تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
تحلیل بنیادی یکی از روشهایی است که در آن به تجزیه تحلیل صورتهای مالی شرکتها پرداخته میشود. این بررسی میتواند شامل وضعیت سود و زیان شرکت در گذشته، وضعیت حال، صورتوضعیت بدهیها (مانند وام) و … باشد. یکی از اصطلاحاتی که در تحلیل بنیادی به گوش میخورد، اهرم و شرکت اهرمی است. در ادامه به بررسی بیشتر این مفاهیم و کاربرد آنها خواهیم پرداخت.
منظور از شرکت اهرمی چیست؟
زمانی که صحبت از سرمایهگذاری به میان میآید، همه افراد (چه حقیقی و چه حقوقی) به دنبال روشی برای افزایش بازده خود هستند؛ در واقع اهرم مالی روشی است برای افزایش سرمایه اولیه با هدف رسیدن به بیشترین سود ممکن. این افزایش سرمایه میتواند از روشهای مختلفی (مانند دریافت وام، جذب سرمایهگذار و ….) به انجام رسد. به میزان سرمایهای که متعلق به خود (شخص و یا کمپانی) نباشد، بدهی میگویند. بعضی از شرکتها برای تامین مالی خود از همین روش بهره برده و درصد بالایی از سرمایه آنها از طریق بدهی تامین میشود که اصطلاحا به این شرکتها، شرکت اهرمی میگویند.
انواع اهرمهای مالی
• بسته اعتباری
• وام بانکی
• انتشار اوراق بهادار
• خرید دارایی ثابت
• استفاده از ابزارهای مشتقه
بسته اعتباری: استفاده از بسته اعتباری در اصل روشی است که مورد توجه سرمایهگذاران بورسی قرار میگیرد. گاهی افراد برای گسترش سرمایهگذاری خود نیاز به یک اهرم مالی دارند که در این حالت با کمک گرفتن از کارگزار خود اقدام به افزایش سرمایه میکنند. بازپرداخت مبلغ، طبق شرایط تعیینشده صورت میگیرد. شاید این روش را بتوان نوعی وام در نظر گرفت؛ ولی از آن جایی که در این بخش صحبت از سرمایهگذار است (و نه شرکت سرمایهپذیر) و از طرفی شرایط دریافت اعتبار از کارگزار با وامهای بانکی معمول متفاوت است، لذا از آن با عنوان اعتبار معاملاتی یاد میشود.
اعتبار معاملاتی در بورس چیست؟ چگونه اعتبار دریافت کنیم؟
وام بانکی: یکی از معمولترین روشها برای افزایش سرمایه شرکتها وام بانکی است. این روش غالبا زمانی استفاده میشود که شرکتی قصد اجرای طرحی را دارد که طبق پیشبینیها سوددهی قابل توجهی در بر خواهد داشت. در این شرایط شرکتها با ارائه طرح توجیهی و تهیه ضمانت لازم و … وام مورد نظر را دریافت میکنند و به عبارتی مقروض بانک مربوطه خواهند شد.
انتشار اوراق بهادار: انتشار انواع این اوراق، خود دارای شرایط مختلف است. گاهی شرکت طبق دارایی کنونی خود اقدام به فروش سهام میکند. سازمانهای بزرگ (مانند شهرداری) نیز با هدف اجرای یک طرح و با تایید دولت اقدام به انتشار اوراق مشارکت میکنند، البته شرایط دریافت سود اوراق مشارکت بیشتر شبیه وام است، ولی اوراق در قالب سهام متفاوت است و سهامداران در سود و زیان شرکت سهیم هستند.
دقت کنید که شرکت اهرمی میتواند از هر دو روش وام بانکی و اوراق بهادار استفاده کند، ولی معیار این انتخاب چیست؟
در صورتی که شرکت سهام بیشتری را عرضه کند، میتواند وجه به دست آمده از طریق فروش سهام را به عنوان اهرم قرار دهد و به گسترش پروژهها بپردازد. پس از رسیدن به سوددهی، ناچار به تقسیم بخش زیادی از این سود بین سهامداران قبلی و جدید خواهد بود.
طبق این دیدگاه استفاده از وام بانکی به نفع شرکت قلمداد میشود؛ چرا که با رسیدن به سوددهی، بخش کمتری از آن را بین سرمایه گذاران توزیع خواهد کرد. ولی از طرفی در صورتی تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ که طرح مذکور به سوددهی پیشبینیشده نرسد، شرکت علاوه بر بازپرداخت اصل وام دریافتی، ناچار به پرداخت سود و کارمزد آن نیز خواهد بود. بنابراین با حجم زیادی از قرض روبرو میشود و ممکن است مجبور به استفاده از وجه سرمایهگذاران سهام برای پرداخت این قرض شود. در نهایت افراد (سرمایهگذاران) دچار زیان خواهند شد.
خرید دارایی ثابت: دارایی تمامی شرکتها شامل تقسیمبندیهای مختلفی (از جمله دارایی ثابت، مشهود، غیر مشهود و…) میشود. یکی از این تقسیمبندیها تحت عنوان دارایی ثابت شناخته میشود. به عبارتی به تجهیزات محسوس و قابل لمس که با مصرف یک ساله، عمر آنها به اتمام نرسیده و مستقیما به وجه نقد تبدیل نخواهند شد، دارایی ثابت میگویند. گاهی شرکتی با افزایش ملک و یا تجهیزات خود اقدام به گسترش فعالیت و افزایش تولید میکند و در این شرایط، خرید دارایی ثابت به عنوان اهرم مالی تلقی میشود.
استفاده از ابزارهای مشتقه: استفاده از ابزارهای مشتقه نیز نوع دیگری از اهرم مالی است. همان طور که میدانید ابزارهای مشتقه در واقع اوراقی هستند که بر پایه یک کالای فیزیکی ارائه شده و سود و زیان آن نیز با تغییر قیمت کالا در بازه زمانی تعیینشده، اتفاق میافتد. دو گونه از این ابزارها که در بازار بورس کاربرد دارند، معاملات آتی و اختیار معامله هستند.
در معاملات آتی، قراردادی برای خرید یا فروش یک کالای مشخص در آینده، با قیمتی که هم اکنون تعیین شده است، عقد میشود. در اختیار معامله نیز قرارداد ذکرشده عقد خواهد شد، با این تفاوت که اختیاری برای خریدار و یا فروشنده برای انجام دادن و یا صرف نظر از معامله در نظر گرفته میشود. اگرچه ریسک این روش نسبت به موارد قبل بالاتر است، ولی بسیاری از شرکت های پوشش ریسک، از ابزارهای مشتقه برای اهرم مالی بهره میبرند.
در مقاله مقایسه بازار آتی و بازار اختیار معامله به صورت کامل به بررسی این دو بازار پرداخته شده است.
اهرم مالی در تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی شرکتها با هدف مشخص شدن ارزش ذاتی سهام آنها است. به عنوان مثال گاهی سهام شرکتی بالاتر از ارزش واقعی آن قیمتگذاری میشود و در نتیجه با مشخصشده قیمت واقعی، سهامداران متضرر خواهند شد. برعکس این حالت نیز رخ داده و گاهی سهام شرکت پایینتر از ارزش واقعی قیمتگذاری شده و در نهایت با مشخص شدن ارزش واقعی سهم، سرمایهگذاران سود قابل توجهی را کسب خواهند کرد.
بنابراین در روش تحلیل بنیادی، کارشناس حوزه بورس با بررسی وضعیت شرکتها، امکان سوددهی سرمایهگذاری در آنها را تخمین میزنند. بدیهی است این بررسی، پارامترهای مختلفی را شامل میشود که یکی از آنها تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی است. در بخشی از این تحلیل میزان بدهیهای ناشی از وامهای دریافتی شرکت، نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه و … اندازهگیری میشود که به آن نسبت اهرمی میگویند.
نتیجهگیری
زمانی که از اهرم مالی سخن میگوییم، عموما دریافت سرمایه، اجرای طرح و رسیدن به سوددهی بیشتر در ذهن افراد نقش میبندد. روالی که در این بین طی میشود به سادگی گفتار آن نبوده و میتواند شامل ریسکهای بسیاری شود. انتخاب بهترین اهرم مالی نسبت به وضعیت کنونی شرکت و طرح مورد نظر، بازه زمانی پیشبینیشده برای رسیدن به بازده، تاثیر این اهرم بر ترازنامه و در نتیجه سهام شرکت، از معیارهایی است که برای انتخاب اهرم مورد توجه قرار میگیرد.
در نظر داشته باشید که یک اهرم مالی در کنار کمک شایانی که به گسترش سرمایهگذاری و یا تولیدات شرکتتان خواهد کرد، از طرفی بدهیهایی را برایتان به بار میآورد و شرکت اهرمی ممکن است در بازپرداخت بدهیهای خود دچار مشکل شود. بنابراین داشتن دیدگاه بلندمدت در استفاده از این نوع خدمات ضروری و اجتنابناپذیر است.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
به روش تحلیل بنیادی، تحلیل ریشهای، پایهای و یا اساسی هم میگویند. همانطور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایهگذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیمگیری میکند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایهگذاری تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ مناسب است یا خیر؟ در مقالات قبلی، عوامل اثرگذار بر قیمت سهام را معرفی کردیم و گفتیم بهطورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند:
- الف. عوامل محیطی
- ب. عوامل مرتبط با صنعت
- ج. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی
سرمایهگذار پس از بررسی تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ و تحلیل عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین میکند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیمگیری میکند. طبیعتاً:
✔ اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته میشود که سهم undervalue است.
✔ اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نهتنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایهگذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته میشود تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ که سهم overvalue است.
✔ اگر از دید سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایهگذار نمیکند.
قانون طلائی تحلیل بنیادی:
- قیمت سهام خود را در طولانی مدت اصلاح میکند.
- شما میتوانید سهمی که قیمت بازار آن از ارزش واقعیش کمتر است را خریداری کنید و منتظر بمانید تا قیمت بازار سهم به ارزش ذاتی آن برسد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
دومین شیوه تجزیهوتحلیل سهام در بورس، روش تحلیل تکنیکال است. در روش تحلیل تکنیکال، این جمله معروف بسیار بهکاربرده میشود که «گذشته، چراغ راه آینده است». بهبیاندیگر، سرمایهگذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده میکنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، میتوان قیمت آن سهم را در آینده پیشبینی کرد.
بنابراین «تحلیل تکنیکال، درواقع پیشبینی قیمت سهم در آینده، بر اساس اتفاقات گذشته است». تحلیلگران تکنیکال با استفاده از نمودارها و رابطههای ریاضی، روند قیمت سهم در آینده را بر اساس نوسانات گذشته قیمت آن سهم، پیشبینی کرده و درصورتیکه به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام میکنند. اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایهگذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.
سه اصل اساسی تحلیل تکنیکال:
۱- همه چیز در قیمت خلاصه شده است
به موجب این اصل، برای تحلیل بازار باید فقط قیمت را بررسی کنیم زیرا قیمت نهایی مورد توافق میان معاملهگران، از تمامی مؤلفههای اقتصادی، سیاسی و… تأثیر پذیرفته و تحلیل آن به اندازه بررسی تمام عوامل بنیادی مرتبط خواهد بود. در این مبحث به این نتیجه میرسیم که یک تحلیلگر تکنیکال به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار میدهد.
۲- تحرکات قیمتی، روند مشخصی دارند
در واقع داو معتقد بود قیمت به روند نزولی یا صعودی خود ادامه میدهد، مگر اینکه سایر عوامل بیرونی منجر به تغییر جهت بازار شوند. نظریه ثابت شدهای وجود دارد که میگوید قیمتها تمایل دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت دهند. این اصل به نوعی، بیان دیگری از قانون اول تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ نیوتن درباره حرکت است.
۳- تاریخ قابل تکرار است
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسانها میباشد. در واقع این احتمال وجود دارد که افراد در صورت وقوع شرایط مشابه، بر اساس ادراک و دادههای ذهنی قبلی خود واکنش مشترک و قابل پیشبینی از خود نشان میدهند.
مزایای تحلیل تکنیکال:
- یادگیری آسان
- انعطافپذیری بالا
- سرعت فرآیند تحلیل
- نقاط ورود و خروج دقیق
- بکارگیری در بازههای زمانی مختلف
- انعطافپذیری و سازگاری با انواع معاملات
- برقراری ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت
معایب تحلیل تکنیکال:
- تأثیرگذاری تعصبات شخصی
- تفاسیر مختلف
- سیگنالهای معاملاتی متعدد
- عدم تعیین ارزش ذاتی
- عدم امکان استفاده در نمادهای جدید
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی:
تحلیل تکنیکال به نمودار قیمتها نگاه میشود و با بررسی قیمتهای گذشته و کنونی و برآیند این دو، قیمتها در آینده پیشبینی میشوند. البته، تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ این پیشبینی هرگز دقیق نبوده و حتی ممکن است نتیجه عکس بدهد. بنابراین، در این نوع تحلیل تنها به رفتار بازار و قیمتها و جوی که در آن حاکم است توجه میشود.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال روشی است که در آن ارزش ذاتی سهام ارزیابی میشود؛ به گونهای که در این تحلیل به شرایط اقتصادی، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها، وضعیت سهامداران اصلی، وضعیت درآمد و بدهیهای شرکتها و غیره توجه میشود. در این تحلیل، معاملهگر باید مقادیر زیادی اطلاعات و صورتهای مالی را به طور دقیق بررسی کند تا درک درستی از آنها بدست آورد. این امر نیاز به داشتن تخصص دارد و کار را برای تحلیلگران بیتجربه سخت میکند.
سوالات متداول:
1-کدام تحلیل برای شما بهتر است؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد کمپانیها تمرکز کنند. همچنین افرادی که تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند. این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند از طرفی تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانیست که میخواهند از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند. این روش برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند بسیار کاربردی است.
2-آیا روش تحلیل بنیادی برای تجزیه وتحلیل قیمت سهام مناسبتر است یا روش تحلیل تکنیکال؟
به اعتقاد اغلب کارشناسان، بهترین روش برای تجزیه وتحلیل قیمت سهام در بورس، استفاده از روش ترکیبی تحلیل تکنیکال و بنیادی است. یعنی یک سرمایهگذار علاوه بر آنکه روندهای گذشته قیمت سهام را بررسی و تحلیل میکند، باید فقط به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا نکرده و بهصورت مستمر، عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی و آثار ناشی از تغییر این عوامل بر قیمت سهم را مورد بررسی قرار دهد.
زیرا ممکن است سهمی که روند قیمت آن در گذشته همواره صعودی بوده بر اثر تغییر در برخی از عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و حتی به یک سهم ضررده تبدیل شود. همچنین ممکن است تغییر در یک یا چند عامل، سهام یک شرکت را از شرایط نزولی به حالت صعودی تبدیل کند.
3-آیا تحلیل تکنیکال به تنهایی کافی است؟
از آنجایی که تحلیل تکنیکال تنها به نمودار قیمتها و شرایط کنونی بازار نگاه میکند بدون تحلیل بنیادی و روانشناسی بازار فایدهای ندارد. از این رو، باید در کنار تحلیل فنی از مواردی نظیر شرایط اقتصادی، وضعیت درآمد و بدهیهای شرکتها، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها و غیره بهره برد. تحلیلگران تکنیکال اعتقاد دارند که قیمتها تمام اطلاعات موجود در بازار را نشان میدهد؛ به گونهای که نیازی به بررسی هیچ چیز دیگری نیست.
اما، این امر هرگز درست نبوده و باید در کنار تحلیل تکنیکال به سایر مسائل بنیادی که به آن اشاره کردیم توجه شود. برای موفقیت در بازار سرمایه و بورس توصیه میشود مطالعات خود را در این زمینه افزایش داده تا به یک تحلیلگر موفق تبدیل شوید.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله انواع استراتژی بازاریابی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
تفاوت ها و شباهت های تحلیل تکنیکال و بنیادی؛ چگونه از تحلیل دوگانه استفاده کنیم؟
اگر از دعوای بین تحلیگران بنیادی و تکنیکال گذر کنیم، تحلیل تکنیکال به ما زمان مناسب خرید و تحلیل بنیادی سهم مناسب را معرفی می کند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار؛ کدام یک بهتر است، تحلیل فنی یا بنیادی؟ این در واقع یک سوال تکراری و از مشهورترین بحث ها است. هر یک از آنها طرفداران و حامیان خود را دارند که سعی می کنند اثربخشی تحلیلی را که همیشه به آن اعتقاد دارند؛ نشان دهند.
اگرچه تجزیه و تحلیل فنی و بنیادی ادبیات مختلفی را بیان می کند اما آنها در یک هدف مشترک هستند، کمک به سرمایه گذاران برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد سرمایه گذاری اما در عین حال از نظر رویکردها مفروضات و حتی روش های استفاده از یکدیگر متفاوت هستند.
آنچه در بازار سهام بسیار قابل توجه است این است که اکثریت سهامداران به دو گروه تعلق دارند.
یا تیمی که از تحلیل بنیادی به طور انحصاری به عنوان اندازه گیری واقعی کیفیت سهام حمایت می کند و یا تیم تحلیل تکنیکال که اطلاعات ارائه شده توسط تحلیل آماری و تکنیکال را به عنوان عامل تعیین کننده در تصمیم گیری خود تلقی می کند زیرا معتقد هستند که: «تاریخ همیشه تکرار می شود».
تنها تعداد بسیار کمی از سرمایه گذاران سعی در ترکیب این دو تحلیل تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ دارند. یعنی از اطلاعات ارائه شده توسط تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی توامان استفاده می کنند در حالی که تلفیق این نوع تحلیل نتیجه دقیق تری برای سرمایه گذاری صحیح را نشان خواهد داد.
در ابتدا و برای کسانی که نمی دانند، تجزیه و تحلیل بنیادی مربوط به نگاه کردن به اطلاعات مهم و بنیادی شرکت است از قبیل قدرت مالی و عملکرد بازار به همراه وضعیت اقتصاد است.
هدف اصلی این تجزیه و تحلیل تعیین ارزش منصفانه سهام است تا ببیند آیا ارزش آن بیش از حد و یا کم ارزش گذاری شده است.
از طرف دیگر، در حالی که تحلیل بنیادی مربوط به آینده است، تحلیل تکنیکال با تلاش برای شناسایی الگوها و روندهای نشان داده شده توسط نوسانات قیمت سهام در گذشته به وضعیت شرکت در گذشته می پردازد.
نوسانات یکی از مولفه های اساسی تجزیه و تحلیل فنی ریسک بازار است و حتی طرفدار سرسخت تحلیل بنیادی نیز باید از نوسان سهام آگاه باشد، زیرا سطح نوسانات غالباً بازتاب وضعیت بنیاد شرکت بوده و بسیار حائز اهمیت است.
سهام بسیار ناپایدار به دلایل مختلفی رفتارهای تکراری دارند زیرا برخی از آنها دلیل بنیادی دارد.
همچنین سهام با نوسان بالا سهام پر خطر است و بالعکس، اما سرمایه گذار باید متوجه شود که افزایش یا سقوط قیمت ممکن است اشکال و جهات مختلفی داشته باشد و همیشه نتیجه یکسانی را نشان نمی دهد که بتوان با سناریوهای تکراری آن را نشان داد و ما در ادامه به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.
نوسان قیمت چه چیزی را پنهان می کند؟
هنگامی که قیمت روند صعودی دارد، ممکن است نشان دهنده اشتیاق بازار برای سهام باشد که ممکن است ناشی از عوامل بنیادی مانند نتایج عملیاتی قوی، افزایش سرمایه در گردش علاوه بر رقابت زیاد، رشد سهم بازار، مدیریت موثر و سایر موارد را منعکس و تأیید کند. (عناصری که تحت عنوان بنیادی شناخته می شوند)
همچنین یکی از متداول ترین روش ها برای ارزیابی احساسات بازار نسبت به سهام، بررسی حجم معاملات اخیر در این سهام است. البته این اطلاعات نباید صرفاً پایه تصمیمات شما باشد بلکه این اطلاعات می تواند در تائید و یا انکار یافته های تحلیل بنیادی مفید باشد.
در مورد زمانی که قیمت سهام روند صعودی را طی می کند، قبل از این که سرمایه گذار به نتیجه قطعی برسد، لازم است نگاهی به روند قیمت طی سال گذشته انداخته تا دریابد که آیا این کاهش یک چیز جدید است یا یک روندی بوده که برای مدتی در رابطه با وخامت شرایط اساسی ادامه داشته تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ است و اگر این روند صعودی تازه ای باشد و اصول هنوز هم قوی باشند، ممکن است قیمت پایین تر به این معنی باشد که بازار انتظار دارد تغییرات بدی به وجود بیاید و حتی شرایط بنیادی را تحت تأثیر قرار می دهد.
یا برخی از سهام وجود دارند که حرکت جانبی دارند یعنی در عین حال که در معرض نوسانات زیاد قیمت قرار دارند، اما به زودی به همان محدوده قیمت برمی گردند و در واقع نگران کننده ترین نوسان شکلی است که در آن سطح قیمت ها در آغاز و پایان دوره با وجود نوسانات زیاد در قیمت بازار، مشابه است.
نوسانات زیاد قیمت که در نهایت منجر به تغییر قابل توجهی در قیمت نمی شود، ممکن است یک نشانه نگران کننده در مورد ریسک پذیری سهام باشد. به عنوان یک سرمایه گذار که به تحلیل بنیادی معتقد است، شما باید دلایل دور نشدن سهام از یک محدوده قیمت مشخص را بررسی کنید. اگر شاهد نوسان زیاد در هر از چند گاهی بودید، این موضوع نشان می دهد که عده ای قصد دارند، سهام را در محدوده مذکور تثبیت کنند.
تجزیه تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ و تحلیل تکنیکال همچنین به سرمایه گذار این امکان را می دهد تا واکنش سرمایه گذاران نسبت به برخی از وقایع را کنترل کند. بسیاری از تحلیلگران مشتاقانه مطالعه می کنند که چگونه بازار به طور کلی به برخی اخبار و رویدادهای دوره ای اعم از مثبت یا منفی واکنش نشان می دهد، زیرا آنها معتقدند که مخاطبان سرمایه گذار تمایل دارند هر بار به همان روش عمل کنند.
تحلیل تکنیکال برای پیش بینی آینده
همانطور که تحلیل بنیادی انواع مختلفی دارد و برخی از تحلیل های بنیادی وضعیت گذشته سهم را بررسی کرده و برخی دیگر آینده سهم را بررسی می کنند، تحلیل تکنیکال نیز همین رویه را در پیش خواهد گرفت، به عنوان نمونه در تحلیل بنیادی زمانی صورتمالی و دارایی یک سهم را بررسی می کنیم وضعیت گذشته را مورد مطالعه قرار می دهیم و زمانی که eps را مورد بررسی قرار داده آینده آن را بررسی خواهیم کرد.
در تحلیل تکنیکال نیز همین واقعیت وجود دارد، بعضی از روش ها مانند الگوهای کلاسیک گذشته را بررسی می کند، الگوهایی مانند پرایس اکشن و کندل شناسی همان زمان لحظه ای را مورد مطالعه قرار داده و الگوهای هارمونیک و نئوویوها نیز از آینده خبر می دهند.
خبرنگار بازار در گفتگو با یکی از برجسته ترین تحلیلگران تکنیکال این واقعیت را جویا شد، مهرداد پایدار تحلیلگر بازارهای مالی معتقد است، تحلیل تکنیکال براساس تحلیل الیوت و نئوویوها برای پیش بینی آینده بوده و این تحلیل به علت پیچیدگی کار هر کسی نبوده و مطالعات دقیق و گسترده ای را می طلبد.
به طور خلاصه، با تجزیه و تحلیل روند قیمت های تاریخی، سرمایه گذاران می توانند در مورد واکنش های احتمالی (با کمی اغماض) فعالان بازار(اگر چه بازیگران در دوره های زمانی متفاوت هستند) نسبت به یک رویداد درآینده اطلاعات کسب کنند و از این اطلاعات در تعیین بهترین زمان ورود و خروج به بازار بهره ببرند.
آموزش تحلیل بنیادی در بورس و چرا تحلیل بنیادی مهم است
برای ورود به بازار سرمایه مانند بورس شما باید توانایی تحلیل ارزش سهام، چگونگی روند تغیرات و غیره را داشته باشید. یکی از روشهای کاربردی، استفاده از روش تحلیل بنیادی است. ما در این مطلب از بلاگ کارساز، خواهیم گفت تحلیل بنیادی چیست، چه کاربردی دارد و به معرفی آموزش تحلیل بنیادی میپردازیم.
زمان تقریبی مطالعه: 3 minutes
بهترین آموزش های تحلیل بنیادی را در کارساز با تخفیف بخرید
تحلیلبنیادی در بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
عوامل زیادی بر قیمت سهام در بازار اوراق بهادار تأثیر میگذارد. احساسات، نقدینگی، تکنیکها از جمله عواملی هستند که بر قیمت تأثیر میگذارند. اما مهمتر از همه، مهمترین عاملی که بر قیمت سهم در بازارهای سهام تأثیر میگذارد، اصول اولیه شرکت است. در این حالت برای آنکه ارزش واقعی سهام مشخص شود از روش تحلیل بنیادی استفاده میشود.
تحلیل بنیادی روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین ارزش ذاتی سهام استفاده می شود. قیمت فعلی سهام ممکن است نشان دهنده ارزش واقعی سهام نباشد. ممکن است ارزش سهام در بازار بیش از حد یا کم ارزش باشد. تحلیلگران بنیادی سلامت اصلی شرکت را برای یافتن ارزش ذاتی مطالعه می کنند.
- تجزیه و تحلیل بنیادی به شما در تصمیم گیری بهتر برای سرمایه گذاری کمک میکند.
- تجزیه و تحلیل بنیادی سهام به شما کمک میکند تا ارزش منصفانه آنها را تعیین کرده، همچنین سلامت و عملکرد هر سازمان را از طریق اعداد مهم و شاخص های عمده اقتصادی ارزیابی کنید.
- تجزیه و تحلیل اوراق بهادار بنیادی به شما کمک میکند تا حرکت قیمتهای آینده را نیز پیشبینی کنید.
- تجزیه و تحلیل بنیادی سهام، به درک مدل کسب و کار یک شرکت، که برای تصمیم گیری دقیق سرمایه گذاری ضروری است، کمک می کند.
آموزش تحلیل بنیادی در بورس
دورهها و منابع متنوعی برای آموزش انواع تحلیل بورس وجود دارند. یکی از بهترین منابع آموزش را میتوان دوره آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی مکتب خونه (لینک دوره)، نام برد. در این دوره شما در ابتدا با مفاهیم ابتدایی تحلیل بنیادی آشنا میشوید. در ادامه این آموزش با صورتهای مالی و چگونه تجزیه و تحلیل آنها، چگونگی محاسبه خالص ارزش داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری آشنا خواهید شد. این دوره بسیار روان، ساده و کاربردی به پوشش مطالب پرداخته است. همانند سایر دورههای مکتب خونه، این سری از آموزش نیز همراه با تمرین و کار عملی بوده تا درک مطالب بهتر صورت گیرد.
شما میتوانید با عضویت در اپلیکیشن کارساز، این دوره را با تخفیف دریافت نمایید. همچنین اگر علاقهمند به فعالیت در بازار سرمایه هستید پیشنهاد میکنیم مطلب آموزش کامل تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.
تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
طی سالیان اخیر فعالیت در بازار سرمایه جذابیت ویژهای در میان مردم پیدا کرده است؛ اما موفقیت در این حوزه همانند سایر فعالیتهای تجاری مستلزم آشنایی با سازوکار بازار و اقدام بر مبنای تجزیه و تحلیل است. سهامدار موفق فردی است که بتواند سهام با پتانسیل رشد و قیمت مطلوب را در زمان مناسب شناسایی نموده و در بهترین زمان ممکن آنها را به فروش برساند. بنابراین شناسایی سهام مطلوب یکی از دغدغههای همیشگی فعالان بازار سرمایه بوده است. در این راستا به منظور تعیین ارزش سهم از 2 روش تحلیلی مختلف یعنی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده میشود.
در روش تکنیکال تحلیلگر با توجه به سوابق سهم در گذشته نظیر قیمت و تغییرات آن و حجم معاملات به پیشبینی رفتار نمودار تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ قیمتی سهم میپردازد. این روش برای کلیه بازارهای مبتنی بر عرضه و تقاضا کارآمد خواهد بود. این روش بر 3 اصل نمودار قیمت، نوسانات قیمت با یک روند خاص و تکرار روند از نظر تاریخی استوار است. در مقابل تحلیل بنیادی روشی جهت ارزیابی ارزش ذاتی سهام بر اساس مولفههای اقتصادی، مالی و سایر فاکتورهای کمی و کیفی است. در این روش تحلیلگر تلاش میکند تا کلیه عوامل موثر بر قیمت سهام (درآمدها، چشمانداز رشد آینده، بازده و حاشیه سود) را مطالعه نموده و شرایط مالی و مدیریتی شرکتها در کنار فاکتورهای افتصاد کلان را مدنظر قرار دهد.
در روش بنیادی تحلیلگر با محاسبه ارزش ذاتی سهم به مقایسه آن با قیمت کنونی سهم پرداخته و در خصوص اقدام مقتضی تصمیمگیری میکند. چنانچه ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن بیشتر باشد؛ در اینصورت سهم دارای حباب منفی بوده و احتمالا برای پر کردن این حباب با رشد قیمت مواجه خواهد شد. در مقابل ارزش ذاتی پایینتر از قیمت لحظهای بهمعنای حباب مثبت سهم و احتمال ریزش آن در آینده نزدیک است. در واقع ارزانتر بودن قیمت لحظهای نسبت به ارزش ذاتی به منزله تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ سیگنال خرید و گرانتر بودن آن به منزله سیگنال فروش قلمداد میشود. بهعبارت دیگر تحلیل بنیادی به کشف قیمت منصفانه سهم در بازار کمک میکند. بدینترتیب کاربران با خریداری سهام در قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی و فروش آن با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی پیش از به تعادل رسیدن بازار میتوانند سود هنگفتی را کسب نمایند. وارن بافت؛ میلیاردر بزرگ جهان یکی از معروفترین متخصصان در حوزه تحلیل بنیادی محسوب میشود.
کاربرد تحلیل بنیادی صرفا محدود به سهام نبوده و این روش برای ارزیابی قیمت کلیه اشکال اوراق بهادار نظیر اوراق بدهی و مشتقه نیز قابل استفاده است. در تحلیل بنیادی از مجموعهای از عوامل کمی و کیفی استفاده میشود. عوامل کمی ماهیتی عددی داشته و مولفههایی نظیر سود سالیانه، میزان داراییها و بدهیها و مخارج را شامل میشود. این اطلاعات از طریق صورتهای مالی شرکتها قابل دسترس هستند. صورت جریان وجوه نقد، صورت سود و زیان و ترازنامه 3 شکل مهم صورتهای مالی بهشمار میروند. صورت جریان وجوه نقد نشاندهنده جریان مالی ورودی و خروجی شرکت طی یک بازه زمانی مشخص است. این مولفه معمولا بر فعالیتهای مبتنی بر وجوه نقد تمرکز خواهد داشت. صورت سود و زیان نشاندهنده درآمد، مخارج و سود کسب شده توسط شرکت طی یک بازه زمانی مشخص است. ترازنامه نیز مبین داراییها و بدهیهای شرکت در یک دوره زمانی خاص است.
عوامل کیفی ماهیتی غیرعددی داشته و کیفیت مدیریت مدیران اجرایی، اعتبار برند، فناوریهای بهکارگیری شده توسط شرکت و مجوزها و گواهینامههای کسب شده توسط آنرا مدنظر قرار داده و از دقت کمتری در ارزیابی برخوردار هستند. بنابراین در تحلیل بنیادی با پیشبینی رفتار سهام بر اساس وقایع و رخدادهای واقعی سروکار داریم. به عقیده تحلیلگران بنیادی کلیه تغییرات قیمتی یک سهم لزوما دارای یک علت اقتصادی بنیادین هستند. این گونه از تحلیل در مقایسه با تحلیل تکنیکال بسیار وقتگیرتر بوده و اجرای موثر آن مستلزم گردآوری اطلاعات از منابع مختلف خواهد بود. بنابراین به کمک تحلیل بنیادی میتوان به پرسشهای زیر پاسخ داد: