که همه میترسند، اقدام به خرید کنید و زمانی که همه به آینده امیدوار شده و همه به دنبال رشدهای نجومی در بازار هستند، اقدام به فروش کرده و از بازار خارج شوید.
چک کردن مداوم قیمتها
اگر شما همیشه در برابر صفحه کامپیوتر خود باشید و به حرکات بازار چشم دوخته باشید، قطعا دچار استرس میشوید و این برای شما و اطرافیانتان خوب نیست. برنامه داشته باشید و اهداف و حد ضرر را برای خود تعیین کنید و بدون داشتن استرس به پیادهروی بپردازید و اوقاتی را با عزیزان خود سپری کنید. همواره دید بلند مدت داشته باشید و از حرکتهای بزرگ قیمت استفاده کنید. در ترید کوتاه مدت ممکن است گرفتار نوسانات شوید و هر آنچه را که اندوختهاید، به راحتی از دست دهید.
به طور کلی در ابتدای کار تکلیف خود را مشخص کنید، اگر علاقه به ترید روزانه و مداوم در بازار ارزهای دیجیتال دارید، استراتژی مخصوص این نوع معاملات را انتخاب کنید. اگر علاقه به سرمایهگذاری بلندمدت در بیت کوین و دیگر رمزارزها دارید، استراتژی شما متفاوت خواهد بود. چک کردن مداوم قیمتها، نگاه به چارت قیمتی و دیدن کندلهای بلند سبز و قرمز، احساسات شما را برمیانگیزد که ممکن است تصمیم منطقی نگیرید. فارغ از بحث سرمایهگذاری و کسب درآمد، به فکر ابعاد دیگر زندگی خود باشید. تفریح، مطالعه و هر کاری که حس خوبی به آن دارید را فدای چارت و نگاه کردن به آن و ترید نکنید.
صبور نبودن!
گاهی در بازار فقط باید منتظر بمانید و هیچ کاری نکنید. در این شرایط، باید منتظر اقدام بعدی قیمت بود و اگر نسنجیده عمل کنید، متحمل ضرر میشوید. بیش از حد ترید نکنید و خود را ملزم نکنید که حتی در شرایط نامطلوب هم اقدام به ترید کنید زیرا این ضررهای کوچک رفتهرفته جمع میشوند و حساب شما را خالی میکنند. این گفته وارن بافت (Warren Buffet) را همیشه به یاد داشته باشید که بازارهای مالی جایی برای انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور است. عجله کردن یکی از اشتباهات رایج در زندگی حرفهای یک تریدر تازه کار بیت کوین است.
جنگ با بازار
بازارهای مالی دارای روندهای قیمتی هستند. روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی یا ساید، روندهای بازاراند. این روندها را بشناسید و در جهت روند حرکت کنید. اگر روند صعودی، دست به فروش دارایی خود نزنید. اگر روند بازار نزولی است و قیمتها مدام کاهش مییابند، دست از ترید بکشید و منتظر تغییر روند بازار باشید.
شما نمیتوانید با روند بازار بجنگید. تریدرهای باتجربه همواره در جهت روند ترید میکنند و از نوسانات سود میبرند. تریدرها باید روندهای صعودی، نزولی و یا دورانهای بدون روند را شناسایی کنند و مطابق با آنها اقدام به معامله کنند. یک تریدر تازه کار بیت کوین بدون توجه به روند کلی حاکم بر بازار، دست به ترید میزند. روند نزولی است و او به دنبال کسب سود است. یا گاهی روند صعودی است و او مدام به فکر نوسان گرفتن از ارزهای مختلف است. این نیز یکی از اشتباهات رایج در مورد تریدر های تازه کار در بازار ارزهای دیجیتال است.
سخن پایانی
ترید و معاملهگری انواع مختلفی دارد. کسی که به صورت ساعتی معامله انجام میدهد و کسی که دید ماهانه دارد و کسی که به دید چند ساله یک دارایی مثل بیت کوین را خریداری میکند، همه این افراد تریدر هستند. اگر یک تریدر تازه کار بیت کوین و ارزهای دیجیتال هستید، مشخص کنید که شما جزو کدام دسته از افراد هستید. و مطابق با آن، استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید. در این مقاله سعی کردیم تا اشتباهاتی که در میان تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال رواج دارد را معرفی کنیم. اگر در این زمینه تجربهای دارید که احساس میکنید برای دیگران مفید است، در بخش نظرات آن را به اشتراک بگذارید.
استراتژی رنج تریدینگ (Range Trading) یا معاملات رنج چیست؟
شاید شما هم این تجربه را داشته باشید که در یک بازار با روند صعودی یا نزولی در حال کسب سود هستید که ناگهان بازار متوقف میشود و حرکاتی نوسانی در نمودارها ظاهر میشود. از بخت بد، شما هم ضرر میکنید. در شرایط رنج بازار، تریدرها بیشترین خسارت را میبینند. جالب است بدانید که بازارهای رنج شبیه هم نیستند. بعضی برای ترید مناسباند و برخی دیگر نه. در این مطلب نگاهی به رنج تریدینگ (Range Trading ) یا معاملات رنج و نحوه استفاده از آن برای ایجاد فرصتهای معاملاتی در زمانی میاندازیم که بازار هیچ ترند مشخصی در هیچ جهتی ارائه نمیکند.
رنج تریدینگ (Range Trading) چیست؟
بازار ارزهای دیجیتال همیشه روند دارد. این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. همانطور که میدانید، حالت خنثی یا رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی معمولا بیشتر دیده میشود. بازارها فقط در 30 % مواقع ترند یا روند میشوند و در بقیه زمانها خنثی هستند. این واقعیت برای معاملهگرانی که به دنبال پیدا کردن تغییرات قیمت عمده هستند، معضل ایجاد میکند. در بقیه زمانها بازارها تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت کنند. اما این چه معنایی دارد؟
یک رنج تریدینگ زمانی روی میدهد که بازار به صورت مداوم در یک برهه زمانی مشخص بین دو قیمت یا سطح حرکت میکند. درست مثل پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکانپذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در تمام چارچوبهای زمانی قابل مشاهده هستند؛ از نمودارهای کوتاهمدت پنج دقیقهای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه.
اما بر خلاف معاملات روند، در معاملات رنج یا معاملات خنثی معاملهگران با توجه به موقعیت قیمت در داخل رنج، هم خرید و هم فروش انجام میدهند.
معمولاً در هنگام پیگیری روند، معاملهگران با مسیر کلی روند همسو میشوند و در افتهای یک روند صعودی، میخرند و در شروع روندهای نزولی، میفروشند.
در مقابل، استراتژی رنج تریدینگ به معاملهگران اجازه میدهد هر دو کار را همزمان انجام دهند؛ چون بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص تغییر میکند و (حداقل در آن چارچوب زمانی) نه خیلی بالا میرود و نه خیلی پایین میآید.
نحوه انجام معاملات رنج
در ابتدا لازم است معاملهگر رنجی را که در آن معامله میشود شناسایی کند. معمولاً قیمت باید حداقل دو بار از یک محدود حمایتی برگردد و همچنین دو بار از محدوده مقاومتی خارج شود. در غیر این صورت، احتمالاً قیمت در یک روند صعودی در حال ایجاد یک کف قیمت بالاتر و یک اوج قیمت بالاتر است یا در یک روند نزولی در حال ایجاد یک اوج قیمت پایینتر و یک کف قیمت پایینتر خواهد بود.
معامله کردن در بازار رنج
تصویر زیر یک موقعیت رنج معاملاتی را نشان میدهد. همانطور که میبینید، قیمت در طول زمان بین دو سطح مشخص حمایت و مقاومت حرکت میکند.
خطهای مستقیم رنج معاملاتی را نمایش میدهند و به معاملهگر محدودههای حمایت و مقاومت مورد نیاز برای گذاشتن سفارش خرید و نقاط سفارش استاپ لاس (Stop loss) و سفارش لیمیت (Limit Order) را عرضه میکنند.
همین که رنج شناسایی شود، تریدر به دنبال موقعیتی برای خرید و وارد وضعیت شدن برای بهره بردن از رنج میگردد. او هم میتواند به صورت دستی وارد وضعیت شود و در سطح حمایتی خرید کند و در سطح مقاومتی بفروشد، هم میتواند از سفارش لیمیت برای ورود به وضعیت در جهت درست در هنگامی که بازار به سطح مقاومت یا حمایت میرسد استفاده کند.
استفاده از استاپ لاس در معامله رنج ارز دیجیتال
درست مثل هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز ضروری است. اصل رنج تریدینگ این است که قیمتها با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار میکنند. از آنجا که قیمتها معمولاً تنها به این نقاط محدود نمیشوند، رنجهای معاملاتی معاملهگران بسیاری را جذب میکنند و به این ترتیب میتوانند باعث افزایش نوسان شوند. به این ترتیب قیمت بین این نقاط در نوسان قرار میگیرد و معاملهگران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گستردهتر اطراف این نقاط میگردند و کاهش قابل توجهی در حجم معاملات شکل میگیرد تا قاعده کلیدی %2 رعایت شود. با این تصمیم، معاملهگران بسیاری از بازار خارج میشوند تا معاملات موفق خود را به انجام برسانند.
برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر (Stop limit) توجه کردن به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، اهمیت زیادی دارد. اگر رنج خیلی تنگ باشد، آن وقت نقطه استاپ لاس در فاصله مورد نیاز ممکن است ضریب ریسک به پاداش مناسب ایجاد نکند. (ضریب ریسک به پاداش برای اینکه جذابیت منطقی را برای یک معامله داشته باشد، باید حداقل 2:1 باشد.)
استفاده از اندیکاتورها در هنگام رنج تریدینگ
معامله کردن در یک رنج فقط به سطحهای حمایت و مقاومت نیاز دارد، اما امکان استفاده از اندیکاتورها نیز در آن وجود دارد. برخی از اندیکاتورها، مثل شاخص قدرت نسبی (RSI)، استوکاستیک، و یا شاخص کانال کالایی (CCI) میتوانند برای تأیید شرایطی مثل خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که اغلب تغییرات قیمت را در بالا یا پایین رنج معاملاتی همراهی میکنند، به کار برده شوند.
نمودار زیر استفاده موفق از یک شاخص کانال کالایی در یک معامله رنج را نشان میدهد:
معامله در شکست رنج
بدیهی است که هیچ رنج معاملاتی برای همیشه دوام نمیآورد. تمام رنجهای معاملاتی به تدریج، با شکسته شدن قیمت و خارج شدن آنها، چه به سمت بالا چه پایین، به پایان میرسند. در این مواقع، تریدر میتواند به دنبال بازارهای دیگر معاملاتی برود یا اینکه با شکست قیمت رنج همراه شود و به دنبال بهره بردن از یک ترند جدید باشد.
ممکن است تریدر منتظر یک بازگشت به ترند پیش از گذاشتن سفارش شود تا از تعقیب یک بازار خودداری کند. در این موقعیتها میتوان از سفارشهای شرطی خرید یا فروش، با سفارش گذاشتن در نقطه مناسب برای بهره بردن از شکست قیمت استفاده کرد.
اگر یک تریدر بخواهد در هنگام شکست قیمت معامله کند، آن وقت میتواند از اندیکاتورهای دیگر برای تشخیص اینکه شکست ادامه خواهد داشت یا نه استفاده کند.
افزایش قابلتوجه حجم معاملات در هنگام شکست، چه صعودی باشد چه نزولی، اغلب به این معنی است که تغییر قیمت ادامه خواهد یافت.
بدیهی است که همیشه این احتمال وجود دارد که یک شکست قیمت «کاذب» باشد و قیمت دوباره به رنج قبلی بازگردد. مثل تمام چیزهای دیگر در بازار، بدون داشتن علم غیب فهمیدن اینکه یک شکست قیمت ادامه پیدا میکند یا باز میگردد غیرممکن است. برای همین قطع ضررها یا استاپ لاسها (Stop loss) الزامی هستند.
سخن پایانی
رنج تریدینگ مهارتی است که کارآیی زیادی دارد. همانطور که در ابتدا اشاره شد، بیشتر بازارها همیشه ترند نیستند. در حقیقت، ترندها نسبتاً نادر و کمیاب هستند. معاملات رنج به معاملهگران امکان میدهد که از این بازارهای غیرترند بتوانند سود ببرند. دانستن اینکه یک رنج چه زمانی شروع شده و پایان مییابد غیرممکن است. به همین خاطر معاملهگران نباید از پیش وارد بازار شوند، بلکه باید صبر کنند تا رنج تشکیل شود.